ماموریت ویژه ق۲ سقوط بالگرد حامل رئیس جمهور و شهادت ایشان سنگ بنای مجموعه معادلاتی که در چند سال گذشته چیده شده بود را با علامت سوال بسیار مهمی روبه رو کرد. ماموریت راهبردی دولت شهید رئیسی چه خواهد شد؟ ؟چه کسی به این ماموریت ادامه خواهد داد؟آیا ماموریت ویژ تغییر خواهد کرد؟ مجلس خبرگان رهبری بدون حضور شهید آیت الله رئیسی برگزار شد و همه چیز در مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری و مجلس خبرگان رهبری به نقطه شروع برای بازسازی دیگر و گزینه های دیگر برای اداره کشور و قائم مقامی رهبری انقلاب اسلامی بازگشت موضوع پیش بینی نشده ای که باعث شد برنامه های پنهان آینده سیاسی ایران را به حال بیاورد. صرف نظر از پیچیدگی های حادثه سقوط بالگرد رئیس جمهور می خواهیم بر اساس فرضیه ایده آل سقوط بالگرد بخاطر وضعیت آب و هوایی و عدم کنترل بالگرد توسط خلبانان ماجرا را مورد بررسی قرار دهیم. فرضیه سقوط بالگرد شهید رئیسی به علت وضعیت آب و هوایی به ما می گوید (در خوشبینانه ترین حالت)ما با مجموعه ای از اشتباهات و زنجیره ای از خطاهای انباشته شده ای روبه‌رو هستیم که کشور را به نقطه ایده آل اسرائیل و سرویس های امنیتی دشمن رساند این موضوع به آنالیز دقیق ،شفاف و اعلام شجاعانه نیاز دارد. خروجی حادثه سقوط بالگرد شهید رئیسی و پیامدهای آن و ایجاد گسل های احتمالی در عرصه سیاسی و اجتماعی و قومی کشور به عنوان یک فرصت ایجاد شده برای اسرائیل ارزیابی می شود. هرچند بیان جزئیات این حادثه قبل از انتشار مکالمه صوتی با آیت الله آل هاشم،بازگشایی جعبه سیاه بالگرد،گزارش پزشکی قانونی و بررسی فنی اجزاء باقیمانده بالگرد و گزارشات امنیتی وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه،بررسی فرضیه خرابکاری/قصورات نهاد ریاست جمهوری و بررسی زمانی و مکانی بالگرد رئیس جمهور که شب قبل سفر ایشان به تبریز منتقل شد و دوربین های محل نگهداری بالگرد و... بی فایده است اما این موضوعات مبهم ارزیابی های خوشبینانه این حادثه را با شک و تردید روبه رو می کند نبود آیت الله رئیسی و از دست دادن ایشان بدترین سناریو برای ایران و برهم خوردن برخی ارزیابی ها و محاسبات نسبت آینده کشور بود موضوعی که دقیقا خواسته بازیگران خارجی برای جنگ ادراکی و حاکمیتی برای آینده ایران ارزیابی می شود ابوقاسم

ماموریت ویژه ق۳ انتخابات باید دید ماموریت ویژ دولت شهید رئیسی و دیگر مسائل مهمی که در دولت ایشان به جریان افتاده و درباره آن صحبت شد چه نقشی در تصمیم گیری جدید مجموعه حاکمیت برای آینده کشور خواهد داشت. آیا تصمیم بر این است که ماموریت ویژه شهید رئیسی ادامه پیداکند؟یا باتوجه به شرایط داخلی و منطقه ای سیاست خارجی کشور به تعادل و انعطاف نیاز دارد؟ برنامه های دولت سیزدهم مورد نظر مجموعه حاکمیت بوده است و رهبری انقلاب اسلامی همیشه از سیاست های کلان هیئت دولت حمایت می کردند. متغیرهای زیادی وجود دارد که بر اساس آن ها می‌توان دولت آینده را تحلیل کرد👇 استراتژی یکدستی قدرت برای کمک به انتخاب آینده خبرگان// تغییر در آرایش قدرت برای تعدیل سیاست خارجی ،//آینده انتخابات آمریکا،//تحولات خاورمیانه و فلسطین و اهمیت مجدد مذاکرات هسته ای،//مدیریت عرصه کلی کشور و جلوگیری از اصطکاک و تنش سیاسی مجلس و دولت. استراتژی حاکمیت یکپارچه و ادامه پلن جاری در داخل وخارج کشور به این معناست که مشی سیاسی جاری و ماموریت ویژه شهید رئیسی بدون تغییر دامنه آثار آن در سیاست داخلی وخارجی ادامه پیدا کند موضوعی که قدرت گیری مجدد جریان سیاسی سخت در مجلس شورای اسلامی که با رویکرد حاکم بر ماموریت ویژه شهید رئیسی همراه اند و سایرطیف های سیاسی نزدیک به پرونده ویژ شهید آیت الله رئیسی و همراهی بخش های امنیتی و قضایی آن را تائید می کند و همه چیز را برای انتخاب مجلس خبرگان هموار تر می‌کند. با فرضیه فوق، طبیعتا شخصیت های فکری نزدیک به شهید رئیسی و پایداری وارد کارزار رقابت انتخاباتی می شوند، شخصیت هایی نظیر سعید جلیلی،فتاح،بذرپاش از گزینه های رئیس جمهوری آینده هستند تا از تغییر دولت کنونی و سیاست های اتخاذ شده جلوگیری کند. هرچند قرائنی وجود دارد که این انتخابات گزینه بسیار مهمی خواهد داشت که هشت سال آینده مدیریت سیاسی کشور را رهبری خواهد کرد،شخص مذکور سابقه ریاست جمهوری را ندارد. ابوقاسم

