eitaa logo
مهدی میرزائی
565 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
424 ویدیو
566 فایل
كانال رسمى حجت الاسلام مهدی میرزائی در زمينه نشر درسگفتارها، مواضع و سخنراني هاى ايشان و ارائه ومعرفی محتویات راهبردی در تربیت انسان تراز در تحقق تمدن مهدوی برای كاربران مي باشد. ▶️https://t.me/alab : ارتباط با ادمین📮 ⇨ @Mahdimir255
مشاهده در ایتا
دانلود
بعضی افراد گفتند «دختران، مدال نیاوردند.» من می‌گویم دختران، با این حرکت و با این رفتار سنگین و بزرگوارانه‌شان، بالاترین مدال را به گردن زن مسلمان آویختند. این، عزتی است که انسان در حرکت آنها احساس می‌کند. ۱۳۷۱/۰۶/۲۶
شمر مامور یزید یا مامور یهود ⛔شمر تنها کسی بود که در کوفه «طیلسان» بر سر می‌گذاشت. تاریخ مدینة دمشق، ج۲۳، ص۱۹۰ [ابواسحاق سبیعی: رأیت قاتل الحسین بن علی شمر بن ذی‌الجوشن ما رأیت بالکوفة أحداً علیه طیلسان غیره]. 🔺️علماء طیلسان را از البسه مخصوص روحانیون یهود می دانند👇👇👇 وَقَالَ الْإِمَامُ الْقَاضِي أَبُو يَعْلَى بْنُ الْفَرَّاءِ‏:‏ لَا يُمْنَعُ أَهْلُ الذِّمَّةِ مِنْ الطَّيْلَسَانِ ‏,‏ وَهُوَ الْمُقَوَّرُ الطَّرَفَيْنِ الْمَكْفُوفُ الْجَانِبَيْنِ الْمُلَفَّقُ بَعْضُهَا إلَى بَعْضٍ ‏,‏ مَا كَانَتْ الْعَرَبُ تَعْرِفُهُ 👈وَهُوَ لِبَاسُ الْيَهُودِ قَدِيمًا ‏,‏ وَالْعَجَمِ أَيْضًا وَالْعَرَبُ تُسَمِّيه سَاجًا ‏.‏ كتاب فتاوى السبكي الامام تقي الدين السبكي(727- 771ق) ج٢ ص٤٠٣ قَالَ: وَأَمَّا الطَّيْلَسَانُ فَهُوَ الْمُغَوَّرُ الطَّرَفَيْنِ الْمَكْفُوفُ الْجَانِبَيْنِ الْمُلَفَّفُ بَعْضُهُ إِلَى بَعْضٍ، فَإِنَّ الْعَرَبَ لَمْ تَكُنْ تَعْرِفُهُ وَلَا تَلْبَسُهُ،👈 وَهُوَ لِبَاسُ الْيَهُودِ وَالْعَجَمِ، وَالْعَرَبُ تُسَمِّيهِ سَاجًا. كتاب أحكام أهل الذمة - ط رمادي ابن القيم الجوزیه (۶۹۱–۷۵۱)ج3 ص١٢٩٦ 📌 در ماجرایی تاریخی آمده که انس بن مالک با دیدن جماعت طیلسان‌پوش در بصره، به یاد یهودیان خیبر افتاد. بخاری، ج۵، ص۷۶ [نظر أنس إلى الناس یوم الجمعة فرأى طیالسة فقال: کأنهم الساعة یهود خیبر]. 🔺️گذشته از این‌ها نام پدر شمر، شرحبیل است [که ظاهراً همانند نام خود او، نامی عبری است] و ذی‌الجوشن تنها لقب اوست. 📌واژه‌ی «شمر»، به دوگونه تلفظ می‌شود: در کتاب‌های لغت نام او شَمِر به فتح شین و کسر میم به‌معنای جدیّت و شتاب در انجام کار ضبط شده است [ابن درید، محمد بن حسن، الاشتقاق، ص۸۵و۲۹۷؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۴، ص۴۲۷؛ زبیدی، محمدمرتضی‌، تاج العروس، ج۱۲، ص۲۳۶] اما عامه‌ی مردم، او را شِمْر می‌خوانند؛ به کسر شین و سکون میم. ظاهراً شمر واژه‌ای «عبری» و اصل آن شامر به‌معنای سامر (افسانه‌سرا، هم‌صحبت در شب‌نشینی) است. [ابو‌مخنف کوفی، لوط بن یحیی، وقعة الطف، ص۱۲۴] منابع تاریخی