۲۸۰.سایهسار #سپاس
بارها گفتهام و باردگر میگویم که تنها درمان این درد ناسورِ #بدحاکمیتی، #مطالبهگری و #پرسشگری بخش دانای جامعه است و رسالتی که بر دوش این قشر از اجتماع است بس مهمتر و سنگینتر از وظایفی است که قانون بر مدیران حاکمیتی فرض کرده چرا که دغدغه مردمی برایشان اگرهم باشد آخرین اولویت است!
دوستان بسیار خوب من در صندوق آینده ساز بخوبی این نقش #مطالبه_گریِ اثربخش را ایفا نمودند و پیش از آنکه مخاطرات غیرقابل جبرانی بر بدنه این قشر موثر دیروز و موثر و مجرب امروز که باید قدر بیند و برصدر نشیند وارد آید، به حداقل حقوقی قانونی خویش دست یافت و این میسور نبود مگر با عزمی جدی که در همراهان ارجمندم در کانون شاغلین اراک آقایان #دانش و #امیری و خانم کاووسی (ماشین سازی اراک) #نادریان #مرادی_فر #شجاعی(آذرآب) جناب #شایگان ، #صفری و سرکارخانم شیخی(واگن پارس)#شیخی #غفاری #فراهانی ، #امیدیانی و خودم! درکمباین سازی #طالبیان ( هپکو) و صدالبته همراهی و پیگیری مجدانه آقایان مهندس #توسطی، #رفعت ، #دقیانوس، ناصرخان #رفیعی ،مستوفی، #فیروزفر، #تقوی و دوست بسیار عزیز و پیگیرمان در دفتر بازنشستگان اراک جناب آقای #داود_میرزایی و سایر دوستان و عزیزان خردمند و آگاهمان در تهران و تبریز و گلپایگان و... که مجدانه و با صبری مثال زدنی در این سال.ها کاری کردند کارستان و بعنوان عضو کوچکی از این صندوقٍ از شمار دوچشم اندک و وز شمار خرد هزاران بیش، دست یکان یکانشان را با افتخار میبوسم چرا که این دستان بوسیدنی پس از عمری تلاش و کوشش دور نبود که در نتیجه ظلمی ۴۰ ساله وبال گردنی شود که در پیشگاه خانواده، در حال خمیدن بود و اگر نبود این مطالبه گری و خردمندیٍ آگاهیبخشٍ این دوستانٍ میدان دار که بیرق #شفافیت_خواهی و #پرسشگری را برافراشتند و بیهیچ هوچیگری و حاشیه سازی، در بستری از مدنیت و اخلاق، حقوق ضایع شده ۴۰ ساله خویش را باز ستاندند و این هنوز ابتدای راه است و برماست تا با همان درایت و تدبیر راههای طی نشده پس از اساسنامه اعم از #آسیب_شناسی فرآیندهای #مالی_واداری، #حقوق_ضایع شده ،اموال به #یغمارفته، آرایش مجدد شغلی(Jobrotaion) در شرکتها و موسسات تحت پوشش صندوق با هدف کوتاه کردن دست افرادی که بی مهابا و چونان گذشته اموال ۱۶هزاربیمه شده را ملک طلق خود پنداشته و برمدار اسلاف خویش از هیچگونه یغما و دست درازی پرهیزی ندارند که خود داستانی است پرآب چشم و مجالی دیگر میطلبد.
در پایان از دوستانی که نامشان فراموش شده جدا عذرخواهی میکنم.
۱۹ فروردین ۱۳۹۹
در خصوص ترکیب هیئت امنا اخیرا مطالبی از سوی برخی دوستان ارجمندی که بارها گرد یک میز نشسته و برای هدفی مشترک که همانا نجات صندوق بوده از صبح تا شب زحمت کشیدیم و همگی در کنار هم همه روزهای سخت و تلخ را پشت سرنهادیم و خوشبختانه به پاس همین زحمات و انسجام موجبات تصویب اساسنامه را فراهم آورده و امروز به ۹۰٪ اهداف خویش با اتکای به همین انسجام و همدلی دست یافته ایم که باید خدای راسپاسگزار باشیم و برای تکمیل این راه طولانی و دستیابی به همه آنچه که بدنبال آن بوده ایم همچنان همدل و همراه و با انسجام و رفاقت پیگیر امور باشیم و در این راه اگر اختلاف نظری هست نه از مسیر ناخوش آیند افترا و شبه شبنامه و نیش و کنایه و اشاره و اتهام بلکه از مسیر گفتگو و دیپلماسی پیگیر رفع سوء برداشتها و سوء تفاهمات احتمالی باشیم ، چه شده که دو همکار بفاصله یک خیابان بجای گفتمان از واژه ی تلخ و دردآورِ «فردی بنام...» استفاده میکند؟!
مگر ما نبودیم که تا دیروز برای کوچکترین همفکری بلافاصله در کمباین سازی یا ماشین سازی و یا آذرآب و اتاق بازرگانی گردهم می آمدیم و با خردجمعی برانجام یا عدم انجام امری تصمیم می گرفتیم؟!
اگر برای معرفی و انتخاب عضو هیئت امنا ساز و کار قانونی وجود دارد که لازم است همان مسیر قانونی طی شود و اگرهم فردی بدلایل مستند شایستگی حضور در این هیئت را ندارد این هم مسیر قانونی دارد و هیچ نیازی به توهین و افترا و فشار و تهدید و تطمیع نیست و خوشبختانه امروز به برکت شبکه های اجتماعی هیچ راه خلافی پوشیده نمی ماند و لذا بعنوان یک عضو کوچک تقاضا میکنم اختلافات احتمالی را نه در انظار بلکه در نشستهای خصوصی و صمیمانه مطرح و حل کنیم و در پایان بدون قضاوت عرض میکنم فردی معرفی شود که ضمن توانمندی و اشراف، احتمال انتخاب هم داشته و مهمتر از این دو ویژگی مطالبه گر بوده و در این راه وقت و انرژی خویش را در طبق اخلاص بگذارد و این مهم در شرایط فعلی از همکاران خوب تهرانی برآمدنی است.
و در پایان یادآور میشوم اختلافات فعلی جز به سود مخالفین اساسنامه نبوده و بایستی هرچه سریعتر چونان گذشته اختلافات را کنار نهاده و با همدلی و انسجام این اندک راه باقیمانده را با سلامت طی کنیم.
ابوالفضل عباسی بانی-۲۴ اردیبهشت ۹۹
https://t.me/abolfazlabbasibani