سابقا بیان کردم تمامی تلاش بایدن در مدیریت تنش ها در منطقه برای تاسیس دولت فلسطینی و البته جلب رضایت اسرائیل برای تحقق این موضوع است. هرچند راهکار دو دولتی یک شکست تاریخی برای روند اشغالگری صهیونیست ها و همچنین هویت زدایی این منطقه از نقش فلسطینی ها است اما بسیاری از برنامه های سیاسی و امنیتی بایدن در خاورمیانه در گرو این مهم هست و صهیونیست ها خود را در موقعیتی نمی بینندکه به این گزینه اقدام کنند. و این یک نزاع کاملا فنی میان نتانیاهو و بایدن هست که در حال رقابت بر سر کیفیت مدیریت عرصه تنش در منطقه و آینده سیاسی فلسطین و اسرائیل هست. راهکار دو دولتی که از یک اجماع بین‌المللی از قدرت های شرقی(چین و روسیه)و غربی و عربی برخوردار هست و این موضوع به شرط در ضمن عقد عادی سازی روابط عربستان با رژیم صهیونیستی و پیمان نامه امنیتی و دفاعی بایدن و عربستان قرار گرفته است و اساس اختلاف جدید میان کشورهای عربی و اسرائیل را ایجاد کرده است راهکار دو دولتی، برای ایران و محور مقاومت صلح آمیز نخواهد بود و یقینا موضوع بازیابی حماس و جهاد اسلامی در غزه مهم ترین ابزار برای حفظ خط تنش با صهیونیست ها است.موضوعی که برای منافع صهیونیست ها جهت فرار از صلح و راهکار دو دولتی بد بنظر نرسد. صهیونیست ها همچنان برای نابودی حماس و غیر نظامی سازی غزه به جنگ ادامه می دهند و دقیقا معلوم نیست جنگ را برای کدام نتایج مشخصی که از قرار معلوم راهکار دو دولتی در آن نیست هدایت می کنند. سعودی ها این پتانسیل را دارند که حتی با اعتراف زبانی نتانیاهو برای تشکیل دولت فلسطینی آن هم در آینده نامعلوم، به انعقاد صلح بازگردند اما از جانب صهیونیست ها همین پلن نیز نامشخص هست و تاکنون نسبت به آن واکنشی نشان نداده اند. بایدن اهداف بزرگی را برای راهکار دو دولتی دنبال می کند و به راحتی می توان دنباله های این اهداف را برای مهار چین و روسیه در آفریقا و ایندوپاسفیک و همچنین ایجاد روابط راهبردی بلندمدت با کشورهای عربی مشاهده کرد. ابوقاسم

📌ما با یک جنگ نامنظم در منطقه روبه رو هستیم دشمن با تمام امکانات یک جنگ ترکیبی را در منطقه طراحی کرد تا از افزایش قدرت بازیگران جهانی و منطقه ای مثل چین و روسیه و ایران و کنترل جاده ابریشم و کریدور شمال جنوب جلوگیری کند . هنوز کسی نیامده ابعاد این جنگ ترکیبی هدفمند و هوشمند را در قالب یک پازل روشن کند آمریکا در افغانستان و آسیای جنوبی و مرکزی و قفقاز در حضور خود یک بروزرسانی هوشمندانه ای انجام داد چه بخواهیم چه نخواهیم بخشی از آثار این حضور متوجه ما خواهد بود آمریکا با تحریک گسل های اختلاف برانگیز در حال امنیت زدایی از منطقه غرب آسیا و آسیای مرکزی و قفقاز است،راهبرد آمریکا ذهنیت سازی تعارض منافع میان این کشورهاست تا به جنگ منتهی شود وخواهد شد همان طور که ولادیمیر پوتین نسبت به آن هشدار داد جنگ در منطقه بدون شک اتفاق خواهد افتاد و این جنگ ،توسط آمریکا برنامه ریزی می شود و استراتژی آن ها ایجاد نا امنی دائمی در آسیای جنوبی و مرکزی و اختلال محاسباتی در میان دولت های این منطقه است. این راهبرد آمریکا در خروج غیر مسئولانه از افغانستان و تقویت دالان تروریسم در خط تروریستی افغانستان،پاکستان،سوریه برای نا امن سازی ایران و برهم زدن امنیت ترانزیتی چینی ها و همچنین قفقاز و درگیری ها میان اسرائیل و فلسطین به وضوح قابل تامل است. طالبان در افغانستان یکی دیگر از ابزارهای هوشمند آمریکا برای امنیت زدایی از منطقه بود. طالبان ابزار هوشمند آمریکا است حضور آمریکا در افغانستان به شکل هوشمندانه و دقیق وجود دارد ،بنابراین حضور آن ها افزایش داشته است و قرار است از گسل تنش میان کشورهای تاجیکستان و قرقیزستان و تعریف یک سناریوی تعارض منافع به جنگ در این منطقه دامن بزنند سیاست های آبی طالبان در قوش تپه و کاهش سطح آب آمودریا امنیت زیست محیطی و امنیت آب شرب ترکمنستان و ازبکستان را برهم خواهد زد. تنش های آبی یکی از همان سناریوهای آمریکایی برای تنش در منطقه آسیای مرکزی است. جنگ نرم طالبان در چیره سازی نظام خلافتی در برابر نظام ولایتی ایران ،همگرایی مذهبی و قومی در استان هایی مثل سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی و جنوبی و تاثیر گذاری بر آن ها ،تغییر بافت جمعیتی افغانستان و انتقال پشتو ها به فلات مرکزی افغانستان(منطقه ای که آب قوش تپه به آن خواهد رسید) و مساله مهاجرین که یک ابزار قدرت و تهدیدِ در دست طالبان است ،کاهش نفوذ ایران در شیعیان افغانستان و قطع کردن این وابستگی همگی از آثار برنامه ترکیبی آمریکا در افغانستان است. در قفقاز نیز بازی دوگانه غرب و اسرائیل نتیجه ای جز تقویت حضور آن ها در منطقه و تامین منافع کشورهای همسوی خود را ندارد. کریدور تاپی و کاسا ۱۰۰۰ در آسیای مرکزی و اتصال به آسیای جنوبی نیز از برنامه های کریدوری آمریکا در منطقه برای به حاشیه بردن کریدور ابریشم چین هست کریدور هند _اسراییل نیز یکی دیگر از برنامه های آمریکا برای تضعیف محور روسیه چین و ایران بود که در هاله ای از ابهام رفته است. کریدوری که قرار بود با تکميل صلح ابراهیم و عادی سازی روابط عربستان و اسرائیل تثبیت شود و مساله فلسطین را از اساس محو کند. شکل گیری ناتوی شرقی میان آمریکا،استرالیا،ژاپن و کره جنوبی و حتی هند و اندونزی و فیلیپین یکی دیگر از شرایط پیچیده آمریکا برای مهار اقتصادی و امنیتی و ژئوپولتیکی چین در دریای چینی جنوبی و اقیانوس آرام هست. این نقشه ها که در گستره جغرافیای شرقی امتداد دارد و توسط بازیگران منطقه ای پیگیری می شود آثار انگیزه های پنهان قدرت‌های بزرگ غربی است و طبیعتا جدای از تعارض منافع منطقه ای که دارد در سطح کلان نیز از آثار متناسب با خود برخوردار است که این قسمت بر معادلات جهانی در موضوعات امنیتی و اقتصادی و انرژی قابل ارزیابی است. ذهنیت تحلیلی استراتژیک می تواند نسبت تحولات منطقه ای و جهانی و معادلات سرنوشت ساز را ارزیابی کند و پیامدهای محیطی و جهانی آن و فرصت ها و تهدیدهای احتمالی که برای ما می تواند داشته باشد را روایت می کند. اینکه ایالات متحده آمریکا در گوشه از افغانستان از سیاست های آبی طالبان حمایت کند باید بدانیم دقیقا این حرکت چه نسبتی با ایران و چین و روسیه دارد و قرار است چه پیامد ها و تهدید هایی را خلق کند . باید بدانیم دقیقا چگونه باید جزئیات برنامه آمریکا در اوراسیا را در قالب یک پازل و فهم بهم پیوسته ارزیابی و تحلیل کنیم این شروع تفاوت تحلیل های استراتژیک و داستان سرایی های پوپولیستی است. ابوقاسم