او را از شامیان ساکن کوفه دانسته‌اند. [ابن ابی‌حاتم رازی، محمد بن ابی‌حاتم، الجرح و التعدیل، ج۴، ص۳۳۷] پدر شمر (ذوالجوشن) شُرَحبیل بن اَعْوَربن عمرو نام داشت [ابن‌سعد، طبقات، ج۶، ص۴۶]. درباره‌ی نام شرحبیل گفته‌اند: شُرَحبِیل اسم أحسبه نَجرانیٌّ أو سُریانیًّ و قال بعض أهل اللغة کلُّ اسم جاء فی العربیة فیه «ایل» فهو منسوب الی الله تبارک و تعالی [ابن درید، محمد بن حسن، الاشتقاق، ص۹۸]. شُرَحبِیل اسم علم مذکر عربی قدیم، و قیل: أعجمی، لأنه مختوم بـ«إل: إله» العبری، أی أن الأصل «شرحب» و أضیف إلیه لفظ الله [قاموس معاجم]. 📌لذا به‌نظر می‌رسد نام شرحبیل از اسامی مقدس عبری باشد. آن‌چه این مطلب را تقویت می‌کند، مشاهده‌ی اسم «عبد شرحبیل» در شمار فرزندان هاشم بن عبدمناف است. البته برخی وی را شرحبیل گفته‌اند، یا عبد شرحبیل را به‌صورت عبد بن شرحبیل ضبط کرده‌اند، ولی شهرت نام عبد شرحبیل در منابع نخستین، ما را نسبت به درستی آن مطمئن می‌سازد. 🔺️از مادر شمر نیز به پلیدى یاد کرده‌اند، تا جایى که گفته‌اند وى هنگام جابه‌جایى گوسفندانش، به گناه آلوده شد و شمر از راه نامشروع به دنیا آمد. امام حسین علیه‌السلام نیز در واقعه‌ی کربلا، شمر را پسر زن بزچران خطاب کرده است [بلاذرى، انساب الاشراف، ج۲، ص۴۸۷؛ شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۹۶] 🆔@abhas313
ابوسفیان ویهود برخی از آیات قرآن در نکوهش کردار ابوسفیان و پیروانش نازل شده است. واحدی، اسباب نزول القرآن، ص۱۲۹ نیز روایات فراوانی در مذمّت و لعن او و خاندانش وجود دارد؛ چنان‌چه نقل شده است: پیامبر (ص) نشسته بود؛ ابوسفیان رد شد و سوار چهارپایی بود و معاویه و برادرش همراه او بودند که یکی حیوان را می‌راند و دیگری از پشت پی می‌کرد. پس پیامبر فرمودند: «خداوند لعنت کند حمل‌کننده و حمل‌شونده و راه‌برنده و دنبال‌کننده را.» انساب الاشراف ج۵، ص۱۲۹ ابوسفیان در رفت و آمدهای تجاری خود به شام در زمان جاهلیت، زمینی در منطقه‌ی بلقاء به‌نام «قبش» خریداری کرده بود که بعد از وی به معاویه رسید. فتوح البلدان، ج۱، ص۱۵۳ براساس گزاش‌های موجود، ابوسفیان خبر حقانیّت رسول‌الله (ص) را از بزرگان یهود و مسیحیان نیز شنیده بود. به‌عنوان نمونه، خودش ادعا دارد در ایامی که آتش جنگ میان قریش مکه و رسول‌الله (ص) پس از هجرت به مدینه شعله‌ور بود، برای تجارت به غزه رفت. آن‌جا او را برای تحقیق از اوضاع حجاز به دربار هرقل بردند و پس از پرسش و پاسخ‌هایی که میان هرقل و او ردّ و بدل شد، هرقل به حقانیت رسول‌الله (ص) پی برد. الاغانی، ج۶، ص۵۲۳ به بعد براساس گزارشی دیگر، ابوسفیان با یکی از احبار منطقه‌ی یمن، نشست و برخاست داشت. یک روز، حبر یهودی از ابوسفیان درباره‌ی خبر نبوّت رسول‌الله (ص) جویا شد و ابوسفیان، اخبار غلط به او داد. فردای آن روز، عباس در حضور ابوسفیان، اطلاعات غلط او را تصحیح کرد و حبر یهودی با شنیدن اخبار درست سراسیمه بیرون رفت و فریاد برداشت: «سر یهود، بریده شد! یهود کشته شد!