eitaa logo
ختم قران و صلوات حضرت رقیه س 🌹
337 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
211 فایل
🌹این کانال با هدف برگزاری ختم قران صلوات، زیارات، ادعیه و اشتراک گذاری کلیپ و متون مذهبی،مداحی در قالب فیلم،عکس" به صورت شبانه روزی فعال می باشد. 🌹راه ارتباطی" 🆔️http://eitaa.com/bandekhod http://eitaa.com/joinchat/1055129624C01eb321c2f
مشاهده در ایتا
دانلود
6.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️سوالی که ممکن است برایتان پیش آید❗️ 🔴سردار سلیمانی چگونه جلوی تجزیه کردستان عراق رو گرفت؟
35.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️حرف های زیبای سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در میان مدافعان حرم،درباره شهادت... # #
34.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️قرائت دعای کمیل توسط سردار شهید حاج قاسم سلیمانی 💚التماس دعا... #
🌹🌷نقل خاطره ای از سردار شهید، حاج قاسم سلیمانی🌷🌹 یک بار از ماموریت بر می گشتم، منتظر نماندم که ماشین بیاد دنبالم. از فرودگاه مستقیم سوار تاکسی شدم. راننده تاکسی، جوانی بود که نگاه معناداری به من کرد. به او گفتم: چیه؟ آشنا به نظر می رسم؟؟؟ باز هم نگاهم کرد،گفت: شما با سردار سلیمانی نسبتی دارید؟ برادر یا پسرخاله ایشان هستید؟ گفتم: من خود سردار هستم. جوان خندید و گفت: ما خودمون اینکاره ایم! شما می خواهی ما رو رنگ کنی؟ خندیدم و گفتم: من سردار سلیمانی هستم. باور نکرد، گفت: بگو به خدا که سردار هستی! گفتم: به خدا من سردار سلیمانی هستم. سکوت کرد، دیگه چیزی نگفت. گفتم چرا سکوت کردی؟ حرفی نزد. گفتم: زندگیت چطوره؟ با گرانی چه می کنی؟ چه مشکلی داری؟ جوان نگاه معناداری به من کرد و گفت: اگه تو سردار سلیمانی هستی،من هیچ مشکلی ندارم. #
🇮🇷سردار بی مرز ❇️خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی🌷 اشرار جنوب تعدادی از نیروهای ما را گروگان گرفته بودند. جلسه‌ی اضطراری به فرماندهی حاج قاسم تشکیل شد. اشرار، نیروها را به یک شهرک بین مرز ایران و افغانستان و پاکستان برده بودند که منطقه‌ی خود مختاری بود و نیروهای افغانی آن‌جا مستقر بودند و می‌خواستند ایرانی‌ها را به افغانستان منتقل کنند. حاج قاسم گفت: سران قبایل را دعوت کنید تا صحبت کنیم. آمدند. جلسه تشکیل شد. حاج‌قاسم به آن‌ها گفت: زن و بچه‌های شما در آن شهرک هستند، ما هم نمی‌خواهیم دخالت کنیم. پس یا کمک کنید اشرار را بگیریم، یا آن‌ها را قانع کنید نیرو های ما را برگردانند. سران قبایل، وقت خواستند و با اشرار صحبت کردند. سردسته‌ی اشرار گفت ۲۴ ساعت وقت بدهید. حاج‌ قاسم پیام را که شنید، گفت: نه! فقط تا غروب، امروز تا غروب! تا غروب زمانی نبود که اشرار بتوانند تدبیر کنند و حاج قاسم هم کسی نبود که اشرار بتوانند از دست او فرار کنند. زمانی نگذشته بود که دوربین نگهبانی نشان داد نیروهای گروگان گرفته شده در یک خط رأس جغرافیایی به خط شده‌اند سمت پایگاه! حاج قاسم هم سرقولش ماند و اشرار را بخشید.
