🌐 #موضوعات جلسه ۲۴ :
🔻 شناخت دوره غیبت ۱
🔻 غیبت یک سنت قهریِ الهی، و برای ایجاد یک مرتبه کمالی، در رجوع از عالَم ظاهر به عالم باطن است.
🔻 امر غیبت از بعد آدم (علیه السلام) بود، از شیث تا ادریس (علیهما السلام) که انبیاء و اوصیاء مستخفین و پنهان بودند و ابلاغ علنی نداشتند، بجهت سلطه ظلم قابیل و فرزندانش. و ادریس (علیه السلام) بعنوان موعود و قائم مطرح بود که وعده بر آمدن او داده شده بود.
🔻 بعضی از غیبت ها قبل از تولد انبیاء بوده، و برخی بعد تولد و قبل بعثت آنها بوده، و بعضی غیبت ها هم بعد از بعثت انبیاء بوده تا قبل از تحقق وعده الهی، و بعضی از غیبت ها هم حتی بعد از تحقق وعده الهی و نزول عذاب بوده است. حتی بعد از غلبه نوح و هود (علیهما السلام) هم غیبت محقق شده است،که غیبتِ بعد از کمال هم یک مرتبه کمال است.
🔻 هرکدام از مراتب غیبت برای مراتب نفوس انسانها بسته به درجاتشان، اثرات جزائی در ابتلاء عقاب، یا ابتدائی در ابتلاء رشد و کمال، یا برای خواص در اظهار مقاماتِ کمال را داشته است.
🔻 بنابر این، غیبت برای عده ای سبب عقاب است، و برای عده ای سبب کمال و نجات است. همانند باد سموم الهی که بر قوم هود سبب عذاب و هلاکت عده ای شد (از کافرین)، و همان باد سبب حیات و نجات هود و صالحین شد. یا مانند غذایی که برای هاضمه خراب بیمار سمّ و هلاک کننده است، و برای هاضمه افراد سالم تقویت کننده و شفا دهنده است.
🔻 اینکه میفرمایند ثبات بر ولایت در دوران غیبت، اجر هزار شهید از شهدای صدر اسلام در نبردهای سخت حق و باطل در بدر و احد را دارد، این بیانی از حقیقت غیبت و قدرت سیر وجودیِ آن است برای اهل ایمان در آن، که میتواند قدرت سیرِ هزار شهید در بدر و احد را در نفوس خالص اهل ایمان ایجاد نماید. ولذا در روایت میفرماید «أعجب الناس ایماناً و أعظمهم یقیناً» شیعیان خالص در دوره غیبت هستند که ایمان به غیب را در دوره غیبت حفظ نموده اند، و خداوند به برکت آنها در دوره غیبت عذاب را از دیگران دفع مینماید :
🔻 عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) لِعَلِیٍّ (علیه السلام) :
💫 یَا عَلِیُّ أَعْجَبُ النَّاسِ إِیمَاناً وَ أَعْظَمُهُمْ یَقِیناً قَوْمٌ یَکُونُونَ فِی آخِرِ الزَّمَانِ لَمْ یَلْحَقُوا النَّبِیَّ وَ حُجِبَ عَنْهُمُ الْحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ عَلَی بَیَاضٍ.
🔻 قال الباقر (علیه السلام) :
💫 یَأْتِی عَلَی النَّاسِ زَمَانٌ یَغِیبُ عَنْهُمْ إِمَامُهُمْ فَیَا طُوبَی لِلثَّابِتِینَ عَلَی أَمْرِنَا فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ إِنَّ أَدْنَی مَا یَکُونُ لَهُمْ مِنَ الثَّوَابِ أَنْ یُنَادِیَهُمُ الْبَارِئُ عَزَّ وَ جَلَّ:
عِبَادِی آمَنْتُمْ بِسِرِّی وَ صَدَّقْتُمْ بِغَیْبِی فَأَبْشِرُوا بِحُسْنِ الثَّوَابِ مِنِّی
فَأَنْتُمْ عِبَادِی وَ إِمَائِی حَقّاً مِنْکُمْ أَتَقَبَّلُ وَ عَنْکُمْ أَعْفُو وَ لَکُمْ أَغْفِرُ
وَ بِکُمْ أَسْقِی عِبَادِیَ الْغَیْثَ وَ أَدْفَعُ عَنْهُمُ الْبَلَاءَ وَ لَوْلَاکُمْ لَأَنْزَلْتُ عَلَیْهِمْ عَذَابِی ...
