eitaa logo
‌ستاد امر به معروف | قم
2.2هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
808 ویدیو
66 فایل
کانال رسمی ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان قم 📍آدرس: بلوار جمهوری- کوچه ۱۸- پلاک ۳۴ 📝روابط عمومی ستاد @setad_qom_1402 ارتباط با دبیر ستاد: @Dabir_Gom ☎️ تلفن: 02532920970
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 نمونه ای از به معروف و از منکر امام حسن مجتبی (علیه السلام) امام حسن مجتبی (علیه السلام) در محلّی به نام أبواء تنها مشغول نماز بود که زنی زیبا روی وارد شد. هنگامی که امام (علیه السلام) نماز را به پایان رسانید، فرمود: آیا حاجتی داری؟ عرض کرد: آری، فرمود: حاجتت چیست؟ عرض کرد برخیز و از من کام بگیر !! 😱 حضرت فرمود : زود از من دور شو، من و خودت را گرفتار آتش جهنم نکن. او که خواست اصرار ورزد امام (علیه السلام) مشغول به گریه شد و فرمود : وای بر تو از من دور شو آن قدر جانکاه می گریست که زن نیز به گریه افتاد،😭 در این بین ناگاه امام حسین (علیه السلام) وارد شد و دید آن دو اشک می ریزند. او نیز از گریه ی برادر به گریه افتاد. عده ای از اصحاب وارد شدند آن ها نیز از گریه ی حسنین به گریه افتادند. صدای ناله و اشک بلند بود که زن فرصت را مناسب دید و از کنار جمعیت بیرون رفت و بعد مردم کم کم متفرق شدند. ولی امام حسین (علیه السلام) تا موقعی که شخص امام حسن (علیه السلام) شرح ندادند از برادر پرسش نفرمود، تا اینکه دو بزرگوار یک شب در محلّی آرمیده بودند ناگاه امام حسن (علیه السلام) از خواب بیدار شد و شروع به گریه کرد. امام حسین (علیه السلام) عرض کرد : چه خوابی دیدی؟ فرمود: تا زنده ام برای کسی نقل نکن سپس ادامه داد که در عالم رؤیا یوسف (علیه السلام) را دیدم، در خواب نیز گریستم. حضرت یوسف در میان جمعیت مردم رو به من کرد و گفت: ای برادر که پدر و مادرم فدایت باد چرا گریه می کنی؟ گفتم: یاد داستان تو و همسر عزیز مصر (زلیخا) و گرفتاریهایت، زندان رفتن و غم فراق پدرت یعقوب افتادم و تعجّب کردم که این همه مشکلات را تحمل کردی به این علّت اشک ریختم. یوسف گفت : ای حسن بن علی آیا از داستان خود با زن بَدوی در محل أبواء تعجّب نمی کنی؟! منبع : مناقب ابن شهر آشوب ، جلد 4 صفحه 14 گذرنامه بهشت ؛ شرح موضوعی زیارت جامعه کبیره ، استاد سید کاظم ارفع ؛ صفحه 26 🔰 @setad_abm_qom 🔰