من دلم برات میسوزه برای اینکه رفتی و بجای اینکه رشد کنی بدتر عقب افتادی من دلم میسوزه که اخلاقت و ایمانت رو داری از دست میدی و حالا هر چی به دست بیاری مهم نیس
نمیدونم این دوری رو چطور باید جبران کرد اما خیلی عقب افتادم
فقط میتونم بگم یا صاحب الزمان من قراره نسل آینده، من قراره بچه های تو رو تربیت کنم اما خودم هنوز تربیت نشدم تو میدونی و شاهدی من برای تو درس خوندم برای تو انتخاب رشته کردم من نباید مسیرو از دست بدم من باید برگردم تو مسیر و برای تو جون بکنم به عشق تو کار کنم قربونت برم راهو نشونم بده اینجوری نمیشه
کاش بفهمم چه مسئولیت سنگینی رو دوشمه کاش بفهمم که این بچه های تو هستن که باید برگردن به آغوشت باید پیدات کنن پس کمکم کن بتونم کاری برات بکنم کمکم کن بتونم به تو وصلشون کنم صاحب الزمان
من اینجوری نمیمونم ، ینی تو نمیذاری بمونم، من این حرفا رو حفظم من بارها گفتم اما نشده اما اینبار اومدم تو بلندم کنی
من فهمیدم هروقت من بودم و من رفتم شکست خوردم و هر وقت تو نگاهم کردی جوری پر کشیدم که بیا و ببین
من نمیخوام پر بکشم
من فقط نمیخوام اینجوری باشم من فقط کنار تو آرامش دارم من نیومده بودم که اینطور باشم و تو باید به من کمک کنی عزیزدلم
میدونی
دلم از خودم گرفته
از خودم که از تو فرسنگ ها دورم و نمیدونم چجوری برسم بهت نمیتونم برسم بهت اما الان یاد اون حرفا افتادم که میگفت ما اومدیم در خونه شما اومدیم دستمون بگیرید نجاتمون بدید اومدیم اینجا بگیم اگه ظرف نداریم ظرف رو شما میدید اگه آمادگی نداریم آمادگی رو شما میدید اگه طلب نداریم طلب رو شما میدید
من اومدم بگم من خرابم و اگه رهام کنید درست نمیشم. قرار نبوده اینطور بمونم من نیومدم که اینطور زندگی کنم
زندگی اونکه نچشیده و دوره خیلی بهتره از کسی که شما دستش رو گرفتید سر سفره محبت تون نشوندیدش بهش خیلی چیزا چشوندید اما بعد از زیر سایه ی امن شما فرار کرده و رفته
دست شما رو ول کرده
گمتون کرده و نمیتونه برگرده
اگه شما دوباره پیداش نکنید دستش به کجا بنده این بچه ناخلف؟
اومدم بگم اوضاع خیلی خرابه، بگم به حق تموم اون لحظاتی که با شما گذروندم ندارید اینجوری بمونه یه فکری به حالم کنید شما همه امید منید
حالم بده عزیز دلم
پس کی نگاهم میکنی نور چشمم؟
من بدون تو نمیتونم.. ینی نمیخوام ادامه بدم
بگو که داری صدامو میشنوی... بخاطر تکتک آدمایی که قرار بود به واسطه من برگردن تو آغوشت منو نگاهم کن منو بساز منو آماده کن
تو منو رها نمیکنی من مطمئنم
تو سرپرست منی
تو همون کسی هستی که بارها و بارها خوندم:
امام همدم و رفیق،
پدر مهربان،
برادر برابر،
مادر دلسوز به کودک،
و پناه بندگان خدا در گرفتارى سخت است؛
#آبـےِ_روشـن
امام مانند خورشید طلوعکننده است که نورش عالم را فرا گیرد و خودش در افق است به نحوى که دستها و دیدگان به آن نرسد.
امام ماه تابان،
چراغ فروزان،
نور درخشان
و ستارهایست راهنما در شدت تاریکىها
و رهگذر شهرها و کویرها و گرداب دریاها
امام آب گواراى زمان تشنگى
و رهبر به سوى هدایت و نجاتبخش از هلاکت است،
امام آتش روشن روى تپه (رهنماى گمگشتگان) است، وسیله گرمى سرمازدگان و رهنماى هلاکتگاههاست؛
هر که از او جدا شود هلاک شود
امام ابریست بارنده،
بارانیست شتابنده،
خورشیدیست فروزنده
سقفى است سایه دهنده،
زمینى است گسترده، چشمهایست جوشنده و برکه و گلستان است
امام امین خداست در میان خلقش و حجت او بر بندگانش و خلیفه او در بلادش و دعوتکننده به سوى او و دفاعکننده از حقوق او است.