📌چینی ها یه ضرب المثل جالبی دارن که میگه :اگر می خواهی ثروتمند شوی ابتدا راه بساز
ضرب المثلی که این روزها به یک راهبرد استراتژیک برای قدرت های بین المللی و منطقه ای جهت غلبه بر یک دیگر تبدیل شده است
شروع نگاه چین به غرب يا همان پیش به سوی غرب (غرب چین يعني آسیای مرکزی، آسیای جنوبی آسیای غربی آفریقا و...) ابتکار آقای وانگ جيسي رئيس دانشکده مطالعات بین المللی دانشگاه پکن است.
این ابتکار راه حل برای چه بود؟ برای توسعه طلبی چینی ها؟
چینی ها با این همه قدرت و عظمت که دارند در دریای چین تنها از یک شریک استراتژیک برخوردار هستند و آن کره شمالی است
تایوان، کره جنوبی، ژاپن و یکم آن سو تر ویتنام، فیلیپین، استرالیا تا برسد به هند همگی دوستان و شرکای ایالات متحده آمریکا هستند که به راحتی می توانند دریای چین جنوبی اقیانوس آرام و هند را برای چین به گورستان تبدیل کنند
چین با ابریشم می خواهد راه حلی برای تنفس امن پیدا کند، استراتژيست های آمریکایی چین را به مثابه یک نوزاد زود رس وارد جنگ کردند و حق انتخاب چین را در توسعه طلبی مسیر ابریشم منحصر کردند و در آنجا می خواهند به صورت متمرکز با چین بجنگند
بنابر این خوانش ما از انگیزه چین برای جاده ابریشم صرفا توسعه طلبی و حذف آمریکا نیست بلکه اتفاقات دریای چین جنوبی به ما می گوید چین مجبور است با ابریشم به کشورهای غربی خود دست پیدا کند تا محاصره خود را بشکند
ابوقاسم
ابوقاسم
📌چینی ها یه ضرب المثل جالبی دارن که میگه :اگر می خواهی ثروتمند شوی ابتدا راه بساز ضرب المثلی که ای
امروز برای ضبط فایل صوتی مرتبط با موضوع جاده ابریشم که در دوره آموزشی فراخط هست به یک استودیو نسبتا بزرگی مراجعه کردم
ضبط فایل که انجام شد چند نفر جوان که آنجا برای ضبط موسیقی آمدند و صحبت های بنده درباره جاده ابریشم و پیامد های جهانی و منطقه ای آن و نقش ایران را گوش کردند نیم ساعت برای آن ها صحبت کردم تا بدانند ایران کجای معادلات جهانی قرار داره
این دوستان مثل بسیاری از مردم، ایران رو نمی شناختند و از ظرفیت های نانوشته ما بی خبر بودند
جای کار زیاد است...
ابوقاسم
هدایت شده از مدرسه مهارتهای "فراخط"
🔺صحبت های دکتر کاظمی میهمان دوره آموزشی فراخط درباره تحولات حساس قفقاز
بسمه تعالی
بموازات جنگ اوکراین، بزرگترین فتنه ژئوپلیتیکی قرن علیه ایران، روسیه و چین از قفقاز و آسیای مرکزی در قالب توطئه «دالان تورانی ناتو» با طراحی ناتو و همچنین رژیم صهیونیستی و با کارگزاری ترکیه و جمهوری آذربایجان در حال پیگیری است. در کانون طراحی فتنه «دالان تورانی ناتو» استعمار انگلستان قرار دارد که بیش از دویست سابقه راهبری توهم پان تورانیسم از طریق پروراندن تئورسین یهودی انگلیسی الاصل را در پرونده خود دارد. دالان تورانی ناتو که، باکو از آن با عنوان مجعول «کریدور زنگزور» نام می برد، رمز محافل پان تورانیستی برای تجزیه ارمنستان، ایران، روسیه و منطقه سین کیانگ چین می باشد. در کانون این توطئه، انقطاع ژئوپلیتیکی و تمدنی ایران با قفقاز و از بین بردن تشیع در این منطقه، دنبال می شود.