ماموریت ویژه ق۴ انتخابات با کمی فاصله آقای محمدباقر قالیباف از گزینه های مهم برای رئیس جمهوری آینده است. گزینه ای که شرایط سیاسی مناسبی در آینده مجلس شورای اسلامی ندارد و در خوشبینانه ترین حالت رئیس مجلس مهار شده توسط پایداری و امنا خواهد بود. شکست نسبی قالیباف در مجلس دوازدهم و افزایش قدرت پایداری و امنا شرایط قالیباف را در مجلس سخت کرده است اما حادثه شهادت رئیس جمهور و پیشامدهای این حادثه فضای سیاسی جدیدی را برای قالیباف ایجاد کرد که از مجلس فاصله بگیرد و شانس خود را برای رسیدن به پاستور امتحان کند. قالیباف برای رسیدن به کاخ ریاست جمهوری موانعی دارد که می‌تواند او را از توجه جریان های سیاسی و صحنه گردانان قدرت دور کند، شائبه های فساد مالی برخی نزدیکان وی، تنش های سیاسی با مجلس دوازدهم که از نفوذ پرقدرت پایداری و امنا برخوردار است او را در بخش مهمی از بدنه سخت انقلابی و حزب الهی منزوی کرده است مساله دیگر آرایش سیاسی مجلس دوازدهم است که کار را برای قالیباف(چه ریاست مجلس و چه ریاست جمهوری)سخت می کند و(در فرضیه ریاست جمهوری ایشان)ممکن است کشور را(که بیش از هر زمانی به آرامش و وحدت نیاز دارد) به مناقشات سیاسی و اصطکاک و بن بست برساند در فرضیه معامله سیاسی بزرگ میان پایداری/امنا با قالیباف برای تقسیم مجلس و دولت، تشکیلات پایداری و امنا دست بالا را در مجلس و دولت دارند. باتوجه به متغیرهایی نظیر نفوذ تثبیت شده آن ها در مجلس دوازدهم و همچنین همراه داشتن رای بدنه سخت حزب الهی برای انتخابات پیش رو و از همه مهم تر تسلط نسبی بر دولت سیزدهم و همراهی آن ها با سیاست های ویژه ای که آیت الله رئیسی پیگیری می کرد و مورد نظر رهبری انقلاب اسلامی بود نشان می دهد قالیباف شرایط سختی را در سپهر سیاسی خود تجربه می کند. بنابراین قالیباف در فرضیه استمرار حاکمیت یکپارچه و استمرار دولت ویژه شهید رئیسی شانس زیادی برای قدرت ریاست جمهوری نخواهد داشت و همه چیز برای ادامه دولت شهید رئیسی متمرکز خواهد شد ورود محسن رضایی ،سعید محمد و زاکانی در کنار برخی افراد دیگر به این امید است که توجه مجموعه حاکمیت و مردم انقلابی را برای ریاست جمهوری به خود جلب کنند. باید دید متغیرهای مذکور مجموعه حاکمیت را به چه نقطه ای از تصمیم گیری و استراتژی حکیمانه خواهد برد و باتوجه به شرایط پرتنش خاورمیانه و پرونده های بسیار مهمی که در دولت سیزدهم شکل گرفته است مصلحت آینده کشور چگونه ریل گذاری خواهد شد. فرضیه تغییر در ترکیب قدرت و انعطاف تاکتیکی در ماموریت ویژه آن هم بخاطر شرایط ویژه داخلی و خارجی می تواند شانس ورود علی لاریجانی اعتدالی و محمدباقر قالیباف اصولگرای تکنوکرات را بیشتر کند واین به معنای تعدیل نسبی در سیاست خارجی و تنش مدیریت شده در فضای داخلی کشور آن هم با مجلس دوازدهم خواهد بود. همه چیز به مصحلت واقعی کشور بستگی دارد،آیا مصلحت این است که ماموریت ویژه شهید رئیسی ادامه پیداکند؟یا اینکه شرایط به سمت تعدیل اوضاع پیش خواهد رفت؟سوال مهم تری که همچنان وجود دارد مجلس خبرگان چگونه به رسالت ذاتی خود برای انتخاب قائم مقامی رهبری عمل خواهد کرد؟ برآیند اولیه این است که ماموریت ویژه ادامه پیداکند ابوقاسم

آخر همان شد که نباید می شد آخر همان رفت که نباید می رفت

📌اتفاق مهمی که در مساله فلسطین افتاد این بود که لوئیس ژیلبرتو موریلو، وزیر امور خارجه کلمبیا اعلام کرد که گوستاوو پترو رئیس جمهور این کشور دستور بازگشایی سفارت خود در شهر رام الله فلسطین را صادر کرد. وزیر امور خارجه کلمبیا گفت: ما مطمئن هستیم که کشورهای بیشتری فلسطین را به رسمیت خواهند شناخت. دولت پترو دیپلمات های خود را از اسرائیل در 2 مه خارج کرد و تمامی روابط دیپلماتیک خود را قطع کرد و اسرائیل را به "نسل کشی" متهم کرد. 🔺اما قائله به رسمیت شناختن دولت فلسطینی توسط کشورهای غربی(اسپانیا نروژ و ایرلند)ماهیت دیگری دارد. نگاه آن ها این است که تشکیل دولت فلسطینی مهم ترین گام برای حل و فصل تنش ها در خاومیانه است و کارت فلسطین را از ایران و محور مقاومت خواهد گرفت و آرایش امنیتی منطقه با لایه های پنهانی هماهنگ بر علیه ایران شکل خواهد گرفت. 🔺اجماع سیاسی غرب برای به رسمیت شناختن دولت فلسطینی پلن جدید آمریکا و عربستان برای معامله بزرگ خاورمیانه است(به ویژه اینکه از نتانیاهو و کنست برای عدم تشکیل دولت فلسطینی اطمینان دارند) موضوعی که نشان می دهد سعودی ها بیخیال عادی سازی روابط نخواهند شد و از پلن اجماع اروپا و آمریکا وارد بازی شده اند. رضایت عربستان بر اجماع غرب بر سر تشکیل دولت فلسطینی بدون تایید زبانی اسرائیل گام جدید سیاست خارجی عربستان در ماجرای عادی سازی روابط با اسرائیل و پیمان نامه امنیتی با آمریکا ارزیابی می شود. 🔺بازی نتانیاهو و بایدن از ابتدای حمله زمینی اسرائیل به غزه آغاز شد و خطوط قرمز آمریکا یکی پس از دیگری نادیده گرفته شد و این بازی به کارت رفح رسید و به صورت تدریجی در حال رفتن به گزینه حمله نظامی مدیریت شده به این منطقه و تصرف گذرگاه استراتژیک رفح و منطقه حائل فیلادلفیا در مرز مصر است. 🔺نابودی حماس تصمیم آمریکایی است که از ۷ اکتبر و گسیل نظامی آن ها به خاورمیانه گرفته شد و خطوط قرمز مذکور جز خوراک سیاسی و مطبوعاتی و ملاحظه جایگاه جهانی آمریکا ارزش بازدارنده ای برای اسرائیل نداشت که خود نشانه مهمی بر بازی واحدِ استراتژیک و اختلاف تاکتیکی آن ها است 🔺تصرف رفح در مرز با مصر باعث نگرانی سرویس های امنیتی و اطلاعاتی قاهره شد بگونه ای که مقامات اطلاعاتی آمریکا و امارات وارد مذاکرات مهمی با مصر شدند تا دغدغه های مقامات مصری را برطرف کنند. موضوعی که با تکمیل اسکله و بندر موقت ارتش آمریکا در سواحل غزه برای پیش بینی کریدور قبرس_غزه برای بعد از مسدودی گذرگاه استراتژیک رفح توسط اسرائیل قوت بیشتری پیدا کرده است و این موضوع نشان دهنده هماهنگی کاملی میان آمریکا و اسرائیل در ماجرای آینده غزه و فلسطین است ابوقاسم