بازنشر

آقای کاظمی قمی نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان که موضوع حقابه ایران از رودخانه هیرمند را مسکوت و در هاله ای از ابهام قرار داده است مساله ای که با هشدار چند روز پیش وزیر نیرو روبه رو شده است (وزیر نیرو:حقابه ایران از هیرمند اختیاری نیست ،حقابه هیرمند محقق نشود از ابزارهای قانونی استفاده می کنیم) اخیرا در برنامه زنده تلوزیونی به افق فلسطین فرمودند افغانستان بخشی از محور مقاومت هست و اگر لازم باشد بیش از یک لشکر استشهادی/انتحاری های طالبان برای حمایت از غزه اعزام خواهد شد. هرچند صحبت های خنده دار و تاسف آور آقای کاظمی قمی چیزی شبیه به دستاوردهای ماستمالیزه شده(که متأسفانه بخشی از نظام از این مواضع خوششان می آید) برای توجیه عمکرد و سیاست های خود در افغانستان دارد اما ما برای تحلیل و ارزیابی سیاست های اتخاذ شده حضرتعالی به نظامی از مسائل که منافع ملی ایران در گرو هضم آن ها است توجه خواهیم کرد.نه این قبیل حرف ها که معلوم نیست با چه منطقی بیان می شود از جمله مساله تنش های آبی در افغانستان و حقابه هیرمند،مساله افزایش نا امنی های داخلی ایران توسط تروریست ها که از دالان معروف تروریسم یعنی پاکستان و افغانستان وارد سیستان و بلوچستان و سایر مناطق می شوند ناظر به این مساله باید به یادداشت تهران تایمز که انعکاس دهنده مواضع بخشی از بدنه امنیتی حاکمیت هست اشاره ای داشته باشیم: آمریکا به طالبان پیشنهاد داده در مقابل ناامن کردن ایران، پولهای بلوکه شده افغانستان را (۷ میلیارد دلار )آزاد می‌کند. تحلیل بنده از یادداشت تهران تایمز کاملا محاسباتی است و بنظر می رسد یادداشت چند ماه پیش این روزنامه پیام برای اردوگاه داخلی کشور داشته است تا کشورهای دیگر یادداشت تهران تایمز حاوی هشدارهای شنیده نشده از سوی کسانی است که پرونده افغانستان در دست آن هاست و تا الان دستاورد خاصی بجز افزایش دامنه تروریسم در استان های ایران که عمدتا از شبکه های تروریستی افغانستان و پاکستان تغذیه می شوند نداشته است. آقای کاظمی باید توجه کنند افغانستان از سال ۲۰۱۲ و با گروه های فاطمیون بخشی از محور مقاومت بود و بهتر است ایشان برای دستاوردسازی به چهارتا لشکر انتحاری طالبان دل خوش نکنند ابوقاسم

🔴بخش مهم مصاحبه معروف تاکر کارلسون، روزنامه‌نگار با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه کارلسون در ابتدای این مصاحبه گفت: «به ما بگویید چرا فکر می‌کنید که ایالات متحده ممکن است روسیه را از بین ببرد. چطور به این نتیجه رسیدید؟» پوتین با تکذیب چنین ادعایی، پیش‌فرض سوال را رد کرد و از کارلسون پرسید که آیا این مصاحبه فقط یک «تاک شو» است یا باید دو طرف یک گفت‌وگوی جدی داشته باشند؟ کارلسون تأیید کرد که این مصاحبه یک گفتگوی «شدیدا جدی» است که پس از آن پوتین به صحبت در مورد تاریخ روسیه پرداخت و در عین حال خاطرنشان کرد که این روزنامه‌نگار دارای سابقه تاریخی است. رئیس جمهور روسیه، به عنوان بخشی از مصاحبه اسناد مربوط به تاریخ اوکراین را به خبرنگار آمریکایی ارائه کرد. پوتین گفت: برای اینکه فکر نکنید من چیزهایی را از خودم اختراع می‌کنم، من این اسناد را به شما خواهم داد. این اسناد شامل نامه‌هایی از «بوهدان خملنیتسکی» است که به طور تاریخی مناطقی از اوکراین کنونی را کنترل می‌کرد. پوتین گفت که کارلسون باید اسناد را از روسی به انگلیسی ترجمه کند. وی افزود: مخالفان مسلح اوکراین در سال ۲۰۱۴ با حمایت سیا در این کشور کودتا کردند. همانطور که آمریکایی‌ها درخواست کردند، [رئیس جمهور وقت ویکتور] یانوکوویچ نه از نیروهای مسلح و نه از پلیس استفاده کرد. با این حال، مخالفان مسلح در کی‌یف کودتا کردند. البته با حمایت سیا، سازمانی که شما می‌خواستید به آن بپیوندید، همانطور که می‌دانم. رئیس جمهوری روسیه گفت که ایالات متحده به هدف خود برای تغییر رژیم در اوکراین دست یافت، اما این یک «اشتباه بزرگ» از نقطه نظر سیاسی بود. پوتین در پاسخ به این سوال که چه چیزی باعث درگیری اوکراین شد، گفت: کودتا در اوکراین، باعث درگیری بین روسیه و اوکراین شد. رئیس جمهور روسیه در ادامه گفت که به یاد می‌آورد بیل کلینتون، رئیس جمهور سابق آمریکا، قبلاً ادعا کرده بود که پیوستن روسیه به ناتو امکان پذیر است: «اما او پس از صحبت با مشاوران خود در این مورد نظر خود را تغییر داد. در جلسه‌ای اینجا در کرملین با بیل کلینتون، همین جا در یک اتاق دیگر به او گفتم بیل، آیا فکر می‌کنی روسیه به ناتو می‌پیوندد یا فکر می‌کنی این اتفاق می‌افتد؟ او گفت فکر می‌کنم همینطوره.» پوتین افزود: اما عصر، وقتی برای شام ملاقات کردیم، او گفت می‌دانید، من با تیمم صحبت کرده‌ام، نه، اکنون امکان پذیر نیست! رئیس‌جمهور روسیه گفت که اگر مسکو تمایل واقعی این ائتلاف را برای مشارکت با یکدیگر می‌دید، در نهایت روسیه به ناتو می‌پیوست. وی گفت: اگر او [بیل کلینتون، رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده] می‌گفت بله، روند نزدیکی آغاز می‌شد و در نهایت ممکن بود اگر آرزوی صادقانه‌ای در کنار شرکای خود می‌دیدیم، این اتفاق می‌افتاد. رئیس‌جمهور روسیه هم‌چنین گفت که با اقدام غرب برای باز کردن درهای ناتو به روی اوکراین در سال ۲۰۰۸ موافقت نکرده است. پوتین گفت: در نهایت در سال ۲۰۰۸، در نشست بخارست، آنها اعلام کردند که درها برای پیوستن اوکراین و گرجستان به ناتو باز است... ما اینگونه به توافق نرسیدیم. پوتین ادامه داد: روسیه در سال ۲۰۱۴ مجبور به محافظت از کریمه به دلیل تهدیدات علیه این شبه جزیره توسط دولت مستقر در اوکراین بود. آنها شروع به آزار و اذیت کسانی کردند که کودتا [در اوکراین] را نپذیرفتند. آنها تهدیدی را برای کریمه ایجاد کردند که ما مجبور بودیم آن را تحت حفاظت خود بگیریم. تهدیدهای مطرح شده علیه کریمه و منطقه دونباس [در شرق اوکراین] یک اشتباه بزرگ سیاسی بود. پوتین تصریح کرد: اوکراین جنگ را در سال ۲۰۱۴ آغاز کرد و هدف روسیه پایان دادن به آن است. درگیری بین روسیه و اوکراین با کودتای مورد حمایت سیا در سال ۲۰۱۴ آغاز شد. اگر تحولات خونین کشتار غیرنظامیان و افسران مجری قانون در جریان به اصطلاح «انقلاب میدان» نبود، روسیه واکنشی نشان نمی‌داد. رئیس جمهور روسیه با این حال ادامه داد: روسیه مایل است به اجرای توافقات مینسک عمل کند. اما رهبری فعلی اوکراین، وزیر امور خارجه، همه مقامات دیگر و پس از آن شخص رئیس‌جمهور گفتند که از توافق‌های مینسک خوششان نمی‌آید. ما خطاب به رهبری ایالات متحده و کشورهای اروپایی خواستیم که فوراً این تحولات را متوقف کنند و توافقات مینسک را اجرا کنند. اما صادقانه بگویم، نمی‌دانستم چگونه می‌خواهیم این کار را انجام دهیم. اما من برای اجرای آنها آماده بودم. پوتین گفت که عملیات نظامی ویژه روسیه در اوکراین هنوز به اهداف خود نرسیده است و بر اهمیت «نازی‌زدایی»، از جمله ممنوعیت جنبش‌های نئونازی تأکید کرد. وی تصریح کرد: ما هنوز به اهداف خود نرسیده‌ایم زیرا یکی از آنها نازی‌زدایی است. این به معنای ممنوعیت انواع جنبش‌های نئونازی است.

