eitaa logo
ابرار
231 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
12 فایل
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ *ان الابرار لفی نعیم* کانال عمومی پیام رسان ایتا #ابرار @abrar40 ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯ ارتباط با مدیر کانال: https://eitaa.com/AhmadRezaMoshiry
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ الهی🙏 بحق این روز خوب 🌸🍃 همه ارزوهاتون براورده بشه 🌸🍃 روی غم نبینید همه غصه هاتون به شادی 😊 همه دردهاتون درمان🌸🍃 همه قهرها به اشتی🌸🍃 تبدیل بشه و الهی که🌸🍃 امروزهمگی حاجت رواباشید 🙏 🌹🙏 🌸🍃🌸 ╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ *ان الابرار لفی نعیم* کانال عمومی پیام رسان ایتا https://eitaa.com/abrar40 ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
🌹سلام بر شهدا؛ 🍃همان‌هایی که با سر رفتند و بدون سر آمدند 🌹سلام_بر_شهدا‌؛ 🍃همان‌هایی که با پای خود رفتند و بر دوش مردم برگشتند ‌🌹سلام بر شهدا‌؛ 🍃همان‌هایی که سالم رفتند و با چند تکه استخوان برگشتند 🌹سلام بر شهدا؛ 🍃همان‌هایی که مونسی جزء نسیم صحرا و حضرت زهرا (س) ندارند ‌🌹سلام بر شهدا؛ 🍃همان‌هایی که از همه چیزشان گذشتند و رفتند تا ما بمانیم شهـــــدا.شرمنده.ایم ╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ *ان الابرار لفی نعیم* کانال عمومی پیام رسان ایتا https://eitaa.com/abrar40 ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
غفلت از کمر درد تهدید جدی برای مغز است ! کمردرد میتواند زمینه‌ساز حملات مغزی شده و باعث بروز سردردهای شدید و یا آلزایمر در پیری شود ! 🌴 ╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ *ان الابرار لفی نعیم* کانال عمومی پیام رسان ایتا https://eitaa.com/abrar40 ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
درمان ناراحتی لوزه ها ، ناشی از سردی حلق و گلو هست ▫️اولین و آخرین غذایی که طی شبانه روز میل میکنید عسل باشه، یعنی صبح ناشتا یک قاشق غذاخوری و شب قبل از خواب هم یک قاشق غذاخوری بخورید. و روزی دوبار با آب و نمک دریا غرغره کنید. 🌴 ╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ *ان الابرار لفی نعیم* کانال عمومی پیام رسان ایتا https://eitaa.com/abrar40 ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
4_401644107203608591.mp3
1.22M
» 🎤 محسن فرهمند 🍃🌼عاقبت به خیری با خواندن دعای عهد🌼🍃 حضرت امام خمینی (ره) فرمودند:صبح ها سعی کن این دعا «دعای » را بخوانی چون در سرنوشت (عاقبت به خیری) دخالت دارد. ╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ *ان الابرار لفی نعیم* کانال عمومی پیام رسان ایتا https://eitaa.com/abrar40 ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نثار روح‌ در گذشتگان صلوات باز پنجشنبه است شاخه گلی🌹 بفرستیم برای تمام آن عزیزانی کہ در بین مانیستند ولی دعاهاشون هنوزهم کارگشاست... یادی کنیم ازعزیزان سفر کرده، و پدران و مادران آسمانی وهمه ی شهدای انقلاب اسلامی وشهدای مدافع حرم " با ذکر فاتحه و صلوات " ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ *ان الابرار لفی نعیم* کانال عمومی پیام رسان ایتا https://eitaa.com/abrar40 ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