در چند روز گذشته حداقل سه نفر از نزدیکان برخی شخصیت های سیاسی با بنده ارتباط برقرار کردند تا به شکلی از شخصیت های مورد نظر خود حمایت کنند. من به این عزیزان گفتم که در جست و جوی این باشیم که چه چیزی به نفع مصحلت عمومی و منافع ملی کشور است کسی که در چرخه سیاسی و اداری کشور صاحب منصب می‌شود باید برخی دیدگاه های شخصی و سلیقه ای را کنار بگذارد جایگاه ملی به نگاه ملی و کلان نیاز دارد تا مصحلت عمومی جامعه با همه سلیقه ها و آراء مورد توجه قرار گیرد و صرفا دیدگاه های شخصی و حزبی که قبل از قرار گرفتن در جایگاه مذکور داشت را ملاک قرار ندهد بخش زیادی از رجال سیاسی ما با وجود تصاحب جایگاه ها و کرسی های ملی اما فاقد نگرش ملی اند نگاه محلی و محدود در جایگاه های کلان و ملی نتیجه ای جز بحران تدوین استراتژی و تصمیم گیری ندارد و منجر به تحول نخواهد داشت و حتی نتیجه معکوس خواهد داشت فقدان تحول گرایی و هنر افق گشایی درباره پدیده های اجتماعی و سیاسی و حوزه بین الملل در رجال جامعه خود داستان دیگری دارد. ابوقاسم

خاورمیانه وارد یک تکانه تاریخی سرنوشت ساز شده است و همان طور که عرض کردم استعداد کامل جنگ تمام عیار مشابه ۱۴ آوریل وجود دارد. در دیدار رهبری انقلاب و نبیه بری رئیس پارلمان لبنان آقای نبیه بری گفته جنگ فلسطین و اسرائیل جنگ وجودی است. رهبری انقلاب اسلامی نیز درباره تنش های محور مقاومت و اسرائیل فرمودند برای هر دو طرف مرگ و زندگی است و این جنگ سرنوشت ساز خواهد بود. مهم ترین مساله ای که لبنان را برای عملیات حزب الله بر علیه اسرائیل متحد کرد درک صحیح آن ها از پیامدهای قطعی نابودی حماس در نوار غزه است مساله ای که سوریه و عراق نیز به آن واقف اند. حذف حماس از زنجیره محور مقاومت دایره انتخاب صهیونیست ها برای حمله به لبنان را توسعه می دهد و لبنان را وارد جنگ فراگیر خواهد کرد و این می‌تواند گام جدی صهیونیست ها برای آرایش امنیتی و سیاسی آن ها در خاورمیانه باشد ابوقاسم

قبلا عرض کردم اگر بخواهیم تحولات دریای چین جنوبی را بر اساس منافع راهبردی چین تحلیل کنیم باید بگویم حمله چین به تایوان از نان شب هم واجب تر است و این اتفاق خواهد افتاد. فروپاشی ناتوی ایندوپاسفیک با خفه کردن تهدید تایوان تا حدودی محقق خواهد شد تایوان، مرکزی ترین تهدید ژئوپولتیکی برای چین در دریای چین جنوبی است که پکن را نسبت به نقشه های دریایی آمریکا و متحدان(ژاپن،کره جنوبی، فیلیپین،استرالیا تا برسه به تنگه مالاکا و هند) در ایندوپاسفیک آسیب پذیر کرده است. چین به عنوان رقیب اقتصادی آمریکا بخوبی می داند که برای استمرار رشد اقتصادی خود باید فکری بحال خفگی دریایی کند آن هم بعنوان کشوری که اقتصاد دریا پایه دارد و حجم قابل توجهی از مبادلات تجاری خود را باید از طریق تنگه مالاکا عبور دهد. این یعنی چین باید جدای از جاده ابریشم و بازگشت به مرزهای غربی خود در اوراسیا به یک قدرت دریایی تبدیل شود و فکری بحال نقطه ضعف خود در دریا کند. بیش از آنکه ما از جاده ابریشم خوانش توسعه طلبی چین را داشته باشیم از آن به عنوان فرار از خفگی خطوط دریایی و تنوع سازی مسیرهای ترانزیتی با دنیا و اروپا تعبیر میکنیم. البته مقوله انرژی جنوب خلیج فارس و وابستگی چین به آن مهم ترین متغیر برای ضرورت توجه به دریا برای چین است که در بلند مدت گریبان گیر آن ها خواهد شد ابوقاسم

