فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خودم که خیلی پای این کلیپ اشک ریختم و بغض کردم
به قول داش مهدی
شهدا خیلی زنده تر از ما هستن
https://eitaa.com/abooiliya
دنگ دنگ دنگ
باز داره میاد بوی ماه مدرسه!!!
فکر کن!!!
فردا صبح هر کلاس اولی مثل جبهه ای ها ،کوله به دوش،قلم به شون،قمقمه به دست، راهی جبهه درس
یا علی مدد کوچولوهای بزرگ
فکر کن!!!
حتی روایت داریم از شهدا برای شروع فصل مدارس:
«وصیتی که به برادرانم دارم این است که در سنگر مدرسه خوب به درس خود ادامه دهند و خواهشمندم که به یاد شهیدان گلگون کفن انقلاب اسلامی باشند»
√شهید عبدالامیر یازع
https://eitaa.com/abooiliya
« لبنان به حول و قوهی الهی دشمن متجاوز و خبیث و روسیاه را پشیمان خواهد کرد.»
امام خامنه ای
https://eitaa.com/abooiliya
May 11
May 11
سرزمین اشغالی دیگه نیازی به رزمنده نداره
فراخوان بزنید جهت اعزام کشاورزان به تلاویو جهت کشت گندم در خیابان های این شهر
خبرها حاکی است شخم زده شده
آره کاکام
☄☄☄☄☄🔥🔥🔥🔥
https://eitaa.com/abooiliya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیبر خیبر یا صهیون ...
https://eitaa.com/abooiliya
May 11
تو اوج کرونا بود که مصادف شدبا شروع محرم،مراسمات اون سال عجیب غریبانه برگزار شد؛
خیلی وقت بود حاج احمد رو ندیده بودم
خودمم خونه نشین شده بودم و حالم گرفته بود بخاطر اوضاع غریب محرم،
مرتب به حاج احمد پیام میدادم و حاج احمد هم خیلی پیگیر این بود یک شب برم روضه خیابونی اما نتونستم.
عصر یکی از روزهای محرم بود که غلامرضا زنگ زد به گوشیم گفت:بیا دم در ببینمت سریع با ذوق خاصی رفتم دم در دیدم حاج احمد خودش شخصا اومده در خونمون با اون همه مشغله کاری،احوالپرسی گرمی کردیم و کلی دلم رو آروم کرد برام خیلی عجیب بود که وقت گذاشته بود و به تک تک رفقا سر زده بود.
احمد یلالی واقعا استثنایی بود در برخورد با رفقا
هیچوقت یاد ندارم در نماز به خود شخص فکر کرده باشه، هر جا بود به هر یک از رفقا که میرسید اقتدا میکرد.
وقتی هم رفت خیلی دلم گیر بود که اونجا احوالش چطوره
یک شب تو خواب دیدم در حال نمازم که حاج احمد اومد و بدون وقفه بهم اقتدا کرد
و بعد نماز رفت با همون کت و شلوار خادمی....
به قول حاج حسین یکتا:
«بعضی زندگی ها چقدر قشنگه».
بعضی رفقا میگن مجاهد خسته ناپذیر!!! همینطورم هست؛
بنظرم رفتن حاج احمد مارو فقط خسته کرد
اما احمد یلالی عزیز اونجا هم خسته نیست
مشغول کاره
ما کجای قصه ایم؟؟؟
سالگرد حاج احمد نزدیکه،اگر ده ها کتاب نوشته بشه، یک رمان از لبخندهای قشنگ حاج احمد نمیشه.
«قصه حاج احمد آقا رو زمین نمونه»
https://eitaa.com/abooiliya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرحوم حاج احمد یلالی، خادم الشهدا، یکی از پیشگامان تاثیرگذار در حوزههای فرهنگی و تربیتی خوزستان بود که با تلاشهای بیوقفه خود نقش بسزایی در تقویت ارزشهای اصیل اسلامی ایفا کرد. او نه تنها به عنوان نماد ایثار و وفاداری شناخته میشود، بلکه خدمات ارزندهای در زمینه جبهه فرهنگی و جبهههای حق علیه باطل داشت. حاج احمد با خلوص نیت و کمال صداقت به ترویج ارزشهای دفاع مقدس پرداخته و تلاش کرد تا نسل جوان را با این میراث گرانبها آشنا سازد. یاد و خاطره او همواره در دلهای دوستداران انقلاب زنده خواهد ماند.
عباس پورعواد
https://eitaa.com/pouravadabbas
یک نکته:
احمد یلالی دنبال نقطه ضعف افراد نمیگشت!!فقط یک نکته مثبت آدم رو میچسبید و ولت نمیکرد
این میشد که همه رفقاش یک شکل و یکرنگ شدن.
«مثل خودش بی نقطه ضعف»
https://eitaa.com/abooiliya
# امشب یاد کدوم شهیدی؟
شهدا قراره امشب برن کربلا....
