eitaa logo
از آگاهی تا خردمندی
141 دنبال‌کننده
420 عکس
67 ویدیو
25 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دو مدیر جوان -19 اسفند 98 در مورد رنسانس نسبی در آینده خواهم نوشت ، ولی یک زیبایی تحسین برانگیزی که این روزها در شاهد هستیم تمرکز مجموعه ی مدیریت عالی استان است که در این میان همراهی و همکاری رییس جوانِ سازمان ورزش و جوانان جناب آقای با رییس جوان و پرکار دانشگاه علوم پزشکی جناب که این روزها شخصا و بصورت شبانه روزی در خط مقدم مبارزه با دوبیماری و برخی شهروندان در عدم ترک خانه است ، واگذاری سالن ورزشی 5مرداد و چندین کانکس جهت تجهیز و پیش بینی بحران پیش رو درحالی که برخی استانها به چادرهای صحرایی متوسل شدند ، امری است قابل تحسین و ستایش و بعنوان یک فعال فرهنگی اجتماعی و بی هیچ شناخت و رویکرد سیاسی نسبت به جناب و شناخت نسبی و ارتباطِ ساختاری از جنس خیرین سلامت با ریاست دانشگاه علوم پزشکی استان بطور عام از و بطور خاص از و مطالبه گران تقاضای همراهی و انسجام و دوری از هرگونه نقد و نسق و خدای ناکرده تسویه حسابی سیاسی دارم چرا که همراهی و همدلی در این شرایط، بستری از مهربانی و وفاق خواهد آفرید که نتیجه اش در مرتبه نخست فائق آمدن براین بلای ناگهانی است و نیز نقد و نگاه فعالان اجتماعی از برخی کاستی ها و یا کم کاریهای احتمالی با مدنظر داشتن بخش پرِ لیوان اتفاقا امری است لازم که با توهین و اتهام و غرض ورزی متفاوت است . اکنون وقت وفاق و همراهی و همدلی است و عاجزانه از شهروندان تقاضا میکنم به کمپین بپیوندند و باز هم از تدبیر مجموعه مدیریتی استان در اختصاص سالن 5مرداد به بیماران احتمالی آینده کمال قدردانی را دارم و همزمان آرزو میکنم با رعایت هرگز به این سایت موقت نیاز پیدا نکنیم.انشا... و یک نکته مهم و تلخ اینکه برخی از کاری را که می توانند و برایشان حکم مرگ و زندگی را دارد! انجام نمیدهند آنگاه!!! https://t.me/abolfazlabbasibani
-22اسفند98 موسیقی هنریست الهی و از دیدگاه من . خشک مویی خشک سیمی خشک پوست از کجا می آید این آوای دوست ؟!!! و اگر نبود این هنر الهی در این دهه های اخیر بی تردید دلهایمان می مرد هر چند خیلی هم زنده نیستیم . این روزها اما بازهم شادی و رقص و موسیقی بخش جدایی ناپذیر زندگی ایرانی ها شده. دیشب موقع برگشت از شرکت موسیقی بسیار زیبای در حال پخش از رادیو آوا چنان منقلبم کرد که یک دلِ سیر و با صدای بلند گریستم و از خدا خواستم تا بداد این مردم گرفتار برسد و برای سلامتی و استواری سرزمینم دعا کردم! من اما این روزها سه وعده می خوانم و بر این حدیث پیامبر باور دارم که((با زانوی اشتر ببند)). و هردو طیف دین را که معتقدند دین از علم شکست خورد و نیز دین که علم را انکار میکنند و کتاب سوزی و ضریح لیسی راه می اندازند را به یک اندازه متعصب و نا آگاه می دانم و یکی از چندین تجربه ی شخصی ام را یادآور می شوم که خدا نیاورد روزی که پای و برای نجات عزیزِ در بستر افتاده ات چوبین بود و تو بمانی و معبودت و تنها ابزاری که با تمام وجود بآن متوسل می شوی و روزی که این ریسمان اتصال الهی