eitaa logo
ابرار
221 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
12 فایل
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ *ان الابرار لفی نعیم* کانال عمومی پیام رسان ایتا #ابرار @abrar40 ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯ ارتباط با مدیر کانال: https://eitaa.com/AhmadRezaMoshiry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹فرازی اززیارت ناحیه مقدسه🌹 ۱۴۴۲
دستم بہ دامنٺ نرسيد اين جهان اگر باب الحسين منتظرم باش يا حسين باشد قرار بعـدی ما اربعين حـرم مهر قبولـــے گذرم باش ياحسين یا_اباعبدالله_الحسین_ع🍃🌸 ╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ *ان الابرار لفی نعیم* کانال عمومی پیام رسان ایتا @abrar40 ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
2.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پروتکل‌ها فقط برای هیئت‌هاست و مسافران بی‌شمار شمال استثنا هستند؟! 🔹تعدادی از اعضای هیأت مذهبی بابلسر در اعتراض به رعایت نکردن پروتکل‌های بهداشتی توسط مسافران بی‌شمار شمال، جلوی فرمانداری تجمع کردند. دولت لیبرال نوکر غرب ما زیرزیرکی داره نقشه های اربابان غربیش رو اجرا میکنه کاری میکنه با مسافرتهای مردم کرونا زیادشه بعد محرم آمار رو بالا نشون بده و‌توسط رسانه های زنجیره ای نوکر‌دولتی ، پخش کنه که محرم کرونا رو زیاد کرد ... ولی اونا نمیتونند با فوتشون خورشید رو خاموش کنند... مطمئنا بازم نقشه ارباباشون ناکام میمونه انشاءالله...🤲
این زندگي؛ هَر چی برامون کَم گذاشت در عَوض حسینُ بهمون داد (:
✨یک مدرسه‌ای را در فلوجه خالی کرده بودند و به خانواده‌های داعشی‌ها اختصاص داده بودند. مردان آن‌ها یا کشته شده بودند و یا اینکه در نبرد با جبهه مقاومت بودند. نکته جالب اینجا است که داعشی‌ها از امنیت خانواده‌هایشان مطمئن بودند. ✨ وقتی وارد مدرسه شدیم دیدیم که مدرسه مملو از زن و بچه‌های داعشی‌هاست. ابومهدی هیچگونه کینه‌ای نداشت. با محبت این بچه‌ها را در آغوش می‌گرفت و آن‌ها را نوازش می‌کرد. شما اگر این برخورد ابومهدی با خانواده‌های داعشی را کنار خانواده‌های شهدا بگذارید تفاوتی را نمی‌بینید و هیچ اغراقی در میان نبود. ✨ابومهدی خسته نمی‌شد او می‌توانست خیلی راحت در اتاق فرماندهی بنشیند و کارها را پیگیری کند اما اینطور نبود و شخصا به مناطق مختلف سرکشی می‌کرد و همانند یک برادر با نیروهایش برخورد می‌کرد و به آن‌ها محبت می‌کرد. ابومهدی نظرات نیروها را گوش می‌کرد و در تصمیم‌گیری‌ها لحاظ می‌کرد. ✍روایتی از سید هاشمی موسوی تهیه‌کننده مستند «سلفی با ابومهدی» ╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ *ان الابرار لفی نعیم* کانال عمومی پیام رسان ایتا @abrar40 ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
✨ برادرم وقتی سوریه می رفت هیچ خبری از او نداشتیم. وقتی مطلع شدیم که خبر شهادتش را برای ما آوردند. ✨ برادرم اولین بار که رفت سال نود و دو بود، سه چهار ماهی به دنبال او گشتیم و پیدایش نکردیم تا اینکه خودش برگشت. به او گفتیم نمیگی مامان دق می کنه کجا بودی تا الان؟ فقط یک جمله گفت: بادمجون بم آفت نداره تهران بودم. ✨ ماه صفر که تمام شد دوباره عباس غیبش زد اینبار به خاطر تجربه قبلی گفتیم تهران رفته که یک دفعه خواهرم و برادرم استخوان درد شدیدی گرفتند و وسط همان بود که هفته عباس به مامانم زنگ زد گفت: من کربلام. ✨ مامانم به او گفت تو بدون اجازه من کربلا رفتی درسته؟ عباس هیچ جوابی نداد، فقط گفت مامان سلام بده روبروی حرمم. ✨ آخر هفته خبره شهادتش را به ما دادند، مادرم عصبانیتش خاموش شد و استخوان درد خواهر و برادرم خوب شد. خواهرم گفت: استخون استخونو خبر میکنه. ✍راوی: خواهر شهید @abrar40