❇️ #عهد_معهود
♦️پیام شماره ۶۸
🌺خبر به دنیا آمدن "محمد بن عبدالله" در شهر پیچید.
آن عده از بزرگان یهود که از هیچ تلاش و دسیسه ای برای جلوگیری از تولد موعود عهد فروگذار نکرده بودند، از خشم و غضب به خود می پیچیدند.
چه به جاست اشاره به این کلام خداوند که خطاب به یهود فرمود:
مُوتُوا بِغَیظِكُمْ!
به خشم خود بمیرید! همانا خدا از درون سینههاتان باخبر است.
✅اما آنها هنوز فرصت داشتند.
تا زمان بعثت پیامبر خاتم و اعلان رسمیِ دینش هنوز زمان باقی بود.
پس باید کودک تازه متولد شده را زودتر به چنگ میآوردند.
🔶عبدالمطلب و آمنه به خوبی از خطر یهود آگاه بودند. همهی دسیسههای یهود عقیم مانده بود و اکنون آماده بودند تا بغض شکستهایشان را به تمامی بر سر محمد (ص) خالی کنند.
🌀مکه محل رفت و آمد کاروانهای متعدد و افراد غریبه بود. در چنین مکان شلوغی دست اندازی به یادگار عبدالله کار دشواری نبود. پس چاره ای برای عبدالمطلب نماند جز اینکه از جگرگوشهشان دل بکند و او را مخفیانه به مکانی امن انتقال دهد. اما مگر میشد گل سرسبد خلقت را دست هر کسی به امانت سپرد؟
#عهد_معهود_68
✍آبنوس
@Abnooss1
┄┄┅═✧❁🌼🌹🌼❁✧═┅┄