[بحارالانوار، ج۵۲ ص۱۲۵ و۱۴۵، ج۷۴ ص۵۶ ]
🔸 @abedini
Sapp.ir/abedini استاد عابدینی25- نظام انديشه اسلامى -استاد عابدينی -رمضان98.mp3
زمان:
حجم:
44.22M
🌷 جلسه ۲۵ 👆
🔸 انسانشناسی قرآنی
#نظام_اندیشه_اسلامی| #استادعابدینی
🔻 پنجشنبه ۲۳ خرداد ۹۸
🔻 ۹ شوال ۱۴۴۰
🌐 #موضوعات :
🔻 شناخت دوره غیبت ۲
🔻 عصر غیبت بجهت اتصالش از یک طرف به دوره تجلّی اسم الظاهر (عصر حضور)، و در طرف دیگر به دوره تجلّی اسم الباطن (عصر ظهور)، غیبت میشود دوره عبور از اسم الظاهر به اسم الباطن. که هم برخی خصوصیات عالم ظاهر را دارد و هم برخی خصوصیات عالم باطن را دارد.
🔻 مرتبه ای از غیبت با هبوط محقق شد. که غیبت از بهشت و جذبه ربوبی برای آدم بود، که با توجه به تعلق بدنی و ظهور احکام بدن، از آن جذبه روحانی به غیبت رفت.
🔻 مرتبه ای از غیبت هم برای ملائکه محقق شد نسبت به آن اسماء وجودی خلفاء محمدیین (علیهم السلام) و وجودات مکنون و مخزون آن انوار الهی در روح آدم، که سجده ملائکه در قبال درک غیبتِ ایشان در روح آدم محقق شد.
🔻دوره غیبت برای امت ختمی، جامع تمام مراتب غیبت انبیاء و اوصیاء سابق، و حاوی تمام استعدادهای کمالی موجود در سنتهای غیبت در تمام دورانهاست، و رشد و کمال در مرتبه اتمّ و اکمل آن قابل تحقق است.
🔻 در آخرالزمان سرعت بیداری در نفوس بالاتر رفته، چون شدت ادراک و عمق ادراک نسبت به ظلم و ظلمت بالاتر رفته است. بدی ها رسواتر گشته است. ریشه های فاسد متراکم تر و غلیظتر شده، و تراکم ظلمت آنها موجب دورتر شدن وجدانهای بیدار از آنها میشود.
🔻 دوره غیبت، دوره تمحیض و محص و خالص سازی طهارت مؤمنين، و نیز تمحیض و محق و متراکم کردن خباثت کافرین است.
🔸 @abedini
Sapp.ir/abedini استاد عابدینی26- نظام انديشه اسلامى -استاد عابدينی -رمضان98.mp3
زمان:
حجم:
39.9M
🌷 جلسه ۲۶ 👆
🔸 انسانشناسی قرآنی
#نظام_اندیشه_اسلامی| #استادعابدینی
🔻 یکشنبه ۲۶ خرداد ۹۸
🔻 ۱۲ شوال ۱۴۴۰
🌐 #موضوعات:
🔻 شناخت دوره غیبت ۳
🔻 جایگاه سنت محوضت و تمحیص و غربال در دوره غیبت
🔸 @abedini
🌐 #موضوعات جلسه ۲۶ :
🔻 شناخت دوره غیبت ۳
🔻 جایگاه سنت محوضت و تمحیص و غربال در دوره غیبت
🔻 دوران غیبت، دوران ظهور احکام روح است نسبت به احکام بدن. دوران غیبت دوران تربیت نظام انسانی و عبور از یک مرحله به مرحله دیگر است. چنانچه عبور از مرحله جنینی که هنوز روح نداشت، به مرحله جنینی که روح در آن دمیده شده بود، یک مرحله کمالی بود. تولد در عالم دنیا یک مرحله کمالی بود، بلوغ یک مرحله کمالی دیگر بود، از جمله مراحل کمالی، غیبت است که میخواهد از مرحله سلطه بدن به سمت سلطه نظام روحی حرکت صورت بگیرد.
🔻 وقتی روح به بدن تعلق گرفت، در بدن مخفی شد و غیبت کرد، احکام بدن ظاهر میشود. از دوران بلوغ به بعد باید احکام روح تجلی پیدا بکند و احکام بدن ضعیف بشود. لذا به چهل سالگی که انسان میرسد قهرا احکام بدن رو به ضعف میرود و احکام روح قهرا تقویت میشود. منتها احکام روح در حدی که او به فعلیت رسانده است، غلبه می یابد.
🔻 از امام موسی بن جعفر (علیه السلام) نقل است که ذیل آیه «اسبغ علیکم نِعَمَهُ ظاهرةً و باطنةً» (لقمان،۲۰) میفرمایند نعمت ظاهر «امام ظاهر» است و نعمت باطن «امام غائب» است. و راوی میپرسد که آیا در ائمه «غائب» هست؟ حضرت میفرمایند: «نَعَمْ، يَغِيبُ عَنْ أَبْصَارِ النَّاسِ شَخْصُهُ، وَ لَا يَغِيبُ عَنْ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ ذِكْرُه»، «بله، از چشمان مردم شخص او (بدنش) غیبت دارد، و از قلوب مؤمنین ذکرش (ارتباط روحی) غیبت ندارد».
