سهشنبههای مهدوی؛ از ادب تا سربازی
🚦شاید به بعضی جواب سؤالها، هنوز تو مدرسه کاملاً نرسیده باشیم:
⁉️ اینکه چرا اینهمه به آداب اهمیت میدیم؟
⁉️ چرا جدول آداب رو پر میکنیم؟
⁉️ این دقتکردنها به ظاهرِ رفتار، تهش به چی میرسه؟
سهشنبهها قراره همینها رو مرور کنیم...
آروم و بیهیاهو، ولی با تأمل بیشتر👌🏻
ما دنبال یه «تمرین ساده» نیستیم…
دنبال یه تربیت بزرگیم:
تربیتی برای یار شدن❗
🔅سهشنبههای مهدوی، فرصتیه برای اینکه این آداب، فقط ظاهر نباشه؛
برای اینکه بفهمیم چرا باادب باشیم؟
چطور خودمونو قوی کنیم؟
و برای کی خودمونو آماده کنیم؟
🌱 توی این برنامه،
حرف از آدابه، ولی به نیت سربازی امام زمان (عج)
گفتوگو، داستان، تمرینهای هدفمند،
و حتی قرارهایی که با حضرت میذاریم برای قوی شدن…
🔹 و مهمتر اینکه…
فقط خودتون نیاید!
بیاید و دوستانتونم بیارید تا هر روز بیشتر بشیم؛
تا از همین حالا، همه با هم،
برای یاری حضرت آماده باشیم...💙
🕊 سهشنبهها
یعنی قدم به قدم نزدیک شدن به اون روز بزرگ...
#سهشنبههای_مهدوی
#ادبستان_صدرا
💕 از یه «بدو بدو» ساده... تا با هم بودن
بعضی وقتا یه بچه هست که نه گریه میکنه، نه قهر میکنه، نه حتی اعتراضی...
فقط یهجوری انگار نیست.
🎒 ساکت میشینه کنار کیفا،
تو حاشیهی شلوغترین لحظههای کلاس.
امیرحسین یکی از همونا بود.
هر روز، بیصدا از کنار بازی بچهها رد میشد و تو دنیای خودش میموند.
بارها رفتم سراغش، آروم و بیفشار باهاش حرف زدم، ولی خب... جزیرهش رو ترک نمیکرد‼
تا اینکه یه روز نشستم و دوباره رفتارهاشو مرور کردم. یه چیز خیلی واضح بود:
امیرحسین عاشق بازیهای جنبشی بود❗
از اون بچهها که وقتی میدوئه، انگار نفس میکشه.
🌿فرداش با یه لبخند نزدیکش شدم و گفتم:
«امیرحسین! بیای با هم گرگمبههوا بازی کنیم؟»
چشماش برق زد... گفت: «آره خاله!»🤩
از همون روز، بازی شد رمز بینمون.
گرگمبههوا، دزد و پلیس، قایمباشک...
کمکم حتی سراغ بازیهای نشستنی هم رفتیم، ولی اولش یه کم میدوئیدیم تا دلش گرم شه.
حالا...
امیرحسین وسط جمعه.
صداش بلند شده، رفیق پیدا کرده، بازی میکنه، میخنده...🤠
و من فهمیدم گاهی دنیای بچهها، از درِ بازی باز میشه.
فقط باید بازیِ مورد علاقهش رو بلد باشی... همینه.
#تجربه_تربیتی_مربی
#پیش_دبستانی_ادبستان
#ادبستان_صدرا
🔔 #اطلاعــــــــیه واحد #ثبتنام
با سلام و احترام،
در ادامۀ مسیر ثبتنام متوسطه دخترانه، پنــــــــجمین رویداد آشنایی و شناخت متقابل طی بازهای محدود تا پیش از اربعــــــــین برگزار میشود.
🔹 حضور در این رویداد برای ادامه فرایند ثبتنام الزامی است.
چرا شرکت در این رویداد اهمیت دارد⁉️
◇ فرصت گفتوگو با مربیان و کادر
◇ کمک به تصمیمگیری آگاهانه
◇ آشنایی با توانمندیهای خویش در فضای مدرسه
پس از این بازه، رویداد بعدی در شهریورماه برگزار خواهد شد.
📅 تاریخ برگزاری: چهارشنبه، ۸ مرداد
✅ جهت حضور و اولویتبندی ثبتنام، لطفاً از طریق شناسه @sabtenam02 اقدام فرمایید.