کژکارکردهای چهارگانه و دراز مدت دالان تورانی ناتو علیه ایران، روسیه و چین کدامند؟ تقویت سازمان کشورهای باصطلاح ترک زبان، طرح ناتو ترکی، و طرح استحاله هویت آذربایجانی در هویت ترکی آناتولی؛ چه ارتباطی با فتنه «دالان تورانی ناتو» دارند؟ لابی های مزدور ترکیه و جمهوری آذربایجان در داخل ایران، برای پیشبرد «دالان تورانی ناتو» چه نقشی ایفاء کردند؟ چرا علیرغم وجود چهار مسیر برای دالان شمال – جنوب (شامل مسیرهای 1.آسیای مرکزی ، 2.دریای کاسپین ، 3.جمهوری آذربایجان و 4. ارمنستان)، لابی های مذکور صرفاً روی مسیر جمهوری آذربایجان تاکید می کنند؟
پاسخ به این سوالات را از زبان دکتر احمد کاظمی در دوره آموزشی فراخط بشنوید.
فراخط
🆔@frakhat
صرف نظر از اینکه ما با چه کشورهایی و در چه سطحی از روابط قرار داریم توجه به یه سری نکات خیلی مهم هست
اول اینکه کشورها برای محقق کردن آرمان های بزرگ خود نیاز به شکل گیری شبکه قدرت دارند
قدرت صرفا المان نظامی یا امنیتی نیست، کره شمالی به عنوان دارنده بمب اتم، منزوی ترین کشور است.
بنابراین مولفه های بازدارندگی متشکل از شبکه امنیت، توسعه نظامی، اقتصادی، علمی و فرهنگی است و باهم می توانند کشور را به آرمان های خود برسانند.
توسعه اقتصادی نقش لوکوموتیو را در فعال نگه داشتن سایر مولفه های قدرت دارد و با موقعیت تجاری خوب هرگز نمی توانند شما را منزوی کنند
دوم اینکه
باید مراقب دوستی کشورها باشیم، دوستی ها وشراکت گاهی برای مهار توسعه شما برنامه ریزی شده است
این دوستی ها گاهی از شرایط سخت تحریمی برای مهار استفاده می شوند.
البته منافع زیادی هم ممکن است برای ما داشته باشد.
بازار انرژی به منِ تحلیل گر می گوید روس ها و ایران دو رقیب اساسی برای یکدیگر هستند.
این دو کشور در کنارهم نیمی از ذخایر گازی را در اختیار دارند، ایران رقیب اصلی روس ها در بازار انرژی است و روس ها تا به الآن با هر مکانیزمی که داشتند مانع تزریق گاز ایران به بازارهای جهانی شدند.
البته این طبیعی است، هرکشوری متناسب با منافع خود عمل می کند، روس ها از اینکه اهرم فشار انرژی آن ها برای مهار اروپا از بین برود به عنوان یک شریک استراتژیک برای ایران اما در عین حال رقیب در بازار انرژی اجازه این موضوع را ندادند.
سوم اینکه گاهی شریک استراتژیک شما کارهای مشکوکی انجام می دهد،
مثلا اخبار استفاده و بکار گیری پهپاد شاهد 136 در جنگ اوکراین را بلد می کنند و علی رغم انکار ایران اما شرکای ما در مسکو اصرار بر انعکاس خبر دارند
اوکراین و سایر کشورهای اروپایی بر استفاده روسیه از پهپاد های سپاه پاسداران موج سواری می کنند تا اینکه تهران را مجبور کنند موضوع صادرات شاهد 136 به روسیه را تایید کنند.
هرچند مسئولان کشور گفتند این محموله قبل از جنگ اوکراین به روسیه واگذار شده بود اما حرکت اتحادیه اروپا برای تروریست اعلام کردن سپاه نشانه هایی از ترکش های علنی سازی انتقال پهپاد های ایرانی به روسیه توسط روس ها است
اینکه امیر عبدالهیان وزیر خارجه کشورمان تاکید کرد ایران مالکیت روسیه بر دونتسک و لوهانسک و کریمه را به رسمیت نمیشناسد سیگنال مثبتی برای اتحادیه اروپا برای هوشیاری ایران در حفظ فاصله خود در جنگ اوکراین است.
