نامه به دوست عزیزم #علی_ولاشجردی_فراهانی - ۲۱خرداد۹۹
#ابوالفضل_عباسی_بانی
سه شنبه ۲۰ خرداد ۹۹ ،تالارگفتمان اراک شاهد،نشستی بود زیر عنوان #هم_اندیشی_توسعه_فرهنگ_کتابخوانی و با اینکه افتخار حضور نداشتم ، ولی سخنان ارزشمند جنابعالی که به حق یکی از اهالی برجسته ی فکروفرهنگ اراک بزرگ هستید را به گوش جان شنیدم و نقدهایی که بیان فرمودند را بایدم گفت که جانا سخن از زبان ما میگویی!
زحماتی که شما در حوزه فرهنگ و بویژه تالیف کتاب متحمل شدید نه برمردم، که بر اهالی فرهنگ و کسانی که دلسوز ایران عزیز هستند پوشیده نیست و صدالبته باید که ارج نهاده شود و این کمترین انتظاری است که بزرگانی چون شما دارید!
ولی دوست بسیار عزیزم همانگونه که خود بدرستی در مورد #نانوازادگی سلطان محمودها فرمودید ، آیا تصور میفرمایید شرایط امروز فرق کرده؟! خیر استادجانم! این رسم دیرین ماست و تا بوده چنین بوده و انشا... که تاباد چنین مباد!
جناب استاد در ابتدای سخنان خویش از ارزش نوشتن گفتید و چه تعبیر زیبایی از این سرزمین نمودید آنجا که اراک را #شهرقلم ، #شهرفرهنگ ، #شهراندیشه ، #شهرمیلادنخستین روزنامه های ایران ، خاستگاه دومین دارالفنون ایران و.. نامیدید و در ادامه از دردهای سینه و شکستن قلم و خنجر از پشت به نویسندگان و.. سخن به میان آوردید که هرچند واقعیات تلخی است ولی اینها هم تازگی ندارد و همراه همیشگی مان بوده و #چه_حلاجها رفته_بردارها!
و اما بعنوان شاگرد کوچک تان که از نوشته هایت به وجد می آیم وقتی از عروس جهان و کوچه باغهایش میگویی و ...
ولی وقتی با آگاهی به تاریخ سراسردرد این سرزمین نفرین شده و آنچه برسر فردوسی، بیهقی و حافظ اش آمده ، انتظار همراهی از کسانی داری که ....برایم عجیب می نماید و اصلا فرزانگی را چه به انتظار، نویسنده آزاده را چه به توقع،اینکه از سعیدنفیسی و علامه دهخدا بگویم زیره به کرمان بردن است! ولی دوست نازنین!! من که در سیستم دولتی کارنکرده ام ولی شما که ۳۰ سال از عمر گرانمایه ات کارمند دولت بوده ای خوب میدانی چه می گویم!
و اما نه در فایل صوتی بلکه در خبر وقایع خواندم که نقدی به بنیاداراک شناسی و ترس از هم سرنوشتی اش با بنیادامیرکبیر داشته اید که لازم است باستحضارتون برسانم هنوز یکسال از ثبت بنیاداراک شناسی نمیگذرد و اگر این نقل قول از شما صحیح باشد که «#بنیاد ، بادرخواست از مردم شهر اراک برای نوشتن حتی دوخط درباره فرهنگ اراک نمیتواند به فرهنگ این شهربپردازد» که باید ترغیب مردم به نوشتن را ستود!! نه اینکه شماتت کرد!! و اینکه چنین رسالتی را برای بنیاداراک شناسی قائل شده اید بحث دیگری است که بماند برای بعد و اینکه اهداف ۱۱گانه اش در کانال #بنیاد_اراک_شناسی پیش روی علاقمندان است و بخود میبالیم که در همین مدت کوتاه و فقط با سرمایه ی علاقه و عشق به میهن(ن بودجه دولتی! ) ، خیلی فراتر از انتظار خویش ظاهر شدیم و حتما سرفصل عملکرد یکساله مان را در تیرماه ۹۹ باستحضار علاقمندان خواهیم رساند .
و اما در این نشست برای دومین بار اظهار نگرانی کرده اید از روند تاسیس بنیادامیر کبیر و.... که یادآورمیشوم یکبار در همان ابتدای امر توضیحات کافی داده شد و در اینجا بسنده میکنم به این مختصر که:
فعلا فقط هیئت امنای #خانه امیرکبیر تعیین شده و من هم یکی از اعضای ۱۵ نفره اش هستم و کمترین کاری که در این مدت انجام شد بازگشایی درب خانه امیر پس از سالها به روی علاقمندان است که اطمینان دارم رضایت مردم را بهمراه داشته و خواهد داشت و روند تاسیس بنیادملی امیرکبیر هم دردست مطالعه است و بربزرگانی چون شماست تا در کنارهم این مهم را به سرانجام برسانیم و خیلی درگیر اخبار بعضاً نه کامل نشریات تیترساز نشویم.
ولی جناب استاد اتفاقا اگر نقد و نگاهی هست به همین خودزنی هاست که گاهی بجای هم افزایی و انسجام که لازمه خروج از وضعیت دردناک امروز است ، همراه واگرایانی میشویم که مدام نقدشان می کنیم وگرنه از حاکمیتی که سرگرم مدیریت جهانی است که انتظاری نیست !!
https://t.me/abolfazlabbasibani