بسم الله الرحمن الرحیم
🍃🍃🍃🍃دیباچه🍃🍃🍃🍃
در ماه در ستاره در آفاق آسمان
در شعر و استعاره و منظوم و داستان
در چارفصل سال به سی روز برج نو
در هر چه هست مینگرم از تو صد نشان
هر روز تو به هرچه زبان در دهان بود
نامت بلند مرتبه و بی کران بود
نامت جمیع هرچه صفت در طبیعت است
نامت مدام ورد زبان جهان بود
یکتا و بی بدیل خدای زمان ،زمین
تسبیح گوی هرچه صفات تو مومنین
یا حی لا یموت و یا رب العالمین
ایاک نعبد و ایاک نستعین
قهاری ات به قوت رحمان و یا رحیم
در شدت عقاب ولی بیشتر کریم
ثبّت قلوبنا به خودت ای دلیل راه
یک راه هست سمت تو آن هم که مستقیم
ای آفتابِ در رخ خوبان نشان تو
سرگشته ی تواند همه مومنان تو
ما چون پرندگان همه در آسمان تو
هستیم گرد خوان کرم میهمان تو
ما را بخوان و از شب قدرت قضا بده
نزدیک خود به وسعت اکرام جا بده
ما را به مستجاب لبان دعا بده
از ساقی شهید شراب ولا بده
غیر از به سوی رحمت تو دست سوی که؟
از باده ی الست چنین مست سوی که؟
غیر از به درگه تو کجا در که وا شود؟
جز رو به قبله بنده ی تو هست سوی که؟
شیرین بکن دهان مرا از کلام خود
تا وا کنم به بردن نام تو کام خود
جز روی ماهْ منظر اوصاف تو خدا
کردیم غیر عشق تو عشقی حرام خود
یحیی به گریه یوسف از اندوه چاه ها
یونس به بطن ماهی ...افتاده ماه ها
موسی به کوه و نوح به دریا و سیل ها
غیر از تو کیست ذکر دل بی پناه ها
عیسی اگر مسیح سوی آسمان شده
ایوب اگر صبور به هر داستان شده
یحیی و هود و صالح و الیاس و مصطفی
تا برده اند نام تو خوبی عیان شده
یا کافی به بودن هرکس کنار ما
یا وافی و رفیق ترین یار غارما
یا ساتر عیوب به هر فعل و کارما
از رحمت تو است اگر استتار ما
(ما عاشقان مست دل از دست داده ایم)
دستیم و بسته ایم و به سویت گشاده ایم
(کار از تو میرود مددی ای دلیل راه)
الا باذن تو همگی بی اراده ایم
#الهه_بیات_مختاری
#مناجات_نامه
#اول_دفتر_به_نام_ایزد_دانا
@aboajor
همین که رو به تو کرده ست باده نوش گنهکار
صدا زده ست تو را در میان هم هم بازار
چنان که عطر بگیرد لب از صدا زدن تو
چنان که می بفروشد به بوی میکده عطار
چه خلوتی ست... شلوغی رفت و آمد با تو
چه صحبتی ست...زبان سکوت در شب دیدار ...
#السلام_علیک_یا_امید_دل_منتظران
#الهه_بیات_مختاری
@aboajor
سلام
به خواست مکرر و اصرار دوستان شاعرم
درین جا صفحه ای گشودم از جنس آب و آجر رو به بینایی و روشنایی ان شاءالله
پیشتر در تلگرام صفحه ای به همین نام بود که رفته رفته چون ستاره ی صبح خاموش شد
حالا اینجا چراغی افروخته ام
باشد که آفتاب در حوالی این قریه اتفاق بیفتد
و شعر دل ما و چشم دوستان را روشن کند
@aboajor
به سرمه دان گلو دو چشمم نشسته از استکان بریزد
که هرچه را خورده ام به جز غم به پیش چشم از دهان بریزد
نگفته بودی که هیئت غم چه میکند با زبان شعرم
چنان خراشد رخ هجا را که گریه در شایگان بریزد
اگر برقصم به وزن دوری به ناله ام کِل کشد صبوری
اگر بگریم ردیف ها را به صورت واژگان بریزد
شبی درازم که شانه اش را بلندی مویه ها شکسته
لبم که خون دل از دهانم فقط به شرح بیان بریزد
پیمبر بی کتاب و مصحف کجا به غیر از غزل نشیند
که دود جامانده از سرش را در آیه های دخان بریزد؟!
