🌹امام خامنه ای:شهید رجایی و شهید باهنر انصافا و حقا، الگوی دو چهره ی انقلابی مومن و خالص بودند و زندگی و شهادتشان، درس آموز بود.
عاشقان اهل بیت علیه السلام
7 مهر_5938530965260337699.mp3
2.69M
🏴در کلاس عاشقی عباس غوغا می کند
در دل هر عاشقی عباس مأوا می کند
🏴هر کسی خواهد رود در مکتب عشق حسین
ثبت نامش را فقط عباس امضاء می کند
+روضه خوانی امام خامنه ای
🌹تاسوعای حسینی تسلیت باد
عاشقان اهل بیت علیه السلام
بي خواص - سليمان بن صرد خزاعي_1034069322755997934.mp3
839K
🏴عبرتهای عاشورا| «سلیمان بن صُرَد خزاعی»
▪️چطور شد که جامعهی اسلامی به محوریّت پیامبر(ص)، بعداز پنجاه سال کارش به آنجا رسیدکه فرزندهمین پیغمبر رابا فجیعترین وضعی کشتند؟!
عاشقان اهل بیت علیه السلام
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈
🔳ابالفضل علمدارم 🌷🥀🥀
🎙علی فانی
#تاسوعای_حسینی_تسلیت باد🏴🏴🏴
عاشقان اهل بیت علیه السلام
4_5940783671312122553.mp3
4.09M
🏴دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد
حاج محمود کریمی
عاشقان اهل بیت علیه السلام
لبیک یا عباس✋
عاشـقی رایـج نبود, عـباس آڹ را باب ڪرد.
او دو دستش را ڪنار علقمہ نذرِ سرِ ارباب کرد
عاشقان اهل بیت علیه السلام
باب الحوائجی و اجابت به دست تو
تنها بخواه،عالم هستی مجال توست
ای آفتاب علقمه:روحی لکــ الفدا
ای آرزوی فاطمه:روحی لکـ الفدا
◾️السلام علیک یا اباالفضل العباس◾️
عاشقان اهل بیت علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا
به حرمت تاسوعا
بیماران راشفای عاجل
ودل دردمندان راشادکن
ان شاالله به واسطه
باب الحوائج
حاجات تک تکتون روابشه
▪️تاسوعا وعاشورای حسینی بر همگی تسلیت باد▪️
عاشقان اهل بیت علیه السلام
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی 💌 #فرار_از_جهنم 📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی 📅 قسمت #پنجاه_و
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی
💌 #فرار_از_جهنم
📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی
📅 قسمت #پنجاه_و_دوم: و من عاشق شدم
اواخر سال 2011 بود ... من با پشتکار و خستگی ناپذیر، کار می کردم و درس می خوندم ... انگیزه، هدف و انرژی من بیشتر شده بود ... شادی و آرامش وارد زندگی طوفان زده من شده بود ... شادی و آرامشی که کم کم داشت رنگ دیگری هم به خودش می گرفت ... .
چند وقتی می شد که به باتون روژ و محله ما اومده بودن ... دانشگاه، توی رشته پرستاری شرکت کرده بود ... شاید احمقانه به نظر می رسید اما از همون نگاه اول، بدجور درگیرش شدم ... زیر نظر گرفته بودمش ... واقعا دختر خوب، با اخلاق و مهربانی بود ...
من رسم مسلمان ها رو نمی دونستم ... برای همین دست به دامن حاجی شدم ... اون هم، همسرش رو جلو فرستاد ... و بهتر از همه زمانی بود که هر دوشون به انتخاب من احسنت گفتن ...
حاجی با پدر حسنا صحبت کرد ... قرار شد یه شب برم خونه شون ... به عنوان مهمان، نه خواستگار ... پدرش می خواست با من صحبت کنه و بیشتر با هم آشنا بشیم ... و اگر مورد تایید قرار گرفتم؛ با حسنا صحبت می کردن ...
تمام عزمم رو جزم کردم تا نظرش رو جلب کنم ... اون روز هیجان زیادی داشتم ... قلبم آرامش نداشت ... شوق و ترس با هم ترکیب شده بود ... دو رکعت نماز خوندم و به خدا توسل کردم ... برای خودم یه پیراهن جدید خریدم ... عطر زدم ... یه سبد میوه گرفتم ... و رفتم خونه شون ...