1_630622.mp3
4.16M
با صدای استاد سید قاسم موسوی قهار محـبان مهــــــــــــدي(عج) او خواهد آمد او خواهـــد آمـــد... 😍🌺 ══💝══════ ✾ ✾ ✾ ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨ 🌸 🌺🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺🌺 ╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ *ان الابرار لفی نعیم* کانال عمومی پیام رسان ایتا https://eitaa.com/abrar40 ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
🌷خدا به پیامبر فرموده 7چیز را از من بخواه: 🌷1.علم زیاد: قل رب زدنی علما...114طه 🌷2.آمرزش گناهان: قل رب اغفر وارحم وانت خیرالراحمین..118مومنون 🌷3.از شر شیطان به من پناه ببر: قل رب اعوذ بک من همزات الشیاطین.97 مومنون 🌷4.منزل بابرکت: قل رب انزلنی منزلا مبارکا...29 مومنون 🌷5.توفیق صداقت: قل رب ادخلنی مدخل صدق واخرجنی مخرج صدق واجعلنی من لدنک سلطانانصیرا..80اسرا 🌷6.آمرزش برای والدین: قل رب اغفرلی ولوالدی وارحمهما کماربیانی صغیرا...24اسرا 🌷7.اگرعذاب گنهکاران را نشانم دادی، من از آنان نباشم: قل رب اما ترینی مایوعدون فلاتجعلنی فی القوم الظالمین.93 و94 مومنون 💕💕💕 ╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ *ان الابرار لفی نعیم* کانال عمومی پیام رسان ایتا https://eitaa.com/abrar40 ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
* رازگشایی در روز بارانی سرگرد مشفق دو شب بود که نخوابیده بود، چشمانش می‌سوخت و پلک‌هایش سنگینی می‌کرد، اما چاره‌ای نداشت. دست تنها بود و باید خودش از پرویز پرس و جو می‌کرد. مرد حدودا چهل ساله می‌نمود. چهره‌ای تکیده داشت، ریش خود را دو روز نتراشیده و موهای ژولیده و عینکی که قطره‌های باران روی شیشه‌هایش بود. خبر را که شنیده بود از بابل بکوب آمده بود تهران و یکراست خودش را رسانده بود به اداره آگاهی تا ببیند چه بلایی سر زنش آمده است. نوشین معلم بود و نمی‌توانست کلاسش را تعطیل کند برای همین پرویز مجبور شده بود خودش تنها به بابل برود و سری به مادرش که بیشتر از یک سال بود داشت نفس‌های آخر را می‌کشید بزند می‌خواست تا فردا بماند اما دیشب دیروقت سرگرد مشفق به او تلفن زده و خودش را معرفی کرده بود و بدون هیچ مقدمه‌ای رفته بود سر اصل مطلب: «همسرتان به قتل رسیده.» پرویز سریع به سمت تهران راه افتاده بود. مشفق هم مثل پرویز دیشب و البته شب قبلش چشم روی هم نگذاشته بود یک شب به خاطر نوه‌اش که تازه سه ماهه شده بود و دیشب هم تا طلوع خورشید سرگرم بازجویی از همسایه‌های نوشین و پدر و مادر و خواهر او بود. جنازه را در گودالی نزدیکی‌های بهشت زهرا پیدا کرده بودند البته موبایل و کیف دستی نوشین هم همراهش بود. مانتویش تا به تا دکمه شده بود و کفش‌ها هم به زور پایش را قالب گرفته و پاشنه سمت چپی خوابیده بود. برای مشفق پیدا کردن مشخصات مقتول کار پیچیده‌ای نبود به قول خودش در اداره قتل مو سفید کرده بود هرچند دیگر حال و حوصله سابق را نداشت، نمی‌توانست از کار دل بکند بارها درخواست داده بود برایش یک دستیار بیاورند اما امان از کمبود نیرو. سرگرد شهاب با این‌که جوان‌تر بود و سابقه کمتری داشت دستیاری گرفته بود، اما او باید خودش تک و تنها کار می‌کرد. پرویز قطره اشکی را که مژه‌هایش را نمدار کرده بود، به دستمال نشاند و به سوالات سرگرد جواب داد، خیلی ساده و صمیمی او هیچ حدسی نمی‌زد: «شاید کار دزدی چیزی بوده شاید می‌خواستند به نسرین...» بقیه حرفش را خورد. او آن طور که خودش می‌گفت نه با همسرش اختلافی داشت و نه کسی را می‌شناخت که با مقتول خصومت داشته باشد. مشفق از او خواست با هم به محل رها شدن جنازه سری بزنند: «دیشب تاریک بود خوب ندیدم شاید چیزی به چشمم نیامده باشد.» پرویز مخالفتی نداشت که خودش سرگرد را برساند: «کجا باید بریم؟» سرگرد توضیح داد: «نزدیکی‌های بهشت زهرا همانجاها که بچه‌های گل‌فروش‌ هستند. از نواب برو، بقیه‌اش را بهت می‌گویم.» دو مرد از دفتر بیرون آمدند. دل آسمان پر بود و ابرها هوا را رنگ خاکستری زده بودند. سوار ماشین شدند و پرویز راه افتاد گرمای بخاری ماشین پوست سرگرد را به گزگز انداخت و نفهمید چه طور شد که خوابش برد. وقتی بیدار شد که پرویز ماشین را نگه داشت، باران تندی می‌بارید. مردم اهل قبور را فراموش کرده بودند و جاده خلوت بود حتی پسران گل‌فروش هم خانه‌نشین شده بودند. سرگرد به زحمت کلمات را از چال گلویش بیرون داد: «رسیدیم؟» و بدون این‌که منتظر جواب بماند پیاده شد و به دل باران زد. جسد دیشب همین‌جا پای یک کاج بود، به طرف درخت رفت، روی زمین دست کشید، هیچ اثری از قتل باقی نمانده بود. پرویز آمد و کنار سرگرد ایستاد، مشفق پرسید: «گفتی کی رفتی بابل؟» ـ دیروز صبح. قبل از 10 جاده خراب بود. سرگرد گفت: کف دست‌هایت را نشان بده. کف دستان مرد تمیز بود بی‌هیچ خراش و زخمی. انگار در تمام عمرش یک کیف هم جا به جا نکرده است. مشفق گفت: «عینک را دربیاور.» به عینک مرد نگاهی انداخت. آن هم سالم بود. مشفق دست در کمرش فروبرد و دستبند را بیرون آورد و به دستان متهم زد: «چرا نسرین را کشتی؟» پرویز هاج و واج به کارآگاه خیره شد. سرگرد مشفق چگونه فهمید پرویز قاتل همسرش است و زمان قتل در تهران حضور داشته است؟ شما دوست عزیز بفرمایید سرگرد مشفق چگونه پی برد که پرویز قاتل است؟ ╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ *ان الابرار لفی نعیم* کانال عمومی پیام رسان ایتا https://eitaa.com/abrar40 ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از سری تفکرات مجریان وطن فروش؛ کارشناس منوتو: کی گفته مادر مقدسه!؟ این تمام چیزیه که غرب به عنوان سمبل پیشرفت در اختیار انسان ها می‌گذارد؛ مثل حیوان باش، بزرگ شدی پدر و مادر مهم نیستند! ╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ *ان الابرار لفی نعیم* کانال عمومی پیام رسان ایتا https://eitaa.com/abrar40 ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⭕️حجت‌الاسلام شیخ مهدی دانشمند با لهجه اصفهانی، از مسئولین"غلومی" می‌گوید تا آخرش رو ببینید!!! ╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ *ان الابرار لفی نعیم* کانال عمومی پیام رسان ایتا https://eitaa.com/abrar40 ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
ابرار
#معمای_پلیسی * رازگشایی در روز بارانی سرگرد مشفق دو شب بود که نخوابیده بود، چشمانش می‌سوخت و پل
خوشحال میشم اگه جواب معمای پلیسی رو حدس زدید و تمایل داشتید به ارسال جواب👇👇👇 ارتباط با https://eitaa.com/AhmadRezaMoshiry ╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ *ان الابرار لفی نعیم* کانال عمومی پیام رسان ایتا https://eitaa.com/abrar40 ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