رئیس‌جمهور روسیه گفت که اگرچه روسیه در حال ریشه‌کن کردن نئونازیسم و ناسیونالیسم است، اما در مورد اوکراین اینطور نیست. پوتین گفت: به طور مداوم به ما می‌گویند که ناسیونالیسم و نئونازیسم در کشورهای دیگر نیز وجود دارد. بله، آنها نهال هستند، اما ما [روسیه] آنها را ریشه کن می‌کنیم و کشورهای دیگر علیه آنها می‌جنگند. اما اوکراین اینطور نیست. وی اظهار کرد، علیرغم اینکه آدولف هیتلر، رهبر نازی‌های آلمان ۸۰ سال پیش درگذشت، برخی همچنان از ایده‌های او حمایت می‌کنند و به رئیس جمهور اوکراین، ولودیمیر زلنسکی و رهبران کانادایی که سال گذشته در پارلمان کانادا از یک کهنه سرباز ۹۸ ساله نازی تجلیل کردند، اشاره کرد. پوتین گفت که در جریان مذاکرات صلح با اوکراین در استانبول [که به نتیجه نرسید]، توافق‌نامه‌ای به صورت کتبی حاصل شد که «نئونازیسم در اوکراین پرورش داده نشود، از جمله اینکه در سطح قانونگذاری ممنوع شود.» رئیس جمهور روسیه افزود: روسیه هرگز مذاکره با اوکراین را رد نکرده است. من قبلاً گفتم که ما از گفتگو امتناع نکردیم. ما حاضر به مذاکره هستیم. این طرف غربی است که مخالف است و اوکراین آشکارا یک کشور اقماری ایالات متحده است. این واضح است. من نمی‌خواهم شما آن را طوری تصور کنید که انگار من دنبال یک کلمه قوی یا توهین هستم، اما هر دوی ما می‌فهمیم که چه اتفاقی می‌افتد. او گفت: ایالات متحده، آلمان و سایر کشورهای اروپایی به ارزش ده‌ها میلیارد دلار به اوکراین کمک مالی کردند. حمایت مالی ۷۲ میلیارد دلاری آمریکا ارائه شد. آلمان رتبه دوم را دارد، سپس کشورهای اروپایی دیگر می‌آیند. ده‌ها میلیارد دلار آمریکا به اوکراین می‌رود. هجوم عظیمی از تسلیحات وجود دارد. در این مورد، باید به اوکراین بگویید. رهبری اوکراین باید متوقف شود و به میز مذاکره بیاید و فرمان پوچ [ممنوعیت مذاکره درباره صلح] را لغو کند. ما رد نکردیم. پوتین اظهار کرد: ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین در اوکراین به قدرت رسید و انتظار می‌رفت اوکراین را به صلح برساند، اما رای‌دهندگان خود را فریب داد. من جزئیات را نمی‌دانم. البته قضاوت برای من دشوار است، اما معتقدم که او چنین کرده است. پدرش در طول جنگ جهانی دوم علیه نازی‌های فاشیست جنگید. یک بار با او صحبت کردم. به او در این مورد گفتم ولودیمیر چه کار می‌کنی؟ چرا امروز در اوکراین از نئونازی‌ها حمایت می‌کنی در حالی که پدرت علیه فاشیسم می‌جنگید؟ او یک سرباز خط مقدم بود. من به شما نمی‌گویم که او چه پاسخی داد. این یک موضوع جداگانه است و من فکر می‌کنم انجام این کار از نظر من نادرست است. اما در مورد آزادی انتخاب. چرا که نه؟ او بر اساس انتظارات مردم اوکراین به قدرت رسید که اوکراین را به صلح برساند. او در مورد این صحبت کرد. اما بعد که به قدرت رسید به نظر من دو چیز را متوجه شد. اول اینکه بهتر است با نئونازی‌ها و ناسیونالیست‌ها درگیر نشوید زیرا آنها تهاجمی و بسیار فعال هستند. از آنها انتظار هر چیزی داشته باشید و ثانیاً، غرب به رهبری ایالات متحده از آنها حمایت می‌کند و همیشه از کسانی که با روسیه دشمنی می‌کنند حمایت خواهد کرد. بنابراین او با وجود قول به مردم خود برای پایان دادن به جنگ در اوکراین، موضع مربوطه را اتخاذ کرد. او رای دهندگان خود را فریب داد. پوتین در پاسخ به این سوال که آیا زلنسکی آزادی عمل برای مذاکره مستقیم با روسیه را دارد یا خیر، گفت: چرا که نه؟ او خود را رئیس دولت می‌داند. او در انتخابات پیروز شد. اگرچه ما در روسیه معتقدیم که کودتا منبع اصلی قدرت برای همه چیزهایی است که پس از سال ۲۰۱۴ اتفاق افتاد. و از این نظر، حتی امروز، دولت دارای نقص است. اما او خودش را رئیس جمهور می‌داند و آمریکا، تمام اروپا و عملاً بقیه دنیا او را در چنین جایگاهی می‌شناسند، چرا که نه، او می‌تواند، ما در استانبول با اوکراین مذاکره کردیم، توافق کردیم، او آگاه بود. رئیس جمهور روسیه گفت: او هنوز ریاست فراکسیون ریاست جمهوری در رادا، پارلمان کشور را بر عهده دارد. او هنوز در آنجا نشسته است. او حتی امضای اولیه خود را روی این سند گذاشته است. پوتین افزود که مسکو «هرگز مذاکره را رد نکرده است» و افزود که «این آنها بودند که علناً امتناع کردند.» رهبر روسیه همچنین به زلنسکی پیشنهاد داد که فرمان خود مبنی بر ممنوعیت مذاکره با روسیه را لغو کند و وارد مذاکره شود. پوتین افزود: اوکراینی‌ها هنوز احساس می‌کنند روس هستند، بنابراین درگیری بین روسیه و اوکراین تا حدی عنصری از یک جنگ داخلی است. یک رویارویی جنگی در میدان نبرد وجود دارد. این یک مثال خاص است؛ سربازان اوکراینی محاصره می‌شوند، سربازان ما خطاب به آنها فریاد می‌زنند فرصتی نیست، خود را تسلیم کنید. بیایید بیرون و زنده خواهید ماند.