خیلی روایت زیباست . یعنی رابطه با حضرت در نظام روح محقق میشود که اینجا به عنوان قلوب مومنین ذکر شده است. یعنی شخص حضرت از ابصار ناس غائب است، اما یادش از قلوب مومنین غایب نیست. پس غیبت به دو عنوان برمیگردد: غیبت به لحاظ بدن، عدم غیبت به لحاظ نظام قلب و روح . معلوم میشود عدم غیبت در مرتبه روح است . در این دوره به جهتی دوران غیبت است، اما به جهتی دوران غیبت نیست. چون امام در صحنه است، امام مدبر کارهاست. و چون مدبر کار است به این لحاظ در غیبت نیست. شخصش مثل قرص خورشید پشت ابر است، بدنش دیده نمیشود و در غیبت است.
🔻 امام صادق علیه السلام در روایتی میفرماید «قال كیف بکم اذا بقیتم بلا امام هدي و لا علم يري؟ يبرأ بعضکم من بعض» چه میکنید، آن وقتی که امام هدایتگر و پرچمی که دیده بشود، نباشد؟طوری میشود در دوران غیبت که با اینکه شما شیعیان هستید، اما بعضی تان از بعضی برائت میجویید. دشمنی بین مومنین پیش می آید. در این شرایط، کار سخت میشود، تشابهات زیاد میشود ، «فَعِنْدَ ذَلِكَ تُمَيَّزُونَ وَ تُمَحَّصُونَ وَ تُغَرْبَلُون» اینجا جای تمییز است. تمیز یک مرتبه است، محص شدن یک مرتبه است، غربال شدن یک مرحله است. سه کار است. تمییز، تمحیص وتغربل صورت میگیرد .انسان اگر اینجا رسید چکار باید بکند؟ بر محکماتی که محبت ها و بغض های سابق بود، محکم بایستند.
🔻 در روایت دیگری امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: در مورد دوران غیبت و رسیدن به ظهور که دارید صحبت میکنید و دارید چشم هایتان را به آن سو می اندازید، و راجع به آن فکر میکنید «هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُغَرْبَلُوا لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَحَّصُوا لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَيَّزُوا» ابتدا غربال میشوید، بعد تمییز میشوید، بعد تمحیص میشوید، «لَا وَ اللَّهِ مَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ إِلَّا بَعْدَ إِيَاسٍ، لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى يَشْقَى مَنْ يَشْقَى وَ يَسْعَدَ مَنْ يَسْعَدُ» آنچه منتظرش هستید بعد از یک مأیوس شدن محقق میشود .یعنی کار خیلی سخت میشود. به همین راحتی نیست. پنجمین مرتبه این است که هر انکه باید سعید شود سعید شود و هر آنکه باید شقی شود، شقی شود (یعنی باید به سمت محوضت حرکت شود). باید سعید به سعادت برسد. یعنی در این ابتلائات سعید به سعادت محض میرسد. و شقی به شقاوت محض میرسد. پس دوران غیبت دوران «مُحوضَت» است.
Sapp.ir/abedini استاد عابدینی27- نظام انديشه اسلامى -استاد عابدينی -رمضان98.mp3
زمان:
حجم:
43.36M
🌷 جلسه ۲۷ 👆
🔸 انسانشناسی قرآنی
#نظام_اندیشه_اسلامی| #استادعابدینی
🔻 دوشنبه ۲۷ خرداد ۹۸
🔻 ۱۳ شوال ۱۴۴۰
🌐 #موضوعات:
🔻 شناخت دوره غیبت ۴
🔻 جایگاه سنت محوضت و تمحیص و غربال در دوره غیبت و ارتباط آن با دوره انقلاب اسلامی
🔸 @abedini
🌐 #موضوعات جلسه ۲۷ :
🔻 شناخت دوره غیبت ۴
🔻 جایگاه سنت محوضت و تمحیص و غربال در دوره غیبت و ارتباط آن با دوره انقلاب اسلامی
🔻 بحثی که از ابتدای مباحث انسان شناسی قرآنی تا کنون داشتیم اگر بخواهیم به صورت اجمالی نگاهش بکنیم، خدای سبحان هستی را خلق کرد و آدم را به عنوان خلیفه خودش بر سراسر هستی، نه فقط زمینیان قرار داد و سجده ملائکه و تمرد شیطان، تعلیم اسماء برای آدم، نهی از شجره و بعد اکل از شجره و بعد هبوط آدم، همه بحث هایی بوده که مفصل شده است. هبوط هم دو هبوط بود، هبوط عداوتی و هبوط هدایتی. هبوط هدایتی هبوطی بود که دین الهی پس از آن می آمد و توبه آدم قبلش محقق شده بود. با توبه آدم که به زمین آمد، هبوط هدایتی شد و دین الهی شامل حال انسان ها شد. پس از آمدن دین، انسان ها دو شاخه و دو راه در مقابلشان قرار گرفت، هدایت و کفر. هدایت و ضلالت دو راهی بود که در مقابل انسانها قرار گرفت و انبیاء الهی در بیرون و فطرت و نظام عقل انسانی از درون، نظام هدایت را امداد مینمایند، و نظام ضلالت را هم از بیرون شیطان و از درون نفس اماره با تمام قوای شیطانی و جنود شیطانی امداد مینمایند. در برابر خلیفة الله (آدم) دو جبهه از هم متمایز شد، جبهه حق و هدایت که امداد به سعادت و فعلیت خلافت آدم مینمایند، و جبهه باطل و ضلالت که امداد به شقاوت و ضدّیّت با خلافت آدم میکنند.
