eitaa logo
ختم قران و صلوات حضرت رقیه س 🌹
343 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
3.6هزار ویدیو
211 فایل
🌹این کانال با هدف برگزاری ختم قران صلوات، زیارات، ادعیه و اشتراک گذاری کلیپ و متون مذهبی،مداحی در قالب فیلم،عکس" به صورت شبانه روزی فعال می باشد. 🌹راه ارتباطی" 🆔️http://eitaa.com/bandekhod http://eitaa.com/joinchat/1055129624C01eb321c2f
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مدح و متن اهل بیت
يا أَبا عَبْدِ اللّهِ يا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ أَيُّهَا الصّادِقُ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ ای ابا عبد الله،‌ای جعفر بن محمّد،‌ای صادق،‌ای فرزند رسول خدا،‌ای حجّت خدا بر بندگان،‌ای آقا و مولای ما، به تو روی آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم و به سوی خدا به تو توسّل جستیم و تو را پیش روی حاجاتمان نهادیم،‌ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد خدا شفاعت کن.
هدایت شده از مدح و متن اهل بیت
9.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👍👍سخنان بسیارمهم حاج آقا ماندگاری درباره زمان بسیار حساس انتخابات لطفاً نشر دهید اجرک الله
•|⇦بخوان دعای فرج را که.. و توسل ویژۀ شهادتِ امام جعفر صادق علیه السلام _حاج احمد واعظی •✾• بخوان دعای فرج راکه یار می آید نسیم رحمت پروردگار می آید بخوان دعای فرج را که ماهِ منتظران چو مِهر از افقِ انتظار می آید بخوان دعای فرج را که میدهند نوید به شهرِ دلِ گمشدگان شهریار می آید *باور کنید یكي از بهترین عنایتهای خداوند نسبت به بنده اش اینِ که دلش کانون عشق ارباب باشه ‌،دلی که پر از محبت امیرالمؤمنین و عشق به حضرات و منتظر امام زمان و پُر از سوز وگداز ابی عبداللهِ...* شکر خدایی که درگِلم از خاک این حرم زده اسمِ ‌منُ تویِ ‌عاشقایِ عشق حسينی رقم زده یه دونه تسبیح کربلاش دو  دنیارو آباد میکنه صد تا بهشت و روهم دیگه میخره و آزاد میکنه  *این حسین دوستی،  عشق به ارباب، شوق زیارت کربلا، هرچی که تو این فضا هست ،همش رو‌ مدیون امام صادق علیه السلام هستيم،که مرتب  امام صادق مي فرمودند:مَردم‌حسینی باشید، ثواب گريه برايِ حسين رو بيان مي كرد ،كسي كه براي حسين گريه كنه مادرمون زهرا و بابامون علي دوسش داره، گريه كن ها دارن به مادرمون زهرا و جدمون رسول الله هديه ميدن، مي فرمودند:مردم برید‌ کربلا هرجوری میتونید ،هرچه‌میتونید برید‌کربلا،امام صادق فرمود: کسی کربلا نره مشمول خیر کثیر نیست، اصلاً فردا اعمالت خوب باشه،پرونده ات خوب باشه به هرشکلی موررد عنایت خداوند قرار بگیری ،بری بهشت اما اگه‌ کربلا نرفته باشی مستأجری،کربلا رفته ها توي بهشت هرچی دارن به نامشون خورده مال خودشونه... امام صادق سفارش روزانه‌ میکنه، فرمود: فلانی هر روز میری زیارت جدم‌حسین ؟..آقا هرروز ؟آقا راهم ‌خیلی دوره قربونت برم،یابن رسول الله من ماها طول میکشه از شهرم راه بیوفتم تا کربلا برم‌،فرمود: پس کاری که‌ میگم‌ هرچی میتونی انجام بده ،فرمود: هرچی میتونی تو هر فرصتی برو ‌پشت بام خونه یا یه بلندی زیرآسمان یه نگاه به سمت راست آسمان و ‌یه نگاه به سمت چپ، رو به روی قبله، دستات رو بذار روسینه ات، بگو: "‌السلام علیک یا اباعبدالله" این‌کار رو ‌هرچی میتونی انجام بده‌،مثل اينكه زائر حسینی ... امام صادق به یکی  فرمود: فلانی! در جايي در مجلس روضه شركت كرده بودي، وقتی بلند شدی بری بیرون، دم در كنارِ كفش ها دیدی یه نفر  نشسته بود زیر عبا،  اون ‌من بودم.‌ آقا! چرا اونجا دم در؟مجلسِ شما و جدِ شما بود، چرا  داخل نشديد و بالا ننشستيد؟