انتخابات رسانه ها بادکنک های رها شده ای هستند که فضای زیادی را اشباع کرده اند بدون اینکه ارزش این حجم از جایگاه متوهمانه را در زندگی بشر داشته باشند فاصله جدی میان تصورات عمومی و واقعیت های جاری در زندگی ایجاد کرده است و این شکاف در همه شئونات زندگی و تصمیم گیری انسان ها خود را نشان می دهد. بعضی از افرادی که در انتخابات مطرح می شوند همان شخصیت های بادکنکی رسانه ها هستند که در جامعه رها شده اند و بجز اشباع بی فایده فضا هیچ کارایی دیگری ندارند. دقیقا بلایی که برخی پروژه بگیران رسانه ای ایتا بر سر سعید محمد در سال ۱۴۰۰ آوردند و او را به ورطه سقوط کشاندند. رسانه ای ها فقط به پول خود فکر می‌کنند و هیچ فکری نسبت به تبعات کارهای خود نمی کنند. کشور با مجموعه ای از مسائل و پر‌ونده های مهم روبه رو است و با تغییر شرایط و شکل گیری تحولات داخلی و خارجی جدید ،گزینه ها،برنامه ها و تصمیم گیری ها برای کشور تغییر می‌کند و این تغییر به معنای این است که ما باید به منافع ملی و مصلحت واقعی کشور فکر کنیم و ببینیم چه کسی می‌تواند تامین کننده منافع ایران و مردم در این شرایط حساس باشد کاندیدهای ریاست جمهوری باید بخوبی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرند. ما باید بخوبی درک کنیم که تحلیل های احساسی و عکس یادگاری این و آن با شهید سلیمانی و شهید رئیسی و سوء استفاده از این مسائل کنار گذاشته شود. مهم ترین شاخص برای انتخاب رئیس جمهور این است که دقیقا در شرایط کنونی آن هم با متغیرهای جدید در سیاست خارجی و داخلی انتخاب چه کسی به مصحلت کشور است این خیلی مهم است،خیلی از عزیزانی که اسم آن ها برای ریاست جمهوری مطرح است آدم های خوب و معتقد و بعضا متخصص اند،خب این بخشی از شرایط شخصی کاندید ها است که باید داشته باشند اما باید دید مصحلت عمومی کشور چه کسی و با چه اندیشه و نظری را می‌طلبد؟ این معنای نگاه ملی و کلان است که باید به آن فکر کنیم و برای تحقق آن تلاش کنیم. ابوقاسم

ارزیابی ما این هست که اصلاحات شرایط اجتماعی خوبی برای انتخابات ریاست جمهوری ندارند و کارت تحریم یا عدم تحریم انتخابات توسط آن ها از بین رفته است و پایگاه مردمی آن ها تمایلی به مشارکت قابل توجه در انتخابات نخواهند داشت. البته این عدم مشارکت به هیچ عنوان خبر خوبی برای کشور نیست. در جریان اصولگراها و انقلابی ها اسامی بسیار زیادی برای کاندید شدن مطرح است،از جمله سعید جلیلی، فتاح،بذرپاش،مخبر،محسن رضایی و حتی قالیباف.. فتاح و بذرپاش همسویی بیشتری برای دولت رئیسی خواهند داشت،سعید جلیلی و نگاه ایشان نسبت به مذاکرات هسته ای و برجام تفاوت صریحی با دولت سیزدهم و شهید رئیسی دارد و دولت شاهد تغییراتی خواهد شد و این تغییر از وزارت خارجه شروع خواهد شد کاندیداتوری سعید جلیلی و اقبال افکار عمومی بدنه سخت حزب الهی به وی و حمایت پایداری و امنا از ایشان بمعنای این است که دولت آینده رادیکال تر از دولت سیزدهم خواهد بود و این موضوع در کنار قدرت گیری احتمالی ترامپ در آمریکا به تحلیل و ارزیابی عمیق نیاز دارد. ابوقاسم

پلن جدیدی برای روند عادی سازی روابط عربستان و اسرائیل شکل گرفته است برخلاف محاسبات شکل گرفته مبنی بر اینکه هفت اکتبر و نسل کشی اسرائیل در غزه مانع شکل گیری این توافق خواهد شد اما همان طور که عرض کردم انعطاف پذیری سعودی ها برای تحقق این موضوع بیش از صهیونیست ها است و این موضوع همچنان در دستور کار ویژه سعودی ها قرار دارد. سعودی ها می‌خواهند به رسمیت شناخته شدن دولت فلسطینی را از کشورهای اروپایی آغاز کنند و روند را با اجماع غربی و آمریکا از یک طرف و همراهی سیاسی چین و روسیه از طرف دیگر دنبال کنند. جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اخیرا گفته تا آخر می برخی از کشورهای اروپایی تشکیل دولت فلسطینی را به رسمیت می‌شناسند و این گامی برای صلح پایدار در خاورمیانه است. خب پرسشی اینجا وجود دارد که دقیقا چه چیزی سعودی ها را بیخیال عادی سازی روابط با اسرائیل و پیمان نامه دفاعی و امنیتی با آمریکا می‌کند؟پلن های بعدی ایران و محور مقاومت چیست؟سعودی ها تحت تاثیر برنامه های ایران برای تغییر موازنه قرار نگرفتند. من احساسم این هست که باید بگوییم هیچ،هیچ چیزی تا به الان که این متن نوشته می شود سعودی ها را از عادی سازی روابط منصرف نمی‌کند. چه عاملی وجود دارد که همه دنیا نمی توانند صهیونیست ها را در نسل کشی آشکار در غزه منصرف کنند؟چه چیزی اینجا وجود دارد که باعث شده شاهد تعلیق نظام بین الملل نسبت به جنایات وحشیانه صهیونیست ها در فلسطین و غزه باشیم، چه چیزی در این رژیم نهفته است که آمریکا حقوق بشر، نظم بین الملل و سایر بخش های جهانی را برای عملیات اسرائیل در غزه متوقف کرده و به همه ارزش های حقوق بشری و انسان شناختی خود پشت کرده است؟ اعمال قدرت این رژیم با عمق استراتژیک بسیار محدود و جمعیت پایین در نقطه ای از خاورمیانه که متعلق به خود نیست بسیار مهم است و این مهم برای تصمیم گیری کشورهای عربی و اسلامی و تاکید بر عادی سازی روابط با اسرائیل بخشی از محاسبات آن ها برای حفظ امنیت و ثبات سیاسی و اقتصادی خودشان است ابوقاسم