در کمال ناباوریِ پزشکان حاذق، پاسخت را می دهد تمامی مطالعات علمی و روشنفکریِ بی چاشنی توکل و معنویت! رنگ می بازد و تو باز ناله شوق سر می دهی و های های گریه ی مستانه سر می دهی و لذت می بری که سرشناس ترین پزشک مغز و اعصابِ شهرت، قرآن کوچکِ بالای سرِ مریضت را نشانِ پرستار بخش آی سی یو می دهد و با کنایه ای پیروزمندانه می گوید: دیدی که اینها هم کارساز است!! و می رود و منتظر خجالت سوپروایزر بخش نمی ماند! بله: اتصال بخداست صدای خداست. وسیله خداست. من البته پویش طنزِ بیشعوریِ ! راه انداختم ولی مهربانان عزیزم شمارا به دلهای پاکتان قسم میدم دلتان همیشه کوک و مهربانیتان همیشگی! و بزودی انشا.. بازهم نغمه سر میدهیم که گل میاد بهار میاد بوی عطر یار میاد https://t.me/abolfazlabbasibani
۲۵ اسفند ۹۸ البته جناب اکبری شهرداری اخیر رو حق با شماس حال آنکه در گذشته خسارات جبران ناپذیری به میراث فرهنگی وارد آورده که برخیشون عبارتست از: 1.ساختمان اداره آمار و ثبت احوال که در اثر ایجاد پل خیبر تخریب شد . 2.ساختمان دادگستری . 3.ساختمان ثبت اسناد . 4.ساختمان اداره تلفن اراک . 5. قسمتی از دبستان معروف هدایت که در اثر تعریض خیابان مخابرات صورت گرفت . 6.تخریب گورستان مشهور به سر قبر آقا که در آن افراد مشهوری از اراک دفن بودند . 7. ساختمان شهرداری اراک در باغ ملی ، 8.ندیده گرفتن تخریب ساختمان های تاریخی اداره برق اراک و نماسازی ساختمان آجری ارزشمند راه آهن به نمای سنگ تامتوازن . 9. تخریب ساختمان های تاریخی شرکت نفت را که در همین چند ساله صورت گرفت . راستش جناب سلیمانی در تایید فرمایش جنابعالی باید عرض کنم بزرگترین مشکل شهر و استان ما که چند ساله ذهن من رو درگیر کرده و مدام بهش فکر میکنم و در محافل خصوصی هم عنوان کردم همین نکته است و امیدوارم دوستان من رو ببخشایند و ... و اون اینکه ما بمعنی واقعی نداریم و خدا و گواه می‌گیرم هدفم از دورهمی هایی که برگزار می‌کنیم و بزرگ داشتهایی ک میگیریم و نشست‌های فرهنگی ای که برگذار میکنیم همه و همه در پس ذهن من که در پاسخ به مطلب طلایی شما عرض میکنم همین است که بتوانیم ظرفیت سازی کنیم و چهره های بالنده ی شهرمان را معرفی کنیم و ...
‍ ۲۷۰.سپاس_ازهمکار -25اسپند1398 این روزها که شاهد تلخی روزگار از منظر ورود این بلای ناگهانی هستیم خدمات ارزشمند،استراتژیک و زندگی بخش جامعه پزشکی از صدر تا ذیل بر همه شهروندان نمود عینی پیدا کرد و در بهترین مقایسه تاریخی، این عزیزان پزشک و پرستار و .. با رزمندگان عزیز و مرزداران عزت و شرف ایران در طول تاریخ و بویژه 8 سال دفاع مقدس مقایسه شدند و حق و انصاف نیز همین است و تاریخ پرافتخارِ ایران سرافراز خدماتِ ارزشمند رزمندگان جبهه سلامت را همیشه به یاد خواهد داشت و شهدای سلامت جایگاهی بس عظیم در پیشگاه یزدان پاک و صدالبته در دل و جان هر ایرانی و آزادگان جهان خواهند داشت که خوشبختانه مورد ستایش و تحسین مردم قدرشناس نیز هستند و خواهند بود. در این میان اما همکاران واحد بهداشت ،همکاران بسیار زحمتکش خدمات و نیز همکاران واحد اداری و همراهی مدیریت محترم