🔻 انبیاء در طول تاریخ وقتی می آمدند نبرد جدی را بین حق و باطل برای تبیین حق و ابطال باطل داشتند. هم مرتبه نظر را شامل میشد که بیان باشد، تبیین باشد، هم مرتبه عمل را شامل میشد که جنگیدن باشد، ایستادن باشد، سختی باشد، تحمل باشد، همه این ها در زندگی حضرات انبیاء (علیهم السلام) محقق بود. این نبردی که از ابتدا بین حق و باطل ایجاد شد، دائما عده ای هدایت میشدند و عده ای به ضلالت می افتادند. عده ای اهل هدایت دوباره ممکن بود به گمراهی برسند در اثر تعلقات و عده از از اهل ضلالت با توبه به هدایت برسند. دائما تمییز بین حق و باطل در طول تاریخ با غلبه حق در هر دوره ای یا غلبه باطل ادامه داشته است. اسم این سنتی که انبیاء آوردند در طول تاریخ که این نبرد بین حق و باطل و تبیین حق و باطل را از آن نگاه و منظر ایجاد میکردند، اسمش را در قرآن کریم سنت تمحیص میگذارد. تعبیر قرآن این است که «وَ لِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا وَ يَمْحَقَ الْكافِرين» (آل عمران، ۱۴۱). محق و محض شدن کفر، و محص و محض شدن ایمان.
🔻 در آیات دیگری نیز این سنت محص و خالص شدن مؤمنین و محق و نابودی کافرین را با تعبیر سنت تمییز و غربال و متراکم شدن (محض شدن) بیان میفرماید:
✨«مَا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَىٰ مَآ أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّىٰ يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ» (آل عمران، ۱۷۹)، خدا بر آن نیست كه مؤمنان را بر این [وضعی] كه شما بر آن قرار دارید [كه منافق از مؤمن، و خوب از بد مشخص نیست] واگذارد، [بر آن است] تا آنکه پلید را از پاك [به سبب آزمایشهایمختلف] جدا سازد.
✨ «لِيَمِيزَ اللّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ يَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلى بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعاً ...» (انفال، ۳۷)، تا آنكه خدا پلید را از پاكیزه جدا سازد، و پلیدان را بعضی با بعضی دیگر درآمیزد و همه شان را با هم متراکم و انباشته سازد.
🔻 پس سنت اول سنت تمییز بین خبیث و طیب است. سنت دوم اجتماع خبیث ها و اجتماع طهارت هاست. فلذا در نظام تربیتی نیز ابتدا باید در جامعه میز بین خبیث و طیب را ایجاد کرد. بعد از اینکه این محقق شد، برنامه ریزی دوم برای تراکم خبیثات و تراکم طیبات است. مثلا ببینید پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) کارش تمییز ایجاد کردن بین خبیث و طیب در بیان و تنزیل کتاب بود. یعنی در مقابل کفار و مشرکین تمییز بین خبیث و طیب در مرتبه کفر و ایمان ایجاد نمودند. امیرمومنان (عليه السلام) هم در مقابل نفاق تمییز بین خبیث و طیب در مرتبه مسلمان منافق و مسلمان مؤمن ایجاد کردند، که نفاق آشکار بشود. اینجا «فَيَرْكُمَه» بود که خبیث متراکم بشود، خبیث ها به هم ملحق بشوند، لذا در مقابل امیر المومنین (علیه السلام) همه کفر و نفاق ایستادند. تراکم خبیث ها بود. یعنی نفاق هم به کفر ملحق شد، کفر و نفاق مقابل ایمان ایستادند. همچنین ایمان ها در مقابله با آنها متراکم و محض شد.