ابوقاسم
از دیشب چند نفر از کابران با لحن های مختلف به بنده پیام دادند که اینقده آیه یاس نخوان و به مردم امید بدید
تحلیل های واقع گرایانه ما نسبت به کشور و تهدید های منطقه ای و بین المللی شده آیه یأس؟بله، اگر کسی مستقل از جریان های سیاسی چپ و راست شما که خون مردم و رهبری را می مکند بخواهد برای کشور دلسوزی کند می شود تریبون یأس و ناامیدی.
تریبون یأس و نا امیدی تورم 50 درصدی است که خنجر را به معیشت و قدرت خرید مردم وارد ساخته است و سفره مردم رو از بین برده است.
تریبون نا امیدی، خودروسازان زالوصفتی هستند که سود هنگفت خود را با سوزاندن جگر اقشار مختلف جامعه بدست می آورند و دولت ها هم در آن مشارکت می کنند.
نا امیداند که دولتی که دست در جیب خودروسازان دارد چگونه می خواهد خودروسازان را مهار کند؟ یا فضای رقابتی واقعی را با خودرو های وارداتی رقم بزند؟؟
امروز می خواهم صریح و شفاف بگویم منشاء ناامیدی مردم چیست؟ نا امیدی مردم از مسئولینی است که با استفاده از چتر تقدس و ارزش گرایی و پیشانی های پینه بسته، فرزندان خود را برای رهایی و آزادی از همان مقدسات به اروپا فرستادند تا به ریش ملت بخندند.
ناامیدی مردم به خاطر بزرگ شدن بختک فساد، نابرابری، تبعیض و فقدان عدالت اجتماعی است که امروزه از ارزش ها فاصله گرفته اند
مردم از اینکه آثار مقاومت را در زندگی مسئولین و فرزندان آن ها نمی بینند نا امید شده اند.
اینکه بگوییم در بیست سال گذشته در قفقاز و جمهوری آذربایجان منفعلانه عمل کردیم تا امروز اسرائیل ِ کوچکی در مرزهای شمالی شکل گرفته یا اینکه نتوانستیم حوزه نفوذ خود در عراق و سوریه و لبنان را به حوزه منافع تجاری و اقتصادی تبدیل کنیم می شود نا امید کردن مردم؟
اینکه نسبت به این مساله که سال ها از توسعه روابط با کشورهای آسیای مرکزی چشم پوشی کردیم و آن را به حیاط خلوتی برای ترکیه تبدیل کردیم می شود مایوس کردن مردم؟
ابوقاسم
ابوقاسم
از دیشب چند نفر از کابران با لحن های مختلف به بنده پیام دادند که اینقده آیه یاس نخوان و به مردم امید
منشاء ناامیدی را از جوانِ نخبه بپرسید که برای جلوگیری از سرقت اثر خود توسط برخی مسئولین و عدم حمایت از او به سرمایه گذاران اماراتی متوسل شد و از آن ها کمک گرفت و اثر خود را در دبی ثبت کرد
اگر بخواهید تاشب می نویسم که منشأ یأس و ناامیدی کجاست، اما خب می ترسم با بیان همین نکات، مجدادا به مایوس کردن مردم متهم شوم.
چه تعداد از دوستان نخبه میشناسم که تنها مانع پیشرفت و ترقی آن ها مسئولین اند،
بروید به پای درد دل شرکت های دانش بنیان بنشینید تا بگویند اگر مسئولین نبودند الان پیشرفت آن ها به وضوح تام وکامل دیده می شد
عامل یاس و ناامیدی آن مسئولی است که امتیاز واردات فلان محصول رادر اختیار دارد و برای تولید مشابه داخلی آن که توسط نخبگان عزیز انجام شده سنگ اندازی می کند.