…» همان، ص۵۲۶و۵۲۷ ابوسفیان ارتباط تنگاتنگی با یهود داشت و در بسیاری از اقدامات خود علیه رسول‌الله (ص)، از کمک و هم‌فکری یهود بهره می‌برد. مثلاً پس از جنگ بدر، او در ذی‌قعده سال دوم هجرت پس از عبور از بیابان نجد، به سر قنات کوه نَبیت رسیده و مهمان سلام بن مشکم، خزانه‌دار یهودیان بنی‌نضیر شد و با دریافت اخبار مدینه از وی،( تاریخ طبری، ج۲، ص۱۷۵) مردانی را به این شهر فرستاد. آنان نخلستانی کوچک را در ناحیه‌ی عُرَیض آتش زدند [ معجم البلدان، ج۴، ص۱۱۴] و با کُشتن معبد بن عمرو انصاری [ تاریخ طبری، ج۲، ص۱۷۶] و هم‌پیمانش، در مردم مدینه هراس افکندند. رسول‌خدا (ص) آنان را تا قرقرةالکدر دنبال کرد، اما ابوسفیان و همراهانش از معرکه گریختند. همان 🆔@abhas313
🔰ولید فرزند نامسلمانی از صفوریه ولید بن عقبة بن ابی‌معیط، برادر مادری عثمان است. اُسد الغابة، ج۵، ص۴۲۰؛ سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۴۱۳. وی نیز همچون ابوسفیان و معاویه، از کسانی است که تا فتح مکه از سرسخت‌ترین دشمنان رسول‌الله (ص) بود و با فتح مکه، بالاجبار اسلام ظاهری را اختیار کرد. پَستی وی تا حدّی است که خداوند در قرآن کریم، وی را فاسق معرفی کرده است. چنان‌که خداوند در سوره‌ی حجرات آیه۶، می‌فرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جَاءَکمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا»؛ ابن‌سعد، طبقات الکبری، ج۲، ص۱۶۱؛ واقدی، المغازی، ج۳، ص۹۸۰ با وجود این بعد از رسول‌الله (ص)، پُست‌های مهمی به وی داده شد؛ چنان‌که نقل شده او به‌همراه عمرو بن عاص، امیر سپاه برای جنگ با شامیان بودند. نیز ولید بن عقبه مأمور جمع و استیفای مالیات قبیله‌ی قضاعه بود. او با همراهی عمرو به دریافت مالیات مشغول شد. هم‌چنین به ولید بن عقبه فرمان حمله به اردن داده شد و عده‌ای از اعراب را که آماده‌ی جهاد شده بودند، برای همراهی با وی فرستادند. در این جنگ فرزند خالد کشته شد و خالد بن سعید که فرماندهی جنگ را به‌عهده داشت، به‌همراه ولید بن عقبه و سپاهیان به مدینه عقب‌نشینی کردند؛ همین امر باعث شد تا مدتی اجازه‌ی ورود به مدینه به آن‌ها داده نشود. [۴۲] اما پس از مدتی، اجازه‌ی ورود ولید بن عقبه به مدینه صادر شد. ابن اثیر، الکامل، ج۲، ص۴۰۶. مسعودی می‌نویسد: «چون علی بن ابی‌طالب (ع) خواست بر ولید حدّ بزند، ولید او را دشنام داد. در این هنگام عقیل بن ابی‌طالب بر او نهیب زد و گفت: گویا تو نمی‌دانی چه کسی هستی؟ تو نامسلمانی از روستای (صَفّوریه) هستی. (چرا که پدرش از یهودیان این روستا در اردن بود.)» مروج الذهب، ج۲، ص۳۴۵؛ انساب الاشراف، ج۶، ص۱۴۳. امام حسن مجتبی (ع) در پی احتجاج با جماعتی که منکر فضل او و پدرش بودند، در پاسخ به ولید بن عقبه، نَسَب وی به عقبة بن ابی‌معیط را زیر سؤال برد و فرمود: «تو را به قریش چه؟! تو پسر مردی از کفار عجم از شهر صفوریه هستی… ای ولید! به خدا تو از نظر سن بزرگ‌تر از کسی هستی که پدر خود می‌خوانی! پس بهتر است تو مشغول انتساب خود به پدرت باشی.» ابن ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۶، ص۲۹۲و۲۹۳. 🆔@abhas313
🔰خلیفه دوم وارتباط بسیار نزدیک با معاویه 🔰کعب احبار ومعاویه تسامح عمر نسبت به معاویه، تعجب کسانی را برانگیخته است. قاضی عبدالجبار معتزلی، تثبیت دلائل النبوة، ص۵۹۳. تا جایی‌که حسن بصری می‌گوید: «معاویه از همان زمان (بعد از پیامبر) خود را برای خلافت آماده می‌کرد.» مختصر تاریخ دمشق، ج۲۵، ص۲۴ یهودیان در انتقال قدرت به معاویه نیز تلاش می‌کردند. کعب‌الاحبار که نزد برخی از سران صحابه جایگاه خاصی داشت، با سخنان خود چنان در آن‌ها نفوذ کرده بود که با صراحت معاویه را به‌عنوان حاکم بعد از عثمان معرفی می‌کرد. در این رابطه مورّخین نقل کرده‌اند که معاویه و عده‌ای، در موسم حج به مدینه آمده بودند. به‌همراه کعب و یکی از صحابه بودند که این رجز را از شخصی شنیدند: «قد علمت ضوامر المطی … وضامرات عوج القسی … أن الأمیر بعده علی … و فی الزبیر خلف رضی … و طلحة الحامی لها ولی.»   «مَرکَب‌های لاغراندام و زنان کمان‌کج نیز می‌دانند که فرمانده‌ی پس از او، على (ع) است. زبیر نیز جانشینی پسندیده است، و طلحه‌ی پشتیبان نیز شایستگی آن را دارد» کعب با شنیدن این رجز گفت: «الأمیر والله بعده صاحب البغلة – و أشار إلى معاویة.» تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۴۳؛ تاریخ دمشق، ج۳۹، ص۳۰۷؛ الکامل، ج۲، ص۵۲۸؛ السنة، ابوبکر خلال، حدیث۳۴۸. و معاویه بعداً دوباره در این رابطه از کعب پرسید؛ او گفت: «نعم، أنت الأمیر بعده، ولکنها والله لا تصل إلیک حتى تکذب بحدیثی هذا فوقعت فی نفس معاویة.» همان مدارک. [ترجمه: آری؛ تو فرمانده پس از عثمان هستی، ولی حکومت به تو نخواهد رسید، مگر وقتی که منکر این روایت من شوی! این کلام کعب، به دل معاویه، خوش آمد] و این امر باعث شد که معاویه در طمع به‌دست آوردن خلافت باشد و خود را بر خلافت اصلح بداند. چنان‌که نقل شده: «ما زال معاویة یطمع فیها بعد مقدمه على عثمان» در مورد دیگر، کعب‌الاحبار با معاویه به‌طور سرّی سخن می‌گوید و بر خلافت او تأکید می‌کند. روح بن زنباع نقل می‌کند، کعب به معاویه چنین می‌گفت: «یا معاویة والذی نفسی بیده إن فی کتاب الله المنزل: محمد أحمد، أبوبکر الصدیق، عمر الفاروق، عثمان الأمین! فالله الله یا معاویة فی أمر هذه الأمة. ثم ناداه الثانیة إن فی کتاب الله المنزل ، ثم أعاد الثالثة.»