🔻 هر جا میخواهد تمییز بین خبیث و طیب باشد باید تلاطم باشد، باید ابتلاء باشد. و هر جا بخواهد بین خبیثات باهم جمع و تراکم بشود، و بین طیبات هم جمع و تراکم بشود، ابتلاء باید در نهایتِ شدّت باشد. اینطور نیست که بدون ابتلاء در سایه روشن ها رویش ها شکل بگیرد، چناچه ریزش ها هم همینطور است.
Sapp.ir/abedini استاد عابدینی28- نظام انديشه اسلامى -استاد عابدينی -رمضان98.mp3
زمان:
حجم:
39.66M
🌷 جلسه ۲۸ 👆
🔸 انسانشناسی قرآنی
#نظام_اندیشه_اسلامی| #استادعابدینی
🔻 سه شنبه ۲۸ خرداد ۹۸
🔻 ۱۴ شوال ۱۴۴۰
🌐 #موضوعات:
🔻 شناخت دوره غیبت ۵
🔻 جایگاه انقلاب اسلامی در دوره غیبت، بر سه پایه معنویت الهی و عقلانیت الهی و عدالت الهی با محوریت امام، بعنوان اولین دوره ای که مردم بصورت عمومی پذیرش جریان حاکمیت امر الهی یافته اند، و قیام برای اقامه حاکمیت الهی با پرچم غدیر و آمادگی برای ظهورِ خلیفه منصوب الهی را پیدا کرده اند.
🔸 @abedini
🌐 #موضوعات جلسه ۲۸ :
🔻 شناخت دوره غیبت ۵
🔻 جایگاه انقلاب اسلامی در دوره غیبت، بر سه پایه معنویت الهی و عقلانیت الهی و عدالت الهی با محوریت امام، بعنوان اولین دوره ای که مردم بصورت عمومی پذیرش جریان حاکمیت امر الهی یافته اند، و قیام برای اقامه حاکمیت الهی با پرچم غدیر و آمادگی برای ظهورِ خلیفه منصوب الهی را پیدا کرده اند.
🔻سنت محوضت در جریان نوح سلام الله علیه ذکر شده است در روایت. چون این ها روایت است، خیلی برای انسان به دست آوردن سنت های الهی درش مهم است. در این روایت شریف میفرماید که وقتی نوح سلام الله علیه بعد از 300 سال دعوت تقاضای عذاب کرد برای قومش، خدای سبحان جبرئیل را فرستاد و گفت تا به حال عذاب الهی نازل نشده است بر قومی. تو میگویی عذاب، این ها نمیفهمند یعنی چی. فکر میکنند عذاب هم یک حادثه است، آن هم یک ابتلا و سختی است، لذا بهشان مهلت بده. نوح 300 سال دیگر مهلت داد، بعد دوباره تقاضا کرد، ما در کسر ثانیه و چند ثانیه میگوییم 300 سال، اما 300 سال دعوت نوح و لجاجت قوم، یعنی زدن های نوح، اذیتش، تمسخر نوح، 300 سال دیگر، باز هم بعد از 600 سال که نوح تقاضای عذاب برای قومش کرد، خدای سبحان باز هم جبرئیل را فرستاد که این ها هنوز عذاب را نمیدانند چیست، هرچی میگویی این ها متوجه نشده اند، 300 سال دیگر مهلت داد شد 900 سال.
🔻بعد از 900 سال که به این ها مهلت داده شد، آن موقع دارد که جبرئیل از جانب خدای سبحان «سبعة نوایا» هفت تا هسته را به نوح داد که این ها را بگو بکارند مومنین، بعد از اینکه به ثمر رسید فرج آنها در به ثمر رسیدن این دانه هاست تا وقت نزول عذاب برسد. اینها هم کاشتند و نخل هم بود و نخل هم چند سال طول میکشد، به ثمر رسید، خرمای ثمر را آوردند خدمت نوح که الوعده وفا، اگر وعده کردی وفا. نوح سلام الله علیه از جانب خدای سبحان دوباره به این ها هسته های خرماها را داد بکارند تا دوباره به ثمر برسد. اینجا بود که-تعبیر روایت را دقت کنید- وقتی این ها را گفت، مومنین به نوح که تعداد زیادی نبودند سه دسته شدند. یک دسته ای برگشتند، گفتند تا به حال هرچی میگفتند علیهش ما دفاع میکردیم. دیگر قابل دفاع نیست. برگشتند. یک عده ای تزلزل درشان ایجاد شد، یک عده ای پای کار ماندند. دوباره وقتی این هسته ها به ثمر رسید، دوباره تقاضای عذاب کردند، بعد از این ثمر، دوباره امر آمد که بگو این هسته ها را بکارند تا به ثمر برسد. بعد از دوباره دسته ای که مانده بودند و اهل نفاقی که تزلزل درشان ایجاد شده بود، تبدیل شدند به سه دسته. عده ای ریختند. از آن دسته ای که تزلزل پیدا کرده بودند، عده ای شان جدا شدند. عده ای از آن ها نفاق یا تزلزل درشان شدیدتر شد، عده ای هم از آن ثابت قدم ها دوباره متزلزل شدند. این کار هفت مرتبه تکرار شد. «فما زالت تلک الطوائف من المومنین ترتد منهم طائفة الی ان عاد الی نیف و سبعین رجلا». آنقدر ریزش صورت گرفت در هر مرتبه ای تا شدند هفتاد و چند نفر. این عده دیگر محض ایمان شده بودند.