🇮🇷سردار بی مرز ❇️خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی🌷 قوم و خویش‌ها، دوستان و سربازهایش، جوان‌ها و... با ایشان خیلی خیلی راحت بودند. مثل برادر برایشان. آدمی بود که وقتی می‌دیدیش، "خدایی" می‌شدی.... کلاً دنیا رو فراموش می‌کردی! حاج قاسم نسبت به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها ارادت خیلی خاص و ویژه داشتند؛ همیشه می‌گفتند: من هرچی دارم از بی‌بی زهرا دارم! مراسمات فاطمیه‌ی ایشان در کرمان بسیار پر شور بود! شب آخر مراسم فاطمیه سال۹۷ حاجی به ما گفت: نرید من با شما کار دارم. پیش خودمان گفتیم حاجی با ما چه کار دارد شب آخر؟ گفت: بیایید همه باهم یک عکس بگیریم یادگاری! چون سال دیگه فاطمیه من نیستم، شما باید مراسم را تنها برگزار کنید! خندیدیم و پرسیدیم: حاجی چرا نیستی؟ خندید و گفت: حالا می‌بینید من نیستم! عکس گرفتیم. خندید و رفت...
در حلب با حاجی قدم می‌زدیم. به او گفتم:« نمی‌دانم گیر کار من و تو کجاست که زیر این همه آتش شهید نمی‌شویم». گفت:« مطلبی را به تو می‌گویم تا زنده‌ام جایی نقل نکن؛ من اصل شهادتم را گرفته‌ام؛ اما زمانش را تا حد زیادی به خودم واگذار کرده‌اند». 💚این دست‌نوشته هم سند آن!
2.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ شهید حاج قاسم سلیمانی: سخت‌ترین لحظه‌های جنگ عراق، همان روزهایی بود که در جاده‌ی بغداد و سامرا می‌جنگیدیم. @SardaarSoleimaani
❇️ تنها میان داعش! زمانی که اطراف حلب، فرودگاه دمشق-تدمر و... در محاصره‌ی کامل بود، با وجود این‌که حاج قاسم سلیمانی جانباز دوران ۸سال دفاع مقدس بود و نمی‌توانست در ارتفاع پرواز کند، ماسک اکسیژن می‌زد و به عنوان اولین فردی بود که با هلی‌کوپتر و هواپیما در میان محاصره فرود می‌آمد. 📚راوی: سردار فلاح‌زاده، معاون‌ هماهنگ‌كننده‌ی سپاه قدس @SardaarSoleimaani
🇮🇷سردار بی مرز ❇️خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی🌷 عراق! منطقه ای در محاصره‌ی سیصد و شصت درجه‌ی نیروهای داعش! جوان های خوبی در آن منطقه هستند که دست تنهایند، فرماندهی ندارند، تعدادشان اندک است و محاصره مدام تنگ‌تر می‌شد. کم‌کم دل‌ها به اضطرار افتاده بود؛ اما مقاومت تا آخرین قطره‌ی خون باید ادامه پیدا می‌کرد. مجاهدان، دل شکسته منتظر فرجی از جانب خدا بودند... حاج قاسم با بالگرد وارد منطقه شد؛ آن هم در محاصره‌ی کامل دشمن! مدافعان چشمشان که به حاج قاسم سلیمانی افتاد، جان پیدا کردند، روحیه پیدا کردند، انگیزه پیدا کردند. و محاصره شکسته شد، دشمن متواری و فراری شد و منطقه آزاد. @SardaarSoleimaani
کشتید، اگر چه شیرِ کرمانی را سردارِ بزرگ ما سلیـــ🇮🇷ـــمانی را آماده‌ی انتــقــام خونیـن باشید باید بچشید، زهر ایـــ🇮🇷ـــرانی را @SardaarSoleimaani
🇮🇷سردار بی مرز ❇️خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی🌷 جلسه بود. از وزارت خارجه و رؤسا در حضور حاج قاسم. همسر حاج قاسم غذایی برایش فرستاده بود. موقع نهار که شد، حاجی خودش دست به کار شد و همان مقدار غذا را بین همه قسمت کرد. حتی حواسش به سربازهای دفترش هم بود. حتی بالاتر، در ظرف‌های کوچکی برای بعضی از سربازها، با دستان خودش غذا کشید. @SardaarSoleimaani