عامل جناب مهندس حمیدی فرد که در این دوره سختِ توام با نگرانی و استرس انصافا تمام سعی و تلاش خویش را جهت حفظ ایمنی و سلامتی کارکنان و خانواده های این عزیزان بکار گرفتند و با روحیه ای شاد و خستگی ناپذیر در کنارمان بودند که این ایثار و خدمت، شایسته تقدیر و سپاسگذاری است که شخصا این خدمات را قدر می نهم و باین عزیزان دست مریزاد و خداقوت میگویم و از خداوند حکیم آرزوی سلامتی ایشان،همه همکاران و خانواده های ارجمندشان را دارم و همگی دست دعا برمیداریم تا خداوند ارحم الراحمین همه مردم جهان را از شر این بیماری خطرناک برهاند و برماست تا بیش از پیش به حکمت خداوندی بیندیشیم آنگاه که و و یارای مقابله ی با ویروسی در این درجه از کوچکی(نانومتر) نیستیم و اگر این سه مولفه در خدمت نوع بشر و برای خدا نباشد چنین روزی است که متوجه میشویم که انسان باهمه ادعای خویش در برابر عظمت الهی ذره ای است ناتوان. https://t.me/abolfazlabbasibani
جامعه پزشکی - 25اسفند98 نیمه ی دوم دهه 70 که دوره دانشجویی را گذرانده و تازه وارد بازار کار شده و همراه و همزاد پندار با جریانی بنام دوم خرداد چنان درگیر سیاست و سیاسیت شده بودیم که با اتفاقات خرداد 76 غرق شادی و شور و شعف بودیم که روزنامه های آن روز را باعشق و علاقه و ایستادن در صف باجه های مطبوعات می خریدیم و باتفاق همکاران بارها و بارها می خواندیم وتحلیل می کردیم و خوشدل بودیم که بعله .... باید 20 سال می گذشت تا بفهمیم چقدر راحت در دام برخی تیترها و موضوعات می افتادیم و می افتیم..... که این البته بحث مفصلی است که قصد ورود بآنرا ندارم!! و اما هدفم از این مقدمه، پرداختن باختلاف آمار دیروز و امروز مبتلایان به کرونا در استان مرکزی است. اگربرخی تیترسازان و برخی رسانه ها اندک تجربه کار اداری داشتند آنهم در کشوری که عموم شاغلین! بانحاء مختلف از سهمیه و ....صاحب صندلی شدند و از دیگر سو هم شغل اکثریت چندان متناسب با علاقه و توان شاغلان نیست متوجه میشدند که خطای انسانیِ ناشی از سهل انگاری و خطا و... امریست بدیهی و البته قابل نکوهش. در این فقره اما عدد 54 مبتلایان استان مرکزی توسط وزارتخانه 115 نفر اعلام گردید و 0 اعلام شدن عدد 43 مبتلایان امروز توسط آن وزارتخانه خطای دیگری بود که بجای اصلاح عدد دیروز اعلام گردید که لابد فردا هم 18 نفر از مبتلایان واقعی کسر خواهد نمود که عین بد سلیقگی است. ولی بحث من با رسانه های خودمان است که با یک پرسش ساده از دانشگاه علوم پزشکی اراک می توانستند باصل ماجرا دست یابند کاری که من انجام دادم و ساعت 14 امروز باختصار توضیح دادم و براین باورم زحمات طاقت فرسا و شبانه روزی را با چنین موضوعاتی به هدر ندهیم و موجبات دلخوری این عزیزانِ خط مقدم جبهه سلامت را فراهم نیاوریم. مگر نه اینکه بدرستی و انصاف، کادر درمانی امروز را با دیروز مقایسه می کنیم؟! آیا هیچ خبرنگار یا رسانه ای در طول جنگ 8 ساله با ، موجبات تضعیف روحیه رزمندگان عزیز را فراهم می آورد؟ بپذیریم نقد سازنده، دیده میشه،شنیده میشه،ارج نهاده میشه و نقدهای حاشیه ساز جز تخریب و ناامیدی نتیجه ای ندارد!!!