ناگهان سربازان اوکراینی از آنجا به زبان روسی فریاد می‌زنند و می‌گویند "روس‌ها تسلیم نمی‌شوند" و همه آنها از بین رفتند. آنها هنوز خود را روس معرفی می‌کنند. آنچه در حال رخ دادن است، تا حدی یک عنصر مدنی است. رئیس جمهور روسیه گفت: ناتو می‌تواند کنترل روسیه بر سرزمین‌های جدید [در شرق اوکراین] خود را با عزت بپذیرد، گزینه‌هایی برای آن وجود دارد. غرب در حال درک این موضوع است که تحمیل شکست استراتژیک به روسیه در میدان جنگ غیرممکن است. وی گفت: تاکنون سروصداها و فریادهایی مبنی بر تحمیل شکست استراتژیک به روسیه در میدان نبرد وجود داشته است. اما اکنون آنها ظاهراً دریافته‌اند که دستیابی به آن، در صورت امکان، دشوار است. به نظر من، چنین است. بنا به تعریف غیرممکن است، هیچ وقت قرار نیست اتفاق بیفتد، به نظر من الان کسانی که در غرب قدرت دارند به این موضوع پی برده‌اند، اگر اینطور است اگر تحقق پیدا کرده است باید فکر کنند که چه کار کنند. پوتین تاکید کرد: ما برای این گفتگو آماده هستیم. وی در ادامه این مصاحبه به تاکر کارلسون گفت که شکست دادن ایالات متحده در جنگ تبلیغاتی به دلیل کنترل نسبی آنها بر تمام رسانه‌های جهان، از جمله رسانه‌های اروپایی، دشوار است: در جنگ تبلیغاتی، شکست دادن ایالات متحده بسیار دشوار است زیرا ایالات متحده تمام رسانه‌های جهان و بسیاری از رسانه‌های اروپایی را کنترل می‌کند. منتفع نهایی بزرگترین رسانه‌های اروپایی موسسات مالی آمریکایی هستند. آیا شما این را نمی‌دانید؟ در همین حال رئیس‌جمهور روسیه گفت که غرب با توجه به پتانسیل عظیم اقتصادی چین، از یک چین قوی بیشتر از یک روسیه قوی می‌ترسد. پوتین در این مصاحبه گفت: غرب بیشتر از اینکه از روسیه قوی می‌ترسد، از چین قوی می‌ترسد. اقتصاد [چین] با جهش در حال رشد است. پتانسیل چین بسیار زیاد است. این بزرگترین اقتصاد در جهان امروز از نظر برابری قدرت خرید و اندازه اقتصاد است. رئیس‌جمهور روسیه در این مصاحبه‌ هم‌چنین گفت، از زمانی که روسیه عملیات نظامی ویژه خود را در اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ آغاز کرد، با جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا گفت‌وگو نکرده است. پوتین در پاسخ به این سوال که آیا از فوریه ۲۰۲۲ با بایدن صحبت کرده است، گفت: نه، ما صحبت نکرده‌ایم. با این حال، ایالات متحده و روسیه «تماس‌های خاصی» را حفظ می‌کنند. رئیس جمهور روسیه همچنین گفت که در مذاکرات گذشته بارها به بایدن هشدار داده است که حمایت از اوکراین و عقب راندن روسیه اشتباه بزرگی است. وی گفت: روسیه در حال برقراری ارتباط با ایالات متحده در مورد چشم انداز پایان دادن به ارسال سلاح به اوکراین است. ما از طریق آژانس‌های مختلف تماس داریم. من به شما خواهم گفت که ما در این مورد چه می‌گوییم و به رهبری ایالات متحده چه می‌گوییم؛ اگر واقعاً می‌خواهید جنگ را متوقف کنید، باید تهیه سلاح را متوقف کنید. وی درباره رابطه با ایالات متحده افزود: بیایید روابط را به شیوه‌ای دیگر بسازیم. بیایید در جای دیگری به دنبال زمینه‌های مشترک باشیم. پوتین در بخش دیگری از این گفت‌وگو عنوان داشت: ایالات متحده سال گذشته خط لوله نورد استریم ۲ را منفجر کرد. برای تمام جهان روشن است که در آن زمان چه اتفاقی افتاد. حتی تحلیلگران آمریکایی مستقیماً در مورد آن صحبت می‌کنند. این درست است. رئیس جمهور روسیه در ادامه مصاحبه با خبرنگار آمریکایی گفت که ناتو در حال ایجاد یک تهدید خیالی از روسیه برای ارعاب مردم خود است. پوتین گفت: آنها در تلاش هستند تا مردم خود را با تهدید خیالی روسیه بترسانند. این یک واقعیت آشکار است. وی تصریح کرد: روسیه هیچ علاقه‌ای به کشورهای دیگر از جمله لهستان و لتونی ندارد. روسیه تنها در صورتی می‌تواند به لهستان نیرو بفرستد که لهستان ابتدا به روسیه حمله کند. پوتین همچنین گفت که او بارها مسائلی را در مورد حمایت واشنگتن از تروریسم در قفقاز شمالی با ایالات متحده مطرح کرده است: اما این حمایت همچنان ادامه دارد. من بارها این موضوع را مطرح کردم که ایالات متحده نباید از جدایی طلبی یا تروریسم در قفقاز شمالی حمایت کند، اما آنها به هر حال این کار را ادامه می‌دهند، حمایت از گروه‌های تروریستی در قفقاز. پوتین گفت: ما سیستم‌های مافوق صوت با برد بین قاره‌ای ایجاد کردیم و به توسعه آنها ادامه می‌دهیم. ما اکنون از نظر توسعه سیستم‌های حمله مافوق صوت از همه، ایالات متحده و سایر کشورها جلوتر هستیم. ما هر روز در حال بهبود آنها هستیم. رئیس جمهور روسیه هم‌چنین گفت: استفاده از دلار آمریکا به عنوان ابزار مبارزه سیاست خارجی یکی از بزرگترین اشتباهات استراتژیک از سوی رهبری ایالات متحده است. دلار سنگ بنای قدرت ایالات متحده است. من فکر می‌کنم همه به خوبی درک می‌کنند که مهم نیست چگونه دلارهای زیادی چاپ می‌شود، آنها به سرعت در سراسر جهان پراکنده می‌شوند.