Sapp.ir/abedini استاد عابدینی29- نظام انديشه اسلامى -استاد عابدينی -رمضان98.mp3
زمان:
حجم:
40.35M
🌷 جلسه ۲۹ 👆
🔸 انسانشناسی قرآنی
#نظام_اندیشه_اسلامی| #استادعابدینی
🔻 چهارشنبه ۲۹ خرداد ۹۸
🔻 ۱۵ شوال ۱۴۴۰
🌐 #موضوعات:
🔻 شناخت دوره غیبت ۶
🔻 جایگاه حاکمیت الهی با نیابت عام ولایت فقیه در دوره غیبت، که خلافت الهیه کشیده شده است تا حکم نائب عام معصوم (عليه السلام).
🔸 @abedini
🌐 #موضوعات جلسه ۲۹ :
🔻 شناخت دوره غیبت ۶
🔻 جایگاه حاکمیت الهی با نیابت عام ولایت فقیه در دوره غیبت، که خلافت الهیه کشیده شده است تا حکم نائب عام معصوم (عليه السلام).
🔻 غیبت موجب رشد عقول در نظام تربیت ربوبی است، که مردم تبعیت از فقیهی کنند که به نیابت عامّه حکم او در وجوب تبعیتش به منزله حکم معصوم (علیه السلام) است.
🔻 مردم با رشد عقولشان، این امر الهی بر تبعیت از ولیّ فقیه را اتیان میکنند، بدون آنکه از وی بدنبال معجزه باشند یا او معصوم باشد (مانند انبیاء الهی) ، و این نشان از رشد مردم در نظام تربیت ربوبی است.
🔻 ولیّ فقیه معصوم نیست، ولی خطاهای ممکن در حاکمیت الهی او جبران پذیر است بخاطر تسدید و تأیید و امداد امام زمان (علیه السلام). ولایت فقیه حجّت است بر مردم، به حکم الهی معصوم (علیه السلام)، برای اجرای حکم الهی در زمین، که ارض میشود محل خلافت الهی. نظام خليفة اللهی در ارض محقق میشود، و زمین آسمانی میشود، زندگی دنیا متعالی و اخروی میشود.
🔻 وقتی حاکمیت در زمین، حاکمیت الهی و آسمانی به امر الهی شد، آنگاه هر کاری در دامنهی این حاکمیت میشود تکلیف و عبادت.
🔻 حتی توقف پشت چراغ قرمز عبادت میشود، چون احترام به حاکمیت الهی، و تأیید و تثبیت اعتقاد به ولایت و نظام امامت است. فلذا میفرمایند یک صدقه ای که فی سبیل الله در راه تثبیت ولایت و امامت خرج شود، اجرش هزار برابر اجر صدقات دیگری است که فی سبیل الله در امور دیگری خرج میشوند.
🔻 چون آن کمک به مردم در راه تثبیت حاکمیت الهی و سوق دادن مردم به استحکام ارتباط امت با امام محقق شده است، ولذا یک درهمش حداقل هزار درهم میشود و اثرگذاریش هزار برابرِ کمکهای دیگر است.
🔻 دشمن هم میخواهد کمکهای مسجدی و هیئتی و وقف های ولایی و ارتباط با ولیّ فقیه برای امداد به محرومین و کمک به مستضعفین را از بین ببرد، تا ارتباطات ولایی و تثبیت حاکمیت الهی را تضعیف کند، و بجای این کانون های ولایی، گروههای بریده از ولایت بنام سازمان مردم نهاد تحت تایید یونسکو و به حمایت سلبریتی های غربگرا و... را محل جمع کمک به مردم کند.
