eitaa logo
ابرار
15 دنبال‌کننده
548 عکس
451 ویدیو
146 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از جاسبی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «صدق» و «اخلاص» خلاصه و نماد و نمایه مکتب سلیمانی است رهبر انقلاب اسلامی (در دیدار خانواده و اعضای ستاد بزرگداشت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی): 🔹کیفیت شهادت سردار سلیمانی حجت را بر دشمن و همه ی بینندگان تمام کرد.
هدایت شده از جاسبی
sedayeenghelab_ir-09.mp3
4.83M
📢 شماره: 297 💠 بصیرت افزایی فتنه 88 - قسمت نهم 🎙 کارشناس برنامه: دکتر یدالله جوانی
هدایت شده از جاسبی
sedayeenghelab_ir-05.mp3
8.9M
📢 شماره: 293 💠 بصیرت افزایی فتنه 88 - قسمت پنجم 🎙 کارشناس برنامه: دکتر یدالله جوانی
هدایت شده از جاسبی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 واکنش سخنگوی سپاه به برخی شایعات درباره برگزاری رزمایش ها سردار شریف: 🔻خیلی ها تلاش کردند بگویند رزمایش‌های سپاه در زمان مسئولیت دولت قبل به گونه‌ای انجام شد که مذاکرات را تحت تاثیر قرار دهد. 🔻انجام رزمایش پیامبر اعظم 17 خط پایانی بر این موضوع بود.
هدایت شده از جاسبی
sedayeenghelab_ir-06.mp3
9.61M
📢 شماره: 294 💠 بصیرت افزایی فتنه 88 - قسمت ششم 🎙 کارشناس برنامه: دکتر یدالله جوانی
هدایت شده از جاسبی
بصیرت افزایی فتنه ۸۸(٠۴) (online-audio-converter.com).mp3
1.52M
📢 | ویژه فتنه۸۸ 🍃🌹🍃 ❌ قسمت چهارم 🎙کارشناس: دکتر یدالله جوانی |
هدایت شده از جاسبی
759.pdf
338.9K
📝 | بازی کاخ سفید با اعصاب آتلانتیکی‌ها! 🍃🌹🍃 ✍ حنیف غفاری |
هدایت شده از جاسبی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷روایت یک عکس ویژه از حاج قاسم! 👈تاحالا بهش دقت کرده بودید؟
هدایت شده از جاسبی
13.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | توقف ناپذیر 🍃🌹🍃 |
هدایت شده از جاسبی
💠 حدیث روز💠 💎 توصیه‌ای اخلاقی از أمیر بیان 🔻امام على علیه‌السلام: اِقبَل عُذرَ أخيكَ، فَإِن لَم يَكُن لَهُ عُذرٌ فَالتَمِس لَهُ عُذرا ❇️ عذر برادرت را بپذير و اگر عذرى ندارد، برايش عذر بتراش. 📚 تحف العقول: ص 112 ‌ ‌ •┈┈••✾••┈┈•
هدایت شده از جاسبی
📝 | مکتب ، نیاز امروز ما 🍃🌹🍃 ❌ قسمت هفتم 7⃣ خدمت‌رسانی: همگان حضور حاج‌قاسم را در کمک‌رسانی به سیل چند سال پیش خوزستان به خاطر داریم، و فرمانش را به موکب داران ایرانی و عراقی که بیایید برای سیل‌زدگان خوزستان وارد عمل شوید و چه گروه‌هایی که از عراق و ایران به این فرمان او لبیک گفتند و برای کمک حاضر شدند. این نگاه شهید سلیمانی در زمانی‌که فرمانده سپاه کرمان بود نیز حاکم بود و بسیار از ناامنی‌های شرق کشور را با ایجاد سرپناه و شغل و حل مشکلات کشاورزی آن‌ها برقرار کرد. درواقع هرچند او یکی از سرداران بزرگ سپاه اسلام بود، اما نگاه صِرف امنیتی نداشت و در هر زمان و موقعیتی که فراهم می‌شد، از خدمت‌رسانی به مردمی که دستشان به‌جایی نمی‌رسید، ابایی نداشت. وی همین نگاه را به نیروی زیردست خود داشت و برای حل مشکلات آن‌ها دریغ نمیکرد. آخرین سخنرانی وی در جمع همایش بزرگ فرماندهان سپاه که نگارنده در آن حضور داشت، مؤید نگاه وی در حل مشکلات نیروهای خودی بود. |
هدایت شده از جاسبی
📌 *روایتی از آخرین روز زندگی حاج قاسم:* 🔹️ *پنج‌شنبه(۹۸/۱۰/۱۲)، دمشق ساعت ۷ صبح:* با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم، هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد... *ساعت ۷:۴۵ صبح:* به مکان جلسه رسیدم.....مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در سوریه حاضرند... *ساعت ۸ صبح:* همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و *فرمانده بزرگ جبهه مقاومت* وارد می‌شود.با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند. دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه *حاج‌قاسم* جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید: همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین!... همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت... گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه... آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد اما پنجشنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت: عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... *ساعت ۱۱:۴۰ ظهر:* زمان اذان ظهر رسید...با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد!... *ساعت ۳ عصر:* حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم... پایان جلسه...مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خودرویی بیرون منتظر حاجی بود *حاج‌قاسم* عازم بیروت شد تا *سیدحسن‌نصرالله* را ببیند... *ساعت حدود ۹ شب:* حاجی از بیروت به دمشق برگشته، شخص همراهش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند... حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند..سکوت شد... یکی گفت:حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین!... *حاج‌قاسم با لبخند گفت: می‌ترسید شهید بشم!...* باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد: *شهادت* که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست!...حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم.... حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت: *میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته!...* بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد که اینم رسیده‌ست...اینم رسیده‌ست... *ساعت ۱۲ شب:* هواپیما پرواز کرد... *ساعت ۲ صبح جمعه:* خبر *شهادت حاجی* رسید... به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود... در آن نوشته بود: *«مرا پاکیزه بپذیر...»* 🔹️ راوی: *از ستاد لشکر فاطمیون...* ✅ *صبحانه ای با شهدا*