!! تاریخ دمشق، ج۵۰، ص۱۷۰. [ترجمه: به خدا سوگند در کتاب خدا چنین آمده است: محمد احمد و ابوبکر راستگو و عمر جداساز و عثمان امانتدار. ای معاویه، خدا را در امورات این مردم در نظر داشته باش! کعب سپس دو بار دیگر کلام خود را تکرار کرد آیا این مطلب چیزی جز اغراء و تحریک معاویه برای خلافت است؟! گاهی هم معاویه را «رأس الملوک» خوانده و گفته است: «سألت یشوع عن ملوک هذه الأمة بعد نبیها، وذلک قبل أن یستخلف عمر، فقال: بعد عمر الأمین، یعنی عثمان، ثم رأس الملوک یعنی معاویة.» کتاب الفتن (حماد)، ص۶۹. [ترجمه: از یشوع درباره‌ی پادشاهان این امت پس از پیامبرشان جویا شدم. او گفت: پس از عمر، عثمانِ امانتدار به حکومت می‌رسد و پس از او، سرسلسله‌ی پادشاهان، یعنی معاویه خواهد بود. این درحالی بود که هنوز عمر به خلافت نرسیده بود].
🔰سرجون رومی یکی از موضوعاتی که درباره سلطنت امویان گفته می‌شود، نفوذ و تأثیر حکومت روم بر آن است، به گونه‌ای که برخی تصمیمات حیاتی دولت اموی با مشاورت رومیان انجام می‌شده است. در این نوشتار به طور مشخص به یکی از مشاوران دربار اموی که در تاریخ نامش ذکر شده پرداخته خواهد شد. سرجون (معرب سرژيوس) بن‌منصور، از مسیحیان شام که در اصل رومی بوده و معاویه او را مشاور خود در امر حکومت، استخدام کرده بود، کاتب و مشاور او در امر حکومت بود و مسئولیت نوشتن دیوان خراج وی را بر عهده داشت. سرجون پس از درگذشت معاویه، در دربار فرزندش، یزید‌بن‌معاویه نیز نقش داشت. او با یزید همدم و مأنوس بود. زمانی که کوفیان با «مسلم‌بن‌عقیل» فرستاده امام حسین(ع) بیعت کردند و تعداد آنها به هجده هزار نفر رسید، یزید به شدت نگران شد و با سرجون مشورت کرد و با رأی و نظر او بود که برای سرکوبی نهضت کوفیان، «عبیدالله‌بن‌زیاد» را که حاکم بصره بود با حفظ سمت به استانداری کوفه نیز منصوب کرد. سرجون، عهدنامه‌ای از معاویه به یزید نشان داد و گفت: «معاویه در حال مرگ، این نامه را نوشت که اگر در کوفه شورشی صورت گرفت، عبیدالله‌بن‌زیاد مأمور آنجا شود.» اینکه این نامه واقعیت داشت یا ساخته و پرداخته خود سرجون بوده است در تاریخ مشخص نیست. ابن‌زیاد فردی خشن و بیرحم بود و در اوضاع آشفته کوفه که مردمی فقیر و سست‌نهاد داشت با تهدید و تطمیع و قتل و غارت در برابر آنها ایستاد. پس از یزید، سرجون رومی، مشاور مروان‌بن‌حکم بود و در سمت دفتردار و کاتب در دربار خلفا در دوره مروان و عبدالملک مروان حضور داشت و چون برخی کوتاهی‌ها و سهل‌انگاری‌ها را در کارش دیدند با لطایف‌الحیل و بهانه‌هایی مانند تغییر لزوم دیوان محاسبات از زبان رومی به عربی او را از کار برکنار کردند. در برخی روایات آمده که بنی‌امیه ارتباط خوبی با دولت روم داشته است. برای نمونه؛ حضرت امام جعفرصادق(ع) روايت كرده كه علي‌بن‌الحسين(ع) را با همراهان نزد يزيد‌بن‌معاوية