همان طور که عرض کردم نتانیاهو هرگز راضی به تشکیل دولت فلسطینی در سرزمین های اشغالی نخواهد شد،آن ها ممکن است برای جلوگیری از طرح بایدن برای تشکیل دولت فلسطینی راهبرد حفظ آتش در غزه را پیش بگیرند و برای فرار از دولت فلسطینی تنش با حماس و مقاومت را فرسایشی کنند و در بلند مدت با آن جلو بروند. آمریکایی ها همه مشکل را نتانیاهو می دانند و سعی می‌کنند این پیش فرض را القاء کنند که با کنار رفتن او از قدرت همه چیز تغییر می‌کند. درحالی‌که تاریخ جنایات رژیم صهیونیستی نسبت به ملت فلسطین نشان می دهد مساله شخص نتانیاهو نیست بلکه مشکل نظام فکری تشکیلات صهیونیستی این رژیم است. سابقه نشان داده محکومیت کشورها و اعتراض مجامع بین‌المللی و اعراب خلیج فارس هیچکدام اسرائیل را در انجام عملیات در رفح پشیمان نمی‌کند ابوقاسم

📌افول تدریجی انتخاب هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی و ریاست مجدد آقای محمدباقر قالیباف در بهارستان قابل پیش بینی بود اما این آغاز افول است که اسم آن را صندلی متزلزل می نامم بعد از شهادت سید ابراهیم رئیسی و شکل گیری چالش سیاسی و غیر قابل پیش‌بینی،ریاست مجدد قالیباف بر مجلس به عنوان یک مصلحت و ضرورت برای گذار از شرایط کنونی ارزیابی می شد. کما اینکه پیگیری بخشی از حاکمیت و رایزنی برخی شخصیت های نظامی و سیاسی خارج از مجلس و حمایت آن ها از آقای قالیباف و همچنین گفت وگو با نمایندگان شهرستانی نیز موثر بود. همان بخش حاکمیتی که قرار بود در موضوعات سیاسی دخالتی نداشته باشند البته برخی آن را معامله پایداری/امنا و قالیباف برای واگذاری مجلس به قالیباف و ادامه دولت شهید رئیسی تحلیل می کنند.صرف نظر از اینکه این گمانه زنی صحت دارد یا خیر اما آثار معامله را در نتیجه این اقدام و دولت جدید خواهیم دید،اگر معامله ای هم باشد کاملا شکننده خواهد بود مهم ترین تاثیر انتخابات مجلس شورای اسلامی و معادله جدید در مجلس نزول قدرت قالیباف و افزایش کمی و کیفی نمایندگان پایداری و امنا بود قالیباف در مجلس یازدهم با ۲۳۰ رای رئیس مجلس شد درحالی‌که در مجلس دوازدهم با ۱۹۸ رای مدیریت مجلس را برعهده گرفت. نزول قدرت قالیباف در مجلس به صورت تدریجی ادامه پیدا خواهد کرد و تصاحب دولت توسط پایداری قالیباف در مجلس نیز ضعیف خواهد شد.هرچند قالیباف شخص محبوب و قابل قبول بخش زیادی از ارگان های نظامی و امنیتی است اما این محبوبیت در بدنه سخت حزب الهی در حال رنگ انداختن است ابوقاسم

این تحلیل به مذاق برخی عزیزان خوش نیامد اما خب بنده بخاطر مدح و ذم دیگران تحلیل نمی نویسم هرآنچه که هست را تحلیل میکنم

صبح امروز با دعوت زاکانی جلسه مهمی میان محسن رضایی، زاکانی ،سعید محمد و بذرپاش برگزار شد البته برخی گمانه زنی ها از حضور سعید جلیلی در این جلسه نیز وجود دارد. جلسه ای بسیار مهم درباره انتخابات ریاست جمهوری که باید دید این جلسه برای وحدت بود یا آرایش جدید اصولگراهای سنتی دربرابر سعید جلیلی؟ ابوقاسم

زاکانی برای صبحانه چه آشی را پخته نمی‌دانم اما فکر می‌کنم دهن سوزه ابوقاسم

لولوسازی ها برای برهم زدن آرامش روانی جامعه آغاز شده است. این رفتارها نشان دهنده بحران تشخیص در این چنین کانال ها و افراد است که برخلاف تعداد کاربران زیاد،درک بالایی برای کمک به فهم عمومی مردم ندارند و فقط به جیب خود می اندیشند برخی کانال دارهای نظامی که تمام زندگی آن ها به این حوزه اختصاص داشته و هنر دیگری ندارند وسابقه ای هم در حوزه های فرهنگی و اجتماعی نداشته اند درحال برهم زدن فضای آزاد انتخابات و ایجاد ترس از رقیب فرضی اند و این ریشه در ذهنیت نظامی آنها دارد و همه چیز را پادگانی تحلیل می کنند متاسفانه این عزیزان فاقد ذهنیت تحلیلی و راهبردی برای مصلحت کشور و منافع عمومی مردم اند. مردم این حق را دارند که آزادانه وارد انتخابات شوند و گزینه ایده آل خود را انتخاب کنند. ما رقابت این دوره انتخابات را درون گفتمانی می دانیم ابوقاسم