قراره یاد کنن مارو کنار امام حسین....
👆👆👆👆👆👆👆👆
چند خط خاطره:
نزدیکای عصر بود گوشیم زنگ خورد
_الو سلام آقا محمد
_علیک السلام آقا غلامرضای عزیز
بعد احوالپرسی غلام گفت شب کجایی
_گفتم برنامه خاصی ندارم
_با احمد یلالی میایم دنبالت بریم اروند
_چخبره؟
_(باخنده): تولده قراره یکی رو اونجا سوپرایز کنیم جمعی از رزمنده ها هستن
_حله حله میام
غروب شد با احمد یلالی اومدن دنبالم
داداش براتون بگه تا خود منیوحی منو غلام و احمد فقط شوخی کردیم و میخندیدیم.
خنده های احمد با همه خنده ها فرق داشت.اون موقع فکرشم نمیکردم این آخرین غروبه که دارم با احمد میگذرونم.
رسیدیم منیوحی نماز رو خوندیم و رفتیم سمت یادمان اروند.
اونجا کلی از بچه ها اومده بودن.جمع فقط جمع بچه رزمنده ها بود.منم که کلا تو فاز خنده بودم مونده بودم تو جمع اینهمه رزمنده چطوری نخندم....
خلاصه بعد ۵ پرس املت خوردن نوبت سوپرایز شد،یه کیک آوردن وسط اونم تزیین شده با رنگ سبز و لباس پاسداری....منو میگی!! ریسه میرفتم از خنده تازه همه فهمیدن تولده آقای شیروی هستش(البته ما از قبل میدونستیم)...
داداش براتون بگه کلی شوخی و عکس یادگاری و خنده شد تولد آقای شیروی که یکی از با اخلاص های روزگاره.
واقعا مونده بودم احمد به فکر چه چیزایی افتاده توی این ایام کرونایی!
از کجا کیک گرفته؟
اصلا از کجا میدونسته تاریخ تولده بچه ها رو.
آره داداش اینجوریاس که بعضی ها موندگار میشن.
«احمد آقا استاد جزئیات بود»
بعد تولد هم رفتیم کنار اروند،
اون آخرین باری بود که احمد یلالی داشت اروند و میدید.
نگاه اروند !
نگاه احمد!
شب به یاد ماندنی و اون سلفی تولد تا ابد تو ذهنم میمونه.
کنار اروند خلوت عجیبی بود اون شب
همه رفقا بودن ،اهل دلا.
یهو نمیدونم چیشد که پامون به داخل ضریح شهدای گمنام یادمان باز شد. دور شهدا حلقه زدیم و روضه شروع شد.
کنار شهدا باشی،بچه های با اخلاص جبهه باشن،اونم اروند....گریه همه بچه ها بلند شد.عجب روضه ای شد.
اون شب گذشت و ما موندیم و اون خاطره قشنگ.
ما موندیم و اون سلفی تولد که هروقت میبینم یاد حاج احمد آقا میوفتم.
یاد اونهمه دقت و ریز بینی احمد یلالی...
دق میاره حرف دل،اگه اهلش نباشی
یا علی
https://eitaa.com/abooiliya
💠 گرامیداشت مجاهد خستگی ناپذیر
حاج احمد یلالی
📌باحضور قاری جهان اسلام
حاج حمید شاکر نژاد
🔸زمان: پنجشنبه ۱۴۰۳/۷/۲۶
🔸 ساعت: ۱۶:۰۰
🔸مکان: گلزار شهدا آبادان
╰┈➤ https://eitaa.com/abadansamen
May 11
سلام
«سریال تلویزیونی تانک خورها»
این سریال هرشب پخش میشه.
قسمت هایی از این فیلم به اسم خرمشهر و جنگ اما در ناکجا آباد.
جاده اهواز-خرمشهر زمان جنگ هم کوه داشته هم تپه !!!!!😕😕😕😕
مواضع دشمن هم دقیقا دست چپ جاده بوده.
یعنی دشمن بعثی از سمت نیشکر به ما حمله کرده.....
اینهمه ضعف رو چرا کسی نمیبینه😐
https://eitaa.com/abooiliya
این روزا که تموم بشه میطلبه یک نفر دوربین به دست،دست به قلم، روایتی رو بنویسه مثل شهید آوینی،که بشه مثل روایت فتح.....
باید قدم زد در پس کوچه های غزه.
غزه شقایقی خون رنگ است که داغ جنگ بر سینه دارد..
« روایت قدس »
https://eitaa.com/abooiliya
«به هوای فکه محتاجم»
کاش یک تخریپچی میزد به معبر نفس ما،
تخریب میکرد آنچه من است و هوای نفس را....
که گاهی بدجور گیر میکنیم میان مین های القاب و شهرت.