- 27 اسفند 98 برخی از ما ناآگاهانه چنان در زمین دشمنان این بازی کرده و می کنیم که برخی از رسانه های تریبون دار از محل بودجه بیت المال تیتر میزند: "پس از گذشت سال های طولانی، «چهارشنبه سوری» یکی از جشن‌های فراموش نشده‌ ما در طول تاریخ است" و این تیتر بخوبی گویای این حقیقت تلخ است که از فراموش شدن جشنهای ایران عزیز قند در دلشان آب شده و بی صبرانه منتظر پایان این چند جشن باقیمانده هستند و چه تلخ وحشت ِآفرین! بازیگر این برنامه ی نانوشته اند. پست قبلی ام ظهر امروز و با هدف انذار از برگزاری پرخطر و عدم بازی در زمین دشمنان فرهنگ و آیین ایرانی بود و اکنون که این خطر رفع شده ضمن شادباش و آرزوی سالی شادمان، این👆 تحلیل زیبای دکتر الهی قمشه ای را تقدیم میکنم . مگویید که آتش پرستان بُدند پرستنده ی پاک یزدان بُدند با این امید که چونان پاک، روشنایی بخش و بالا رونده باشیم. https://t.me/abolfazlabbasibani
- 98 هم میهنان ارجمند با آرزوی سالی سرشار از شادی و نشاط و بعنوان یک ایرانی و یک از محضرتون تقاضای عاجزانه دارم این روزها با درک شرایط ، با آتش افروزیِ پرخطر، شرایط سخت این عزیزان که سه هفته اس خانواده و فرزندان خویش را ندیدن و کمبود امکانات و تجهیزات پزشکی هم مزید بر علت شده را سخت تر نکنیم! اکنون که برخی از مردم پویش را جدی نگرفتن و موجبات گسترش کرونا شده و در استان مرکزی یک نفر را در آغوش میگیرد ، لااقل با بی توجهی و خطرات آتش افروزی ظلم مضاعفی در حق نکنیم.
بلای جان - 28 اسفند 1398 وجود زیر ساخت های کافی و سرمایه گذاری های گذشته موجب افزایش سهم استان مرکزی از Gross domestic product (GDP) شده و اگرچه یکی از معیارهای اندازه‌گیری اقتصاد است و هرچه این سهم نسبی بیشتر باشد ، استان مورد نظر نیاز به اعتبارات عمرانی کمتری خواهد داشت و استان ما بواسطه وجود زیرساختهای بزرگ صنعتی مشمول این (GDP) ی بالاست بدون توجه باینکه زیرساخت های تولید لزوما با زیرساخت های موردنیاز برای یک انطباق ندارد و متاسفانه تمام عقب ماندگی های استان نیز از این حوزه تاثیر پذیرفته و با داشتن 3000 واحد صنعتی ، در حوزه های دیگر بویژه صنعت پاکِ ، ، ، ، ، و...) در فقر مطلق بسر می برد و این صنایع رو بموت امروز که هیچ ولی در دوره بالندگی شان هم هیچ نقشی در زیست مطلوب جامعه نداشته(بجز افزایش ضریب نسبی اشتغال) و بقول معروف : "درونم خود سوز و برونم دیگر سوز" و اما اگر از نقد واردِ ساخت تقاطع های غیر همسطح درون شهری این میراث نحس شورای پیشین و نبود عزم جدی در عدم دوباره کاریهای ناشی از مدیریت نامتمرکز در کندمان های کوچه و خیابان و هزینه های سرسام آور آسفالت و طرحهای بودجه خوار جداول کتابی که معمولا سالانه بیش از یکی دوبار دچار اجرا و باز اجرا میشود و یکی دومورد دیگر که بگذریم،مدیریت شهری عملا قادر به اجرای طرحهای بزرگ شهری و گردشگری که بودجه ی ملی می طلبد نیست. و بخش تلخ داستان بودجه شهرداری اینکه احتمال جذب همین بودجه 600 تومن هم اندکی بعید بنظر می رسد . و در اینجا نقش سازمانهای دیگر بویژه میراث فرهنگی ، راه و شهرسازی،حوزه عمرانی استانداری،اوقاف ،ورزش و جوانان و چند سازمان دیگر بهیچ وجه مورد مطالبه مردم نیست و اگر سیبل مردمی شده بواسطه ارتباط دوسویه مردم و شورا و شهرداری است که البته نقطه قوت محسوب می شود ! ولی کیست که حتی نام مسئول سازمانهای پیش گفته را بداند و بداند چه وظیفه ای بر عهده دارند و یا چه عملکردی طی مثلا دوسه ساله اخیر داشته اند؟! و عدم چانه زنی و مطالبه گری بودجه ای ملی توسط نمایندگان،سازمان برنامه ریزی و...