یکی از عللی که طلاب و مدیریت حوزه های علمیه به سمت ادبیات به شکل مفصل نمی روند و راه را برای تلخيص کتب ادبی باز گذاشته اند سه علت بیشتر نیست:
1_قرآن دارای محکم و #متشابه، عام و خاص، ناسخ و منسوخ و در مقام کلی گویی می باشد و علاوه بر این ها چون معجزه بلاغت است سبب عجز در #فهم برای مخاطب شده است و در یک کلام قرآن فهميدنش #سخت است.
2_#اهل بیت ما را کفایت می کند و هر چه هست در روایات و حتی خود قرآن نیز فهمش #متوقف بر اهل بیت است و قرآن بدون اهل بیت خروجی اش داعش است پس چه بهتر که از در آستان اهل بیت سر بر نداریم به جای دیگری نرویم.
3_ادبیات به اندازه سیوطی برای فهم روایات و احادیث کافی ست پس نیازی به تفصیل خوانی نیست.
شاید کسی به زبان اعتراف به این سه علت نکند ولی به درون و ضمیر ناخودآگاه خود نگاهی بیندازید و به کارها و اهداف خودمان، که قرآن در آن جایگاه کتاب #الله را ندارد...
#عوامل علت اول
1_قرآن دارای محکم و #متشابه، عام و خاص، ناسخ و منسوخ و در مقام کلی گویی می باشد و علاوه بر این ها چون معجزه بلاغت است سبب عجز در #فهم برای مخاطب شده است و در یک کلام قرآن فهميدنش #سخت است.
بررسی
1_ در ابتدای کودکی کودکان را با روش غلط با قرآن آشنا کردن:
*روخوانی بدون فهم
*حفظ بدون معنا
*حفظ مباحثی که قابل فهم برای همه کودکان نیست.
کسانی که به اسم کار فرهنگی ساعت ها کودک را می نشانند و به او الفاظی را می آموزند که خودشان هم نفهمیده اند جواب گو باشند!