هدایت شده از ابرار
پیشنهاد می کنم بخوانید
نذر که فقط سینه زنی و روضه گوش دادن و روضه رفتن نیست.
کتاب خواندن برای شناخت راه امام حسین (علیه السلام ) هم یک نوع نذر یا عزاداری به حساب میاد.
مهم نیست که چقدر در روضه ها برای ارباب اشک میریزی، مهم نیست چقدر سینه میزنی یا چقدر نذری میدی.
مهم این که تو این دوماه چقدر ارباب رو شناختی و برای راهی که ارباب شروع کرده چندتا قدم برداشتی؟
قدم ها رو باید از خودمون شروع کنیم....
پس یاعلی....
بسم الله 🌸🌸🌸🌸👆👆👆
رمان#ماه_به_روایت_آه داستان های از زبان اطرافیان قمربنی بنی هشم حضرت #عباس_(علیه_السلام) است.به قلم #ابوالفضل_زرویی_نصرآبادی با نثری روان و دل نشین در کانال #ابرار تقدیم نگاه عزادارتان. 🌸🌸🌸🌸التماس دعا.
#رمان_مذهبی
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
ابرار
#قسمت_اول 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 اول شهید کربلا، ام البنین بود... تقدیم به خاکپای شما بانو؛ از جانب مادرم 🌺 #رما
#فصل_اول
#قسمت_اول
#ماه_به_روایت_آه 👆👆👆
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
#فصل_دوازده
#عبید_الله_بن_عباس_بن_علی
#ماه_به_روایت_آه
#قسمت_دوم
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
آخر خدایا، پدرم عباس، آن مرد مهربان و رشید که من میشناختم،مگر چگونه بوده و چه کرده است که تا این حد او را می ستایند؟حتی عامه مردم که در خانه پدری و املاک و مزارع و دارایی اش را، به وصیت و شیوه خود او، بر آنان گشوده ام، حتی به منظور جلب منفعت یا دریافت صله و پاداش، نیازی به مداحی و ستایش پدرم ندارند تا چه رسد به عموزاده و ولی نعمت من، علی بن الحسین که امام زمان من است و آنچه روزانه در اطعام و گره گشایی از مشکلات مردم هزینه میکند،از مجموع دارایی موروثی من بیشتر است!
آیا کم بودهاند کسانی که سر و دست و جان فدای پیامبر و حفاظت از دین خدا کردهاند؟ آیا آنها جان و مال و هستی شان را در طبق اخلاص نگذاشته اند؟ آیا همراهان دیگر عمویم حسین، هنگام شهادت سیراب بودهاند؟ فرق پدرم با دیگر شهیدان عاشورا یا حتی شهیدان عصر پیامبر و جدم علی _که سلام و درود خدا بر آنها باد_ چیست که باید مورد رشک و غبطه آنان باشد؟ آیا کلامهایی از این دست، آن هم از زبان امام معصوم و بری از خطا و اشتباه، زبانم لال و خدایم ببخشد، از سر تعارف، دلداری، یتیم نوازی و صله رحم است؟
خدا از دل کودکان یتیم آگاه است و میداند که اطفال بی پناه، وجود پدری حامی، دلسوز، نوازشگر ولو جهنمی را به نبود پدر نیکوکار و بهشتی ترجیح میدهند. من در روزگار کودکی، هزار شانه پدر برای گریستن، هزار دست پدر برای نوازش، میلیونها نگاه پدر برای تشویق و تنبیه و بی شمار نفس پدر برای هم نفسی و هم کلامی کم داشته ام.حال اگر کلام های ستایشگر و مهر ورزانهای از این است نیز، تنها به نیت تسلای خاطر این جوان بی نصیب از سایه پدر باشد، خدا می داند چه مایه زیانکار خواهد بود. در این که پدرم جنگجوی جبهه حق بوده، شکی نیست اما آیا به راستی واجد صفات و خصایلی چنین رشک برانگیز نیز بوده است؟
آنچه مادربزرگم ام البنین می گفت، سخنان مادری داغدار بود و مادر حتی اگر داغدار فرزند نباشد، در او جز نیکی و زیبایی نمیبیند. آنچه پسر عمویم، پیشوای شیعیان، می گوید، گر چه جز حق نیست ولی مایه یک گرفته از خصال کریمانه و بزرگوارانه اوست که نه فقط بر نیکیها که بر لغو و خطای دیگران نیز به خطا پوشی و کرامت میگذارد. نکند مدح و ستایش عامه مردم نیز به ملاحظه پاس مصاحبت، حق نان و نمک و ذکر خیر رفتگان باشد؟
آه پدر جان، چه می شد اگر به وقت سفر، مرا نیز با خود می بردی تا آنچه این همه سوال درباره ات می شنوم، آن جا به چشم خود می دیدم. تودر آن سفر چه کرده ای که هربار می شنوم تازه است و آنچه درباره ادب و شجاعت و مهربانی و دانش و فداکاری ات میگویند، تمام شدنی نیست؟ چرا مردگان به مرور دور می شوند و رنگ میبازند اما نام تو در کنار نام عمویم حسین _که درود خدا بر شما باد_باد_ هر لحظه درخشان تر و صیقلی تر، آینه در آینه تکثیر میشود و هر سال با رسیدن محرم و تازه شدن سال قمری، داغ شما نیز همچون سال، چنان تازه میشود که گویی آن واقعه در دست تکرار است و عاشقان تان چنان میسوزند و بر سر و سینه میزنند که پنداری به ضجه و زاری از خدا می خواهند که مسیر تاریخ را تغییر دهد، ازقساوت دشمنان بکاهد و دلهای شان را روشن کند تا به عذرخواهی برخیزند، از آب فرات سیرابتان کنند و اجازه دهند تا بی هیچ آسیب و آزار به مدینه باز گردید.