تورم در ایالات متحده حداقل است. حدود ۳ یا ۳.۴ درصد است که به نظر من برای ایالات متحده کاملاً قابل قبول است. اما آنها چاپ را متوقف نمی‌کنند. بدهی ۳۳ تریلیون دلاری [دولت آمریکا] به ما در مورد چه چیزی می‌گوید؟ این در مورد انتشار است. با این وجود، این سلاح اصلی است که ایالات متحده برای حفظ قدرت خود در سراسر جهان استفاده می‌کند. رئیس جمهور روسیه در پاسخ به این سوال که آیا دلار آمریکا جایگاه خود را در جهان حفظ می‌کند، گفت: به آنچه در جهان می‌گذرد نگاه کنید. حتی متحدان ایالات متحده اکنون ذخایر دلاری خود را کاهش می‌دهند. با این شرایط، همه شروع به جستجوی راه‌هایی برای محافظت از خود می‌کنند. این واقعیت که ایالات متحده اقدامات محدود کننده‌ای را برای برخی کشورها اعمال می‌کند مانند محدودیت در معاملات، مسدود کردن دارایی‌ها و غیره باعث نگرانی شدید و ارسال سیگنال به کل جهان شده است. حدود ۸۰ درصد از مبادلات تجاری خارجی روسیه تا سال ۲۰۲۲ با دلار و یورو انجام می‌شد و دلار آمریکا تقریباً ۵۰ درصد از معاملات ما با کشورهای ثالث را تشکیل می‌داد اما اکنون سهم دلار در معاملات روسیه تنها حدود ۱۳ درصد است. این تصمیم ایالات متحده بود که معاملات ما با دلار آمریکا را محدود کند. من فکر می‌کنم این یک حماقت کامل از نظر منافع خود ایالات متحده و مالیات دهندگان آن است، زیرا به این کشور آسیب می‌رساند. پوتین گفت: این کار اقتصاد ایالات متحده، قدرت ایالات متحده را در سراسر جهان تضعیف می‌کند. با انجام تحریم، واشنگتن احتمالاً فکر می‌کرد که منجر به فروپاشی کامل اقتصاد روسیه می‌شود اما هیچ چیز فرو نپاشید. در مقابل سهم مبادلات روسیه با یوان از ۳ درصد به کمی بیش از ۳۴ درصد افزایش یافته است و کشورهای دیگر، از جمله تولیدکنندگان نفت، در حال فکر کردن و پذیرش پرداخت‌های نفت به یوان هستند.  رئیس جمهور پوتین هم‌چنین گفت که شرکت در یک جنگ جهانی برخلاف عقل سلیم است و خطر سوق دادن بشریت به لبه نابودی را در پی دارد. پوتین در ادامه گفت‌وگو عنوان کرد: بشریت با تهدیدات متعددی مواجه است، زیرا پیشرفت‌ها در تحقیقات ژنتیکی ممکن است منجر به ایجاد «ابر انسان‌هایی» شود که از نظر ژنتیکی مهندسی شده‌اند. وی گفت: بشر در حال حاضر به دلیل تحقیقات ژنتیکی با تهدیدهای زیادی روبرو است. اکنون می‌توان این ابرانسان را ایجاد کرد؛ یک انسان متخصص، یک ورزشکار مهندسی ژنتیک شده، یک دانشمند، یک مرد نظامی. پوتین خاطرنشان کرد که با گزارش‌هایی در مورد کارآفرین میلیاردر آمریکایی، ایلان ماسک، که از تحقیق در مورد کاشت تراشه‌ها در مغز انسان حمایت می‌کند، آشنایی دارد.

مجلس سنای ایالات متحده آمریکا لایحه کمک 95 میلیارد دلاری به اسرائیل ، اوکراین و تایوان را تایید و تصویب کرد و طرح تفکیک بودجه نظامی اوکراین از اسرائیل که توسط حامیان ترامپ دنبال شد با تهدید بایدن خنثی شد نشست پوتین و تاکر کارلسون تا الان یک کشته سیاسی داشت پوتین در بخشی از صحبت های نسبتا عجیب خود که بیش تر به روایت تاریخ اوکراین و رفتار اشتباه غربی ها در آن پرداخته شد یک کشته سیاسی زودهنگام در رقابت مجلس سنای آمریکا داشت پوتین به مخالفین جنگ اوکراین در مجلس سنای آمریکا سیگنال می دهد که راه توقف جنگ در اوکراین توقف تهیه سلاح است ،روسیه در اوکراین شکست نمی خورد ،او قبل از آن می گوید روسیه در حال برقراری ارتباط با ایالات متحده آمریکا(ترامپ و حامیان وی) در مورد چشم انداز پایان دادن به ارسال سلاح به اوکراین است اما امشب همه چیز به گزینه جنگ که انتخاب قطعی دولت بایدن و ناتو است بازگشت ،البته پوتین برای این قسمت داستان ناتو نیز هشدارهای خود را می دهد که اگر تهدیدی از لهستان و لتونی متوجه روسیه شود به لهستان نیرو می فرستد. قسمت دیگر داستان صحبت های پوتین اشاره کم سابقه او به موقعیت اقتصادی چین و ترس غربی ها از آن هست ،پوتین در حال انتقال این پیام هست که خطر چین برای غرب از روسیه بیشتر است ، خیلی سخت است که انگیزه پوتین از این مطلب را تحلیل کنیم اما می توان آن را سیگنال مشخصی برای دولت آینده آمریکا برای پایان جنگ در اوکراین و فراگیری صلح در مرزهای شرقی اروپا و تعیین اولویت تقابل با چین ارزیابی کرد موضوعی که تیم بایدن اعتقادی به آن ندارد. صرف نظر از اینکه موعظه های پوتین برای غرب واقعی است یا نمایشی اما او می داند که چگونه باید در روند سیاسی آینده آمریکا اثر واقعی و تعیین کننده داشته باشد موضوعی که با پیچیدگی های تحولات خاورمیانه و مساله حل نشده فلسطین ممکن است بایدن را از بازی شطرنج خارج کند ابوقاسم

همان طور که در قسمت اول این تحلیل بیان شد ،نزاع فنی میان بایدن و نتانیاهو برسر کیفیت مدیریت عرصه تنش در منطقه و آینده سیاسی فلسطین و اسرائیل در جریان است و این موضوع بر سر حمله به منطقه رفح وضوح بیشتری به خود گرفت موضوعی که با واکنش کشورهای عربی و غربی روبه رو شد

📌بعد از شروع عملیات ساخت جاده ارمنستان به مرز ایران تنش های مرزی میان جمهوری باکو و ارمنستان آغاز شده است عملیات ساخت بخش 32 کیلومتری جاده گاجاران - آگاراک از کریدور شمال - جنوب ارمنستان تا مرز ایران با انتقال تجهیزات راهسازی به این منطقه آغاز شده است این مسیر تاریخی و آغاز پروژه راهبردی جاده گاجاران - آگاراک برای تنوع سازی ترانزیتی شمال_جنوب و مهار فشار محور باکو_ترکیه در مسیر آستارا_باکو برای گرفتن امتیاز از ایران ضرورت برجای مانده ۲۰ سال گذشته است که بالاخره قدم های ضروری در حال برداشته شدن هست برنامه ترکیه در محور لاجورد،خط لوله باکو_تفلیس_جیهان و کریدور میانی شرق به غرب عملا موقعیت ایران در تجارت بین الملل و انرژی را با تهدید جدی روبه رو کرده است. چینی ها در تحولات قفقاز هرجا باشند در کنار ما نیستند چراکه رقابت تجاری و اقتصادی با رقیب هندی در اولویت سیاست های تجاری و ترانزیتی چینی ها برای تضعیف آمریکا است. موضوعی که باعث شکل گیری یک پیچیدگی جدی در منافع مشترک کشورها در قفقاز شده است ابوقاسم

