eitaa logo
صالحین (تجیر) ابوزیدآباد و حومه
138 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
697 فایل
کانال مربیان، معلمین،والدین و هادیان سیاسی http://eitaa.com/abozeiedabad منطقه ابوزیدآباد-بخش کویرات آران بیدگل استان اصفهان* لینک کانال@abozeiedabad ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/snatkar1364
مشاهده در ایتا
دانلود
به دستِ دین تو أدیانِ سابق میشود تکمیل رسیدی تا به ویرانی روَد اصحابِ شوم ِ فیل بخوان پیغمبرانه! چون که با لحنِ حجاز تو به واللهِ دو چندان میشود زیباییِ ترتیل محاسن را معطّر کردی و عطّارهای شهر کم آوردند و شد بازارشان بی رونق و تعطیل به باباهای در جهلِ مرکّب خفته ی بی دین؛ پس از این عشقِ دختربچه ها را میدهی تحویل عقیقِ دستهایت میشود مُهر نمازِ نوح عبایت میشود سجادۂ عیسی و اسماعیل «امین» بودی و با ایمان گمانم مادرِ موسی- به دستانت سپرده کودکش را در کنارِ نیل نشسته گوشه ی معبد، تورّق میکند هر شب چه خوش می گوید از قرانِ تو؛ تورات با إنجیل همان قران که «حبلُ اللّه» را «وحدت» تلقّی کرد خوشا آنکس که دارد در سکوتش قدرتِ تحلیل محمّد خواندمت جایِ رسول الله! امشب را کمی بگذار قربانت شوم مانندِ جبرائیل «ولی الله» خواندی در غدیرِ خم! بدونِ شک- به عشقت «یاعلی» میگوید آری صورِ اسرافیل!
سفرت‌طول‌کشیده است کجایی آقا کمرم بی تو خمیده است کجایی آقا روزها از پی هم میگذرد سرگردان چونکه‌روی‌توندیده‌است‌...کجایی‌آقا چشم‌در راه تو مادر به مزار دوشهید دیده خونبار رسیده است کجایی آقا میشود روی‌گشایی‌و بیایی تو ز راه نفسم بی تو بریده است کجایی آقا شب جمعه به حرم ضجه زدم با مادر از افق صبح دمیده است کجایی آقا طفل ششماهه‌ی بی شیر تبسم میکرد بر گلو تیر خریده است کجایی آقا شام‌وکوفه‌چقدر سخت‌گذشت‌بر زینب ناسزا بسکه شنیده است کجایی آقا ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 : برادر بسیجی مداح اهل بیت علیهم السلام آقای محمد کاظم خادمی از پایگاه مقاومت بسیج سردار کاظمی یزدلان
دارد دلم هوای شب جمعۀ حسین پر می‌زند برای شب جمعۀ حسین العفو گفته‌ایم فراوان و گشته‌ایم دلتنگ ربَّنای شب جمعۀ حسین حالا که سفرۀ رمضان هم تمام شد ماییم و سفره های شب جمعۀ حسین در روضه‌ها به سینه زدیم آخرش بگیر... این دست را خدای شب جمعۀ حسین ما عاقبت به خیر تریم از تمام دهر البته با دعای شب جمعۀ حسین با غم غریبه نیست که با گریه آشناست این چشم آشنای شب جمعۀ حسین بالای قتلگاه بخوانیم و جان دهیم... دارد دلم هوای شب جمعۀ حسین ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf
از آسمان که آمده بودی، لبخند می‌زدی به «رضا»یت اشکی نشست گوشه‌ی چشمش، تا «فاطمه» زدند صدایت رنج سفر برای تو آسان، شب از قبیله‌ی تو هراسان شد قبله‌ی دل تو خراسان، ای عطر دوست، قبله‌نمایت! من تشنه‌ای رسیده به دریا، با حسرت زیارت زهرا دربان! بگو ملیکه‌ی قم را: از راه آمده‌ست گدایت پای ضریح سر بگذارم، بال و پری اگر چه ندارم خود را به دست تو بسپارم، تا پر کشم به سوی خدایت لبخندِ شهر تو نمکین است، «قم»، قلب مهربان زمین است ما هر چه داشتیم همین است: جان‌های ما، کریمه! فدایت ای دختر یگانه‌ی مادر! میراث جاودانه‌ی کوثر! مثل علی نیامده دیگر، کو همسری به شأن سرایت؟ می‌بارد از ضریح تو رحمت، از آسمان اسم تو عصمت، از «اشفعی لنا»ی تو «جنت»، وا شد به‌ روی ما، به دعایت این شاعرت دلش شده آهو، آهو اسیر شهر و هیاهو اذن زیارتی بده بانو! این شعر را نخوانده برایت ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