بردند، آنها را در خانه ويران مسكن دادند، يكي از ايشان گفت: «ما را در اين خانه منزل دادند كه سقف فرو افتد و ما را بكشد.» پاسبانان با تمسخر به زبان رومي مي‎گفتند: «اينها را بنگريد از خراب شدن خانه مي‌ترسند، با آنكه فردا آنها را بيرون مي‌برند و مي‌كشند.» علي‌بن‌الحسين(ع) فرمود: «هيچ كس از ما زبان رومي را نيكو نمي‌دانست جز من.» از اين روايت شريفه چنین استفاده مي‌شود كه؛ پاسبانان دولت بني‌امية در زندان و آنهایی را كه برای نگهبانی اسرای اهل بيت(ع) گمارده بوده‌اند، با زبان رومي تكلم مي‌کردند‌ و ظن قوي آن است كه اصلاً رومي باشند. این امر از عمق نفوذ روم در دربار بنی‌امیه خبر می‌دهد و اینکه یزید تصمیم مهمی مانند شهادت امام حسین(ع) را با مشورت سرجون می‌گیرد و یزید به راحتی نظر او را می‌پذیرد و اجرا می‌کند، این موضوع به روشنی نشان می‌دهد که تصمیم‌سازی‌های امویان از کجا آب می‌خورده است. حتی بعید نیست برخی اعتقادات یزید مانند حلیت شرب خمر و سگ‌بازی و... نیز از تربیت این مشاوران رومی نشئت گرفته باشد که بر آقازاده‌های حکومت اموی سیطره داشته‌اند!
آنتوان بارا نویسنده و پژوهشگر مسیحی و متولد کشور سوریه است. از سن ۲۲ سالگی شروع به نوشتن کرد و بیش از ۴۰ سال به عنوان نویسنده و یا سردبیر در روزنامه‌ها و نشریات مختلف مشغول به کار بوده است. اما بیشتر شهرت این نویسنده به واسطه آثاری است که با مضمون اهل‌بیت به‌ویژه امام حسین (ع) به نگارش درآورده است. «حسین در اندیشه مسیحیت» و «زینب کبری؛ فریادی که مکمل راه بود» از آثار برجسته آنتوان بارا است. این کتاب در سال‌های مختلف، تحت عناوین متفاوت و توسط ناشران و مترجمان مختلف منتشر شده است. او پس از انتشار این کتاب از یک‌سو با استقبال گسترده در برخی کشورهای اسلامی مواجه گردید؛ اما از سوی دیگر با ممنوعیت‌های جدی در برخی از کشورها مواجه شد. وی در این کتاب پس از بیان ارادت و دلبستگی قلبی خود نسبت به امام حسین (ع) چنین می‌گوید: «شما شیعیان قدر امام حسین را نمی‌دانید! اگر امام حسین از ما مسیحیان بود در هر زمینی پرچمی از او بر می‌افراشتیم و مردم را به نام حسین به مسیحیت دعوت می‌کردیم. امروز امانت بزرگ پیام و رسالت فریاد و خروش او در روز عاشورا به شما شیعیان و مسلمانان سپرده شده و باید این پیام را به جهان برسانید 🆔@abhas313
🔰چهار مرحله تاریخ خوانی 🔸روایت:رجوع به متون تاریخی وخواندن دقیق آن 🔸درایت:بررسی نقل های تاریخی 🔸عبرت گرفتن:عبور از گزاره های تاریخی به زمان خود 📌قَالَ (علیه السلام): إِنَّ الْأُمُورَ إِذَا اشْتَبَهَتْ، اعْتُبِرَ آخِرُهَا بِأَوَّلِهَا. 🔸تجربه فعال:دست گرفتن فرمان تاریخ وبه سمت دیگری بردن 📌دوام الاعتبار يودي الي الاستبصار و يثمر الازدجار.» عبرت گيري پيوسته، به بينايي مي کشاند و بازدارندگي را ثمر مي دهد.