بنظر می رسد وقتی صحبت از نظم نوین جهانی می شود و تحلیلگران سریعا از کریدورها صحبت می کنند نشان دهنده این هست که جامعه تحلیلی و کارشناسی کشور پر از کوتاه قد های ذهنی است که نگاه های پوپولیستی آن ها مانع شنیدن حرف های تخصصی می شود. وقتی می گویم چین و روسیه نقش بسیار مهمی در نظم آینده دارند باید عمیقا درک کنیم که شاخص فقط ترانزیت و کریدور نیست. فقط در شاخص اقتصاد ،وقتی درباره جایگاه چین و روسیه در نظم آینده صحبت میکنیم می بینیم این دو کشور بخصوص چینی ها ،در اقتصاد جهانی ،میزان تولید و ناخالصی داخلی ،صادرات ،ذخایر ارزی و همچنین نقش جهانی چین به عنوان بزرگ ترین سرمایه گذار جهانی قابل تایید و مشاهده است. چینی ها بیش ترین حجم تجاری را دارند و علی رغم اینکه به ارزش دهها تریلیون دلار منابع و معادن طبیعی دارند اما نسبت به استفاده از منابع داخلی محتاطانه عمل می کنند و همچنان بر سیاست واردات مواد خام ،فرآوری و صادرات اصرار دارند. چینی ها با ایجاد وابستگی تجارت و اقتصاد جهانی به اقتصاد و سرمایه خود علاوه بر این که امنیت ملی خود را تقویت کردند عامل بازدارنده ای شد تا رقبا به راحتی نتوانند چین را از معادلات جهانی کنار بزنند. خب ما به عنوان ایران تصوراتی که از نظم جهانی داریم باید واقع بینانه باشد. تا زمانی که رویه های غلط اقتصادی را اصلاح نکنیم حمل و نقل و ترانزیت ایران در نظم نوین جهانی فقط ابزاری برای تقویت اقتصاد کشورهای دیگر خواهد بود تا ایران همان کشورهایی که اولویت سرمایه گذاری خود را بر فرآوری و تولید متمرکز کردند ابوقاسم

خفگی ژئوپلیتیکی خفگی ژئوپلیتیکی در قفقاز و فقدان نگاه راهبردی به منطقه مکران که شدیدا احساسش می کنیم را باید در کنار خفگی اقتصادی ایران مورد ارزیابی و سنجش قرارداد. تحولات قفقاز یکی از پارامترهای دوران گذار است که ممکن است در آن با شوک ژئوپلیتیکی روبه رو شویم و ما را وارد عصر انزوای تاریخی کند. مساله ما در قفقاز، سرنوشت آینده ایران در معادلات جهانی است که هر لحظه ممکن است اتفاق بیافتد جغرافیای راهبردی یکی از مهم ترین شاخص های قدرت برای قرار گیری در نقطه مرکزی ترانزیت جهانی است. این جغرافیا است که بستر راه ها و کریدور ها را به استراتژیست ها نشان می دهد ترانزیت ریلی به یک صنعت قطعی در آینده جهان تبدیل شده است،ای کاش بجای فرودگاه های بیشمار و بی فایده، سی سال قبل زیرساخت های ریلی کشور را آغاز می کردند این جمله رهبری در دیدار با دانش آموزان را ببینید،ایشان به جایگاه مهم ترانزیت ریلی اشاره می کنند👇 بنابراین کشور ما، هم از لحاظ نیروی انسانی امتیاز دارد، هم از لحاظ نیروهای طبیعی امتیاز دارد، هم از لحاظ موقعیّت جغرافیایی؛ ما چهارراه ارتباطات شرق و غرب و شمال و جنوبیم. شما روی نقشه نگاه کنید، نقشه‌ی دنیا را بگذارید نگاه کنید؛ ما در یک نقطه‌ی حسّاس هستیم. شرق و غرب از ما میتوانند عبور کنند؛ شمال و جنوب هم از ما میتوانند عبور کنند. ما یک معبرِ ترانزیتِ بسیار پیشرفته و خوبی میتوانیم در دنیا باشیم. البتّه احتیاج دارد به خطوط راه‌آهن، خطوط ریلی؛ با جادّه نمیشود که من راجع به این خطوط ریلی هم باز ــ این درددل‌ها را با شما جوانها باید بکنیم ــ مکرّر در دولتهای مختلف راجع به خطوط ریلی من تأکید کرده‌ام؛(۲۶) متأسّفانه کوتاهی شده. البتّه در آن اوایلِ بعد از رحلت امام چرا، یک مقداری کارهای ریلی خوبی انجام شد، [ولی] بعدش دیگر کار درستی انجام نشده و حالا ان‌شاءالله بنا دارند کارهای خوبی را انجام بدهند. ما بایستی ان‌شاءالله در این زمینه‌ی رفت‌وآمدها و حمل و نقل بتوانیم جایگاه خودمان را پیدا کنیم. ابوقاسم

مکران و چابهار تنها گلوگاه استراتژیک و راهبردی برای امیدواری به آینده ترانزیتی و اقتصادی ایران در منطقه و جهان است مکران آوردگاه آینده برخورد اراده میان چین و آمریکا و ایران و هند است،آمریکایی ها برای انسداد تنگه هرمز گلوگاه مکران را در پیش خواهند گرفت تضعیف موقعیت چین در اقیانوس آرام و هند نیز از این منطقه به اوج خواهد رسید. مکران منطقه سرشار از فرصت و منابع و عمق استراتژیک اقتصاد دریا پایه در ذهن مسئولین ما این جایگاه را ندارد برخلاف ذهنیت های حاکمیتی که مکران را از کشور و مرکزیت دور می‌بینند باید گفت این ما هستیم که از مکران و فرصت های بی نظیر آن دور شدیم این درحالی است که منطقه مکران و چابهار و شرایط ویژه آن به تایید اقتصاد دریاپایه و سرمایه گذاری و توجه ویژه به این منطقه اشاره دارد و این منطقه باید مرکزیت صنعتی و پتروشیمی و ترانزیت کشور را داشته باشد. ابوقاسم

ماشالله عزیزان سرمایه گذاران همیشه در صحنه برای ورود به این منطقه اعلام آمادگی کرده اند اما خب مساله به همین راحتی هم نیست نظر متخصصین سرحدات و مکران و بلوچستان در این باره چیه؟؟بچه های چابهار و میناب و...