از کریمان سنگ میخواهیم ما، زر میرسد در حرم از آنچه میخواهیم بهتر میرسد لطف و احسان کریمان را شمردن مشکل است وقت احسان پشت آن احسان دیگر میرسد اى که دستت میرسد کارى کنى، کارى بکن عمر دارد میرود، دارد اجل سرمیرسد در طلب خوب است حاجات مکرر داشتن وقتی از این ناحیه دارد مکرر میرسد شب به شب در میزنم، چون در زدن مال من است دست سائل ها فقط تا حلقۀ در میرسد گر به ما کم میرسد از خصلت کم بینى است ورنه دارد ده برابر ده برابر میرسد من فقط یک نوکرم، کار خودم را میکنم او خودش هر وقت لازم شد به نوکر میرسد خادمان آنقدر بى اصل و نسب هم نیستند نسبت ما یا به فضه یا به قنبر میرسد فقر آمد میرود ایمان، ولى پیش شما میشود ایمان من فقرى که از در میرسد رزق در بین الطلوعین است،بین طوس و قم رزق از دو سفرۀ موسى بن جعفر میرسد هم به زیر دین قم، هم زیر دین مشهدم گاه داد من برادر، گاه خواهر میرسد فاطمه را خواستم معصومه را زائر شدم فیض قبر مادرى از قبر دختر میرسد نیستند این دو براى من، فقط پیش منند سر به سرور میرسد، دل هم به دلبر میرسد پیش تو محتاج ها در حال رفت و آمدند تا که آهو میرود پشتش کبوتر میرسد آب پاى میوه اى که ریختم بهتر رسید میوۀ ما هم فقط با گریه بهتر میرسد ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
آبروی کرم زمین خورده مرهم درد و غم زمین خورده به چه جرمی تنش کبود شده حضرت محترم زمین خورده نفسش بند آمدِ گفته ای جوان مادرم زمین خورده با زمین خوردنش قیامت شد وای من هر قدم زمین خورده جگرش از دهن به بیرون ریخت با تنی پر ورم زمین خورده دست خود روی صورت افکنده بسکه هی پشت هم زمین خورده خاک و خون تنش یکی شده و پشت در دم به دم زمین خورده ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
چقدر لخته خون ریخته ای از دهنت من بمیرم که شده لخته خون هم سخنت جگرت پاره نامردی زهری شده که جای سالم نگذارد به سراپای تنت در و دیوار به پر پر شدنت گریانند مثل زهراشده این لحظه پر پر زدنت مثل یک مار گذیده به خودت میپیچی غرق خون و جگر و خاک شده پیرهنت بی رمق تشنه لبی روی زمین مثل حسین جای شکر است کسی نیزه نزد در دهنت خبری نیست ز غارت شدن پیکر تو هم سرت هست وَ هم تربتِ بین کفنت خبری نیست در اطراف تو از شمر وسنان غارت خیمه دگر نیست که باشی نگران ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
هدایت شده از 
علیه‌السلام 🔹حدیث اشک🔹 و جنس درد تو از جنس روضهٔ حسن است غریب خانهٔ خود! غربت تو در وطن است چگونه و به چه قیدی؟ چه نام باید داد؟ به ام فضل و به جعده اگر رباب زن است زبان به شکوه گشوده‌ست زهر و می‌داند که این دو روح و دو تن نیست، بلکه یک بدن است... اگر چه با حسن افتاده روی درد دلت ولی حسین هم این بین با تو هم‌سخن است گریز روضه اگر ناگزیر از غم اوست حدیث اشک و غم دیدهٔ اباالحسن است 📝
✅ *اختصاصی پورتال خبری کاشان/ حاج محمود « » ذاکراهل بیت(ع) و شاعر آئینی جا مانده بود از هم قطارانش از باکری ، همت ، سلیمانی این دفعه اما نوبت او بود پرواز در یک عصر بارانی بعد از شلمچه فکه و مجنون دنبال لیلای شهادت بود چل سال صبر و انتظار او پایان گرفت آنسان که می دانی روباه ها همدستشان بودند در استتار فتنه و نیرنگ کفتارهای کینه جو کردند قصد شکار شیر ایرانی کشتند ی ما را شهد شهادت نوش او اما از غیرت و مردانگی دور است خنجر زدن از پشت ، پنهانی دشمن بداند که خدا با ماست در این نبرد سخت پیروزیم تا ناخدا داریم باکی نیست از موج های سخت طوفانی ما سربلندیم و سر افرازیم یک لحظه هم خود را نمی بازیم اما برای او نمی ماند رهتوشه ای غیر از پشیمانی هرچه تبر داری بزن پائیز این سروها از پا نمی افتند  سر سبز تر از قبل می رویند دور از هیاهوی زمستانی    ۱۳۹۹/۹/۸