eitaa logo
ختم قران و صلوات حضرت رقیه س 🌹
343 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
3.6هزار ویدیو
211 فایل
🌹این کانال با هدف برگزاری ختم قران صلوات، زیارات، ادعیه و اشتراک گذاری کلیپ و متون مذهبی،مداحی در قالب فیلم،عکس" به صورت شبانه روزی فعال می باشد. 🌹راه ارتباطی" 🆔️http://eitaa.com/bandekhod http://eitaa.com/joinchat/1055129624C01eb321c2f
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷به نام خدا وباسلام تربیت در قرآن ثلاث عورات لکم...58 سوره نور به کودکان عزیزتون یادبدهیدکه ۱.وقت استراحت تون ۲.ازشب تانمازصبح ۳. وقتی لباستون راکم میکنید، بدون اجازه وارداتاقتون نشوند. که حیا وعفت حفظ شود. 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
به نام خداوباسلام 🌷بیان قرآن کریم درموردگناهان مختلف 🌷۱.کسانی دروغ میگن که ایمان ندارند.۱۰۵ نحل 🌷۲.اسراف کنندگان برادران شیطانند. ۲۷ اسراء 🌷۳. غیبت کردن، گوشت مرده خوردن است.۱۲حجرات 🌷۴.قمار وشراب ،پلیدی وازعمل شیطان است از آن اجتناب کنید.۹۰ مائده 🌷۵.آنان که ازعقل وچشم وگوش استفاده نمیشه نمی‌کنند وتسلیم حق میشوند، مثل حیوانات بلکه پست ترندآنان غافلند۱۷۹ 🌷۶. دوست داشتن کافرین ظلم است...۲۳ توبه 🌷۷. به شرک،گفته، ظلم عظیم آن الشرک لظلم عظیم...سوره لقمان 🌷۸. خوردن اموال یتیم، آتش خوردن است.۱۰ نساء 🌷۹. نپذیرفتن پیامبری پیامبراکرم ص آتش خوردن است...۱۷۴ بقره 🌷۱۰. به آنان که بصیرت ندارندوبیراهه میرن گفته: آخسرین اعمالا...زیانکارترین مردم ۱۰۳ و۱۰۴ کهف 🌷ربا،جنگ باخداست.۲۷۸بقره 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷بسم الله الرحمن الرحیم 🌷قرآن به ۱۲ چیز،گفته،عظیم: 🌷۱.به زلزله قیامت گفته" شئ عظیم 🌷۲.به خودش فرموده" علیّ عظیم 🌷۳.به بهشت گفته" فوزعظیم 🌷۴.به اجری که میدهدگفته " اجرعظیم 🌷۵.به عذابش گفته"عذاب عظیم 🌷۶.به قدرتش گفته"عرش عظیم 🌷۷.به قرآن گفته"قرآن عظیم 🌷۸.به اخلاق پیامبرگفته "خلق عظیم 🌷۹.به شرک گفته" ظلم عظیم 🌷۱۰.به روزقیامت گفته"یوم عظیم 🌷۱۱.به ولایت علی ع گفته "نبأ عظیم 🌷۱۲.به امام حسین ع گفته"ذبح عظیم 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✴️ جمعه 👈 10 بهمن 1399 👈 15 جمادی الثانی 1442👈 29 ژانویه 2021 🏛مناسبت های دینی و اسلامی. ❤️ولادت امام سجاد علیه السلام به روایتی. 🔥هلاکت ولید بن عبدالملک مروان(96 هجری) وی امام سجاد علیه السلام را به شهادت رساند لعنت خدا بر او باد. 🌙⭐️ امور دینی و اسلامی . ❇️ امروز روز شایسته ای است برای امور زیر : ✅ خرید و فروش و تجارت . ✅ خواستگاری عقد و عروسی. ✅ ملاقات با قاضی و دیگران . ✅آغاز نویسندگی و نگارش. ✅شکار رفتن صید ماهی دام گذاری. ✅ وارد شدن بر رؤسا و کار گزاران. ✅ و دیدار با علماء خوب است. ✈️مسافرت : سفر بعداز ظهر آغاز شود و خوب است ان شاءالله. 👶 برای زایمان مناسب نیست. 🔭 احکام و اختیارات نجومی : 🌗 این روز از نظر نجومی روز مناسبی است برای امور زیر: ✳️ خرید طلا و جواهرات. ✳️ ختنه نوزاد. ✳️ عهد و پیمان بستن با رقیب. ✳️ دیدار با رؤسا و درخواست از انها. ✳️ شروع به شغل جدید و انتخاب شغل. ✳️ شروع و اغاز کارها. ✳️اغاز معالجه و جراحی. ✳️شروع امور دائمی. ✳️عقد ازدواج. ✳️به خانه نو رفتن. ✳️نقل مکان کردن و جابجا شدن. ✳️خرید حیوانات. ✳️ و خرید خانه و ملک نیک است . 💑 انعقاد نطفه و مباشرت 👩‍❤️‍👩 مباشرت امروز....# مکروه و فرزند ممکن است دیوانه متولد شود. 👩‍❤️‍👨 امشب : امشب ( شب شنبه )مباشرت دلیل خاصی ندارد . 