با آرزوی توفیق و همراهی در مسیر رشد و هویتسازی دختران سرزمینمان✨
#متوسطه_دخترانه_ادبستان
#ادبستان_صدرا
اربعین دو سال پیش بود که برای اولین بار تصمیم گرفتیم خانوادگی بریم و هر سه پسرها رو 🧒🏻👦🏻🧑🏻با خودمون ببریم. بچهها ۸ساله، ۵ساله و ۶ ماهه بودن.😊
تجربهی اولین بار رفتن اربعین با سه بچهی قد و نیم قد، گرمای هوا 🥵و سختی و دوری راه... اما عشق امام حُسینـــ؏ـــــــ چیزی هست که برای دلتنگها صبر و طاقتی نمیذاره.❤️
یه ویلچر داشتیم و یه کالسکه و کلی همسفر که قرار بود توی راه کمکمون کنن.
اسباب بازیهای که توی مسیر به بچهها میدادن دلگرمشون میکرد و باعث میشد سرگرم بشن و سختی راه رو نفهمند.
توی موکب حضرت معصومه(س) یه کوله پشتیهای کوچیکی🎒 به بچهها هدیه میدادن. به بچههای من فقط یکی رسید.
اولش کلی غصه خوردن و رفتن به مسئول موکب گفتن ما یکی دیگه هم میخوایم؛ اما دیدن نخیر خبری نیست. واقعا تموم شده!
بعدش گفتن اشکال نداره هرچی اسباببازی تا حالا دادن بذاریم توی این کولهپشتی برای هر دوتامون باشه.
خلاصه کولهپشتی پر از اسباببازی، لگو و مدادرنگی دوست داشتنی شد.☺️
هدیههایی بود که از طریق الحسینـــ؏ـــــــ نصیبشون شده بود. اما نمیدونستن قراره چه اتفاقی بیفته!🥺
کولهی پر از اسباببازی توی یکی از موکبها جا موند و ما فکر میکردیم توی کالسکه هست.
بچهها باورشون نمیشد که نمیشه برگشت و کوله رو پیدا کرد.😢
این راه راهی بود که باید از دل بستگیها کنده میشدیم و پذیرش این موضوع برای بچهها سخت بود. گریه کردن، غصه خوردن و بی تابی کردن. گفتن امام حسینـــ؏ـــــــ که میدونست ما چقدر اون اسباب بازیا رو دوست داشتیم چرا باید اونها رو از دست میدادیم.🥺
صحبت کردن و دلگرم کردن تنها کاری بود که از دستمون برمیومد. همدلی کردیم. از خاطرات خودمون گفتیم و خلاصه تلاش کردیم متوجه بشن درکشون میکنیم. بقیهش رو سپردیم به امام حسینـــ؏ـــــــ که بچهها خاطرهی بدی از این مسیر به یاد نسپرند.
اما غافل از این که مهر امام حسینـــ؏ـــــــ با دلهای بچههای ما گره خورده. بچهها نه به عشق خوراکی و اسباببازی بلکه با حب الحسینــ؏ـــــــ در این راه قدم میذارن.
حالا دوسال میگذره و بچهها بیتابتر از همیشه هستن برای این که دوباره لذت این سفر بی نظیر رو بچشند.
کولهپشتی و اسباببازی و همهی این دلگرمیها کجا و مهر بی انتهای ارباب ما کجا...
🌸دنیای کودکان زبانِ "تو دیگه بزرگ شدی، غصه نداره که، مگه بچهای که برای این جور چیزا گریه میکنی و ... "نمیفهمد. در این دنیا بایست همدلی کرد، همدردی کرد.
مبادا نقطهای تار از ماجراهای ناگوار در ذهنشان بماند و در سالهای بعد به صورت ناهنجاری خود را نشان دهد.
#مادر_و_کودک_ادبستانی
#تجربهی_مادری
#ادبستان_صدرا
🪴تربیـــت یعنی بـــاور به فصــــلی از تغییـــــر
اول سال،
دو تا از متربیهامون خیلی ساکت و کنار از جمع بودن؛
کمتحرک، کمصحبت و بیمیل به همراهی با بقیه…🤷🏻♀️
💥تصمیم گرفتم فضا رو بیشتر به سمت بازیهای گروهی و تعاملی ببرم؛
بازیهایی با جنبوجوش بالا و نیازمند به همکاری.