هم دلیل دیگریست که رتبه 15 استان در اواخر دهه 70 و اوایل 80 به رتبه 27-28 در امروز تنزل یابد و اگر مطالبه گری نکنیم بزودی در همه زمینه ها رتبه 31 خواهیم بود و آنروز دیر نیست . https://t.me/abolfazlabbasibani
درو و مهر و ارادت اهالی ارجمند و بویژه فعالان فکر و فرهنگ و همولایتی های تحصیلکرده و ادمین های محترم ، همانطور که ملاحظه می فرمایید منطقه ی از ظرفیتهای بالنده ی بسیاری برخوردار است که اهالی از آن کاملا بی خبر هستن و رسالت مهمی است بر دوش ما و در همین چند روز ابتدای ایجاد گروه متوجه شدیم افراد موفقی از روستاهای زیبای این سرزمینِ بکر و زیبا برخاسته و بسیاری دیگر هنوز شناسایی و معرفی نشده اند. لذا تقاضا می کنم در عزمی جدی نسبت به اطلاع رسانی لینک گروه و مهمتر از آن دعوت بستگان،دوستان و مخاطبان اهل اقدام گردد تا با انسجام و حس تعلق خوبی که در هم میهنان ارجمند ایجاد میشود بتوانیم قدمهایی هرچند کوچک در رفع توسعه نیافتگی منطقه و تقویت روحیه از مسئولین برداریم. نکته بسیار با اهمیتی که در همین مدت کوتاه ایجاد گروه مشخص شده، ویژگی تاریخی/باستانی است که تاکنون کسی از آن مطلع نبوده و از آن جمله اند آثار ثبت ملی زیر: الف. دوره اشکانی بشماره 25074 - سال 1378. ب. دوره ساسانی بشماره 26115 - سال 1378. ج. دوره پهلوی اول 31411-سال 1394. د. ساکی علیا دوره قاجار بشماره19021 -سال 1385. و مورد جالبی ک دیروز متوجه شدم وجود روستای سوخته(نزدیک سیرکند) و درخت قدیمی آن است که بعنوان مولفه های ارزشمند منطقه باید مورد مطالعه قرار گیرد. لذا انتظار می رود افراد مطلعی چون ما در این زمینه و خویش را بدرستی و شور و شعف و درایت و میهن دوستی بانجام برسانیم و افراد موفق و مکان های ارزشمند تاریخی را نیز معرفی و به لیست و بیفزاییم انشا... اسفند 98
- 6فروردین 99 امروز سروسامونی به کتابخونم دادم و با کمال ناباوری دفترچه ام مربوط به تولد تا 14 خرداد 68 (18سالگیم) و دفترچه ام مربوط به شهریور73 و تیر 74 رو که پیش از این بارها و بارها دنبالشان گشته و نیافته بودم را یافتم و خوشحالی ام وصف ناپذیره چراکه اطلاعات نابی با دست خط خودم دراونها هست بویژه اینکه نام معلمان ابتدایی و راهنمایی رو نوشتم و اتفاقات چهارشنبه سوری سال سوم ابتدایی ام رو که مربوط به سال 58 یا 59 میباشد و جالب قضیه اینکه نوشتم خانم مریم (اون زمان نام کوچک معلما رو صدا میکردیم) در تپه ی بان از هممون عکس انداخته که باید بگردم این معلم عزیز رو پیداکنم و زنگ زدم از مادرم نام فامیلی ایشون رو پرسیدم که فرمودن بوده و سال 76 ایشون رو در کوی فاطمیه دیده اند لذا اگرکسی معلمی باین نام میشناسد لطفا مرا مطلع کند. نام معلمین ابتدایی ام: خانمها مهین- فروغ- مریم- منظربانو- عذرا. https://t.me/abolfazlabbasibani
