1_795780292.mp3
293K
🎵سرودهای 🇮🇷 دهه فجر 🇮🇷
🔸بوی گل وسوسن آمد
8.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نماهنگ بسیار زیبای امتداد انقلاب
ویژه دهه فجر
کاری از گروه سرودعاشقان ولایت یزد
•••
🏴 امروز 29 جمادی
◾️سالروز رحلت حضرت #ام_کلثوم سلام الله علیها
◾️جناب امّ کلثوم علیها السلام چهار ماه پس از باز گشت از کربلا به مدینه از دنیا رفتند. (1)
◼️حضرت ام کلثوم سلام الله علیها پدرشان امیرالمومنین علیه السلام و مادرشان حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها میباشد.
◼️امیرالمومنین علیه السلام آن مخدره را به عون بن جعفر طیار تزویج نمودند و آنچه در مورد ازدواج ام کلثوم با غیر از عون بن جعفر نقل شده از بافته های مخالفین است.
◼️حضرت ام کلثوم در واقعه جانسوز کربلا حضور داشتند و بعد از شهادت امام حسین علیه السلام در کنار خواهرش حضرت زینب سلام الله علیها از بانوان و یتیمان محافظت مینمود و اشعار آن حضرت در فراق برادر در کربلا مشهور و جانسوز است.
◼️سرانجام بعد از چهار ماه از ورود به مدینه با دلی پر از غم و اندوه در مصائب کربلا به رحلت رسید.
📚 وقایع الشهور ص 110
📚 بحار الأنوار : ﺝ 42، ﺹ 74.
📚ریاحین الشریعة : ج 3 ـ ص 256 ـ 244.
📚العقیلة علیها السلام و الفواطم : ص 75.
📚تذکرة الخواص : ص 288.
📚 اعیان الشیعة : ج 3، ص 484. و ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 حضور رهبر انقلاب در مرقد مطهر امام راحل و گلزار شهدای بهشت زهرا(س). ۱۴۰۰/۱۱/۱۱
#لبیک_یا_خامنه_ای #دهه_فجر مبارکباد #پرچم_افتخار ملت ایران همیشه برقرارباد
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
*🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ( قسمت ۱۶)*
*💥(ذوب شدن گناه)*
*🥀همان طور که مسیر را* *میپیمودیم، جریان ناراحتی* *ولاغر شدن گناه را به نیک گفتم*
*🍃نیک خندید و گفت: گناه حق دارد ناراحت شود چون هیکل او پیش از این در دنیا، بزرگ و عجیب بود که البته سختیهایی که در دنیا دیدی و صبر کردی زجری که هنگام مرگ کشیدی از قد و قواره او کاست*
*✨هر چند یادآوری بلاها و سختیهای دنیا برایم طاقت فرسا بود اما از آنجا که از قدرت گناهم کاسته بود راضی و خوشحال بودم*
*🌟نور ایمان*
*✅رشته کوهی که در دامنه آن حرکت میکردیم سر بر دامن کوهی بلند داشت که به آسمان آتشین ختم میشد و چون سدی مرتفع راه را بر هر عابری بسته بود*
*♨️با دلهره و اضطراب خود را به نیک رساندم و گفتم دوست من ظاهراً به بن بست برخوردیم، راه عبورمان بسته است*
*🌼 نیک همانطور که میرفت گفت: ناراحت نباش و با من بیا، در قسمتهایی از این کوه غارهای کوتاه و یا درازی وجود دارد که باید از یکی از آنها عبور کنیم تا به قدرت ایمان خود پی ببری*
*🍀با تعجب پرسیدم: قدرت ایمان؟! گفت: آری. گفتم: چگونه؟*
*🌼گفت: بدان که در روز قیامت هر کس به اندازه ایمانش سعادتمند میشود و در اینجا ذرهای از سنجش قدرت ایمان رخ میدهد که در هر صورت دیدنی است نه گفتنی*
*💥چیزی نگذشت که غاری تنگ و تاریک و بی روزنه پدیدار گشت، چون وارد غار شدیم از تاریکی🌑 بیش از حد آن به وحشت افتادم*
*🌑پس از چند قدم از حرکت* *ایستادم و به نیک گفتم :راه رفتن در این تاریکی، وحشت آور و غیرممکن است*
*⚡️ به راستی اگر گناه در این تاریکی به سراغم آید و مرا از پا درآورد چه؟*
*🌹 نیک نزدیکتر آمد و گفت: از آمدن گناه آسوده خاطر باش زیرا ضربهای که بر او فرود آوردم باعث شد به این زودیها به ما نرسد به خصوص که هر لحظه ضعیفتر نیز میشود*
*🍂از اینکه برای مدتی از شر گناه راحت شدیم خوشحال بودم اما فکر تاریکی مسیر دوباره مرا به خود آورد به همین جهت از نیک پرسیدم: در این تاریکی چگونه پیش خواهیم رفت؟*
*🌺نیک گفت: اکنون به واسطه قدرت ایمانت نوری پدیدار خواهد شد که چراغ راهمان میباشد*
*🍃 چندی نگذشت که از صورت نیک نوری درخشید که تا شعاع چند متری را روشن میکرد*
*💫با خوشحالی تمام همگام با نیک حرکت را آغاز کردم. گاه به گودالهای عمیقی میرسیدم که تنها در پرتو نور ایمانم میتوانستم از کنار آنها به سلامت بگذرم*
*🔵التماس کنندگان*
*🔥هنوز راه زيادي نپيموده بوديم که در دل تاريکي ضجه و فريادهايي به گوشم رسيد. وقتي دقت کردم صداي چند نفري را شنيدم که التماس کنان از ما ميخواستند که نور ايمان را به طرف آنها هم بگيريم تا در پرتو نور ما حرکت کنند*
*♦️نيک همانطور که جلو ميرفت مرا صدا زد و گفت:* *گوش به حرفشان نده، اينها باقي مانده منافقين و کافران* *هستند که تا اينجا پيش آمدهاند اما دريغ از يک نور ضعيف که بتوانند در پرتو آن حرکت کنند*
*🌑و سرانجام نيز در يکي از همين چاههاي وحشتناک غار سقوط خواهند کرد*
*🔘چون با اصرار آنها روبرو شديم نيک ايستاد و خطاب به آنها گفت: اگر محتاج نور ايمانيد برگرديد به دنيا و از آنجا بياوريد*
*😔يکي از آن ميان رو به من کرد و گفت: هان اي بنده خدا! مگر ما با هم در يک دين نبوديم، مگر ما و شما روزه نميگرفتيم و نماز نميخوانديم؟*
*♻️ چرا حالا ما را به بازگشتن به آن سراي جواب ميدهيد که ميداني امکانش نيست؟!*
*🔆 در حالي که از خشم دندانهايم را به هم مي ساييدم، پاسخ دادم: بله با ما بوديد اما براي ريشه کن کردن دين ما و نه ياري آن، همواره براي ضربه زدن به دين و آيين اسلام در کمين نشسته بوديد و اکنون دريافتيد که از فريب خوردگان بودهايد...*
*✍ادامه دارد...*