از بچهها خواستم خودشون گروه تشکیل بدن،
بدون اینکه اون دو متربی رو مجبور به مشارکت کنم…
اما اونقدر فضا گرم و پر از تعامل شد،
که کمکم گروه جذب شدن.💙
با تکرار این موقعیتها،
و تقویت رفتارهای مثبتشون،
این دو کودک حالا جزو فعالترین و پرانرژیترین بچههای کلاس شدن؛
حتی تو موقعیتهای جمعی، یاد گرفتن از حق خودشون دفاع کنن.
🌱تربیت، یعنی اعتماد به فرایند،
و خلق فرصت برای دیدهشدن، مشارکت و رشد...
#تجربه_تربیتی_مربی
#پیش_دبستانی_ادبستان
#ادبستان_صدرا
🌱 اربعین؛ فرصتهای طلایی تربیتی
🔅اغلب تصور میشه #تربیت باید با برنامه، پیوست، محتوا و ... باشه؛
اما اربعین، چیز دیگهایه؛
نوعی تربیت بیواسطه
که در اون، کودک دیده شدن از نوع متفاوت رو تجربه میکنه...
وقتی میبینه:
موکبدار ازش با لبخند استقبال میکنن؛
با عشق و علاقه، براش غذا میکشن؛
حتی غریبهها سلامش را با احترام جواب میدن...
👌🏻این یعنی تجربهای از کرامت انسانی
که با هیچ توضیح و پند و موعظهای جایگزین نمیشه.
🌿 ناخودآگاه میفهمه:
«من مهمم...
نه چون نمرهام بالاست
یا لباس خوبی پوشیدم...
بلکه چون زائر امام حسینم...»❤
و این یعنی:
شروعی برای شکلگیری #عزتنفس واقعی.✨
#اربعین
#تربیت_بیصدا
#ادبستان_صدرا
در🖤 ایام محرم و صفر، بحث اربعین و پیادهرویش خیلی داغ هست. همه دوست دارن در این اجتماع عظیم حضور داشته باشند. ولی یه مادر که نگران سلامتی بچههاشه شرایط آب و هوا براش مهمه.😢
البته که این نگاه منِ مادر هست. ولی از نظر تربیتی که نگاه کنیم پیادهروی بستر خوبی برای تربیت و رشد هست.
پسرم🧒🏻 امسال، قبل شروع محرم در حال محاسبه بود و سوال میپرسید کی محرم شروع میشه؟ کی ماه بعدش میاد؟ و...
تا این که یه روز پسرم گفت متوجه شدم بابا میخوان اربعین برن!
گفتم: بله میخوان برن. از اونجا فهمیده بود که یه روز که از کوهنوردی پدر پسری🧒🏻🧔🏻♂ برگشته بودن، بابا کوله رو 🎒دادن و گفتن دم دست باشه تا وسایل اربعین رو جمع کنم.(خودم به خاطر شرایط خاص امسال توفیق همراهی ندارم.😔)
از اون روز پسرم پیگیره که با باباش بره.
اولش جا خوردم.
یک روز در گفتگوی مادر/پسری🧒🏻👩🏻 بهش گفتم: هوا خیلی گرمه!🥵 شما از پسِ هوای گرم و پیادهروی برمیای؟
گفت: هوا گرم باشه! من سهشنبهها میرم پیادهروی جمکران! معلومه از پسِ هوای گرم کربلا برمیام. 😐
گفتم: شما مسوول نون هستید! برید چه کسی کارهارو انجام بده؟ کی خرید میکنه؟
کمی فکر کرد و گفت: راه حل داره! یه روز قبل حرکت میرم یه عالمه نون میخرم بذارید فریزر. تا زمانی که برگردم نون تو خونه باشه!😶
جا خوردم. دیدم من دارم همش بهانه میارم ببینم منصرف میشه و میگه: باشه! نمیرم. ولی داره برای هر کدام از بهانههای من راه حل و دلیلی میاره.
از طرفی ما معتقدیم اباعبداللهالحسینـــ؏ـــــــ زائران خودش رو حفظ میکنه. چرا من حساس بشم؟ در این راه بزرگ میشه. تازه خودش هم نگاه بزرگی به مسائل دور و برش داره و دنبال حل اونها هست. از موضع خودم کوتاه اومدم.
با پدرش هم که صحبت کردم که اگر امکانش هست این دلبند رو با خودشون ببرن. گفتن تو ذهن منم این هست که ببرمش.
خدا را شکر کردم که تونستم با این بخش از مراقبتی بودنم مبارزه کنم و مانع نشم.
