سبو به خون زده عطر شراب ناب گرفته
چنان شکفته که مرگ از تنش گلاب گرفته
جزیره ای شده مجنون در عاشقانه ی پیکار
که گرد پیکر اون خون به جای آب گرفته
چه قطعه قطعه سروده است عاشقانه تنش را
و این مغازله از حی مستطاب گرفته...
#الهه_بیات_مختاری
#شهید_نظر_میکند_به_وجه_الله
@aboajor
تو را شبانه چو گل از دل گلاب گرفتند
به روی موج ، تنت را به آب و تاب گرفتند
ورق ورق بدنت را از عمق سوره ی دریا
از آیه های طلاکوب خط آب گرفتند
سبو به میکده بردند جام سبز سرت را
چنان شکفته شد از سرخی اش شراب گرفتند
گذشتی از دل تاریکخانه ی شب دنیا
شبی که عکس تو را رو به آفتاب گرفتند
شبی که عکس تو را روی دست آینه بردند
شبی که چشم تو را گوشه گوشه قاب گرفتند
و مرگ مطلع یک شعر تازه بود ...سرودی
و قالب تنت از وزن ها شتاب گرفتند
چقدر ساری و جاری ست در نگاه تو دریا
چقدر شعر که چشم تو را خطاب گرفتند
خوشا به لحظه ی پرواز روح های مطهر
که وقت رفتن شان حق انتخاب گرفتند
میان رکعت آخر به ذکر نافله هاشان
قنوت های پر ازدست مستجاب گرفتند
که سر به سجده ی سربند یا حسین نشاندند
و از توسل بر فاطمه جواب گرفتند
که وقت رفتن شان جام زندگی به شهادت
زدند و پای امام زمان رکاب گرفتند
تو نور محفل شعری که سالگرد عروجت
تمام قافیه ها از تو بازتاب گرفتند
#الهه_بیات_مختاری
#شهید_نظر_میکند_به_وجه_اللّه
#شهدا_شمع_محفل_بشریتند
@aboajor