فکر می کنم نباید بیش تر درباره عوامل یاس بگویم
ابوقاسم
به هیج عنوان علاقه ندارم نسبت به تحولات داخلی کشور موضع گیری کنم
همیشه کشور را از دریچه منطقه و بين الملل می بینم تا بدانم دیگران درباره ما چگونه فکر می کنند.
ارزیابی کشورهای منطقه ای و بین المللی از ایران به چه شکل است
فهم ارزیابی های استراتژيست های خارجی مرا به خیلی از دیتاهای داخلی منتقل می کند تا بدانم ذهنیت آن ها از توانمندی های ایران به چه اندازه است
ذهنیت سازی در میان استراتژيست های بزرگ در شرق و غرب با بگو مگوهای سیاسی شکل نمی گیرد بلکه با واقعیت های موجودی که کشور را احاطه کرده است اتفاق می افتد
ابوقاسم
بندر ترکمن باشی ترکمنستان بزرگ ترین جزیره مصنوعی است که در سال 2018 در کرانه دریای مازندران ساخته شده است.
بندر ترکمن باشی مساحتی به اندازه یک میلیون و 358 متر مربع است. این بندر متشکل از چندین پایانه باری، مسافر بری است و امکان بارگیری 26 میلیون تن کالا را دارد
این بندر پیشرفته دارای کارخانه کشتی سازی و کارگاه های کشتی است
بندر ترکمن باشی مسیری برای ارتباط تجاری چین، آسیای مرکزی با قفقاز و ترکیه است
این بندر کالاها و کانتینر های کشورهای آسیای مرکزی، جنوبی و چین را از طریق دریای خزر به غرب خزر یعنی قفقاز منتقل و از آن طریق به دریای سیاه و اروپا می رساند.
این بندر با سرمایه گذاری 1/5 میلیارد دلاری هلدینگ ترکیه ای چالیک هلدینگ ایجاد شده است و ترکیه عزم خود برای تغییر معادلات ژئوپلیتیکی به نفع خود را جزم کرده است.
دوستی ترکیه و آذربایجان در ادبیات سیاسی چیزی جز فریب برای ما نبوده و نخواهد بود، اینکه رئیس مجلس از حل و فصل شدن سوء تفاهم ها سخن گفت نشان از تحت تاثیر قرار گرفتن از همان ادبیات سیاسی است که عرض شد
و الا جنگ ژئوپلیتیکی در قفقاز و آسیای مرکزی برای انزوای ایران در حال انجام است آن هم به رهبری این دو کشور
ابوقاسم
ابوقاسم
بندر ترکمن باشی ترکمنستان بزرگ ترین جزیره مصنوعی است که در سال 2018 در کرانه دریای مازندران ساخته شد
ارزیابی ها نشان می دهد مسیر ابریشم قزاقستان _ترکمنستان_باکو_تفلیس یازنگزور_ترکیه_اروپا تنها دو مانع اساسی دارد.
اول دریای خزر است که ابتکار بشری و تکنولوژی ثابت کرده که این مشکل را با ایجاد پل می تواند حل و فصل کند
دوم وضعیت کوهستانی و آب و هوایی قفقاز در فصل زمستان است که آن هم قابل حل است
خط ریلی باکو تا ترکیه نیز از طریق تفلیس تکمیل است، البته آن ها بدنبال محقق کردن دالان تورانی ناتو برای اتصال نخجوان به باکو و ایجاد کریدور مستقیم و بدون واسطه با ترکیه هستند که تنش های امروز قفقاز در این نقطه متمرکز است
جغرافیا برای راه ها و کریدور ها درصدد راه اندازی جنگ و تنش میان کشورها است و واقعا این پتانسیل را هم دارد.
