eitaa logo
استاد عابدینی
12.5هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
936 ویدیو
98 فایل
﷽ 🔶 مؤسسه تمحیص 🔸 مرکز تنظیم و نشر آثار استاد محمدرضا #عابدینی 🌐 https://TAMHIS.IR ✅ درس المیزان @almizan110 ✅ اصول کافی @osoolkafi ✅ درس اخلاق هفتگی @tarazenghelab ✅ سخنرانی ها در مجامع عمومی وتخصصی و ایام تبلیغی 👤 ادمین: @Tamhis_Admin2 @mSalehi
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا 👤 📚 با موضوع : ارائه اعمال به حضرات معصومین علیهم السلام و امام زمان (عج) 🗓 شنبه سی و یکم فروردین ماه 🗂 حجم : ۱۲.۶ مگابایت 📝 متن کامل برنامه ➡️ https://eitaa.com/samtekhoda3_matn/2451 💠 @samtekhoda3
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا 👤 📚 با موضوع سیره ی تربیتی حضرت یوسف علیه السلام در قرآن کریم 🗓 شنبه هفتم اردیبهشت ماه 🗂 حجم : ۱۱.۵ مگابایت 📝 متن کامل برنامه ➡️ https://eitaa.com/samtekhoda3_matn/2488 💠 @samtekhoda3
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا 👤 📚 با موضوع سیره ی تربیتی حضرت یوسف علیه السلام در قرآن کریم 🗓 شنبه چهاردهم اردیبهشت ماه 🗂 حجم : ۱۲.۹ مگابایت 📝 متن کامل برنامه ➡️ https://eitaa.com/samtekhoda3_matn/2517 💠 @samtekhoda3
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 کلیپ صوتی : مسئولین چگونه میتوانند همراهی مردم را در مشکلات به دست آورند؟ (فایل کامل) ⬅️ نکته ای پیرامون داستان حضرت یوسف علیه السلام 👤 #حجت_الاسلام_عابدینی ⏱ زمان : ۷:۵۳ 🗂 حجم : ۳.۶ مگابایت 💠 @samtekhoda3
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا 👤 📚 با موضوع نکاتی از داستان حضرت یوسف (ع) و حضرت ایوب (ع) 🗓 شنبه بیست و یکم اردیبهشت ماه 🗂 حجم : ۱۲.۴ مگابایت 📝 متن کامل برنامه ➡️ https://eitaa.com/samtekhoda3_matn/2555 💠 @samtekhoda3
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا 👤 📚 با موضوع سیره ی تربیتی حضرت ایوب علیه السلام در قرآن کریم 🗓 شنبه بیست و هشتم اردیبهشت ماه 🗂 حجم : ۱۲.۶ مگابایت 📝 متن کامل برنامه ➡️ https://eitaa.com/samtekhoda3_matn/2592 💠 @samtekhoda3
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا 👤 📚 با موضوع سیره ی تربیتی حضرت ایوب علیه السلام در قرآن کریم 🗓 شنبه چهارم خرداد ماه 🗂 حجم : ۱۲.۸ مگابایت 📝 متن کامل برنامه (در حال آماده سازی) ☑️ @samtekhoda3
📗 عنوان کتاب : حضرت نوح علیه السلام (سلسله مباحث برنامه سمت خدا) 👤 مولف : حجت الاسلام والمسلمین عابدینی 🔻 شماره تلفن جهت دریافت کتابها ۰۲۵۳۷۷۴۳۷۰۵ ( ۸ صبح تا ۱۵ ) 💳 لینک خرید : http://yon.ir/QHFrK 💠 @samtekhoda3
پایان بازنشر تولیدات سمت خدا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 جلسه ۱۵ 👆 🔸 انسان‌شناسی قرآنی | 🔻 یکشنبه ۵ خرداد ۹۸ 🔻 ۲۰ ماه رمضان المبارک ۱۴۴۰ 🌐 : / دین سیر معرفتی خود را با بیان مصادیق الهی و اتصال آن مصادیق بهم در یک سیر و حرکت مطرح میکند. مانند سیر از آدم تا خاتم انبیاء و سپس از غدیر تا ظهور، مانند سیر دعای ندبه و زیارتنامه معصومین.