📌تسلط ارتش اسرائیل بر منطقه حائل فیلادلفیا در مرز با مصر نقش عملیات اسرائیل در رفح را بسیار سرنوشت ساز کرده است. تصرف منطقه فیلادلفیا از راهبردهای پیشین اسرائیل برای تکمیل خفگی ژئوپلیتیکی حماس و مقاومت در نوار غزه بود که بعد از طوفان الاقصی و عملیات زمینی، صهیونیست ها در این منطقه درصدد تصرف منطقه حائل و تکمیل محاصره غزه برای جلوگیری از رشد مجدد حماس در غزه برآمدند صهیونیست ها ادعا می کنند تعدادی از تونل های مقاومت حماس که به صحرای سینا امتداد دارند را کشف کردند و معتقدند بخش زیادی از قدرت مخفی حماس در رفح نهفته است. در زمینه سیاسی نیز همان طور که عرض کردم خطوط قرمز کشورهای عربی یکی پس از دیگری از بین رفته و می رود و آن ها منافع خود را منهای فلسطین و ارزش های تاریخی آن تعریف کردند محور مقاومت بخاطر دوری سرزمینی از غزه امکان ورود مستقیم به معادله سرنوشت ساز رفح و فیلادلفیا را ندارد ابوقاسم

اگه کسی ظرفیت حرص خوردن رو نداره زیاد نمیخواد کتاب های عمق دار بخونه چون هرچقدر بیشتر بدونی بیشتر اذیت میشی. به ویژه ما ایرانی ها که اساسا ساختار فکری و ذهنی متفاوتی داریم... قدرت ساختار و مردم کاملا نسبی است و نمی توان گفت همیشه مردم قدرت تغییر را دارند ،اراده ساختارها برای تغییر یا عدم تغییر رفتارهای غلط و فرسوده از همه چیز مهم تر است و این اراده و آمادگی فکری و فرهنگ ادراکی است که می گوید آیا ما در دوران گذار به نظم جهانی آینده هستیم یا خیر،حس عمومی برای نظم جدید شکل گرفته است یا خیر و در نظم جهانی پیش رو چه حضوری و چه شخصیتی خواهیم داشت. این از همه مهم تر است که ساختار ذهنی کارگزاران و اراده آن ها و همچنین مردم بگوید که واقعا می‌خواهند به عنوان یک قدرت تاثیرگذار نقش داشته باشند یا خیر. ما این رفتارها را با شعارها و نیت های خوب مسئولین و اراده قلبی آن ها برای پیشرفت کشور تحلیل نمی‌کنیم،بلکه عملکرد آن ها است که به ما گوید چه کسی کار آمد است و چه کسی نیست چه کسی جهانی فکر می کند چه کسی خیر نظم آینده دنیا بر اساس واقعیت های جاری در حال شکل گیری است و کسی منتظر شما و ارزش های شما نمی ایستد. این یک جنگ است،تغییر نظم جهانی قطعی است و این تغییر همواره یک حادثه تاریخی مسبوق به سابقه ای بوده است و اوج آن از جنگ جهانی اول شروع شد و بعد از فروپاشی شوروی و یکجانبه گرایی آمریکا و وابستگی اروپا به آمریکا ادامه پیدا کرد و امروز همه قدرت ها به این می اندیشند نظم آینده به مثابه خمیر را چگونه به آن شکل و رسم بدهند و آن را طراحی کنند.و این نظم با شعار و نیت های مخلصانه برای خدمت شکل نخواهد گرفت و همه چیز به تولید مولفه های قدرت جدید بازمی‌گردد ما در ایران سی سال است که در مرحله حل مشکل اقتصاد و تولید ماندیم،این بسیار دردناک است که ندانیم اقتصاد کشور چه خواهد شد و تحلیل آینده نگرانه ای نسبت به اصلاحات اقتصادی،کنترل تورم،معیشت مردم و از همه مهم تر افزایش قدرت سرمایه گذاری دولت و...وجود ندارد،ما نمی دانیم در اقتصاد چه کردیم و چه می خواهیم بکنیم و دقیقا باید به چه نقطه ای برسیم،سال ها است که در این مرحله حل مشکل ماندیم،فرهنگ همین طور است،رسانه هم همین طور است. بسیاری از این ندانم کاری ها باعث شده دیپلماسی تحریم دشمن،دیپلماسی قدرت نرم آن ها در کشور تاثیر بگذارد و به آن ها فرصت های زیادی بدهد. روسیه خب به عنوان یک قدرت شرقی وارد یک جنگ تاریخی در اوکراین شد،با تمامی شرایطی که برای روسیه در اوکراین شکل گرفت(هزینه های جنگ،تحریم ها،ورود ناتو،انزوای سیاسی و...) اما اقتصاد آن ها در سال ۲۰۲۳ رشد سه و نیم درصدی داشته است صنایع آن ها رشد کرد کشاورزی آن ها رشد کرد تراز صادرات ۵۰ میلیارد دلار بیشتر از واردات آن ها شد و در سیستم اقتصادی و تجاری جهانی باقی ماند. آن ها بر اساس این شرایط ،شکست نخواهند خورد و مثل شوروی ورشکسته و منزوی نخواهند شد دقیقا برخلاف چیزی که ناتو و آمریکا فکر می کردند شد و روس ها گردن آمریکا و ناتو را گرفتند. ما وقتی درباره مفهوم قدرت صحبت میکنیم باید بدانیم قدرت یک مفهوم ذات انگارانه است که در ساحت های مختلف و پارامترهای گوناگون نمود پیدا می‌کند،قدرت نظامی یکی از آن ها است و قدرت اگر خود را در اقتصاد و فرهنگ نشان ندهد بازدارندگی راهبردی و بلندمدت شما آسیب پذیر خواهد بود. موضوعی که روس ها بخوبی نسبت به شوروی آنالیز کردند و در اوج جنگ نظامی با ناتو و آمریکا اقتصاد و تولید آن ها رشد پیدا می کند تا بتوانند از شکست خود جلوگیری کنند. نمی دانم چرا از کتاب به اینجا رسیدیم ولی این صحبت ها برای خیلی ها خنده دار است ابوقاسم