همه سعی و تلاش ما این است که به این مساله تذکر دهیم که دوستان انقلابی در مواجهه با سوژه های مختلف اجتماعی و سیاسی اسیر نگاه تک بعدی و تک ساحتی به چالش ها نشوند و از روش هایی که تا به الآن آورده ای برای انقلاب اسلامی نداشته صرف نظر کنند. یعنی باید یک حقیقت گرای آزاد اندیشی باشد که می خواهد پذیرای همه نگاه ها و دیگاه ها باشد وبا این روش، منطق گفت وگو و آزاد اندیشی مکتب خود را به منصه ظهور در بیاورد. خروج نیروهای انقلابی از نگاه تک بعدی منجر به تقویت رویکرد متفکرانه در مسائل دینی و فرادینی، شکل گیری فرهنگ گفت وگو و صحبت و درآخر دفاع آگاهانه و اندیشمندانه از باورهای خود می شود یعنی انتخابی از جنس تبیین و تبلیغی که انبیای الهی برای آن مبعوث شدند و در راه آن جان خود را فدا کردند. پیامبر اکرم علی رغم اینکه از قدرت سیاسی خوبی برخوردار بود اما هرگز برای تبیین حقیقت طغیان نکردند یعنی برای حل و فصل مشکل امت از روش قهریه و سوء استفاده از موقعیت حکومت خود استفاده نبردند بلکه مخاطب محیط پیرامون خود را با بهترین لطائف اخلاقی و استدلال های منطقی و گفت وگو با واقعیت آشنا می کردند. می توانست از زور استفاده کند اما نکرد و باتوجه به اینکه پیامبر از قدرت الهی بی نظیری برخوردار بود و می توانست بسیاری از معادلات را به نفع اسلام و نه منافع شخصی تغییر دهد اما نکرد، چرا نکرد؟ این همان جنبه تربیتی است که خیلی اهمیت دارد،پیامبر در حال ارائه الگوی مناسبی برای این مساله است که قرار نیست همه چالش ها با یک روش درست شود. این معیار و میزان خوبی است که تک تک ما بیاندیشیم که در چه سطح از این بینش نبوی هستیم؟ اگر کسی به شما دشنام دهد صبر می کنی یا سریعا از موقعیت سواستفاده می کنی و با بچه های پایگاه با زورگویی به اقناع سازی این جوان مشغول می شوی؟ ابوقاسم

بنظرم بسیاری از عوامل این شکاف های اجتماعی که در جامعه شکل گرفته و باعث شده جامعه انقلابی با خطر ورشکستگی اجتماعی روبه رو شود را باید در رفتارها و رویکردهای جامعه انقلابی بتمامه و بکماله جست و جو کرد. از مقام سیاسی گرفته تا یک بسیجی معمولی به دنبال این هستیم که با غرور، خود برتر بینی و قوه قهریه مشکلات را حل و فصل کنیم، یعنی اگر یک جوان در فلان محله از فرمانده پایگاه منطقه نترسد به معنای این است که پایگاه بسیج رسالت خود را انجام نداده است... این واقعیت جریان یافته در جامعه است که البته استثناء هایی دارد. همه از تهاجم فرهنگی دشمن صحبت می کنند اما بنظر بنده حقیر بزرگ ترین تهاجم فرهنگی دشمن ماندن ما در روش ها و رویکرد های حداقلی و ناقصی است که جامعه انقلابی را به انحطاط و انفعال کشانده است و هم اکنون همان افکار پوسیده در بخش های مختلف کشور ریشه دوانده است. ابوقاسم

نسل امروز کشور مخاطبی نیست که خود را بدهکار کسی بداند یا اجازه طلبکاری و حق به جانب بودن را به شما بدهد. نسل امروز بیش از آن که متن برایش اهمیت دارد به حواشی، روش ها و رفتارهایی که برای تبیین یا تبلیغ متن و محتوا گزینش شدند دقت می کند. نسل امروز علاقه ای به رویکرد جذب سالارانه شما ندارد و احساس می کند به مثابه یک انسان منحرف که دهها کمبود شخصیتی دارد به او نگاه می شود و شما می خواهید او را از باتلاق تصویر سازی شده نجات دهید. این تغییراتی که در نسل های کنونی جامعه شکل گرفته ضرورت بازنگری جبهه انقلاب در روش های ارتباط گیری با تک تک اعضای این نسل را نشان می دهد. نسل امروز جامعه بیشتر با روش گفت وگو و اقناع سازی می تواند با شما ارتباط برقرار کند آن هم موقعی که تو نه به دنبال جذب بلکه برای رفاقت همیشگی دست او را بگیری نسل امروزی (وهمه نسل های گذشته نیز به همین شکل بوده) از اینکه به عنوان طعمه به آن ها پرداخته شود و برای جذب آن ها دست به طراحی یک سناریوی رفاقت نمایشی بزنید آزرده می شوند این ها مشکلات ما است که ریشه اساسی در تربیت و آموزش کشور دارد و همیشه از همه کس و همه چیز مغرورانه طلبکار هستیم و حتی در تبلیغ نیز با همین خلقیات مشغول تبلیغ می شویم ابوقاسم

اگر قلم و رسانه تحت تاثیر رویکردهای سازمانی و پروژه قرار گیرد یقینا نمی تواند واقعیت های جاری در سطح جامعه را منعکس کند اگر قلم و رسانه نتواند نگاه عمیقانه خود نسبت به مشکلات کشور و جامعه را به شکل آزادانه منعکس کند و دیدگاه های کارشناسی جای خود را به رویکردهای پروژه محور و کارهای نمایشی بدهد این مساله حیات فکری جامعه را به خطر می اندازد و مانعی برای رشد و تکامل فکری جامعه می شود. تنها عاملی که باعث شد دینداری جامعه متدین باقی بماند خودِ آن ها هستند و فرهنگ دستوری سازمان های متولی علی رغم هزینه های سرسام آور و امکانات دولتی نتوانستند در بدنه خاکستری کشور تاثیر محسوسی داشته باشند. ابوقاسم

نمونه پاراگراف آخر متن را می توان در تفاوت های اجتماعی موجود در پلتفرم ایتا و اینستاگرام و تلگرام نظاره کرد فاصله فرهنگی ،تغییر اولویت های فکری ،نوع پوشش، تغییر ذائقه ها،دگرگونی ارزش ها ، تضعیف اصالت و خانواده و دهها مساله دیگر را می شود برای تحلیل ایرانی های اینستاگرام و تلگرام و تفاوت هایی که با ایرانی های پلتفرم ایتا دارند شمارش کرد و این یک آسیب هست و روز به روز در حال تشدید هست صرف نظر از اینکه بخش های فرهنگی و آموزشی و مجموعه حاکمیت بخواهد اصل چالش را بپذیرد یا نه در اصل وجود این گسست و تهدید خللی وارد نمی کند همزیستی حاکمیت با مردم ابدی است و باید برای تعامل با ملت اعم از حامیان و مخالفان و قشر خاکستری استراتژی رفتاری منعطفانه ای تعریف کرد. ابوقاسم

بعد از واگذاری منطقه قره باغ به ‎باکو و کمک ۲۰ میلیارد یورویی اتحادیه اروپا برای کریدور ‎ترانس_خزر(و تقویت دالان ‎زنگزور)شرایط سیاسی قفقاز و دست برتر باکو_ترکیه برای تحت فشار قرار دادن ارمنستان جهت انعقاد صلح به نقطه تعیین کننده ای رسیده است. تنش های مقطعی در دالان زنگزور و استان سیونیک ارمنستان در کنار تقویت مسیر گاجاران_آگاراک و عدم تصویب کنوانسیون رژیم حقویی دریای کاسپین مهم ترین اقدام برای ایجاد گسل امنیتی برای جلوگیری از تکمیل خفگی خطوط ترانزیتی و کریدوری ایران در محور شمال جنوب و ابریشم خواهد بود ابوقاسم