ع / نظام حاکمیتی در گسترش تمدن توحیدی با تحقق همان طاعت مفروضه و مُلک عظیم الهی است، که در تمام روابط فردی و اجتماعی و لایه های ظاهری و باطنی، اطاعت محض از انبیاء و اوصیاء ایجاد شود، و موتور حرکت هم نظام حب و بغض بر مدار حب مصداق انبیاءواوصیاء و بغض مصداق باطل در دشمنانشان هست / مُلک عظیمی که برای تمدن‌سازی لازم است، در هر عصری بصورت تشکیکی ظاهر شده، ولی مُلک عظیم اطلاقی برای دوران ظهور وصی خاتم است. / چهار دوره جریان امامت: رهبری در کتاب انسان ۲۵۰ ساله (حلقه سوم) برای سیر نظام امامت ۴دوره را مطرح می‌کنند : ۱. دوره سکوت یا همکاری امام با حاکمیتهای بشری: دوره ۲۵ ساله بعد از شهادت پیامبر (صلی الله علیه و آله) تا آغاز حاکمیت امیرالمؤمنین (علیه السلام) ۲. دوره به قدرت رسیدن امام : دوره حدودا ۵ ساله، ۴سال و ۹ماه حاکمیت امیرالمؤمنین و ۶ ماهه حاکمیت امام حسن (علیهما السلام) ۳. دوره ی تلاش سازنده‌ی «کوتاه مدت» برای ایجاد حکومت اسلامی : دوره حدودا ۳۱ ساله از صلح امام حسن (عليه السلام) تا قیام و شهادت امام حسین(علیه السلام) ۴. دوره ی تلاش سازنده‌ی «بلند مدت» نهضت اسلامی برای ایجاد حکومت اسلامی: دوره ۲۰۰ساله از عاشورا تا شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام) 🔸 @abedini
🔸کلاس انسان شناسی قرآنی، بجهت شب قدر، فردا دوشنبه تعطیل است. 🔻جلسه شانزدهم سه‌شنبه ۷ خرداد ۹۸
🔸 سخنرانی #استادعابدینی، شب قدر 🏴 شب شهادت مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) شام یکشنبه ۵ خرداد ۹۸ شب ۲۱ رمضان المبارک ۱۴۴۰ @abedini
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸شب قدر شب بیداری 🏴 سخنرانی شب قدر، شب شهادت مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) شام یکشنبه ۵ خرداد ۹۸ شب ۲۱ رمضان المبارک ۱۴۴۰ 🔸 @abedini
🔸 سخنرانی #استادعابدینی، شب قدر ۲۳ رمضان المبارک ۱۴۴۰ 🔻رابطه شیعیان و امام زمان (علیه السلام) شام سه‌شنبه ۷ خرداد ۹۸ @abedini
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸رابطه شیعیان و امام زمان (علیه السلام) 🔻عرضه اعمال ما قبل و بعد از هرعمل بر مولایمان وا أسفا! چه می‌کنیم با پدر مهربانمان! 🙏يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنّا كُنّا خاطِئِين 🔻شب قدر ۲۳ رمضان المبارک ۱۴۴۰ 🔻شام سه‌شنبه ۷ خرداد ۹۸ @abedini
🔸 کلاس استاد عابدینی، ادامه درس انسان شناسی قرآنی، از روز ساعت ۱۱:۳۰ الی اذان ظهر، در همان مکان سابق برگزار می شود. 🔻 جلسه بیست و یکم، یکشنبه ۱۹ خرداد ۹۸ ⚠️ صوت و متن ۲۰جلسه گذشته، ان شاء الله ظرف امروز و فردا بصورت کامل، با خلاصه مطالب جلسات، در کانال بارگذاری خواهدشد.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 جلسه ۱۶ 👆 🔸 انسان‌شناسی قرآنی | 🔻 سه‌شنبه ۷ خرداد ۹۸ 🔻 ۲۲ ماه رمضان المبارک ۱۴۴۰ 🌐 : / دینداری مصداقی، با فنای فعلی و صفتی و ذاتی، در مصداق امام، که توحید مجسم است 🔸 @abedini