اینجا روسیه را به عنوان نمونه و مثال عرض کردم تا بدانیم دقیقا خودآگاهی آن ها در شرایط حال حاضر مثال زدنی است و اقدام آن ها در حمله مستقیم به اوکراین نیز نقطه عطف تاریخی دوران گذار به نظم آینده است. چینی ها هم به همین شکل آن ها نیز در اوج برخورد اراده ها با آمریکا قرار دارند و بخوبی می دانند که شرایط آن ها شباهت کامل به قبل از جنگ اوکراین دارد،اما مهم است که آن ها هیچ تردیدی در اقدام برای حفظ منافع خود در دریای چین جنوبی ندارند و این عدم تردید و جسارت بخاطر آمادگی آن ها در مجموعه ای از مولفه های قدرت و مسائل راهبردی است که آن ها را مجاب خواهد کرد تا برای خود حق انتخاب قائل شوند. ما قبل از اینکه بخواهیم درباره نقش خود در آینده جهانی صحبت کنیم ابتدا باید خلق ادبیات کنیم و ببینیم دقیقا چه حرف هایی برای گفتن داریم و چگونه می توانیم حرف های خود را به کرسی بنشانیم این بحث مفصلی دارد که آینده ایران چه نقشی در آینده جهانی دارد؟ما فراتر از آینده ای که برای ایران رقم می زنیم که نمی‌توانیم برای آینده جهان نقش داشته باشیم طبیعتا این ماهستیم که سهم خود را برای رویداد های جهانی تعریف کنیم و برای آن تلاش کنیم ابوقاسم

سابقا عرض کردم جهان در حال گذار از نظم پرتنش لیبرال دموکراسی آمریکا و غرب است بسیاری از مراکز تحلیلی و رصد در اندیشکده های آمریکایی و غربی به این جمع بندی رسیده اند که در سی سال آینده ما شاهد تغییر جغرافیای اقتصادی بر اساس حجم تولید ناخالص داخلی و سرمایه گذاری دنیا خواهیم بود. این تغییر به صورت یک رویداد تدریجی اما پیوسته در نیم کره شرقی در حال وقوع هست و ارزیابی ژئوپلیتیکی آمریکایی ها برای مهار قدرت اقتصادی شرق بر سه ضلع خاورمیانه_دریای چین جنوبی_شرق اروپا متمرکز است. خاورمیانه برای مهار ژئوپلیتیک انرژی و حضور راهبردی در پهنای دریای خلیج فارس تا مکران و اقیانوسیه ،دریای چین برای مهار قطب اقتصادی و تعارض منافع کشورهایی نظیر ژاپن و استرالیا و هند با چین و شرق اروپا برای به چالش کشیدن قدرت نظامی روس ها و از بین بردن تمرکز آن ها در پرونده های ویژه جهانی به ویژه آفریقا ارزیابی می شود. بنابراین نظم آینده چیزی جز آنچه در حال وقوع هست نیست و ایران اگر بخواهد سهم بیشتری در آینده جهانی داشته باشد باید زیربنای حکمرانی خود را مستحکم کند و این زیربنا بدون سیاست های اقتصادی بر مبنای تولید و افزایش قدرت سرمایه گذاری و ایجاد زنجیره ارزش ایجاد نخواهد شد. آن‌چیزی که امنیت نظامی و سیاسی و فرهنگی و روانی ایران را در بلند مدت به سطح راهبردی تر می رساند امنیت اقتصادی است. رئیس جمهور باید تحلیل آینده شناسانه ای نسبت به معادلات جهانی داشته باشد تا بتواند برای آینده ایران و نقش ایران در معادلات جهانی بهترین پیش بینی ها و ریل گذاری ها را انجام دهد ابوقاسم

جناب نماینده ای که با کمال پررویی رای سفید می‌دهید و برای آن توجیه می آورید انجام ندادن کاری به صورت درست و صحیح مردود است. شما زین پس نماینده قشر خاص یا عقیده خاص نیستید که بر اساس همان اسلوب ذهنی کوچک در عرصه ملی و کلان کنشگری کنید. جایگاه شما اقتضای نگاه ملی دارد اگر نمی توانید منافع ملی را به بازی های اردوگاهی تقلیل ندهید سی سال است که فرصت های طلایی ایران و انقلاب اسلامی در چنین بازی ها و تنش های بچگانه از دست رفته است شما بعد از ورود به مجلس نماینده ۸۵ میلیون ایرانی با سلیقه ها و گرایش های گوناگون هستید که باید با دور اندیشی و کلان نگری به منافع ملی مردم مراجعه کنید و برای انتخاب بهترین مصلحت برای عموم مردم تلاش کنید نه اینکه عدم انتخاب را به عنوان بهترین گزینه پیش بکشید اینکه شما میان سه گزینه ریاست مجلس شورای اسلامی به هیچ کدام نرسیده اید اقتضای اعتقادات شخصی و سلیقه ای ما قبل انتخابات شما است که ممکن است در آن شرایط برای شما پذیرفته باشد اما جایگاهی که آن را بدست آوردید اقتضاء این رفتارها را ندارد. مقاومت در برابر برخی تغییرات که اقتضاء جایگاه جدید و شرایط جدید است نه نشانه صدق شما است و نه منطق سیاسی درستی دارد و حس میکنیم به بحران تشخیص جایگاه بر می گردد ،این تغییر خوب است شما هرچه میتوانید مقابل فساد و اختلاس و حفظ روحیه جهادی خود مقاومت کنید تا هیاهوی دنیا شما را تغییر ندهد،اینجا تغییر مذموم است ابوقاسم

انتخابات ۱۴۰۳ رقابت میان دو گفتمان همیشگی است مذاکره با آمریکا و ارتباط با بخش های جهانی برای کاهش تحریم ها تعریف سیاست خارجی متمایل به شرق و عضویت در سیستم های اقتصادی و سیاسی شرقی و حفظ امکانی گزینه مذاکره برای رفع تحریم ها برخلاف انتظارات و تحلیل ها مذاکره یا عدم مذاکره با آمریکا همچنان نفوذ خود را جامعه سیاسی و نخبگانی ایرانی نگه داشته است و در مناظره های پیش رو مجددا به موضوع پرتنش حامیان مذاکره با آمریکا و ادغام در سیستم مالی جهانی(لاریجانی،همتی) و مخالفین مذاکره(جلیلی) خواهد بود. مساله ای که در دولت شهید رئیسی مورد نفی صریح قرار گرفت این بود که مجموعه ای از تصمیم گیری های کلان در کشور را بر مذاکره با آمریکا متوقف نکرد و مذاکره را به عنوان یک استراتژی کلان که همه چیز به آن وابسته باشد دنبال نکرد. گفتمان مذاکره برای رفع تحریم ها در ادبیات آقای علی لاریجانی خودنمایی می‌کند. لاریجانی گرفتن ارتفاع از دولت سیزدهم را به ارتفاع گیری حسن روحانی از دولت احمدی نژاد تشبیه می کند تا به زعم خود بازی روانی جامعه و افکار عمومی و برخی صحنه گردانان امنیتی و سیاسی حامی مذاکره را به سمت کلیدواژه برجام و مذاکرات منعطف کند و مناظره های تلویزیونی را به همان چیزی که او و مشاورین ش دوست دارند هدایت کند ابوقاسم

