eitaa logo
آب وآجر.الهه بیات مختاری
239 دنبال‌کننده
355 عکس
129 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
انگار تنت دور تنم پیچیده در لهجه ی چین دامنم پیچیده دست تو به روی شانه ام یعنی که پاییز به شال گردنم پیچیده لبخند زدی بهار شد باران شد اندوه میان باغ سرگردان شد انگار که عطر حلقه در موهایت از شانه ی مهرماه آویزان شد بر ابر تنم فقط همین بارانی ست پیچیدنِ در کوچه ی سرگردانی ست دلتنگی روی دوش پاییز منم بی سر شدن ام گردن بی سامانی است دست تو اگر که سرد مثل آه است تقصیر هوای سرد آبان ماه است اصلا نگران نشو که حالم ابری ست بارانی گریه های من کوتاه است از جمله ی عاشقانه ات فهمیدم از عطر خوش ترانه ات فهمیدم من ماه تولد تو را ای پاییز از عقرب روی شانه ات فهمیدم انگار که حال گریه ها جا آمد باران شد و با ابر به اینجا آمد خورشید کنار سایه ی خود یک روز سردش شد و پاییز به دنیا آمد از زندگی ام چقدر تنها رفتم پاییز رسیدم و سر زا رفتم بر روی تولد خودم دار زدم یک پله به مرگ بود، بالا رفتم @aboajor
ای بودنت ممدِّ حیات و دوام جان گلخند تو مفرَّح ذات است هر زمان چون شعر سعدی است که پیچیده در گلاب بوی خوشت میان گلستان و بوستان شادی کنار نام تو ضرب المثل شده چون شاه بیت های غزل بین شاعران عطر برنج عیدی و حلوای روز غم با خنده ها صمیمی ، با گریه مهربان تا بوده است نام تو با چای آمده است در های و هوی خنده ی مهمان و میزبان پاییز می‌رسد که تعارف کنی به ناز سینی سرخ سرگل خود را به دوستان با شعر تو به بدرقه ی فصل میروم با چای زعفرانی در بیت استکان می‌چینمت تورا به شکرخنده صبح زود قد میکشد به شوق تو عطر برنج و‌نان رنگت شبیه خنده ی بی بی ست وقت صبح با دست های سرخ حنا کرده در خزان فنجان لب طلایی چایی نبات او دکان بازِ هرشب عطاری جهان تسبیح دانه دانه ی گلبرگ های توست قوری دم کشیده ی مادر دم اذان با قل قل سماور او شعر میشوم در لحظه ی دوبیتی ایوان و آسمان بی تو جهان بدون گل و عطر و رنگ بود ای بذر ناب ای گل خوش رنگ زعفران @aboajor