eitaa.com/abedini/556 🌐 جلسه ۱۶ 👇 🔻 دینداری مصداقی، با فنای فعلی و صفتی و ذاتی، در مصداق امام، که توحید مجسم است. 🔻 تمرّد شیطان در مقابل آدم، بخاطر استکبارش مقابل امر الهی بود، به جهت آن بود که آدم خلیفة الله و امر الهی بر او بود، ولذا تمرّد شیطان از امر الهی (که در ولایت روح الهی بود) موجب مطرود شدنش شد. 🔻 اینکه امّت پیامبر در مدت حضورشان تحت حاکمیت الهیِ پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مدینه بودند، و پیامبر طی ۱۰ سال در مدینه ساختارِ قوانین اسلامی و نظام حاکمیت را شکل داده بود، اما مردم هنوز فرهنگ حاکمیت الهی را نیافته بودند و تحت ولایتِ تامّه‌ی روح الهیِ پیامبر که محل ظهور امر الهی بود قرار نگرفتند، لذا تولّی به ولایت حاکم الهی در وجودشان نهادینه نشد و در ماجرای سقیفه یک فلته و جَوّ شیطانی موجب شد که در برابر غصب خلافت امیرالمؤمنین (علیه السلام) سکوت کنند. 🔻 چون مردم تدریجاً از ارزشها فاصله می یابند، لذا خلفای غاصب هم در ابتدا به ظاهر شبیه سنت های نبوی رفتار میکردند در ساده زیستی و عدالت طلبی و ... ، اما رفته رفته تا زمان عثمان از آن ارزش‌های سنن نبوی فاصله گرفتند و خلافت شد محل ظلم و ثروت گرایی و قبیله گرایی و اشرافی گری و ... ، لذا خود مردم دیگر تحمل نکردند و ریختند او را کشتند و رفتند سراغ امیرالمؤمنین (علیه السلام). اما بازهم در در دوران حاکمیت مولا علی و امام حسن (علیهما السلام) کاملا تحت فرهنگ دینداری مصداقی در ولایت الهی امام قرار نگرفتند. 🔻 در همان شهرهایی که خلافت الهی امیرالمؤمنین (علیه السلام) با تابلوی تمام خوبی ها در مولا بود، در همان شهرها ۲۰ سال بعد رسیدند به جایی که راضی به حاکمیت یزید (لعنة الله علیه) شدند که تابلوی تمام بدی ها بود. چون دینداری مردم و اندیشه دینی بصورت مفهومی و زبانی در ادبیات و گفتگوها بود، اما بصورت مصداقی در قلب و احساسات قلبی آنها کشیده نشد که محبتی عملی و مصداقی به مصداق حق در امام حسین (علیه السلام) بیابند، و بغض و نفرت مصداقی به مصداق باطل در یزیدیان. 🔻 صرف سخنرانیِ مفهمومی مسئله‌ی دینداری را حل نمیکند، بلکه باید اندیشه اسلامی را در عمل و مصداق نشان داد. باید اندیشه‌ی عمیق باطنی را در مصادیقِ محسوس ظاهر کرد تا ابلاغِ بلیغ دین شده باشد. نه مثل ابوموسی اشعری ها که مثلا در زمان عثمان سخنرانیِ طوفانی برای تشجیع مردم بسوی جنگ و فضیلت جهاد با پای پیاده میخواند اما وقتی خودش میخواست راه بیافتد فقط چهل اسب را نگهداشته بود برای حمل اموال و ثروت خودش (از ترس اینکه در نبودش مصادره نشود). 🔻 در هر عملی روحِ عمل، مقام ولایت است. لذا اگر دینداری موجب قرب و مودت و تبعیت از امر ولیّ نشود دینداریِ مصداقی محقق نشده است. اعمال ریسمان اتصال به روحشان در امر ولیّ الله هستند. هر عملِ مقیّد و متعینی، موجب فنای در امر ولیّ مطلق میشود، که حکم ولیّ را بر میل خود نافذ میکند، و مَنِ مطلق ولیّ را بر مَنِ مقیّدِ خودش حاکم نماید، تا از آن حقیقتِ اطلاقیِ روحِ الهیِ امام، تمامِ دامنه ی اعمال و صفات و ذاتِ عبودیت و بندگی در سراسر وجود انسان جریان و سریان پیدا کند. 🔻 عاشورا بزرگترین گردنه‌ی نبرد حق و باطل، و مرز حیات اسلام و ممات اسلام است، که گلوگاه تاریخ در بزرگترین صحنه‌ی مرزبندیِ کاملِ جریانِ حق مقابل جریانِ باطل است، و لذا مردم در برابر عاشورا جبهه‌ی خویش را پیدا میکنند، که خود را در جبهه‌ی حق می‌یابند یا در جبهه‌ی باطل. 🔸 @abedini
