📘 #پایی_که_جا_ماند
یادداشتهای روزانه سیدناصر حسینیپور از زندانهای مخفی عراق
سیدناصر حسینیپور ، جانباز جنگ است.
«پایی که جا ماند» یادداشتهای روزانه سیدناصر حسینیپور از زندانهای مخفی عراق است.
سید ناصر چهارده ساله است که به جبهه میرود و شانزده ساله است که در آخرین روزهای جنگ، در جزیرة مجنون به اسارت عراقیها درمیآید؛ در حالی که دیدهبان است و در واحد اطلاعات فعالیت میکند.
وقتی اسیر میشود یک پایش تقریباً قطع شده و به رگ و پوستی بند بوده است. با این حال تصمیم میگیرد در دورة بعد از اسارت باز هم دیدهبان اتفاقات و حوادث باشد، اما این بار بدون دوربین و دکل.
او دیدهها و شنیدههایش را در کاغذهای کوچکی که از حاشیه روزنامهها و کتابهای ارسالی سازمان مجاهدین خلق جمعآوری کرده است، با رمز مینویسد و در لوله عصایش جاسازی میکند.
قیمت : ۴۰۰۰۰ تومان
جهت سفارش کتاب👇
@esmaeeil_313
شماره تماس👇
۰۹۱۶۰۰۱۲۰۸۲
#پایی_که_جا_ماند
آنچه از کتاب «پایی که جا ماند» بر میآید روایت صادقانه سیدناصر حسینیپور است که هیچ ادعایی در نویسندگی ندارد.
از رفقا شنیدم که به شوخی از سید ناصر پرسیدهاند چرا شهید نشده است و او رندانه جواب داده بود: چون به دو چیز دل بسته بودم؛ یکی دوربین دیدهبانیم و دیگری یادداشتهای روزانهام. این کتاب هشتصد صفحهای خاطرات روزانه یک اسیر قطع عضو ایرانی است.
این کتاب مقاومتِ صد و نوزده شهید را در یک محاصره و جنگ تمامعیار در جزیره مجنون نشان میدهد. این کتاب در حقیقت تصویری است از سرگذشت نامه یک نیروی اطلاعات و عملیات که لو رفته است و گوشه ای از سرگذشتنامه اسرای مجروح ایرانی است در زندانهای مخفی عراق و در بیمارستان الرشید بغداد.
در فصلهای پایانی کتاب زندگی اسرای مفقودالاثر ایرانی را در اردوگاههای تکریت به تصویر میکشد و شمهای از مظلومیت اسرای مفقودالاثر را نشان میدهد، در اردوگاهی که وقتی بچهها از ستوان قحطان، معاون اردوگاه شانزده تکریت، میپرسیدند: «سیدی! ما کی آزاد میشویم؟ » و ستوان قحطان میگفت: «هر وقت دیدید مردی حامله شد، شما هم آزاد میشوید. » یعنی شما هیچ وقت آزاد نمیشوید
حضرت آیت الله خامنه ای: تاکنون هیچ کتابی نخوانده و هیچ سخنی نشنیدهام که صحنههای اسارت مردان ما در چنگال نامردمانِ بعثی عراق را، آن چنان که در این کتاب است به تصویر کشیده باشد...
۷۶۸ صفحه| ۶۵۰۰۰ تومان
👤 خرید از طریق ایتا:
@esmaeeil_313