📌دامنه تنش با اسرائیل قبلا به این نکته اشاره کردم که علی رغم اینکه ایران در مقطع کنونی امکان اجماع سازی منطقه ای در معادلات سیاسی و بازیگران منطقه ای را ندارد ، در مساله پیگیری قطع شریان های اقتصادی به اسرائیل و عدم همکاری کشورهای عربی و اسلامی این مساله را به وضوح دیده ایم. اما بدون در نظر گرفتن جایگاه و امنیت محیطی ایران در منطقه، رسیدن به صلح در خاورمیانه امکان پذیر نیست.مساله ای که نمی شود از آن چشم پوشی کرد 🔺صهیونیست ها برای دور زدن دریای سرخ از مسیر دیگری که از آسیای شرقی و هند آغاز و از کناره دریای عمان و تنگه هرمز عبور و وارد خط ترانزیتی امارات_عربستان_اردن_اسرائیل می شود رونمایی کردند این موضوع به یک رویارویی جدید و خلق تنش دیگری در تنگه هرمز منتج خواهد شد،رونمایی های موشکی و سلاح های پیشرفته سپاه پاسداران در خلیج فارس و تنگه هرمز واکنش مستقیم به آرایش تجاری پیش بینی شده صهیونیست ها با کشورهای حاشیه خلیج فارس ارزیابی می شود. نزدیک به نیمی از واردات و نیازهای اساسی اسرائیل از هند و کشورهای آسیای شرقی تامین می شود 🔺جلسات متعدد مقامات امنیتی سیا و موساد و همچنین امنیتی های عربستان،امارات و مصر در قاهره برای پیگیری راهکار دو دولتی به نقطه تعیین کننده ای رسیده است بایدن بدنبال تحقق عملی راهکار دو دولتی فلسطین و طراحی صلح پایدار در سرزمین های اشغالی و پایان بخشی به خط مبارزات مسلحانه و از بین بردن کارت ایران در منطقه است. سناریوی پیش بینی شده برای غزه ،بازسازی و اداره امنیتی این منطقه توسط نیروهای حافظ صلح عربستان و امارات و مصر بدون حضور فیزیکی حماس است تا شرایط داخلی کابینه اسرائیل برای تایید ضمنی تشکیل دولت فلسطینی در بازه زمانی متوسط را فراهم سازند و آرایش سیاسی جدید منهای تنش پایدار فلسطین در منطقه شکل بگیرد موضوعی که باعث می شود عمق استراتژیک ایران در منطقه تضعیف شود. نتانیاهو برای حفظ آینده سیاسی خود در اسرائیل و البته از آن منظر که اساسا راهبردی برای قبول تشکیل دولت فلسطینی را بر نمی تابند با جو بایدن به اختلاف فنی در نحوه مدیریت عرصه جنگ و پیامدهای سیاسی تشکیل دولت فلسطینی در منطقه و شکل گیری تنش های داخلی در سرزمین های اشغالی برخورده است. ابوقاسم

من نمی دانم این دوستی که این پرسش را مطرح کرده به پاسخ عمیق ارائه شده توجه خواهد کرد یانه اما ما به عمق سوال ایشان توجه می کنیم روانشناسی چینی ها برای الگوی توسعه روابط راهبردی وسیع منطقه بسیار جالب است و بر اساس آن کار می کنند و آمریکایی ها هم در کنار محاسبات چینی ها پیش می روند و سعی می کنند برای هر یک از انتخاب های چینی خلق سناریو کنند. خب این همان جنگ سردی است که وجود دارد و نمود عینی دارد وقتی می گویید مواضع چین در قفقاز چیست؟آیا نگاه مشترکی با تهران دارند؟خب مشخصا ده‌ها پاسخ دارد،بلکه بیشتر چینی ها به منافع واقعی خودشان فکر می کنند،قبلا هم گفتم طرح یک کمربند و یک جاده چینی ها ماهیت حمل و نقلی صرف ندارد،ماهیت جاده ابریشم چینی ها پیشبرد الگوی اقتصادی و سرمایه گذاری در زیرساخت های صنعتی،پتروشیمی،انرژی و در نهایت حمل و نقل است،در همه کشورهای شرقی و غربی سرمایه گذاری می کنند و برای دوگانگی های حوزه تعارض منافع قدرت های منطقه ای و جهانی برنامه دوگانه دارند. مهم ترین پاسخ این هست که جنگ اوکراین شرایط جدیدی را برای سیاست های اقتصادی و تجاری چینی ها در قفقاز و اروپای شرقی خلق کرده است. با شروع جنگ روسیه و اوکراین در سال ۲۰۲۲ انتقال محموله های تجاری چین به اروپا از طریق کریدور شمالی روسیه ۴۰ درصد کاهش پیدا کرده است. این یعنی متغیر واقعی چینی ها بعد از اروپا دومین شریک اقتصادی اوکراین بودند،حتی بیشتر از روسیه،اما حاضر نشدند در یکی از قطعنامه های بین المللی و... یک بار از روسیه انتقاد کنند و رای بدهند. این موضوع را زیاد باز نمیکنم موضوع دیگری که باید به آن اشاره کرد ائتلاف های امنیتی و نظامی و اقتصادی آمریکا و شرکای خود در ایندوپاسفیک هست چینی ها برای تنوع سازی مسیر تجاری و تامین امنیت انرژی خود راهی بجز خلق مسیرهای جایگزین از پاکستان و همچنین کریدور شمالی و میانی ابریشم ندارند. آن ها بخوبی می دانند ائتلاف آمریکا استرالیا و ژاپن و کره جنوبی و هند در پهنای ایندوپاسیفیک امنیت شریان های حیاتی و آبراههایی مثل تنگه راهبردی مالاکا را برای چین نا امن می کنند ،به ویژه در حالتی که فیلیپین و مالزی نیز روابط خوبی با چین ندارند. چین در پهنای اوراسیا بدنبال حفظ شریان های حیاتی خود برای تجارت آزاد با دنیاست،بنابراین اوراسیا تنها انتخاب چینی ها برای جلوگیری از خفگی تجارت دریاپایه خود توسط متحدین آمریکا در ایندوپاسفیک هست. همه این مسائل را که عرض کردیم متغیرهای اساسی وقوع یافته ای است که آسیای مرکزی و قفقاز را برای چینی ها مهم کرده است ،به ویژه زمانی که تنش ها میان روسیه و اوکراین امنیت کریدور شمالی را از بین برده است و شرایط در ایندوپاسفیک برای چینی ها تهدید بالفعل ارزیابی می شود قفقاز برای چین مهم است اما چقدر مهم است؟؟چگونه باید محاسبه کنیم که ترانس خزر و حتی کریدور جعلی زنگزور به چه میزان نیاز مبادلات تجاری چین به اروپا و بالعکس را پوشش می دهد؟؟ چینی ها با هر سه کشور قفقاز جنوبی روابط سیاسی و اقتصادی خوبی دارد هم به آذربایجان سلاح فروخته است و هم به ارمنستان در بخش های صنعتی و کشاورزی و حمل و نقل با هر دو کشور همکاری می کند. چینی ها مترصد به تنوع سازی مسیرهای حمل و نقل هستند ابوقاسم

سوال مخاطب ایران با چابهار میخواد چیکار کنه این سوال هم از همان سوال های مهمی است که باید به آن توجه کنیم سرعت رشد اقتصادی آسیای شرقی و جنوبی و رشد تولید ناخالص داخلی کشورهایی مثل چین و اندونزی و ژاپن و هند و کره جنوبی و استرالیا در بیست سال آینده نشان می دهد جغرافیای اقتصادی دنیا با تغییرات محسوسی روبه رو خواهد شد. ترسیم روابط راهبردی با قدرت های آسیای شرقی و جنوبی نظیر چین و هند و اندونزی بسیار مهم است ایران برای طراحی این رابطه راهبردی باید بازگشت ملی به منطقه ژئواستراتژیک مکران و بندر چابهار داشته باشد. ابوقاسم