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات ، (سر و صورت) ، باعث سرور و شادی خواهد شد . 💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن.... یا ، زالو انداختن سبب قولنج می شود ✂️ ناخن گرفتن جمعه برای ، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد. 👕👚 دوخت و دوز. جمعه برای بریدن و دوختن، روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود.. ✴️️ وقت استخاره در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است. ❇️️ ذکر روز جمعه اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد . 💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌸زندگیتون مهدوی 🌸
✅هیچ کار خداوند بی‌حکمت نیست ... ✍پادشاهی هنگام پوست کندن سیبی با یک چاقوی تیز٬ انگشت خود را قطع کرد. وقتی که نالان طبیبان را می‌طلبید٬ وزیرش گفت: «هیچ کار خداوند بی‌حکمت نیست.» پادشاه از شنیدن این حرف ناراحت‌تر شد و فریاد کشید: «در بریده شدن انگشت من چه حکمتی است؟» و دستور داد وزیر را زندانی کنند ... روزها گذشت تا اینکه پادشاه برای شکار به جنگل رفت و آن جا آن قدر از سربازانش دور شد که ناگهان خود را میان قبیله‌ای وحشی تنها یافت. آنان پادشاه را دستگیر کرده و به قصد کشتنش به درختی بستند. اما رسم عجیبی هم داشتند که بدن قربانیانشان باید کاملاً سالم باشد و چون پادشاه یک انگشت نداشت او را رها کردند و او به قصر خود بازگشت. در حالی که به سخن وزیر می‌اندیشید دستور آزادی وزیر را داد. وقتی وزیر به خدمت شاه رسید٬ شاه گفت: «درست گفتی، قطع شدن انگشتم برای من حکمتی داشت ولی این زندان رفتن برای تو جز رنج کشیدن چه فایده‌ای داشته؟» وزیر در پاسخ پادشاه لبخند زد و پاسخ داد: «برای من هم پر فایده بود چرا که من همیشه در همه حال با شما بودم و اگر آن روز در زندان نبودم حالا حتماً کشته شده بودم.» 💕🧡💕
: صحنه سازی بزرگ و اوبران پایین پله ها ایستاده بود و داشت با تلفن حرف می زد ... از خانواده مقتول خداحافظی کردم و از در خارج شدم ... اون هم با فاصله پشت سرم ... - حدس بزن چی شده؟ ... هیچ دانش آموزی به نام لالا توی مدرسه نیست ... یا بهتره بگم هیچ دختری که چنین رژ بفنش پر رنگی بزنه ... اول با خودم گفتم شاید بزرگ تر از مقتول بوده ... یا یه دانش آموز سابق ... اما مثل اینکه ازش هیچ پرونده ای توی مدرسه نیست ... نه پرونده ای ... نه هیچ اثری ... در ماشین نیمه باز توی دستم خشک شد ... - خانم تادئو گفت پسرش توی گنگ با اون دختر آشنا شده ... پس احتمالا گنگ دبیرستانی * نبوده ... گنگی بوده که فقط با دبیرستان ارتباط داشته ... و برگشتم سمت خونه مقتول و زنگ رو به صدا در آوردم ... پدرش در رو باز کرد ... بدون لحظه ای مکث ... - شما ... لالا رو با چشم های خودتون دیده بودید؟ ... به شدت جا خورد ... مشخص بود هنوز همسرش فرصت نکرده بود تا در مورد حرف زدنش با من ... چیزی به شوهرش بگه ... - می دونم سعی در کتمان ارتباط اونها داشتید اما در حال حاضر صحبت با این دختر برای ما واقعا مهمه ... امیدوار بودم بتونیم از طریق مدرسه پیداش کنیم ... ولی اینطور که میگن دانش آموز اونجا نیست ... شوک و غم از دست دادن پسرش ... و سوال های پشت سر هم من ... شرایط دردناکی بود برای اینکه بتونه روی خودش و رفتارش تسلط داشته باشه ... به سختی می تونست آشفتگی درونش رو کنترل کنه ... اما چشم های سرخش فریاد می زد ... - فکر می کنید لالا توی قتل پسرم دست داشته؟ ... چه درد عمیقی توی وجودش بود ... حسی رو که هرگز توی چهره پدرم ندیده بودم ... حسی که برای چند لحظه ... رفتار بی پروای من رو مهار کرد ... - هنوز چیزی مشخص نیست آقای تادئو ... این وظیفه ماست که تمام اطرافیان مقتول و روابطش رو بررسی کنیم... هنوز از ارتباط این دختر با قتل چیزی نمی دونیم ... سکوت خاصی فضا رو پر کرد ... و در این بین، همسرش هم به ما ملحق شد ... غرورش مانع می شد تا بتونه با بغضی که توی گلوش داره حرف بزنه ... - من از دور دیده بودمش ... اما مارتا از نزدیک اون رو دیده ... چند باری کریس رو تعقیب کردم تا ببینم با چه افرادی می چرخه و چه کار می کنن ... محل تجمع شون بیشتر سمت پارکینگ و انباری پشتی دبیرستان بود ... گاهی اوقات هم بیرون از مدرسه ... آخر پارک ... که یه ساختمون قدیمیه... خیلی ساله دست نخورده و کسی اونجا رفت و آمد نداره ... پارکینگ و انباری مدرسه؟ ... قطعا واسطه ها و خرده مواد فروش های مدرسه بودن ... پس چرا توی جستجوی مدرسه هیچ خبری ازشون نبود ... نه از گنگ ... نه از لالا ... نه اثری از خراب کاری هاشون ... نه حتی ته مونده یه نخ سیگار ... کجا رفته بودن؟ ... گنگ خود مدرسه و اون گنگ ... آقای تادئو داشت دوباره با دروغ چیزی رو مخفی می کرد؟ ... یا دبیرستان مرکز یه صحنه سازی بزرگ بود؟ ... * گنگ های دبیرستانی، گنگ هایی هستند که فقط شامل دانش آموزان همان مدرسه می شوند و به راحتی عضو دیگری نمی پذیرند. این گنگ ها می توانند با سایر باندها و گنگ ها در ارتباط باشند اما عموما به صورت مستقل عمل می کنند و عضو یا زیرمجموعه باندهای قاچاق یا گروه های سازمان یافته محسوب نمی شوند، اگر چه عموما با خود سلاح سرد دارند و حمل سلاح گرم و سبک نیز بین آنها دیده می شود. بازه سنی اعضا عموما بین 14 تا زیر 18 سال است. بامــــاهمـــراه باشــید🌹
: بچه شرور ما با چشم های سرخ و باد کرده اش بهم خیره شد ... - کریس وارد دبیرستان که شد تحت تاثیر یکی از گروه های گنگ اونجا قرار گرفت ... عضوشون شده بود ... نمی دونم مواد هم مصرف می کردن یا نه ... اما چند بار توی جیب هاش سیگار پیدا کرده بودم ... با لالا هم همون جا آشنا شد ... خیلی بهم نزدیک بودن ... نیمه شب به بعد برمی گشت ... حتی چند بار مست بود ... باورم نمی شد ... مگه چند سالش بود که از اون سن شروع کرده بود؟... می گفت: اونها من رو درک می کنن ... بین ما پیمان برادری بسته شده ... ماها یه تیم هستیم ... یه خانواده ایم... من اونجا آزادم ... سرش پر شده بود از این کلمات ... مگه ما چی بودیم؟ ... زندان بانش بودیم؟ ... ما خانواده اش بودیم ... پدر و مادرش ... بغض سنگینی راه گلوش رد بست ... و چشم هاش بیشتر از گذشته می لرزید ... انگار منتظر کوچک ترین اشاره برای بارش دوباره بودن ... - رابطه اش با پدرش چطور بود؟ ... نگاه پر از دردش از پنجره به بیرون دوخته شد ... و سکوت ناخوش آیندی فضا رو پر کرد ... ثانیه ها به سختی می گذشت ... نگاهش با حالت معناداری برگشت روی من ... - اینکه شوهرم نتونست بهتون اعتماد کنه و حقیقت رو بگه ... باعث شده بهش مشکوک بشید؟ ... شما بچه دارید کارآگاه؟ ... سرم رو به علامت رد تکان دادم ... - اگه بچه داشتید حس ما رو درک می کردید ... و می دونستید هیچ پدر و مادری نمی تونن به بچه خودشون آسیب بزنن ... نمی دونستم توی اون شرایط چی بهش بگم ... بهش بگم من خانواده هایی رو دیدم که پدر یا مادر ... قاتل فرزند خودشون بودن؟ ... یا ... توی اون لحظات، کاری جز سکوت کردن به ذهنم نرسید ... - استیو مرد خوبیه ... واقعا یه مرد خانواده است ... از وقتی کریس به دنیا اومد با همه وجود برای ما و آینده بچه مون تلاش می کرد ... و نمی تونست تحمل کنه که پسرش دست به چنین کارهایی می زنه ... از هر راهی جلو اومدیم ... اما فایده نداشت ... حتی پیش مشاور رفتیم ... استیو عاشق کریس بود ... عاشق پسرش بود ... مخصوصا بعد از آشنایی با آقای ساندرز ... کریس دیگه اون بچه شرور قبل نبود ... عوض شده بود ... درسش ... رفتار و اخلاقش ... دوست هاش ... همه چیزش ... این یه سال و نیم ... بهترین سال های تمام عمرمون بود ... یک سال و نیمی که چقدر زود ... به پایان رسیده بود ... بامــــاهمـــراه باشــید🌹
: اتاق مقتول قبل از اینکه شوهرش فرصت پیدا کنه همراه خانمش بلند شه ... با لبخند به لوید نگاه کردم ... - کارآگاه اوبران ... شما به صحبت تون با آقای تادئو ادامه بدید... بهتر از هر شخص دیگه ای ... اوبران می تونست توی چنین شرایطی منظور حالت و نگاه من رو بخونه ... با نگاه معناداری چرخید سمت پدر مقتول ... - خوب آقای تادئو ... گفتید که ... و من دنبال مادرش ... از پله ها بالا می رفتم ... توی در ایستاده بود ... و من با دستکش کل اتاق رو می گشتم ... - آخرین بار کی اتاق پسرتون رو تمییز کردید؟ ... چشم های سرخش دوباره لرزید ... - کریس خودش اتاقش رو تمییز می کنه ... این بار صداش هم لرزید ... - یعنی می کرد ... هنوز نتونسته بود مرگ پسرش رو باور کنه ... باور کردنش سخت بود ... همون طور که باورش برای من ... که یه پسر 16 ساله چنین اتاق مرتب و تمییزی داشته باشه ... چند لحظه بهش نگاه کردم ... - خانم تادئو ... من بیشتر از 8 ساله که دارم توی دایره جنایی کار می کنم ... شاید به نظر جوون بیام و 8 سال زیاد نباشه اما نسبت به خیلی از همکارهام کارم بهتره ... پسر شما قبلا عضو یه گنگ بوده ... چیزی که اصلا بهش اشاره نکردید ... و خودتون هم می دونید چقدر می تونه در پیدا کردن قاتل مهم باشه ... شما مادرش هستید ... مادری که اون رو بزرگ کرده و براش زحمت کشیده ... چطور می تونید به ما دروغ بگید؟ ... نمی خواید قاتل پسرتون رو پیدا کنیم؟ ... نشست روی تخت کریس ... نمی تونست جلوی اشک هاش رو بگیره ... تمام بدنش می لرزید ... - شوهرم گفت اگه پلیس ها بفهمن کریس عضو گنگ بوده بیخیال پیدا کردن قاتل میشن ... میگن درگیری بین اعضای گنگ یا دو تا گنگ دیگه بوده و همه چیز تمام میشه ... و خیلی راحت پرونده رو مختومه اعلام می کنن ... من فقط می خوام قاتل پسرم پیدا بشه ... می خوام به سزای کاری که با پسر من کرده برسه ... دیگه نمی تونست حرف بزنه ... فقط گریه می کرد ... حتی اگر دلداری دادن رو بلد بودم ... چه کلمه ای می تونست اون زن رو آرام کنه؟ ... حتی زمانی که می تونستیم قاتل رو پیدا کنیم ... هیچ وقت قلب خانواده مقتول آرام نمی شد ... - خانم تادئو ... می دونم این کلمات قلب شما رو آروم نمی کنه ... و نمی تونم قول بدم صد در صد پیداش می کنیم ... اما می تونم قول بدم برای پیدا کردن قاتل از هیچ کاری دریغ نمی کنم ... متاسفم که ... این تنها قولی هست که می تونم بهتون بدم ... بامــــاهمـــراه باشــید🌹