🍀 آلوده ما ابوالفضل_عباسی_بانی-۱۰فروردین ۹۹ در بیشتر نوشته هایم با موضوع ترکیب و بعدها بسیار بچشم میخورد و درمواقعی اختیار قلم حتی از کف می‌رفت و.. و هدف اصلی از محوریت انسان و زیست در نوشته هایم موضوع زندگی طبیعی و حفظ محیط زیست بود که مصادیق آنرا نیز بیان نموده ام که نیازی به تکرار نیست. واما اصلی ترین توصیه شستن دستهاست میدانید چرا؟ چون ما بادستهایمان: ۱.محیط زیست را آلوده کردیم. ۲.جنگل هارا نابود کردیم و ویلا ساختیم. ۳.دریاها و اقیانوس هاراآلوده کردیم. ۴.شهرها را با طرحهای مسخره مان غیرقابل زندگی کردیم. ۵.خانه ها و بناهای زیبای زندگی را نابود و بجایش پارکینگ طبقاتی ساختیم تا بجای انسان و پرندگان، شهر جولانگاه خودروها شود. ۶.ما و هوا را به هیچ انگاشتیم. ۷.ما کوهها، این پایه های استوار زمین را شکافتیم و ویلا ساختیم. ۸.درهمین اراک این سرمایه ارزشمند را تخریب کردیم و خیابان ساختیم و بازهم دل سختمان آرام نگرفت ودوباره خراب کردیم و پل زمخت و نامأنوسی برتن رنجورش فرو بردیم تا شب و روز زخمش تازه شود. ۹.ما مان را داعش وار اگر تخریب نکردیم!شرایط تخفیف و تخریبش را فراهم کردیم و کسی بر این درد نمرد و حتی نگریست! ۱۰.مابرآلوده کردن زمین از یکدیگر سبقت حماقت گرفتیم! ...و صدها مصداق دیگر از تخریب زمین و محیط زیست که طی سالهای پیش در قالب واژگانی گویا در نوشته هایم فریاد زده ام . واینهاهمه از اقلیتی کمتر از ۱۵٪ مردم جامعه سرزده و هرازگاهی خود ماهم با ایشان اگر همراهی نکرده ایم با سکوتی مرگبار و مخرب‌تر کنارشان بوده ایم! و همگان فریاد تاریخ و تمدنمان گوش فلک را کر کرده ولی با همه ادعای مدنیت مان سکوت کردیم و بی خیال از کنار این بی مبالاتیها گذشتیم و دم برنیاوردیم! ۱۴ فروردین ماه ۱۳۹۹ مدیران عالی استان مرکزی آقایان ، ، ، و سایر مراکز محترم : برآمده از را به تبدیل و ضمن حمایت از پویش برآمده از جامعه مدنی اراک (کوروش بختیاری) یعنی ، طرح جامع ترافیک راهم اجرایی و ورود خودرو به خیابانهای مرکزی شهر را محدود به وسایل نقلیه عمومی نموده و یک بار دیگر را به نمایش بگذارید! بخدا به پیر به پیغمبر عوارض آلودگی هوا ، صدا و منظر از ناحیه خودرو کم از نیست! https://t.me/abolfazlabbasibani
۲۸۰.سایه‌سار بارها گفته‌ام و باردگر می‌گویم که تنها درمان این درد ناسورِ ، و بخش دانای جامعه است و رسالتی که بر دوش این قشر از اجتماع است بس مهم‌تر و سنگین‌تر از وظایفی است که قانون بر مدیران حاکمیتی فرض کرده چرا که دغدغه مردمی برایشان اگرهم باشد آخرین اولویت است! دوستان بسیار خوب من در صندوق آینده ساز بخوبی این نقش اثربخش را ایفا نمودند و پیش از آنکه مخاطرات غیرقابل جبرانی بر بدنه این قشر موثر دیروز و موثر و مجرب امروز که باید قدر بیند و برصدر نشیند وارد آید، به حداقل حقوقی قانونی خویش دست یافت و این میسور نبود مگر با عزمی جدی که در همراهان ارجمندم در کانون شاغلین اراک آقایان و و خانم کاووسی (ماشین سازی اراک) (آذرآب) جناب ، و سرکارخانم شیخی(واگن پارس) ، و خودم! درکمباین سازی ( هپکو) و صدالبته همراهی و پیگیری مجدانه آقایان مهندس ، ، ، ناصرخان ،مستوفی، ، و دوست بسیار عزیز و پیگیرمان در دفتر بازنشستگان اراک جناب آقای و سایر دوستان و عزیزان خردمند و آگاهمان در تهران و تبریز و گلپایگان و... که مجدانه و با صبری مثال زدنی در این سال.