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 جلسه ۱۷ 👆 🔸 انسان‌شناسی قرآنی | 🔻 چهارشنبه ۸ خرداد ۹۸ 🔻 ۲۳ ماه رمضان المبارک ۱۴۴۰ 🌐 : / حب ذات و حب بقاء ذات و دفاع از آن، در سراسر نظام تکوین هستی و نظام تشریع انسانی. 🔸 @abedini
eitaa.com/abedini/558 🌐 جلسه ۱۷ 👇 🔻قاعده‌ی حب ذات و حب بقاء ذات و دفاع از آن، در سراسر نظام تکوین هستی و نظام تشریع انسانی. 🔻 این قاعده در تمام موجودات هست که هر چیزی خودش را دوست دارد، و بقاء خودش را هم دوست دارد و میطلبد، و برای دفاع از بقاء خودش حق تصرّف قائل است. بخاطر حبّ ذاتش، برای حفظ حیات خودش حق دفاع قائل است. این نظام در آفرینش تمام موجودات وجود دارد. چه در طبیعت جمادات و نباتات، و چه در غریزه حیوانات، و چه در فطرت انسان‌ها. هر موجودی به میزانِ درکی که از خودش دارد، محبت به خودش را در آن دامنه‌ی ادراکی‌اش دنبال میکند. 🔻 مثلاً، در انواع گیاهان، جهاز وجودی متناسب خودشان برای بقاء حیات و دفاع از حیات خودشان وجود دارد. برخی از گیاهان خار دارند، و برخی گلِ خود را در لایه‌های خاصی حفاظت میکنند، و برخی برای تکثیر خودشان و گرده افشانی کردن، با جاذبه‌ی عطر و رنگ و شهد درونشان زنبورها و پروانه ها و ... را جذب میکنند تا بواسطه آنها گرده های خود را بیافشانند و بقاء حیات خود را دنبال کنند. یا در حیوانات، این حب ذات و دفاع از حیات ذات، با تنوعات بیشتری وجود دارد. برخی از حیوانات پنجه های تیز دارند، برخی شاخ دارند، برخی تیزپا هستند، برخی پرواز میکنند، برخی خودشان را در محیط استتار میکنند، برخی دندان‌های تیز و آرواره های قوی دارند، برخی عاج و برخی قدرت بدنی زیاد دارند، برخی نیش دارند و برخی آثار سمّی بر جای میگذارند، و ... . هر حیوانی فرزندش را هم از خودش می‌بیند، و چون بقاء حیات خودش را دوست دارد از حیاتِ فرزندش هم دفاع میکند، هم در تأمین غذا و مسکن فرزندش، و هم در دفاع از او مقابل خطرات. 🔻 در انسان هم این «حب ذات» و «حبّ من» هست، اما دامنه‌ی این «مَن» در انسان قابل تغییر است، که به تناسب ادراکات و ارتباطات انسان، دامنه‌ی «من» در او توسعه می‌یابد. 🔻 انسان در ابتدای نوزادی به میزانِ ادراکی که از خودش دارد، بدنِ خودش را «مَن» خود می‌بیند ولذا برای غذای بدن و حفظ بدن ناله و گریه دارد. دفاع از بدن و حریم تعلقات بدنی خود میکند. بتدریج با درک پدر و مادر، آنها را که تأمین کننده‌ی نیازهای بدنی او هستند هم بخاطر حب ذاتش آنها را هم دوست دارد و در حریم دامنه‌ی «مَن» درک میکند و میگوید «بابای مَن» و «مامان مَن». بعدها خواهر و برادر و خویشان را هم در این دامنه‌ی ادراکی از «مَن» می‌یابد، و به وسعتِ درکش «مَنِ» او توسعه می‌یابد. در سنین بالاتر دوستی را که شبیه خودش می‌بیند را هم در دامنه‌ی «مَن» قرار میدهد و حفظ و بقاء او را حفظ و بقاء خودش میداند. بعد از بلوغ و ازدواج و تشکیل خانواده، این توسعه بیشتر میشود و همسر و فرزندانش را هم «مَن» خود می‌بیند. با رشد در ارتباطات اجتماعی، همسایه و همشهری و همزبان و هموطن و سرزمین و همکیش خودش را هم «مَن» خودش می‌بیند، و به تناسب این ادراکش در توسعه‌ی «مَن»، رشد و حفظ حیات و دفاع از منافع و مبارزه در دفع مضرات از خودش را در آن دامنه‌ی وسعت «مَن» دنبال می‌نماید. 