تفاوت این دو محل کمک مردمی، تفاوت همان دو مرتبه صدقه است، که صدقات تحت نظام ولایت فقیه اجرش هزار برابر صدقات تحت نهادهای بشری است.
🔻 امام خمینی (رضواناللهعلیه) با شخصیتش و کارش تمام دوگانه ها و چندگانه ها را یگانه کرد. دوگانه های کاذب، را نشان داد که یگانه و متحدند. علم و دین، دین و سیاست، دنیا و آخرت، علم و عقل، فقه و عرفان، زندگی دنیوی و توحید قیامتی، غیبت و ظهور، فجر انقلاب اسلامی و فرج ظهور.
🔻دوره حضور امام (قبل غیبت) دوره تجلی اسم الظاهر بود، دوره غیبت دوره تجلی اسم الباطن است، و دوره ظهور دوره تجلّی اسم جامع ظاهروباطن است، و در هرکدام از این سه دوره، حاکمیت توحیدی بقدر استعداد مردم در آن دوره قابل تحقق است.
🔻 اگر تمام یازده امام معصوم (عليهم السلام) در دوره حضور به حاکمیت بلافصل و بلامنازع هم میرسیدند، باز دوره غیبت بعد آنها قطعاً محقق میشد، که «لابدّ للناس من الغيبة»، و در آن هم امکان اظهار حاکمیت الهی به ولایت عامه امام هست به حد استعداد این دوره، تا رشد مناسب محقق شود برای ورود به دوره ظهور و حاکمیت به اسم الجامع در آن.
🔻 دوره غیبت، «غیبٌ من غیب الله» است، ظهور عالم غیب الهی است (در برابر ظهور صرف عالم شهادت)، و «امرٌ من امر الله» ظهور عالم امر الهی است (در برابر عالم خلق)، و «سرٌّ من سرّ الله» ظهور عالم باطن و سرّ الهی است (در برابر عالم ظاهر). ولذا خودِ غیبت، ارتباط با غیب و حقیقت نوریه امام است، و ارتباط با دعا و توسل و ذکر و حالت انتظار در دوره غیبت، خودش تحقق ارتباطی غیبی، و رسیدن به مرتبه ای از فرج و ظهور است.
🔸 @abedini
Sapp.ir/abedini استاد عابدینی30- نظام انديشه اسلامى -استاد عابدينی -رمضان98.mp3
زمان:
حجم:
44.78M
🌷 جلسه ۳۰ 👆
🔸 انسانشناسی قرآنی
#نظام_اندیشه_اسلامی| #استادعابدینی
🔻 پنجشنبه ۳۰ خرداد ۹۸
🔻 ۱۶ شوال ۱۴۴۰
🌐 #موضوعات:
🔻 شناخت دوره غیبت ۷
🔻 جایگاه انقلاب اسلامی در حرکت بسوی تحقق حاکمیت توحیدی ولایت الهی، آیت مُبصره ای است که بمانند ناقه صالح هرگونه انکار و کید و دشمنی مردم علیه این آیت مبصره، موجب رسواتر شدن دشمن و نزول امداد الهی برای این انقلابِ الهی است.
🔻 انقلاب اسلامی بانگ الهیِ خودش را به دشمنان داده به مثل بیان انبیاء الهی که ای دشمنان هرچه کید و مکر میتوانید بر علیه ما بکنید و مهلت ندهید «فَكيدُوني جَميعاً ثُمَّ لا تُنْظِرُون» (هود، ۵۵)، اما ای مستکبرین بدانید که هیچ غلطی نمیتوانید بکنید و اگر کاری بیش از این میتوانستید میکردید و مهلت نمیدادید، این که نمیکنید چون نمیتوانید کاری بکنید. چون تجربه کرده اید که هرچه علیه آیتِ الهی بکنید همان مکرخدا بر علیه خودتان خواهد شد.
🔻 انقلاب اسلامی آغاز حرکت بسوی حاکمیت ولایت امام عادل منصوب از جانب خداست، و یک عمل تحت ولایت الهیِ امام عادل، اثرش برتر است از سی هزار عمل تحت ولایت طاغوتی امام جور (ليلة من إمام عادل خير من ألف شهر ملك بني أمية: یک شب از حاکمیت امام عادل برتر است از سی هزار شب -هزار ماه- حاکمیت بنی امیه).
🔸 @abedini
🌐 #موضوعات جلسه ۳۰ :
🔻 شناخت دوره غیبت ۷
🔻 جایگاه انقلاب اسلامی در حرکت بسوی تحقق حاکمیت توحیدی ولایت الهی، آیت مُبصره ای است که بمانند ناقه صالح هرگونه انکار و کید و دشمنی مردم علیه این آیت مبصره، موجب رسواتر شدن دشمن و نزول امداد الهی برای این انقلابِ الهی است.