: حلقه گمشده اوبران دیگه به زحمت می تونست جلوی خنده اش رو بگیره... این اوضاع هر بار من و کوین به هم می رسیدیم تکرار می شد ... - از حدود دو سال و نیم پیش که مدیر جدید دبیرستان این منطقه ... با درخواست از پلیس ... و استفاده از رابط هاش توی رده های بالاتر ... درخواست شدید برای پاکسازی گروه های خلاف و موادفروش منطقه رو داشت ... یه تغییر عجیب شکل گرفت که با وجود تلاش زیاد نتونستیم منشأش رو پیدا کنیم ... درگیری بین گنگ ها و حذف نیروهای همدیگه برای افزایش قدرت و گسترش منطقه هاشون ... همیشه یه چیز طبیعی بوده ... اما نکته قابل توجه اینجاست ... ظرف یه مدت کوتاه ... الگوی رفتار گروه های مواد فروش اون منطقه عوض شد ... خرده فروش ها رو شناسایی کردیم ... همه خطوط به یه نقطه ختم میشن ... و اون نقطه هیچ خبری ازش نیست ... این علامت سوال ... مال اون چهره ناشناخته است ... واقعا جالب بود ... یعنی حل پرونده قتل کریس تادئو می تونست حلقه گمشده رو پیدا کنه؟ ... - ممکنه همه اینها کار پرویاس، مدیر دبیرستان باشه؟ ... - ما هم بهش مشکوک شده بودیم واسه همین بررسیش کردیم ... چیز خاصی نبود ... نتونستیم هیچ ارتباطی بین شون پیدا کنیم ... علی الخصوص که رابط های پر قدرتی داره ... بدون مدرک خیلی محکم نمیشه جرمی رو بهش چسبوند ... همیشه از پرونده هایی که با دایره مواد یکی می شد بدم می اومد ... اگه پیچیده می شد ممکن بود پای خیلی چیزها و افراد وسط کشیده بشه ... و در نهایت با یه تظاهر به تسویه گروهی ... یکی رو به عنوان قاتل بندازن جلو تا از اعضای اصلی حمایت کنن ... در آخر، ممکنه اونی که به جرم قتل زندان میره ... اونی نباشه که ماشه رو کشیده یا دستور کشیدن ماشه رو صادر کرده ... - پخش کننده دبیرستان کیه؟ ... - نمی دونیم ... هر کی هست خیلی حرفه ای تمام خطوط پشت سرش رو پاک می کنه ... هنوز هیچ اثری از خودش نشون نداده ... چرا پرسیدی؟ ... به چیز مشکوک یا سر نخی برخوردی؟ ... کم کم داشت ذهنم نسبت به شرایط شفاف تر می شد ... حس می کردم دارم به نقاط خلا نزدیک میشم ... نقاطی که نمی گذاشت سوالات ذهنم رو ساماندهی کنم ... تا تصویر ابتدایی از شرایط به دست بیارم ... اما هنوز خیلی چیزها واضح نبود ... بامــــاهمـــراه باشــید🌹
روزی زنی روستائی که هرگز حرف دلنشینی از همسرش نشنیده بود ، بیمار شد . شوهر او که راننده موتور سیکلت بود و از موتورش براى‌ حمل و نقل کالا در شهر استفاده مى‌کرد براى اولین بار همسرش را سوار موتورسیکلت خود کرد . زن با احتیاط سوار موتور شد و از دست پاچگی و خجالت نمی دانست دست هایش را کجا بگذارد که ناگهان شوهرش گفت : مرا بغل کن .. زن پرسید : چه کار کنم ؟ و وقتی متوجه حرف شوهرش شد ناگهان صورتش سرخ شد ، با خجالت کمر شوهرش را بغل کرد و کم کم اشک صورتش را خیس نمود . به نیمه راه رسیده بودند که زن از شوهرش خواست به خانه برگردند ، شوهرش با تعجب پرسید : چرا ؟ تقریبا به بیمارستان رسیده ایم . زن جواب داد : دیگر لازم نیست ، بهتر شدم . سرم درد نمی کند . شوهر همسرش را به خانه رساند ولى هرگز متوجه نخواهد شد که گفتن همان جمله ى ساده ى " مرا بغل کن " چقدر احساس خوشبختى را در قلب همسرش ایجاد کرده که در همین مسیر کوتاه ، سردردش را خوب کرده است . عشق چنان عظیم است که در تصور نمی گنجد . فاصله ابراز عشق دور نیست ، فقط از قلب تا زبان است و کافی است که حرف های دلتان را بیان کنید . 💕🧡💕
💚 اے راز نگهدارِ دِل زار ؟ اے برق مناجاٺِ شبِ تار ڪجائے؟ صحراے غمٺ پر شده از قافلہ اے قافلہ را قافلہ سالار کجایی؟ 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام خمینی(ره) فرمودند: آنقدر صدمه‌ای که اسلام از یک آخوند فاسد می‌خورد از محمدرضا نمی‌خورد. در روایات هست که اهل جهنم از بوی تعفّن آخوند و ملّای فاسد در عذاب‌اند. گفتگوی ایت الشیطان معصومی با شبکه ۱۲ اسقاطیل دیشب اقای قوه قضاییه جهت اطلاع
🌄 ویروس کرونا ثابت کرد...