🔻 بنابر این، اساسِ هستی، بر این «حبّ ذات» و «حبّ بقاء ذات و دفاع از بقاء ذات» است. 🔻 خلیفة الله، برای رفع تنازع و تخاصم میان این دامنه‌ی حبّ ذات ها، آن «حَکَم عَدل الهی» است، که هر چیزی را در جایگاه خودش به نسبتی حکیمانه و عادلانه قرار می‌دهد تا آن چیز را به مقصودِ کمالش برساند. «خلیفة الله»، حاکم عادل، مظهر حکومت حکیمانه و عادلانه الهی در عالم هستی است، که همه‌ی اشیاء هستی را بسوی کمالاتشان می‌برد، و مانع از تجاوز حدود میشود. «خلیفة الله» حدودِ اشیاء را ندارد، اما کمال و هستیِ اشیاء را دارد، لذا با سیر کمالی و ظهور کمالاتش، هر کدام از اشیاء را درجای خودش، دارد با خودش سیر می‌دهد و به کمالِ لایقش میرساند. این دامنه‌ی «مَنِ» انسانِ کامل و خلیفة الله است که همه‌ی هستی را شامل می‌شود، و حق حیات خویش و دفاع از حیات خویش را در دامنه‌ی حیات و کمال تمام هستی می‌بیند، که همه‌ی هستی را به‌جا حفظ کند و بقاء حیات و کمالش را بجای خودش بیابد موانع نابجا از برابر هر کدام کنار برود، و حکمت و عدالت الهی در سراسر هستی برای سیر کمالی تمام موجودات بسوی خدا محقق شود. اختصام و اختلاف و تنازع را در تمام مراتب هستی از میان تمامِ موجودات برمیدارد و حل میکند و همه را تسلیم در برابر توحید الهی می‌نماید. 🔻 «خلیفة الله» و امام زمان (علیه السلام)، همان «مَنِ مطلقِ» همه‌ی مقیّدات است. همه‌ی هستی ناخودآگاه در دفاع از «مَنِ مقیّدشان» دارند دفاع از آن «مَنِ مطلق» و «هستیِ خودشان» می‌کنند، منتها هرکدام بقدر و قید و مقدار شناختی که از آن «مَنِ مطلق» دارند در حال دفاع از آن در صحنه‌ی وجودشان هستند. 👇👇👇
🔻 هر موجودی، در صحنه‌ی «حبّ ذات» و «دفاع از بقاء ذات» دارد «حمد الهی» و «تسبیح الهی» می‌نماید. هر محبتش به ذاتش، محبت به «ذات و مَنِ مطلق الهی» است (حمدش مقیّد است بقدر درکش از آن ذات الهی، در پنجره‌ی قید و حدودش آن وجود مطلق را میستاید). و هر مبارزه و دفاع از بقاء ذاتش، تسبیح و تنزیه و دفاع از «ذات و مَنِ مطلق الهی» است (تسبیح میکند آن وجود مطلق را از تمام قیود و حدود خودش و دیگران). [لذا هر موجودی هم حمد الهی میکند با حب ذاتش، و هم تسبیح الهی میکند با دفاع از بقاء ذاتش. و هر حمدش همراه با تسبیح است]. (اما انسان تنها موجودی است که چون دامنه‌ی حقیقت وجودش به وسعت تمام هستی ماسوالله است، در آن مقامِ اطلاقی، غیری در برابرش نیست، و در حقیقتِ وجودش، قیدش اطلاقِ تمام هستی است، و ظهورش نامتناهی اسماءالله است، ولذا با فنای تمام قیود و حدود در وجودش، میتواند به مرتبه‌ی حمد مطلق بدون تسبیح برسد: «الحمد لله رب العالمین» / «آخر دعواهم أن الحمد لله رب العالمین» ). 🔻 انسان کامل، ظهور آن «مَن الهی» است، که در نظامِ هستی (در تکوین)، مقابل ندارد، و حفظ و بقاء همه‌ی هستی را از خودش می‌بیند، و بقاء همه‌ی هستی را -که شئونِ وجودیِ اویند- با ابقاء حیاتِ الهیش از خداوند متعال طلب مینماید. او همان فیض الهی برای ابقاء تمامِ هستی است، که اگر نباشد هیچ موجودی باقی نمی‌ماند، و عالَم به بقاء الهیِ او باقیست. 