بچه ها به حساب ما میرسن!
بچه ها یه روزی میفهمیم این دنیا بازیچه نبود ولی ما بازیچه فرضش کردیم
#آبـےِ_روشـن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و سلام بر تو ای یار غائب از نظر......
@abi_roshan
آبـــےِروشــن
و سلام بر تو ای یار غائب از نظر...... @abi_roshan
خدا را شکر که دوستت دارم
و باز هم خدا را شکر
که توفیق داد زبانم را به شکر محبّتت مزیّن کنم
و چگونه خدا را شکر کنم
که حال و هوای خیال مرا
بارانیِ خیالِ با تو بودن کرد...
روز و شب زیر این باران مینشینم
و همۀ وجودم را به طراوت بهاری این باران خیس میکنم.
چه قدر دوست دارم چک چک قطرههای این باران را!
@abi_roshan
آبـــےِروشــن
خدا را شکر که دوستت دارم و باز هم خدا را شکر که توفیق داد زبانم را به شکر محبّتت مزیّن کنم و چگونه
آقا!
من با تو هر جا که باشم
همان جا بهشت من است
فرقی نمیکند در دل آتش یا در میان گلستان
ولی چه کار کنم که بعضی از خیالها
طعم دیگری دارد برایم؟
دست خودم نیست، تقصیر این خیالهاست.
من هنوز هم نمیتوانم از خیال شب زندهداری با تو بیرون بیایم.
با تو از حیاط آمدهام به حجرهات.
میخواهی نماز شبت را ادامه دهی.
من هم ایستاده رو سجّادهای که تو پهن کردهای
به تماشایم ادامه میدهم.
عجله دارم زودتر به نماز وترت برسی.
از طرفی هم دلم نمیآید که خیال نماز شب خواندنت
با نماز وتر به پایان برسد.
میرسی به نماز وترت.
تکبیرة الاحرام را میگویی.
دلم در سینه؛ ولی گویی در کف دست تو دارد میتپد.
کاری به العفو گفتنها و استغفارهایت ندارم.
منتظرم برسی به نام چهل مؤمنی که دعایشان میکنی.
خوش به حال مؤمن اوّل!
چه کار کرده که پیش از همه نام او را به زبان میآوری؟
مؤمن دوم، سوم، چهارم ...
یعنی دلت میآید من به تماشا ایستاده باشم
و تو نام مرا در قنوت نماز وترت نیاوری؟
نام میبری و میبری.
یکی بیشتر نمانده
و راستش من هم دل ماندن ندارم.
میترسم که آن یکی نام من نباشد.
از خیال بیرون میآیم
و خیال میکنم که شاید اسمی که نشنیدم، اسم من بوده.
نه میتوانم باور کنم که نامم در میان آن چهل نفر باشد
و نه میتوانم قنوتت را بشنوم و نام خودم را نشنوم.
میبینی چه کار میکند با آدم، این تضادهای عشق تو؟
شبت بخیر دلبر نازنین!
#محسن_عباسی_ولدی
@abi_roshan
هدایت شده از صحیفهِدل
﷽
ما هیچ گاه
به امروز بر نمی گردیم،
هر چه را لازم است بردارید!
@sorkhe_tireh
آبـــےِروشــن
بچه ها به حساب ما میرسن! بچه ها یه روزی میفهمیم این دنیا بازیچه نبود ولی ما بازیچه فرضش کردیم #آب
روایت داریم روز قیامت انسان قدم از قدم بر نمیداره، مگر اینکه از چند چیز ازش سوال کنن
١.یکی از مالش که از کجا به دست آورده و کجا خرج کرده
٢.یکی از کل عمرش، که عمرت رو چیکار کردی و در چه راهی خرج کردیش؟
٣.یکی از جوانیش!
سوال عمر از سوال جوانی جداست!
جوانی یه قدرت و یک نشاط و فعالیت و تلاش و نیرویی انسان داره که خاصه
۴.و سوال چهار...
با امام زمانت چکار کردی؟
#آبـےِ_روشـن
یعنی هر قدم که برمیداری میدونی یعنی چی؟
شما امروز بلند شدی یه سری افعال رو انجام دادی تا شب... این رو فرض کنید روز قیامت یک قدمه!
مثلا تصور کنید بپرسن شما فلان تاریخ
از صبح که بلند شدی، چقدر پول داشتی، این مال از کجا بدست اومده بود؟
کجا خرجش کردی؟
اون روز عمرت رو چگونه مصرف کردی؟
اون نیرو و نشاطِ بیش از عمرت رو که به واسطه ی جوانی بهتون داده بودیم چطور مصرف کردی؟
و اون روز با امام زمانت چکار کردی...؟؟