❣امام خامنہ اے: مݧ مادراݧ شهدایے را زیارت ڪردم ڪہ بہ جِد و با صِدق دل میگفتند: اگر ما ده تا فرزند دیگر هم داشتیم،حاضر بودیم در راه خدا بدهیم...! 💕❤️💕
داستان کوتاه پیرزنی در خواب خدا را دید. به او گفت: خدایا من خیلی تنهام، مهمان خانه من می شوی؟! خدا قبول کرد و به او گفت که فردا به دیدنش می رود... پیرزن از خواب بیدار شد و با عجله شروع به جارو زدن خانه اش کرد..! رفت و چند نان تازه خرید و خوشمزه ترین غذایی که بلد بود رو پخت. سپس نشست و منتظر ماند... چند دقیقه بعد درب خانه به صدا در آمد... پیرزن با عجله به سمت در رفت و اون رو باز کرد... پیرمرد فقیری بود، پیرمرد از او خواست تا به او غذا بدهد. پیرزن با عصبانیت سر فقیر داد زد و در را محکم بست! نیم ساعت بعد دوباره در خانه به صدا در آمد، پیرزن دوباره با عجله در را باز کرد، این بار کودکی که از سرما می لرزید از او خواست که از سرما پناهش دهد... پیرزن با ناراحتی در را بست و غرغرکنان به خانه برگشت! نزدیک غروب بار دیگر درب خانه به صدا در آمد، این بار نیز پیرزن فقیری پشت در بود. زن از او کمی پول خواست تا برای کودکان گرسنه اش غذا بخرد... پیرزن که خیلی عصبانی شده بود با داد و فریاد پیرزن فقیر را دور کرد! شب شد و خدا نیامد...! پیرزن با یأس به خواب رفت و بار دیگر خدا را دید. پیرزن با ناراحتی گفت: "خدایا، مگر تو قول نداده بودی که امروز به دیدنم خواهی آمد؟!" خدا جواب داد: بله، من امروز سه بار به دیدنت آمدم اما تو هربار در را به رویم بستی...!!! آنهایی که به بیداری خداوند اعتماد دارند، راحت تر می خوابند. یک جمله زیبا از طرف خدا ؛ “قبل از خواب دیگران را ببخش و من قبل از اینکه بیدار شوید شما را می بخشم." خدایا! آنچه که دادی تشکر... آنچه که ندادی تفکر! به آنچه که گرفتی تذکر! که؛ داده ات نعمت! نداده ات حکمت! و گرفته ات عبرت است! * یا رب! آنچه خیر است تقدیر ما کن! و آنچه شر است از من و دوستانم جدا کن.*🙏 دست هایم به آرزوهایم نرسید آنها بسیار دورند! اما درخت سبز صبرم می گوید؛ امیدی هست ؛ دعایی هست ؛ خدایی هست ... 💕💜💕
سلام مولاجان✋🌸 می شود روزی بگویند: صدای پای اربابم می آید حدیث قصه نابم می آید جهان را نو کنید از سمت مغرب عزیز قلب بی تابم می آید 🕊أللهم عجل لولیک الفرج❣
‏مادرم هر وقت بار گناهاش سنگین میشه میره سر کمد لباسای من نصفشو میبخشه به نیازمندان و کودکان بی سرپرست😐😂😂 ⚜⚜⚜⚜⚜⚜ 💢راههای جبران خطاها و گناهان ❇️کمک ها و صدقات پنهانی إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِی وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیرٌ لَکمْ وَ یکفِّرُ عَنْکمْ مِنْ سَیئاتِکمْ اگر به فقرا آشکارا کمک کنید کار نیکوئی کرده اید، ولی اگر همین صدقات را پنهانی انجام داده ورسیدگی به فقرا، مخفیانه باشد برای شما بهتر است و سبب محو گناهانتان خواهد شد. ❇️هجرت و جهاد فَالَّذِینَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ أُوذُوا فِی سَبِیلِی وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأُکفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیئاتِهِمْ کسانی که هجرت کرده اند و بخاطر حمایت از حق از خانه هایشان آواره و اخراج شده اند و در راه من آزارها دیده اند و جهاد کرده و به شهادت رسیده اند، من گناهانشان را پوشانده و آنها را خواهم بخشید. ❇️دوری از گناهان بزرگ إِنْ تَجْتَنِبُوا کبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکفِّرْ عَنْکمْ سَیئاتِکمْ اگر شما ازگناهان بزرگی که از آن نهی شده اید دوری نمائید، ما گناهان دیگرتان را می بخشیم. ❇️انجام کارهای نیک إِنَّ الْحَسَناتِ یذْهِبْنَ السَّیئاتِ به درستی که کارهای نیکو، کارهای بد را از بین می برد. ❇️قرض دادن إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً یضاعِفْهُ لَکمْ وَ یغْفِرْ لَکمْ هرگاه شما برای خدا به بندگان نیازمندش قرض نیکو دهید، [وامی که در آن بهره و آزار و توقع و ذلّت نباشد]، خداوند چند برابر آن، پاداش عطا می فرماید و گناهان شما را هم می آمرزد. ❇️تحمّل بیماری پیامبر (ص) فرمود: السُّقْمُ یمْحُو الذُّنُوب بیماری، گناهان را از بین میبرد