💠فلسفه تاریخ 🔰حرکت وضعی تاریخ https://eitaa.com/abhas313/6209 🔰حرکت انتقالی تاریخ (حرکت خطی) https://eitaa.com/abhas313/6210 🔰چهار مرحله تاریخ خوانی https://eitaa.com/abhas313/6227
ره‌توشه اربعین.pdf
945.1K
👉 بزن ✍رفقای طلبه! با داشتن این ، در مسیر و حرمها، راحت راحت 😍 برای زائرین مسئله شرعی بگید!👌 ✅ در این pdf، غالب مسائل فقهی مورد نیاز در مطرح شده است.🤩 👌 همین الان بازش کن و فهرستش رو حداقل ببین! 🆔@abhas313
🥀 خرابه شام عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْحَلَبِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ‏ لَمَّا أَتَى بِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیهماالسلام يَزِيدُ بْنُ مُعَاوِيَةَ عَلَيْهِمَا لَعَائِنُ اللَّهِ وَ مَنْ مَعَهُ جَعَلُوهُ فِي بَيْتٍ فَقَالَ بَعْضُهُمْ إِنَّمَا جَعَلَنَا فِي هَذَا الْبَيْتِ لِيَقَعَ عَلَيْنَا فَيَقْتُلَنَا فَرَاطَنَ‏ الْحَرَسُ فَقَالُوا انْظُرُوا إِلَى هَؤُلَاءِ يَخَافُونَ أَنْ تَقَعَ عَلَيْهِمُ الْبَيْتُ وَ إِنَّمَا يَخْرُجُونَ غَداً فَيُقْتَلُونَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیهماالسلام لَمْ يَكُنْ فِينَا أَحَدٌ يُحْسِنُ الرَّطَانَةَ غَيْرِي وَ الرَّطَانَةُ عِنْدَ أَهْلِ الْمَدِينَةِ الرُّومِيَّةُ. 📚 بصائر الدرجات؛ ج‏۱؛ ص۳۳۸ امام صادق علیه السلام فرمودند: موقعى كه امام سجاد علیه‌السلام و آن افرادى را كه با آن حضرت بودند نزد يزيد بن معاويه «لعنة الله علیهما» آوردند و آن حضرت را در يك خانه‏‌اى جاى دادند كه سقف آن در شرف خراب شدن بود، بعضى از اسيران گفتند: ما را در اين خانه جاى دادند كه سقف آن بر سر ما خراب شود و ما را بقتل برساند. پاسبانان به زبان رومى با يك ديگر مى‏‌گفتند: اين اسيران را بنگريد كه مي‌ترسند اين خانه بر سرشان خراب شود. در صورتى كه فردا خارج و كشته خواهند شد!! حضرت سجاد فرمودند: در ميان ما كسى نبود كه زبان رومى را بداند. @abhas313
آمار جهانی ‎طلاق! نتیجه: ۱.) فرهنگ های سنتی بیشتر ضامن ازدواج موفق هستند تا بی فرهنگی نوین. ۲.) در بین غربی ها، کشورهای شمالی مثل فنلاند ازدواج های موفق تری دارند تا جنوبی ها مثل پرتغال ، چرا ؟ گرما+مشروب+بی حجابی+کمبود اخلاق اصیل+حذف سنت ها+تغییر ارزش ها= طلاق (این دلایل رو world of statistics از زبان مردم خود این کشورها در توییتی بیان کرده) 🆔 @abhas313