🌸گاهی ما بزرگترها از چیدمان مسائل کنار هم چالشی بزرگ میسازیم در حالی که کوچکترها آن مسائل را آنقدر که ما عظیم تصور میکنیم نگاه نمیکنند و به همین دلیل به راه حلهای خیلی سادهتری دست مییابند.
خیلی بسترها وجود دارد که از قضا فضای خوبی برای رشد کودکانمان است، ولی مراقبتی بودن ما والدین کودکانمان را از تجربه آن محروم میسازد.
فرصتساز باشیم نه فرصتسوز.
#مادر_و_کودک_ادبستانی
#تجربهی_مادری
#ادبستان_صدرا
🌾گـــریز از جمــــــع تـــا رهبــــری جمـــــع
🔅اول سال، یکی از بچهها رو داشتم که هر فرصتی پیدا میکرد، از حلقه میزد بیرون...
انگار تو جمع موندن براش سخت بود و ترجیح میداد بیرون بازی خودش رو بکنه.
نه اینکه بچه دردسازی باشه،
نــــــه…
فقط روحیه گروهیش ضعیف بود و
جمع رو دوست نداشت.
همون هفتههای اول، قرار بر این شد بهش مسئولیتهای کوچیک بدم؛ مثلا مسئول حلقه شدن.
گفتم: "شما مراقب باش بچهها تو حلقه بمونن و بازی رو خوب پیش ببرن."
اولش تعجب کرد…🤔
بعد کمکم جلو اومد،
تلاش کرد،
و جالب اینجا بود که شروع کرد به حمایت از بچههای ضعیفتر.
حالا نه تنها از حلقه بیرون نمیره، بلکه تا حدی گروه رو هم هدایت میکنه.👌🏻
بعضی تغییرها با یه فرصت کوچیک شروع میشه…
فقط باید اون فرصت رو به موقع بدی. 🌱
#تجربه_تربیتی_مربی
#پیش_دبستانی_ادبستان
#ادبستان_صدرا
🌙 شبهای آرام، گفتوگوهای ماندگار...
مسیر #اربعین این روزها، بیشتر شبانه طی میشه...
وقتی از شلوغی موکبها بیرون میزنیم،
هوا آرومتره، دلها آرومتره،
و بچههامون در کنارمون، مشتاقِ شنیدن و گفتن...
🌌 تو مسیر شبونه،
همهچی صمیمیتر و بیتکلّفتر پیش میره.
💬 یه حرف ساده، یه سؤال کوچیک،
میتونه بشه نقطۀ شروع یه گفتوگوی عمیق:
🍃خستهای ولی ادامه میدی، چرا؟
🍃 اگه جاتو با کسی دیگه عوض میکردی، کی بود؟
🍃 اگه خودت موکب داشتی، چی توش میذاشتی؟
✨ #تربیت، گاهی از دل همین شبگردیهای بیادعا میجوشه.
همراهی، گفتوگو، و شنیدن…
چیزهایی که بچههامون رو برای روزهای سخت آینده آماده میکنه.
#تربیت_بیصدا
#ادبستان_صدرا
امسال هم مورد لطف آقا اباعبداللهالحُــــ؏ــــسینــــــــ قرار گرفتیم و تصمیم گرفتیم با بچهها دوباره سفر شیرین و همراه با سختی اربعین رو طی کنیم. خیلیها قصد داشتن ما رو از تصمیممون منصرف کنند. چون همرامون یک طفل هشت ماهه👶🏻 داشتیم و نگرانش بودیم. ابتدای سفر و قبل از راه افتادن، حتی در مرز، با مشاهدهی شدت گرما، توی دلمون موجهای ترس و دلهره 😰 رفت و آمد میکرد. نمیدونستیم که تصمیم درستی گرفتیم یا نه.
من هر وقت دچار این موجها میشم آیهی "انّ اولیاء الله لا خَوف عَلیهم و لا هُم یَحزنون" رو میخونم و اثرش رو میبینم.
این بار هم به همراهامون همینو گفتم و با تمسک به ریسمان قرآن سعی کردیم دلشورهها و نگرانیامونو به خدا و اهل بیت علیهم السلام بسپاریم.
عشق ما به پیادهروی و مسیر رسیدن به اربعین اباعبداللهالحُــــ؏ــــسینــــــــ چیزی نبود که ساده از کنارش رد بشیم. نه تنها ما که حتی بچهها 👧🏻🧒🏻👦🏻🧑🏻حاضر نبودن به هیچ وجهی ایران بمونن و این عجیب بود.