💐⚘💐⚘با سلام و خسته نباشید همرهان گرامی توجه بفرمائید و پیام را‌کامل بخونید مهم 👇👇👇 هیئت و خیریه حضرت زینب سلام الله علیها بخش خواهران ب درخواست گروهی از خیرین مهاجرین افغانستانی برای خرید نان گرم هر هفته و پخش نان در بین تعدادی زیادی از خانواده های محروم و فقیر افغانستان ک حتی نان شب شان را هم ندارن و همچنین برنج و ماکارانی و غیره در بین مردم فقیر این کشور هم کاری میکند لذا از خود مردم مهاجرین افغانستانی داخل کشور و خارج از کشور ایران و همچنین افغانی های مقیم خارج در خواست کمک های خرید نان برنج و ماکارونی را داریم لذا کسانی ک میتونن حتی با ۱۰ هزار تومن و یا پول صدقه و همچنین نذری در این کار خیر شرکت کنن ب شخصی بنده اطلاع بدن 💐⚘💐⚘💐⚘💐⚘ ب ما گفتن ک ۶۵ در صد از مردم داخل افغانستان در فقر خیلی زیاد و یا نیمی از این در صد مردم در حال گرسنگی ب سر میبرن ما همه مسلمانیم و سفارش قرآن ب ما و پیامبر ص و همه ائمه معصومین علیهم السلام مارا ب انفاق در راه خدا و کمک ب نیازمندان تآکئید و سفارش کردن امیدوارم ک همه دوستان و تمامی کسانی ک این پیام را میخونن این طرح بسیار خوب را یاری و همراهی کنن 💐⚘💐⚘ قابل توجه عزیزان هر هفته شب های جمعه پخش نان گرم و کیسه برنج را داریم ک میتوانید نیت کنید برای هدیه ب روح پدران و مادرانی ک در بین ما نیستن ویا همه اموات مومنین در این طرح شرکت کنید و بهتر این ک شب های جمعه نان گرم توضیح میش در بین خانواده های حتی گرسنه 💐⚘💐⚘💐⚘ تشکر از همکاری و همراهی شما خواهران و برادران گرامی 🙏🙏 جهت اطلاع رسانی ب ایدی خادم کانال مراجع کنید @bandekhod
کدو حلوایی ابتدا کدو حلوایی رو خرد کردم بعد با پوسکن پوست گرفتم گذاشتم تو تابه کمی شکر پاچیدو یک سوم استکان آب ریختم درشو گذاشتم باحرارت کم پخت بعد پوره کردم و پوره رو کنار گذاشتم تا سرد بشه بعد 3 تا تخم مرغ با یه لیوان شکر هفت دقیقه همزدم بعد 4 ق ماست پرچرب بدونه آب شیرین اضافه وهمزدم بعد یه لیوان روغن مایع وبعد یه لیوان پوره کدو حلوایی وکمی پودر هل اضافه کردم وهمزدم بعد دولیوان آرد با دو ق م بکینگ پودر سه بار الک کردم به موادم در سه مرحله اضافه کردم وبه اندازه ای که گلوله آرد نباشه با همزدن دستی یا لیسک هم زدم . یه ق آرد با دو ق روغن مایع مخلوط کردم با فرچه قالب چرب کردم مایه کیک داخل قالب ریختم پاخل فر گرم شده با ۱۸۰ درجه حدود ۴۰دقیقه گذاشتم. برای سس کاراملی دارچینی سه ق شکر روی حرارت گذاشتم تا آب بشه اصلا با قاشق همنزنین بعد یه قاشق کره اضافه کردم وتند همزدم وبعد یه قاشق پوره کدو حلوایی یه قاشق‌ چای خوری پودر دارچین و دوقاشق خامه باهم مخلوط کردم وبه کارامل اضافه وهمزدم سس کارامل دارچینی آمادس. اگه دارچین دوست نداشتین میتونین حذف کنین.
یک کامل و خوشمزه و همه پسند . برای کسانی که رژیم دارند گزینه عالیه به شرطی که مایونز رو حذف کنند 😍🥳 مواد لازم: کاهو نصف یک عدد سینه مرغ آب پز 1 عدد هویج رنده شده 1 عدد خیار شور 5-6 عدد ذرت 5-6 قاشق غذاخوری ماست یک لیوان سس مایونز 2 قاشق غذاخوری خردل 1 قاشق چایخوری نمک و فلفل جعفری خرد شده طرز تهیه: سینه مرغ را پخته و ریش ریش کنید کاهو و خیار شور را خرد کنید. جعفری ریز خرد شده، هویج رنده شده و ذرت را اضافه کنید. ماست، سس مایونز و خردل و نمک و فلفل را مخلوط کرده به سالاد اضافه کنید. نوشجان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باقالی_ با_گوشت اول یه پیاز درشت رو خلالی کنید کمی تفت بدید برگ بو چوب دارچین و یک حبه سیر اضافه کنید. گوشت هارو روش بذارید و فلفل قرمز زردچوبه و ادویه کاری بزنید.کمی تفت بدید آب یک تا دو لیوان بریزید و بذارید بپزه و کم آب بشه.نیم ساعت آخر بهش نمک بزنید و بذارید خوب کم آب بشه. برنج رو در آب جوش بریزید پنج دقیقه آخر باقالی اضافه کنید و بعد آبکش کنید.در قابلمه یک لایه برنج و یک لایه شوید تازه یا خشک بریزید .