🔻 اما انسان کامل، در نظام تشریع، که ظهور سیر کمالیِ انسان کامل در نفوس دارای اختیار است، مقابل دارد، که شیاطین و اشرار و اشقیاء بر خلافِ آن سیر کمالی و هدایتی انسان کامل حرکت میکنند و مقابلِ او می‌ایستند. ولذا در نظام تشریع، در مقابله با دشمنان، دفاع از «هدایت الهی» و «دین و امر الهی»، دفاع از آن «مَنِ مطلق الهی» است. 🔻 اگر انسان [کامل]، «خلیفة الله» است و «عَلَّمَ آدمَ الأسماء کلّها» است، این انسان، حیات و کمالش تا کجا بسط پیدا میکند؟! تا جایی که آن «مَنِ الهی» را می‌طلبد، و دفاع از حیاتِ آن «مَن الهی» می‌نماید، و تمامِ مَن های مادون را در جهت سیر بسوی آن «مَنِ الهی» فدا میکند تا به کمالشان در بقاء آن «مَنِ الهی» برساند. 🔻 انسانِ مؤمن، حقیقتِ «دین الهی و امر الهی» را آن «مَنِ الهی» برای خودش می‌بیند، که با بقاء دین، خودش را باقی می‌بیند. با بقاء امر الهی، «مَنِ عالیِ خلیفةاللهی» در انسان بقاء یافته است. 🔻 این هماهنگی فطرتِ تکوین و تشریع است، که در نظام تکوین، همه‌ی هستی آن وجود مطلق و «امرِ تکوینیِ الهی» را رو بسوی «مَنِ مطلق الهی» دنبال میکنند، و هر حبّ ذات و دفاع از ذات، سنگر دفاع از امر تکوینیِ الهی در دایره‌ی وجودشان است. همچنین در نظام تشریع، همه‌ی آن اهل ایمان، که شریعت الهی را پذیرفته اند، آن «دین» و «امر تشریعیِ الهی» را رو بسوی «مَنِ مطلق الهی» دنبال مینمایند. خودشان را عین «امر الهی» یافته اند، در تکوین و تشریع، هماهنگ باهم. 🔻 اینکه انسان ، قدرت و حیات دارد، این همان یافتِ امرِ تکوینیِ الهی در هستیِ خویش است، اما اینکه این قدرت و حیات را در کجا مصرف کند، این شروع نظام تشریع است، که دین می‌آید تا انسانِ دیندار، آن امرِ تشریعیِ الهی را «مَنِ حقیقیِ خویش» بیابد، و حیات و قدرتش را در امر الهی مصرف کند، تا تطابق نظام تشریع و نظام تکوین در وجودش محقق شود، و رحمتِ عامّ رحمانی (تکوینی) در وجودش، به کمالِ رحمتِ خاصِّ رحیمی (تشریعی) برسد، و قوس نزول (تکوین) و قوس صعود (تشریع) تطابق و تکامل یابند. 👇👇👇
🔻 اینکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود بهترین خطاب کردن من آن است که مرا «یا عبدَهُ» و «یا عبدَ الله» بنامید، یعنی «مَنِ» او «عبدهُ» (عبد هو) بودن و «عبد الله» بودن است، که خود عالیِ خویش را «منِ الهی» معرفی مینماید. این همان خودشناسی «السابقون السابقون» است، که درخودشان، خویش را عین عبودیت و عین تعلّق به خدا بودن می‌یابند؛ قبل از آنکه تعیّن «مَن» در خودشان بیابند، آن «تعلّق الهی» و «عبد محض هو» بودن را می‌یابند. خدا را «مالک مطلق» و «مَلِک مطلق» در خویش می‌یابند و تمامِ ذاتِ خویش را تحت مالکیت و فرمانروایی خدا حس میکنند، و دیگر خودی برای خودشان باقی نمانده، هرچه هست «مِلکِ طِلقِ الهی» است. 🔻 اما اگر انسانی ، آن «مَن الهیِ خلیفة اللهی» را که دین معرفی میکند «مَنِ حقیقیِ خودش» نیابد، دچار فریب و اوهام شیطانی شده، و «مَنِ وهمی و خیالی و سرابی» را بجای «مَنِ حقیقیش» مینشاند. آن قدرت و حیاتِ تکوینیِ وجودش را بسوی ناکجا آباد و سراب و پوچی و ظلمت و دارالبوار و نیستی میکشاند، و تُهی و تاریک میشود. این «مَنِ» خیالی و وهمی و سرابی است که «مَن محدود» است و همان «انانیتِ شیطانی» است و انسان را در زمره «اصحاب شمال» وارد مینماید که خودشان را در این دامنه‌ی محدود و شیطانی میشناسند. 🔻 اصحاب یمین و اهل ایمان هم، کسانی هستند که هدفشان ملحق شدن به «مَنِ الهی» در سابقون است، ولذا از آن «خود نازل» و «مَنِ وهمی و خیالی» بیرون آمده و حرکت میکنند بسوی آن «خود عالی» و «مَن حقیقی و واقعی»، که در حرکتشان همینطور با «توسعه‌ی من» اشتداد وجودی می‌یابند و نزدیک می‌شوند بسوی آن حقیقتِ نامتناهیِ «مَنِ مطلق الهی». 🔸 @abedini