حضرت فرمود: بالا جايِ مادرمون فاطمه است،بالا جایِ جَدّمونِ ... الهی براي امام صادق بميرم،‌که این آقارو نصف شب میریختن خونه اش، امام صادق عُمری ازش گذشته،‌پیرمَردِ، نه ملاحظه سن و سال و نه ‌مراعات حجت خدا بودن رو مي كردن... سرو پايِ برهنه میکشیدن آقارو،‌ خود نامردش سوار مركب میشد با طناب دستای آقارو‌ می بست،پشت سر میکشید ..* شبهای بی شماری قلب مرا فِسردن پا و سرِ برهنه بیرون زخانه بردن درسینه قلب زارم از غصه پاره پاره من خسته و پیاده آن بی حیا سواره دربین راه لعنِ بنی اُمیه کردم‌ پایم‌ چو درد میکرد یادِ رقیه کردم *آقا قربونت برم‌..اگر پابرهنه هم‌جسارت کردن‌ خیلی فرق میکنه با کوچولویِ سه ساله ای که نمیتونه فرارکنه، چند روزه آب نخورده، باباش رو ‌کشتن،عموجانش روکشتن، داداشش رو‌کشتن، ریختن خیمه هاشون رو غارت کردن‌، پیرهنشم آتیش گرفته .. اما میگه دیدم‌ امام صادق پابرهنه لابه لای آتیش ،همین جوری قدم میزد، من پسرِ ابراهیم خلیلم،یه ذره آتش کارگر نشد، نه به  پاهای مبارکش نه به گوشه ي لباسش، "اَنَا بْنُ ابراهیم "من پسر خلیلم  که خدا آتش رو بر او سرد وسلامت قرارداد، پاهاش رو ‌میذاشت رو این شعله ها میرفت. آي خدا!کاش اون روز مدینه هم پشت در مادر رو ‌کمک میکردی که شعله ها صورتش رو ‌نسوزونن،کاش به رقيه هم ‌کمک میکردی پاهاش تاول نزنه ..الهی بمیرم براش ، یا تاول داشت یا خار تو ‌پا رفته بود، با انگشتای کوچولوش خارها رو در مي آوُرد،ای حسین ....خدایا به حق ابی عبدالله و به این روضه های جانسوز "عجل لولیک الفرج "
داستان کوتاه "بزرگی مشکلات" "مراد،" ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻫﺎﻟﯽ روستا ﺑﻪ "ﺻﺤﺮﺍ" ﺭﻓﺖ ﻭ در راه برگشت، به ﺷﺐ خورد و از قضا در تاریکی شب ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﺍﻭ "ﺣﻤﻠﻪ" ﮐﺮﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﯾﮏ "ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ" ﺳﺨﺖ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺑﺮ ﺣﯿﻮﺍﻥ "ﻏﺎﻟﺐ ﺷﺪ" ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ "ﮐﺸﺖ" ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﺎ ﮐﻪ ﭘﻮﺳﺖ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ‌ﺭﺳﯿﺪ، ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ "ﺩﻭﺵ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ" ﻭ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ "ﺁﺑﺎﺩﯼ" ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ روستا، ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ‌ﺍﺵ ﺍﺯ "ﺑﺎﻻﯼ ﺑﺎﻡ" ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ: «ﺁﻫﺎﯼ ﻣﺮﺩﻡ، مراد ﯾﮏ شیر ﺷﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩﻩ!» مراد ﺑﺎ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺍﺳﻢ "ﺷﯿﺮ"" ﻟﺮﺯﯾﺪ ﻭ ﻏﺶ ﮐﺮﺩ." ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻧﻤﯽ‌ﺩﺍﻧﺴﺖ ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺷﺪﻩ ﺷﯿﺮ ﺑﻮﺩﻩ است.! ﻭﻗﺘﯽ به هوش آمد از او پرسیدند: «برای چه از حال رفتی؟» مراد گفت: «فکر کردم حیوانی که به من حمله کرده یک "سگ" است!» مراد بیچاره ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﮐﻪ یک سگ به او حمله کرده است وگرنه ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻭﻝ ﻏﺶ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺯﯾﺎﺩ "ﺧﻮﺭﺍﮎ ﺷﯿﺮ" ﻣﯽ‌ﺷﺪ. * ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺳﻢ ﯾﮏ ﻣﺸﮑﻞ ﺑﺘﺮﺳﯿﺪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺑﺠﻨﮕﯿﺪ ﺍﺯ ﭘﺎ ﺩﺭﺗﺎﻥ ﻣﯽ‌ﺁﻭﺭﺩ. * 💕🧡💕