ها کاری کردند کارستان و بعنوان عضو کوچکی از این صندوقٍ از شمار دوچشم اندک و وز شمار خرد هزاران بیش، دست یکان یکانشان را با افتخار می‌بوسم چرا که این دستان بوسیدنی پس از عمری تلاش و کوشش دور نبود که در نتیجه ظلمی ۴۰ ساله وبال گردنی شود که در پیشگاه خانواده، در حال خمیدن بود و اگر نبود این مطالبه گری و خردمندیٍ آگاهی‌بخشٍ این دوستانٍ میدان دار که بیرق و را برافراشتند و بی‌هیچ هوچی‌گری و حاشیه سازی، در بستری از مدنیت و اخلاق، حقوق ضایع شده ۴۰ ساله خویش را باز ستاندند و این هنوز ابتدای راه است و برماست تا با همان درایت و تدبیر راه‌های طی نشده پس از اساسنامه اعم از فرآیندهای ، شده ،اموال به ، آرایش مجدد شغلی(Jobrotaion) در شرکت‌ها و موسسات تحت پوشش صندوق با هدف کوتاه کردن دست افرادی که بی مهابا و چونان گذشته اموال ۱۶هزاربیمه شده را ملک طلق خود پنداشته و برمدار اسلاف خویش از هیچ‌گونه یغما و دست درازی پرهیزی ندارند که خود داستانی است پرآب چشم و مجالی دیگر می‌طلبد. در پایان از دوستانی که نامشان فراموش شده جدا عذرخواهی می‌کنم. ۱۹ فروردین ۱۳۹۹ در خصوص ترکیب هیئت امنا اخیرا مطالبی از سوی برخی دوستان ارجمندی که بارها گرد یک میز نشسته و برای هدفی مشترک که همانا نجات صندوق بوده از صبح تا شب زحمت کشیدیم و همگی در کنار هم همه روزهای سخت و تلخ را پشت سرنهادیم و خوشبختانه به پاس همین زحمات و انسجام موجبات تصویب اساسنامه را فراهم آورده و امروز به ۹۰٪ اهداف خویش با اتکای به همین انسجام و همدلی دست یافته ایم که باید خدای راسپاسگزار باشیم و برای تکمیل این راه طولانی و دستیابی به همه آنچه که بدنبال آن بوده ایم همچنان همدل و همراه و با انسجام و رفاقت پیگیر امور باشیم و در این راه اگر اختلاف نظری هست نه از مسیر ناخوش آیند افترا و شبه شبنامه و نیش و کنایه و اشاره و اتهام بلکه از مسیر گفتگو و دیپلماسی پیگیر رفع سوء برداشتها و سوء تفاهمات احتمالی باشیم ، چه شده که دو همکار بفاصله یک خیابان بجای گفتمان از واژه ی تلخ و دردآورِ «فردی بنام...» استفاده میکند؟! مگر ما نبودیم که تا دیروز برای کوچکترین همفکری بلافاصله در کمباین سازی یا ماشین سازی و یا آذرآب و اتاق بازرگانی گردهم می آمدیم و با خردجمعی برانجام یا عدم انجام امری تصمیم می گرفتیم؟! اگر برای معرفی و انتخاب عضو هیئت امنا ساز و کار قانونی وجود دارد که لازم است همان مسیر قانونی طی شود و اگرهم فردی بدلایل مستند شایستگی حضور در این هیئت را ندارد این هم مسیر قانونی دارد و هیچ نیازی به توهین و افترا و فشار و تهدید و تطمیع نیست و خوشبختانه امروز به برکت شبکه های اجتماعی هیچ راه خلافی پوشیده نمی ماند و لذا بعنوان یک عضو کوچک تقاضا میکنم اختلافات احتمالی را نه در انظار بلکه در نشست‌های خصوصی و صمیمانه مطرح و حل کنیم و در پایان بدون قضاوت عرض میکنم فردی معرفی شود که ضمن توانمندی و اشراف، احتمال انتخاب هم داشته و مهمتر از این دو ویژگی مطالبه گر بوده و در این راه وقت و انرژی خویش را در طبق اخلاص بگذارد و این مهم در شرایط فعلی از همکاران خوب تهرانی برآمدنی است. و در پایان یادآور میشوم اختلافات فعلی جز به سود مخالفین اساسنامه نبوده و بایستی هرچه سریعتر چونان گذشته اختلافات را کنار نهاده و با همدلی و انسجام این اندک راه باقی‌مانده را با سلامت طی کنیم. ابوالفضل عباسی بانی-۲۴ اردیبهشت ۹۹ https://t.me/abolfazlabbasibani