🔴 امام(ره) توحید مجسّم را یادآوری میکردند و توحید را در ضمن اراده های مردم معرفی کردند 🔴 ♨️ یکی دیگر از مصادیق تعلیم توحید در تاریخ انقلاب اسلامی محقق شد. امام( رحمة الله علیه)، چه در دوران انقلاب و چه بعد از انقلاب کلاس برگزار نکرد. اما مرتب را یادآوری میکرد. مانند جریان طبس یا حمله صدام که بعد از بمباران فرودگاههای ما فرمود یک دزدی آمده است از سر دیوار، سنگی انداخته و رفته. در شرایطی که آتش نا امیدی در میان دوستان انقلاب بود، سخن امام امید و بعثی را ایجاد کرد. ❌ امام با همین نگاه، هنگام محرم فرمود: ماه پیروزی خون بر شمشیر است. یعنی توحید را در ضمن معرفی کرد. همانطور که مقام معظم رهبری میفرمایند: امروز ، آن روز در جریان ماه پیروزی خون بر شمشیر امام جنگ اراده ها را نشان داد که جنگ اراده هاست. سلاح اینجا اثر ندارد. اینکه در زمان ظهور سلاح ها از کار می افتد، نه فقط به این معناست که سلاح شلیک نمیشود. بلکه مغز کسی که میخواهد سلاح را شلیک کند تحت تاثیر قرار میگیرد. تحت تصرف قرارمیگیرد. او منقلب میشود. ⭕️ امام توحید را در مصداق محقق کرد و مردم منقلب شدند. در جریان جنگ تحمیلی محقق شد. 📖 منبع: جلسه۱۲ نظام اندیشه اسلامی 📖📖 خانه طلاب جوان 🔰🔰 @khaneTolab
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 جلسه ۱۸ 👆 🔸 انسان‌شناسی قرآنی | 🔻 پنجشنبه ۹ خرداد ۹۸ 🔻 ۲۴ رمضان المبارک ۱۴۴۰ 🌐 : / ۵ مرحله‌ی حب ذات و مراتب حرکت بر مبنای آن / ترسیم مسیر حب ذات در حرکت از منِ مقید و محدود، بسوی منِ مطلق و نامحدود 🔸 @abedini
🌐 جلسه ۱۸ 👇 🔻 ۵ مرحله‌ی حب ذات و مراتب حرکت بر مبنای آن 🔻 ترسیم مسیر حب ذات در حرکت از منِ مقید و محدود، بسوی منِ مطلق و نامحدود 🔻 انسان مؤمنی که خودش را با «دین و أمر الهی» یکی دید، هر جایی که می‌بیند یک أمر الهی زمین مانده و حکم الهی تعطیل شده و به دین الهی دارد ضربه میخورد، احساس میکند که ذاتش دارد آسیب می‌بیند، و برای دفاع از بقاء ذاتش به احیاء امر الهی و اقامه‌ی بالنده‌ی دین قیام میکند. وقتی که دین الهی زنده شود، آن انسان مؤمن احساس میکند که نیاز ذاتیش تأمین شده است. 🔻 انسانی مؤمنی که «مَنِ» خود را در جایی می‌بیند که پرچم اسلام برافراشته شده، هرچه در امکانات دنیوی و نیروی بدنی دارد فدا میکند تا آن ملائمِ ذاتش که «اسلام ناب» است محقق شود. این حدیث مشهور که میفرمایند «مَن اَصبَحَ وَ لَم یَهتَمَّ بِاُمورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمُسلِم»، یعنی ای مسلمان، بدان که ذاتِ تو اسلام است، و مرزهای حیات تو در هر جایی است که حیاتِ اسلام برپاست؛ امّا متاسفانه کسی که این ذات‌شناسی را ندارد و خودش را در دامنه‌ی «مَنِ الهی» نمی‌بیند و