قسمت سی و ششم: پس انداز نمی دونستم چی بگم ... بدجور گیرافتاده بودم ... زندگیم رفته بود روی هوا ... تمام پس انداز و سرمایه یک سالم ... - من یه کم پول پس انداز کردم ... می خواستم برای خودم یه تعمیرگاه بزنم ... از بیمارستان که بیام بیرون پس میدم ... - چقدر از پول تعمیرگاه رو جمع کرده بودی؟ ... - 1256 دلار .. مثل فنر از روی مبل پرید ... - با این پول می خواستی تعمیرگاه بزنی؟ ... تو حداقل 300 هزار دلار پول لازم داری ... اعصابم خورد شد ... - تو چه کار به کار من داری ... اومدم بیرون، پولت رو بگیر ... خندید ... - من نگفتم کی پول رو پس میدی ... پرسیدم چطور پسش میدی؟ ... - منظورت چیه؟ ... - می تونی عوض پول برای من یه کاری انجام بدی ... یا اینکه پول رو پس بدی ... انتخابت چیه؟ ... خوشحال شدم ... - چه کاری؟ ... - کار سختی نیست ... دوباره لم داد روی مبل و چشم هاش رو بست ... - اون کتاب رو برام بخون ... خم شدم به زحمت برش دارم که ... قرآن بود ... دوباره اعصابم بهم ریخت ... - من مجبور نیستم این کار رو بکنم ... تا حالا هیچ کس نتونسته به انجام کاری مجبورم کنه ... - پس مواد فروش شدن هم انتخاب خودت بود؛ نه اجبار خدا؟... جا خوردم ... دلم نمی خواست از گذشته ام چیزی بفهمه... نمی دونم چرا؟ ولی می خواستم حداقل اون همیشه به چشم یه آدم درست بهم نگاه کنه ... خم شدم از روی میز قرآن رو برداشتم ... - خیلی آدم مزخرفی هستی ... خندید ... - پسرم هم همین رو بهم میگه ... بامــــاهمـــراه باشــید🌹
قسمت سی و پنجم: غرامت به زحمت می تونستم توی راهرو رو ببینم ... افسر پلیس داشت با کسی صحبت می کرد ... . اومد داخل ... دستم رو باز کرد و یه برگه رو گذاشت جلوم ... - آقای استنلی بوگان ... شما تفاهمی و به قید ضمانت و مشروط به پرداخت غرامت آزاد هستید ... لطفا اینجا رو امضا کنید ... لازمه تفهیم اتهام بشید؟ ... برگه رو نگاه کردم ... صاحب یه سوپرمارکت به جرم صدمه به اموالش و شکستن شیشه مغازه اش ازم شکایت کرده بود ... 600 دلار غرامت مغازه دار و 400 دلارم پول نگهبانی که تا تعویض شیشه جدید اونجا بوده و هزینه سرویس اجتماعی و ... گریه ام گرفته بود ... - لعنت به تو استنلی ... چرا باید توی اولین شب، چنین غلطی کرده باشی؟ ... 1000 دلار تقریبا کل پس انداز یک سالم بود ... - زودتر امضا کنید آقای بوگان ... در صورتی که امضا نکنید و تفاهم رو نپذیرید به دادگاه ارجاع داده می شید ... هنوز بین زمین و آسمون معلق بودم که حاجی از در اومد تو... یه نگاه به ما کرد و گفت ... - هنوز امضا نکردی؟ ... زود باش همه معطلن ... - شما چطور من رو پیدا کردید؟ ... - من پیدات نکردم ... دیشب، تو مست پا شدی اومدی مسجد ... بعد هم که تا اومدم ببینم چه بلایی سرت اومده، پلیس ها ریختن توی مسجد ... افسر پلیس که رفت ... حاج آقا با یه حالت خاصی نگاهم کرد ... - پول غرامت رو ... - من پرداخت کردم و الا الان به جای اینجا زندان بودی ... 1000 دلار بدهکاری ... چطور پسش میدی؟ ... با عصبانیت گفتم ... - من ازت خواستم به جای من پول بدی؟ .... - نه ... نشست روی مبل و به پشتیش لم داد ... چشم هاش رو بست ... - می تونی بدی؛ می تونی هم بزنی زیرش ... اینکه دزد باشی یا نه؛ انتخاب خودته ... بامــــاهمـــراه باشــید🌹
🛑 *خواهر شهيد باكرى :* *ما سه تا برادر داشتیم.* *- علی‌آقا رو ساواک دستگیر کرد زیر شکنجه شهید شد. پیکرشو بهمون ندادن. - حمیدآقا را هم که آقامهدی جاگذاشت تو جزیره‌ی مجنون.* *- خود آقامهدی رو هم اروند برد.* *یه مزار از سه برادرم نیست تو دنیایی به این بزرگی* *چقدر ما مدیون این شهداءو خانواده هاشون هستیم* ایم.
🏴💐شهادت امام جعفر صادق علیه السلام را ب پیشگاه آقا امام زمان عج و دوستداران اهل بیت علیهم السلام تسلیت عرض می نمائیم وهدیه میکنیم ب محضر آن امام همام ختم ۱۴مرتبه سوره مبارکه واقعه را و۱۴۰۰۰ صلوات را این ختم تا پایان فردا شب ادامه دارد 🏴💐🏴گروه هیئت وخیریه حضرت زینب سلام الله علیها 🏴💐🏴و‌کانال ختم قرآن و صلوات حضرت رقیه س در ایتا 🏴💐🏴لطفا در ختم های گروه شرکت و تعداد دلخواه را اعلام کنید