* * *
#رمان_مذهبی
#ماه_به_روایت_آه
#ابوالفضل_زرویی_نصرآبادی
#ادامه_دارد
کپی با ذکر منبع بلا مانع است.
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
هدایت شده از یاس همت
#فصل_دوازده
#عبید_الله_بن_عباس_بن_علی
#ماه_به_روایت_آه
#قسمت_سوم
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
در مسجد پیامبر،سر بر زانوی عمه ام زینب گذاشته ام. عمه ام نرم می گرید و با دستان مهربانش سرم را نوازش می کند.
_عمه جان،مگر خداعمویم حسین و پدرم عباس را دوست نداشت؟
-نازنینم، خدا همه بندگان و آفریدگانش را دوست دارد اما عاشق بعضی از آنها است. خدا عاشق کشتگان کربلا بود، مخصوصاً عمویت حسین و پدرت عباس.
-اگر خدا عاشق کسی باشد، کشته می شود؟
- آری نورچشمم. اما هر یک از عاشقان خدا به شکلی کشته می شود؛
یکی با زخم شمشیر و نیزه، یکی با زهر، یکی با آویختن و یکی با غم...
هق هق گریه، لحظاتی سخنش را قطع کرد و آن گاه با سرفه ای نرم، وانمود کرد گلویش گرفته بوده و ادامه داد: خدا در بخشی از حدیثی قدسی، می گوید:((...کسی که مرا بشناسد، عاشقم می شود و آن که عاشقم شود من نیز عاشق او می شوم و کسی را که عاشقش شوم، می کشم و هر کس را که می کشم، خود خون بهای اویم.)) وقتی خدا عاشق کسی باشد،او را پیش خود می برد تا به او نزدیک باشد.
بغض و دلتنگی گلویم را فشرد و با صدایی گرفته و منقطع نالیدم: اما عمه جان، من هم عاشق پدرم بودم...
دستان مهربان عمه ام زینب، صورت خیسم را به سینه اش به فشرد: عمه فدایت شود، یادگار برادرم، من هم عاشق حسین و عباس بودم، اما خدای بزرگ و مهربان، بیش از من و تو عاشق آنها بود. مبادا نگران حال و جایگاه پدرت باشی جگرگوشه ام. نه فقط خوشبخت ترین مردم دنیا که حتی سعادتمند ترین بهشتیان هم بر عزت و جایگاه پدرت عباس رشک می برند.
-اما آن روز که پدر و عمویم با دوستانشان کشته شدند، روز بدی بوده. میگویند آن روز شما هم فقط گریه می کرده اید...
#رمان_مذهبی
#ماه_به_روایت_آه
#ابوالفضل_زرویی_نصرآبادی
#ادامه_دارد
کپی با ذکر منبع بلا مانع است.
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
🍃⭐️
وقتایے ڪہ دارے از زمین و زمان مے نالے،
بغض مے ڪنے از تنهایے و بے ڪسیت،
درموندہ اے از خودت و زمونہ،
یادت بیار ڪہ "خدا" رو دارے!
خدایے ڪہ همیشہ آغوش گرمش بہ روت بازہ.
یادت نرہ اگہ ڪل دنیا هم تو رو نخوان،اگہ ڪنارت نباشن،خدا تنهایے و غریبتو بهتر میخرہ...
تو قشنگِ خدایے،تو عبد خدایے🌱
شبت بهشت رفیق🌸
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
✨﷽✨
🔴داستان عجیب شیخ رجب علی خیاط و زنی آتشین
✍️فرزند شیخ رجبعلی خیاط میگوید پدرم چیزهایی می دید که دیگران نمی دیدند. یکی ازدوستان پدرم نقل میکرد. یک روز با جناب شیخ به جایی میرفتیم که دیدم جناب شیخ با تعجب و حیرت به زنی که موی بلند و لبـاس شیـکی داشـت نگـاه میکند
از ذهنم گـذشت که شیـخ به ما می گوید چشمتان رااز نامحرم برگردانید و خود ایشان اینطور نگاه میکند! نگاهی به من کرد و فرمـود: توهم میخواهی ببینی من چی میبینم؟ ببین! نگاه کردم دیـدم همینطور از بـدن آن زن مثل سُرب گـداخته ، آتش و سرب مذاب به زمین میریزد و آتش او به کسانی که چشم هایشان به دنبـال اوست سـرایت میکند .
💥شیخ رجبعلی فرمـود این زن راه میـرود و روحـش یقـه مـرا گـرفته او راه میـرود و مردم را همینطور با خـودش به آتش جهنـم می بَرَد .
📚کتاب بوستان حجاب ص 10
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