کنجد بخورید! کنجد خواص ارزشمند زیادی دارد از جمله : ❤️کاهنده کلسترول بد ❤️ضد سرطان ❤️ضد کمخونی ❤️جلوگیری از ریزش مو ❤️جلوگیری از پوکی استخوان ❤️ضد ورم مفاصل و روماتیسم ❤️تقویت کننده بینایی ❤️تقویت هوش و حافظه ❤️تقویت رشد کودکان ❤️مفید برای ورزشکاران سنتی ایرانی سلامتی
طرز تهیه: ابتدا ماهی ها را آغشته به نمک، فلفل سیاه و زردچوبه می کنیم و برای چند ساعت داخل یخچال قرار می دهیم. سیب زمینی ها را پوست کنده و به صورت حلقه ای برش می زنیم. سیرها را پوست کنده و به دو تا سه قسمت برش می زنیم. برنج داخل آب جوش و نمک ریخته و قبل آبکش کردن، سبزی باغی رو اضافه می کنیم، بعد از جوش آمدن آب، برنج و آبکش می کنیم. کف قابلمه‌ کمی روغن ریخته و سیب زمینی ها را قرار می دهیم، برنج و سبزی آبکش شده را به همراه سیرهای ریز شده داخل قابلمه می ریزیم و برنج و با یک لیوان آب و روغن دم می کنیم. آرد با فلفل سیاه، زردچوبه، ادویه کاری و پودرسیر مخلوط می کنیم. ماهی ها را با مخلوط بالا به خوبی آغشته کرده و دو طرف ماهی ها رو داخل روغن سرخ می کنیم، در انتها و قبل سرو ماهی ها، آب نارنج می ریزیم. نوش جان 😄😍 نکات: ماهی استفاده شده در این پست ماهی سفید بود، شما از این روش برای پخت هر نوع ماهی می توانید استفاده کنید، فقط زمان سرخ کردن ماهی ها متفاوت هست. به جای سبزی باغی از سبزی پلویی و شوید تازه هم می توانید استفاده کنید، یا بعد آبکش کردن برنج، سبزی خشک لابلای برنج بریزید. در دستور بالا از آب نارنج جوشیده استفاده شده بود از آب نارنج تازه هم می توانید استفاده کنید. بعد ریختن آب نارنج سریع ماهی سرو کنید چون باعث نرم شدن بافت ماهی میشه. سبزی باغی استفاده شده، مخلوط سبزی های زیر به گویش دامغانی هست: شنگو، شور مغو، پنبه مغو، کاردو، بندو، نوراس، سلیمو، یونجه، شیرین کنگر، رزمو، ...
🎀نکات خواندنی در 🎀 غذاهای سرد پوکی استخوان می آورد . میتوان کلسیم لبنیات را از انجیر و بادام درختی ،سویق سنجد که گرم هستند تامین کرد . 🎀گشنیز بیش از حد غم زاست ( به خاطر سردی ) 🎀سوپ گندم بهترین خونساز است و برای همه مزاجها خوب است . 🎀انواع ویتامین ب۱۲ در نان جو وجود دارد که باعث می شود موهای سر سفید نشوند . 🎀خرما برای مادران شیرده بسیار مفید است و باعث افزایش شیر و صبور شدن فرزند می گردد.   🎀آبگوشت حکیمانه ترین غذای ایرانی است . 🎀خوردن آب یخ و آب بین غذا اصلی ترین عامل در بروز مشکلات کبدی از جمله کبد چرب است . 🎀قارچ بسیار سرد است و استمرارش بدن را سرد می کند . 🎀کسانیکه بد زخم اند و زخمهایشان دیر خوب می شود به علت صفرای کم بدنشان است که باید غذاهای صفرا ساز ( گرم و خشک ) بیشتر بخورند. مثل: سیاه دانه ـ زیره و . . . 🎀تمایل به بوهای بد مانند بوی بنزین و گازوئیل و . . . . به دلیل سودای زیاد مغز است .
کوبیده_مرغ ۱ عدد سینه مرغ رو یه همراه ۳ عدد ران مرغ بدون استخون مخلوط چرخ کردم. سپس ۲ عدد پیاز رو چرخ کردم و کاملا آبشو گرفتم و به همراه گوشت توی یه کاسه بزرگ ریختم و بهش به اندازه ۱ مشت جعفری تازه خورد شده و ۳ ق غ خ پودر سوخاری، و ادویه شامل نمک، فلفل سیاه، پاپریکا، پودر سیر و زردچوبه زدم و همچنین مقداری زعفران دم شده و به خوبی تمامی مواد رو به مدت ۵ دقیقه خوب ورز دادم تا کاملا یکنواخت بشه. سپس تابه مورد رو کمی چرب میکنیم و کباب ها رو دونه دونه به شکلی که دوست داریم میچینیم توش که من به این حالت درست کردم. با حرارت ملایم میذاریم یه طرفش که سرخ شد برمیگردونیم طرف دیگه و روی کباب ها مقداری زعفران میریزیم هم برای عطر و طعم لذیذش و هم برای رنگ جذابی که به کباب ها میده و خوب که سرخ شد و رنگ و رو دارشد آماده سرو میشه☺️