به محفل انسِ باشراب از جهان به دورم به خویش نزدیک
ازین فراق و وصال خوش تر کدام دست این چنان بریزد
دم کهنسالگی غم را به دست ساقی چنان بگیرد
که حسرت عمر رفته را در پیاله های جوان بریزد
که عشق این درد آفریده گلوی در خنده ی بریده
شکر به کنج دهان گذارد نمک به زخم زبان بریزد
چه در مراعات بی نظیری چقدر ای مرگ سربه زیری
بلند کن سایه ی سرت را که بر سرم آسمان بریزد
#الهه_بیات_مختاری
@aboajor
سلام روح رها در تن شریف شده
در آزمون خداوند بی حریف شده
به روی مرمر وخون نکته ی ظریف شده
به شعر قطعه ی گلزارها ردیف شده
به السلام و علیک نماز آخرتان
نشسته اید و خداوند دربرابرتان
#الهه_بیات_مختاری
#کرمان_قلب_ایران
@aboajor
عشق تو رواست هر چه می دانی را
آیینه ات انداخت پریشانی را
اکنون همه میروند در دست کنند
انگشتر قاسم سلیمانی را
#الهه_بیات_مختاری
@aboajor
پرنده میشود از لحظه ی پدید شدن
سروده میشود آری زن از شهید شدن
سروده میشود از آفتاب و آینه ها
سروده میشود از شعر روسپید شدن
شروع میشود از لحظه ی فداکاری
به چشمِ خسته ی شب های صبح بیداری
شبیه حضرت زهرا به روز مادری و
شبیه زینب کبری شب پرستاری
مدافع حرم خانه است آری زن
شبیه رود به جریان خانه جاری زن
لطیف خلقتِ زیبا سرشتِ بی مانند
به وقت حادثه تعریف پایداری زن
درون خانه اگر نقش مادری دارد
میان جامعه نقش پیمبری دارد
زنی که روشنی آموخته ست انسان را
زنی که خاصیت عشق پروری دارد
#الهه_بیات_مختاری
#زن_قصد_خدا_از_آفرینش_عالم
#فاطمه_زهرا
#زینب_کبری
@aboajor
شانزدهم دی ماه، سالروز شکل گیری حماسه خونین هویزه به دست دانشجویان پیرو رهبری به فرماندهی دانشجوی شهید، سیدحسین علم الهدی است.
این دانشجویان رزمنده در سال 1359، عملیاتی را در هویزه و سوسنگرد آغاز کردند و پیروزی های مهمی به دست آوردند.
دست نوشته ای به جا مانده از شهید علم الهدی
«من در سنگر هستم. در این خانه محقر، در این خانه فریاد و سکوت، فریاد عشق و سکوت، در این سرد و گرم، سردی زمستان و گرمای خون. در این خانه ساکن و پرجوش و خروش، سکون در کنار رودخانه و هیجان قلب و شور شهادت. خانه نمناک و شیرین، کوچکی قبر و عظمت آسمان. این خانه، کوچک است. این سنگر، این گودی در دل زمین، این گونی های بر هم تکیه داده شده، پر از حرف است. فریاد است. غوغاست... صدای پرمحبت اصغر و حرف زدن آرام رضا و خوش زبانی منصور، بغض گلویم را گرفته. قطرات اشکم هدیه تان باد.
تنهایی، عمیق ترین لحظات زندگی یک انسان است».
#شانزدهم_دیماه
#از_دانشگاه_تا_هویزه
@aboajor
سبو به خون زده عطر شراب ناب گرفته
چنان شکفته که مرگ از تنش گلاب گرفته
جزیره ای شده مجنون در عاشقانه ی پیکار
که گرد پیکر اون خون به جای آب گرفته
چه قطعه قطعه سروده است عاشقانه تنش را
و این مغازله از حی مستطاب گرفته...
#الهه_بیات_مختاری
#شهید_نظر_میکند_به_وجه_الله
@aboajor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کمی شعر ببینید...
ساختارشکنی های مفهومی زیبا
@aboajor
این شمس که «والضّحی »ست از گنبد توست
هر صبح «اذاتنفَّس» مرقد توست
ای شأن نزول هشتمین سوره ی عشق
«هذالبلد الامین » همین مشهد توست
#الهه_بیات_مختاری
@aboajor