🔻 انقلاب اسلامی بانگ الهیِ خودش را به دشمنان داده به مثل بیان انبیاء الهی که ای دشمنان هرچه کید و مکر میتوانید بر علیه ما بکنید و مهلت ندهید «فَكيدُوني جَميعاً ثُمَّ لا تُنْظِرُون» (هود، ۵۵)، اما ای مستکبرین بدانید که هیچ غلطی نمیتوانید بکنید و اگر کاری بیش از این میتوانستید میکردید و مهلت نمیدادید، این که نمیکنید چون نمیتوانید کاری بکنید. چون تجربه کرده اید که هرچه علیه آیتِ الهی بکنید همان مکرخدا بر علیه خودتان خواهد شد.
🔻 انقلاب اسلامی آغاز حرکت بسوی حاکمیت ولایت امام عادل منصوب از جانب خداست، و یک عمل تحت ولایت الهیِ امام عادل، اثرش برتر است از سی هزار عمل تحت ولایت طاغوتی امام جور (ليلة من إمام عادل خير من ألف شهر ملك بني أمية: یک شب از حاکمیت امام عادل برتر است از سی هزار شب -هزار ماه- حاکمیت بنی امیه).
🔻 این مباحثی که از ابتدا تا به امروز (در جلسه ۳۰) در رابطه با جزء جزء این مباحث گاهی در جاهای مختلف بیان شده بوده، مثل چشم روی میز تشریح میماند که در جای خودش این بحث درست است، غلط هم نیست، اما یک حدودی را روشن میکند. وقتی این چشم در ارتباط با دیگری میشود و این مباحث مرتبط با بقیه اجزاء میشوند، یک نگاه دیگری در نظام ارتباطی اش ایجاد میشود که همه سابق را دارد به اضافه (مثل چشم است در ارتباطش با سیستم پیوسته بدن). و اگر آن روح و حقیقت و جانی که این روابط را ایجاد کرده است، در ارتباط با او دیده بشود، بقیه اجزاء هم به تمامه دیده میشوند (مثل چشم است در ارتباطش با روحِ ابدی و بی حد، که یک رابطه بی حد در ابدیت ایجاد میکند).
🔻 ما در بیانی که در این سیر اندیشه داشتیم، مرحله اول را قبلا به صورت گسسته در مقاطع مختلف این بحث داشتیم. یعنی به گونه ای که جابجا مباحث مختلفی از این بحث مطرح شده بود. بحث هبوط مطرح شده بود، بحث غیبت مطرح شده بود، بحث ظهور در جایی مطرح شده بود، بحث های انقلاب اسلامی در جایی مطرح شده بود، بحث انبیاء در جایی مطرح شده بود، اما اینکه این ها مرتبط با هم بشوند، یک، در مرتبه دومی که از مراتب ارتباطی هست، و اینکه آن جان و روح این حقیقت و اندیشه دیده بشود و بعد از طریق آن جان و روح این اندیشه با بقیه مرتبط بشویم، این نگاه در این بحث مقصود بوده است که آن جان مسئله، آن وحدت مسئله، توحید مسئله، حقیقت ولایتی که جان همه این هاست در این ها دیده بشود، بعد همه این ها از ممشا و منظر او تفسیر بشوند و دیده بشوند. این تفسیر این حقایق است از منظر علیتش. نه فقط از منظر ارتباطی شان. این عظیم ترین بیانی است که میتوانیم از روایات و آیات اتخاذ بکنیم و استنباط بکنیم و بعد بهش برسیم. پس سعی بر این بوده است که ابتدا از نگاه اول حرکت بکنیم. هر چیزی را به تنهایی ببینیم. نگاه دوم را مترتب بر آن بکنیم در نگاه ارتباطی همه این ها با همدیگر، در نگاه سوم آن مقصود ما از کل باشد که در همه این ها یک رجوعی به آن جان داشته باشیم که از آن جان به همه این ها نگاه بکنیم، از آن روح به همه این ها نگاه بکنیم. که سعی بوده است این سومی به صورت پنهان در قضیه دویده شده باشد. یعنی با رفت و برگشت ها این سومی القا شده باشد، اما به صورت صریح هم... چون در قبال بقیه نیست، در عرض بقیه نیست که در عرض بقیه مطرح بشود. نمیشود جان را در عرض تن مطرح کرد، در عرض اعضا و جوارح مطرح کرد، در عرض آن ها نیست. همتای آن ها نیست. بلکه یکتای آن هاست. یعنی آن حقیقت واحدی است که در همه این ها دمیده و دویده و در همه این ها سرایت دارد. لذا در رفت و برگشت سعی کردیم آن نگاه هم باشد. این روش بحثی بوده که تا اینجا کردیم.