ابوقاسم
ابوقاسم
ارزیابی ها نشان می دهد مسیر ابریشم قزاقستان _ترکمنستان_باکو_تفلیس یازنگزور_ترکیه_اروپا تنها دو مانع
مفصل در دوره آموزشی فراخط درباره بحث جاده ابریشم و پیامد های جهانی و منطقه ای آن و پیامد های آن برای ایران صحبت کردیم
ابوقاسم
📌تحلیلی بر نظم نوین جهانی
قسمت اول
همگی به میزان اطلاعاتی که از اتفاقات جهان در دست دارند می دانند که جنس تحولات جهانی بسیار تغییر کرده است و قدرت ها درحال جنگ ترکیبی در ابعاد امنیتی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگ و حوزه انرژی هستند.
گویا کشورهای توسعه یافته از منظر خود به سمت نقطه ای حرکت می کنند که شرایط جدیدی را به نظام سلطه تحمیل کنند.
اکنون فرهنگ سازی استقلال طلبی و حذف استعمار که سال های سال در جوامع مختلفِ بلوک شرق بر روی آن کار شده به نتیجه رسیده است.
این فرهنگ به نقطه ای رسیده که در حال پیاده سازی برنامه های عملی خود برای تثبیت و تحمیل آن فرهنگ به نظام سلطه است.
همه اتفاقات و تنش ها بر سر امنیت، انرژی و فرهنگ و شکل گیری ائتلاف های اقتصادی، سیاسی و امنیتی در بلوک شرق در این مقیاس تعریف می شود.
برخی از عوامل شکل گیری قدرت های نوظهور در دنیا فرسوده شدن ساختار های بین المللی و رویکرد انحصار در فرهنگ حکمرانی در نظام سلطه است.
ناکار آمدی سازمان های بین المللی و تاثیر پذیری آن ها از قدرت های بزرگ برای سرکوب رقبا و قدرتهای متوسط از عوامل دیگری است که منجر به اتفاقات مختلفی برای خلق بازیگران جدید در عرصه بین الملل شده است.
نظم جهانیِ ایده آل غرب دست به تاسیس ساختارهایی نظیر سازمان ملل زد
سازمانی که متولی حل معضلات جهانی و کنترل تنش ها شد اما با گذشت بیش از 70 سال از حیات این سازمان ناتوانی آن برای اداره جهان برای همگان محرز و حتی عاملی برای استعمار و استبداد سازمان یافته برای قدرت های غربی شد.
ابوقاسم
📌تحلیلی بر نظم نوین جهانی
قسمت دوم
غير متمرکز شدن قدرت در دنیا خواسته بسیاری از کشورها است، همه کشور ها متناسب با ظرفیت های فرهنگی و تاریخی و اقتصادی خود این حق را دارند که به صورت مستقلانه تصمیم گیری و آینده خود را تعیین کنند و بر همه منابع اقتصادی خود مسلط باشند.
این ادبیات که در فرهنگ بسیاری از کشورها نظیر ایران اسلامی و... ریشه دوانده استعمار و سلطه نظام تک قطبی را بر نمی تابد. غربی ها نیز استقلال طلبی قدرت های نوظهور منطقه ای را بر نمی تابند و با نقشه های مختلف در صدد حذف آن ها هستند.
حوادث رخ داده در دنیا نشان می دهد آمریکا وغرب به صورت یک جانبه نمی توانند مشکلات و معضلات را حل کنند و روز به روز ابعاد این ناتوانی در حال روشن شدن است.
سبک مدیریت تک قطبی در جهان رو به پایان است و بسیاری از ملت ها و دولت ها نمی خواهند برده آمریکا و غرب باشند.
نقش آمریکا در تنش های مختلف منطقه ای و جهانی تغییر کرده است
این روزها آمریکایی ها در تنش های مختلف منطقه ای و جهانی یک طرف ماجرا هستند
معنای این گزاره این است که آمریکا به مرحله ای رسیده که قدرت های نوظهور احساس ترس در برابر آمریکا و قدرت نظامی آن ها ندارند و آمریکا برای حفظ موجودیت و موقعیت خود به میدان آمده است.
این بزرگ ترین تهاجم نرم قدرت هایی نظیر چین، روسیه و ایران به هژمونی آمریکا در جهان است.
ابوقاسم