خودش را بدن می‌بیند و جغرافیای بدنی، آنگاه دیگر اهتمام به شعائر اسلامی و امور مسلمین ندارد، و شعار سرمیدهد که «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران»! البته او جانش را هم فدای ایران نمیکند، چون ذاتش را بدن می‌بیند و دیگر جایی که نقص و درد برای بدن باشد حضور ندارد، و احساس جهاد و قیام و فرهنگ شهادت طلبی و سبقت مجاهدین برای عبور از میدانِ مین برای فتوحاتِ اسلام، برای این چنین انسانِ محدودی در بدن، معنا نمی‌یابد. 🔻 شرکت در راهپیمایی روز قدس، برای این است که تمرین بکنم که من این بدن نیستم، «مَنِ» گسترده تری دارم که مَنِ اسلام است. مَنِ دین است .این خودش یک مظهر است که جمعی که اینطور شرکت بکنند، هرچند دشمن ممکن است بالخصوص این حضورشخصی مرا را نبیند، اما برای خود من این تمرین هست که آفتاب و گرما و روزه را تحمل بکنم و بروم در این راهپیمایی شرکت بکنم تا نشان بدهم من فقط تن نیستم، بلکه «مَنِ» من جایی است که جای پای اسلام مطرح است. انسانی که در این صحنه ها غائب باشد، مثل این میماند که یک انسانی که مَن اش را بدنش میداند اگر غذای مطبوعی را از دست بدهد، احساس درد و اَلَم میکند، که گرسنه شده ولی غذا را استفاده نکرده ولذا احساس خسران میکند. همینطور، کسی که منِ او دین باشد، اگر در این مسائل اسلام غائب بماند احساس میکند که یک اَلَمی در وجودش وارد شده است. این اصل در همه دفاع های از نظام اسلامی سرایت دارد. 🔻 احکامِ دین، برای تأمین نیازهای ذاتی انسان و جبران نقص آنهاست. احکام واجبات و محرمات، احکامی هستند که ضرورتِ ذاتِ انسان به آن قائم است، و برای نیازِ ذاتیِ انسان ضروری اند.قوام وجود انسان به این امور ضروری است به همین دلیل خداوند برای اینها قضا قرار داده است، که جبران پذیر باشد (حتی درباره بعضی از اینها گفته شده است حتی اگر از دنیا رفت توسط فرزندانش جبران شود). احکام مستحبات و مکروهات هم، احکامی هستند که نقص موجود در آن نیازهای ضروری ذاتی را جبران میکنند. در علل الشرایع آمده است که نوافل برای جبران نقص واجب جعل شده اند. اگر انسانی این غذای ذاتش را با رعایت امور واجب و حرام تأمین نکند، ذاتش متزلزل شده است. 🔻 فیض کاشانی، در جلد هشتم کتاب محجة البیضاء بحثی پیرامون محبت و شوق دارد، که پنج مرحله از مراتب «حبّ ذات» و حرکت از «مَنِ» مقید و محدود بسوی «مَنِ» مطلق و نامحدود را ترسیم کرده است، به ترتیب: 🔻 ۱. محبت دائر مدار میزان ادراک است.کودک به میزان ادراکی که از خودش و بدنش دارد، خود را در مرتبه بدن درک میکند، و برای رفع ناملائمات بدنی از گرسنگی و تشنگی که مولِمِ بدنش هستند حرکت و گریه دارد. کودک چون ذات خودش را دوست دارد، لذافعل خودش را که از او نشأت میگیرد هم دوست دارد. بعد می‌بیند که غذا برایش محبوب است (نوع غذا برایش مهم نیست، اصل اینکه ملایم با اوست مورد محبت اوست). مادر هم برایش محبوب است، چون مادر منبع غذا و منبع رفع احتیاج است. محبتش به مادر و انس او با آغوش او، در ابتدا از جهت آن است که مادر نیاز ذاتیش را تأمین میکند (در آن دامنه‌ی درکِ کودک از ذاتش). پس کودک خودش را دوست دارد به میزانِ درکش از خودش، و هرچه را ملائمِ با اوست مورد محبت اوست.