غزل گفتن نمی ارزید دشنامش به تحسینش
بگو ای دوست بخشیدم دعایش را به نفرینش!
بدا قومی كه با "جهل و جمالش" فخر بفروشد
بدا اسبی كه مغرورش كند زیبایی زینش!
غلط می گیرد از طرز ادای "ضاد" ضالینم
همان شیخی كه می بینم هزاران رخنه در دینش
نخواهد دید لطف بی شمارم را و غیر از این
نباید انتظاری داشت از آن چشم كم بینش
جهان گشته ست و حالا كودكی بی دست و پا دارد
به ما درس تكامل می دهد! می سوزم از اینش..
#حسین_زحمتکش
📃 @adabpardis
تو خواهی رفت، دیگر حرف چندانی نمیماند
چه باید گفت با آن کس که میدانی نمیماند؟
بمان و فرصت قدری تماشا را مگیر از ما
تو تا آبی بنوشانی به من، جانی نمیماند…
برایم قابل درک است اگر چشمت به راهم نیست
برای اهل دریا شوق بارانی نمیماند
همین امروز داغی بر دلم بنشان که در پیری
برای غصه خوردن نیز دندانی نمیماند!
اگر دستم به ناحق رفته در زلف تو، معذورم!
برای دست های تنگ، ایمانی نمی ماند …
اگر اینگونه خلقی چنگ خواهد زد به دامانت
به ما وقتی بیفتد دور، دامانی نمیماند
بخوان از چشم های لال من، امروز شعرم را
که فردا از منِ دیوانه، دیوانی نمی ماند …
#حسین_زحمتکش✨
#شعر✨
@adabpardis🌻
قبول کن دل عاشق که روزگار تو نیست
کسی که برده قرار از تو بی قرار تو نیست
دگر چه مانده ببازی جز آبرو؟ بس کن!
بلند شو برو، امشب شب قمار تو نیست...
چنان جهان تو تاریک و بی ستاره شده است
که سایهی تو هم این روزها کنار تو نیست!
چه بر تو رفته که از زخمهای سینه اگر
هزارتا بنمایی، یک از هزار تو نیست...
مباش فکر رسیدن که در طریقت عشق
جز انتظار کشیدن در انتظار تو نیست
چه سود از آن همه جشن تولد آن همه شمع؟
یکی از آن همه امشب سر مزار تو نیست!
#حسین_زحمتکش
#شعر
@adabpardis ⛵️