با این که گرمای راه با ما کنار نیومد، اما ما سعی کردیم که باهاش کنار بیایم.☺️
مثلا برای کوچولومون تمهید پنکهی مه پاش رو در نظر گرفتیم. برای بقیهی بچهها کلاه و لباس خنک و ...و این که برنامهریزی کنیم تا جایی که میتونیم سفرمون در شب باشه و روزا در حرمها و موکبها بمونیم.
میدونستیم که اینها تدابیر اندکی هست و نمیتونه گرمای ۵۰ درجهرو🥵 تابآور کنه، اما مگه نه این که ما مامور به وظیفهایم. آنچه در توانمون بود رو برای اماممون آماده کرده بودیم و حالا او بود که فراتر از آنچه در باور ما بود برای ما مهیا میکرد.😊
ما همگی به چشمانمون معجزههای امام رو دیدیم؛ دیدیم که بچهها زودتر از ما با محیط کنار اومدن. انگار نه انگار! غُر نمیزدن، انگار که کاملاً به شرایط پیشِرو آگاه بودن. همراهی میکردن. چیزای زیادی رو تجربه کردن و یاد گرفتن و زندگی کردن.
خدا را شکر کردم که رویِ مراقبتی بودنمون گل نکرد و از این بستر آماده، بچههای ما هم استفاده کردن.☺️
و حالا با کولهپشتی🎒 پربار از تجربه در مسیر برگشت به وطن هستیم.
خوبه یاد بگیریم ما هیچ کارهایم. کار ما بسترسازی هست. مربّی کس دیگریست.
اگر ما خودمان در این شرایط عجز و ناله نکنیم، مقاوم باشیم و تلاش کنیم، بچهها هم یاد میگیرن و برای بهتر سپری شدن شرایط حتی کمک هم میکنن.
🌸ذهنهای ساختارمند، معادلاتی غیر قابل تغییر ایجاد میکند، در حالی که خدایی که خالق است معادلاتی دیگر دارد. اوست که بسترساز رشد و تربیت انسانهاست. اوست که نگهبان ذره ذره هستی و مخلوقات است.
کافی است تلاش خود را کرده و بقیه را به او بسپاریم.
کودکان نیز باید این مرحله از رشد را از ما یاد بگیرند.
#مادر_و_کودک_ادبستانی
#تجربهی_مادری
#ادبستان_صدرا
ســــــ◕‿◕ــــــلام 👋🏻
عصرتون بخیــــــــر و شــــــــادی🌸
امروز براتون یه بازیــــღـــــ جذاب و کاربردی رو معرفی میکنیم تا شما هم تو خونه، مهد و پیشدبستانی، انجام بدید و کلی کیف کنید🤩
اسم بازیــــღـــــ :
🎣 شــــــکار پــــــومپــــــومها 🟢🔴
مناسب رده سنی ۴ تا ۶ سال
این #بازی به ظاهر ساده، برای بچهها دنیایی از کشف و تمرینه❗
قراره کودک ما وسط کلی پومپوم رنگی، چشمهاشو تیز🧐 کنه و دونههای مخصوص به رنگ خودش رو شکار کنه.
✨ چه چیزایی یاد میگیره؟
🔹 دقت و تمرکز
🔹 هماهنگی چشم و دست
🔹 صبر برای پیدا کردن و برداشتن رنگ درست
🔹 تفکیک رنگها و تقویت حواس پنجگانه
👩🏻🏫 چطور بازی کنیم؟
یه «قلاب دستساز» درست میکنیم (مثلاً با لوله مقوایی دستمال کاغذی و یه چوب گرد متصل).
پومپومهای رنگی رو داخل ظرف میریزیم.
هر بچه با قلاب مخصوص خودش تلاش میکنه پومپومهای همرنگ رو پیدا کنه و از ظرف بیرون بیاره.
🌱 نتیجه نهایی؟
بچهها توی یه فضای شاد و سرگرمکننده، تمرکز و دقتشون تقویت میشه و بدون اینکه متوجه بشن، دارن حسابی تمرین رشد میکنن.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📕 برگرفته از کتاب هـــ♾ـــزار بـــــــازی؛
۱۵۰ بازی هدفمند برای رشد همهجانبه کودک پیشدبستانی
#هزار_بازی
#ادبستان_صدرا