بر اساس آرایش ثبت نامی های ریاست جمهوری در دو روز اخیر باید گفت اردوگاه اصولگرایان احساس خطر جدی برای حفظ دولت در اردوگاه خود دارند. جلسات بسیار فشرده ای میان بزرگان اصولگرا از جمله زاکانی،قالیباف، محسن رضایی،فتاح و بذرپاش در جریان است. بر اساس اخبار واصله نامبردگان معتقدند نمی توانند نسبت به سبدرای دکتر سعید جلیلی دربرابر رقبا اطمینان حاصل کنند ورود هر یک از نامبردگان بسیار محتمل ارزیابی می شود اما اینکه چه کسی کاندید اصلی و نهایی جبهه انقلاب تلقی شود منشاء اختلافات شده است موضوعی که می‌تواند خاطره انتخابات ۱۳۹۲ را تکرار کند. البته با این تفاوت که مشارکت و حساسیت اجتماعی انتخابات ۱۴۰۳ بمراتب پایین تر از ۱۳۹۲ است ابوقاسم

📌ویژگی های رئیس+ جمهور حقیقتا ما در انتخابات بدنبال این هستیم که شخصی رئیس جمهور شود که آینده ایران را بشناسد و بر اساس فهم عمیق و درک راهبردی ریل گذاری کند. رئیس جمهور باید فهم سیاسی و اقتصادی و فرهنگی داشته باشد، به عبارت دیگر رئیس جمهور باید به بلوغ تحلیلی خوبی از مردم و ایران و ظرفیت ها و فرصت ها و چالش ها و پیش بینی ها رسیده باشد،نه اینکه تازه بخواهد به این ها برسد. روند تحولات منطقه ای و جهانی به ما می گوید پیشرفت و توسعه دنیا در مقوله های اساسی از جمله اقتصاد و انرژی و تکنولوژی و هوشمند سازی زندگی و سایر مسائل به شتاب بی سابقه ای رسیده است. فرصت آزمون و خطا دیگر وجود ندارد و ما نمی توانیم مثل دهه های قبل سهل انگاری کنیم و نسبت به فرصت ها بی تفاوت باشیم. ریشه این سهل انگاری ها بحران فهم استراتژیک از ایران و جغرافیای آن و پیش بینی اولویت های راهبردی برای ایران بود که برخی برنامه های معمولی ۲۵ سال گذشته را به چالش های اساسی امروز تبدیل کرده است و ایران را در سطح حل مشکلات ابتدایی نگه داشته است. وضعیتی که ما در حوزه اقتصادی و فرهنگی و عدالت اجتماعی در آن قرار داریم با دیدگاه های آرمان گرایانه و تمدنی بسیار فاصله دارد و این فاصله باید کم شود تا بتوانیم به آینده قابل دفاعی در منطقه و جهان دست پیدا کنیم. تبدیل دستاوردهای امنیتی و سیاسی در خاورمیانه به حوزه منافع از دیگر مسائلی است که همچنان در کش و قوس آن مانده ایم و نتوانستیم اقتدارگرایی نظامی را به مولفه اقتصادی و تجاری تبدیل کنیم. رئیس جمهور باید فرهنگ عمومی نخبگان و رجال سیاسی را به اندیشه صحیحی از مقوله قدرت و تحول ذهنی هدایت کند و مجموعه برنامه ریزی ها و مسائل کشور را بر اساس اولویت تولید قدرت در منطقه و جهان متمرکز کند موضوعی که رجال سیاسی ما از فقدان آن رنج می برند. پیشرفت سلیقه ای و توسعه غیر کارشناسی و تصمیم گیری های جزیره ای بدون نقشه منسجم و یکپارچه بمثابه گونی سوراخی است که بدنبال پر کردن آن هستیم و این موضوع ریشه در مجموعه فکری جامعه سیاسی کشور دارد. این را باید قبول کنیم که رئیس جمهور عمل گرا و آرمان گرا اگر ذهنیت استراتژیک نداشته باشد و تحلیل شناختی از مسائل نداشته باشد دقیقا نمی تواند عرصه را به سمت حل مشکلات هدایت کند و اساسا نقطه شروع را نمی تواند تشخیص دهد و به بحران در تشخیص می رسد و بر اساس مشاوره ها و نگاه های اندیشکده ای تصمیم گیری می کند. نمی گویم رئیس جمهور باید در همه چیز تخصص داشته باشد اما برای عرصه مدیریتی و راهبردی باید حرف برای گفتن داشته باشد. رئیس جمهور واقع گرا با توان ذهنی استراتژیک در کنار روحیه جهادی و اخلاص که بایسته های او باید باشد می تواند جمهوری اسلامی ایران را به آرمان ها و ارزش های تمدنی خود برساند تمدن سازی اسلامی یک تحول فکری و ذهنی است که در یک فرایند تحلیل جمعی و نخبگانی و اجتماعی در جامعه شکل می گیرد و ریشه می دواند ،ادبیات عمومی جامعه فعلا در مرحله حل مشکل است و با ادبیات تمدنی فاصله واقعی دارد. ما هنوز نتوانستیم مشکلات ابتدایی اقتصادی و فرهنگی را حل کنیم و از مرحله حل مشکل عبور کنیم داریم به تمدن اشاره می کنیم. ابوقاسم