کودکیهایم اتاقی ساده بود
قصهاي، دور اجاقی ساده بود
شب که می شد نقشها جان می گرفت
روی سقف ما که طاقی ساده بود
می شدم پروانه، خوابم میپرید
خوابهایم اتفاقی ساده بود
زندگی دستی پر از پوچی نبود
بازی ما جفت و طاقی ساده بود
قهر میکردم به شوق آشتی
عشقهایم اشتیاقی ساده بود
ساده بودن عادتی مشکل نبود
سختی نان بودو باقی ساده بود
#قیصر_امین_پور
#روزنگار
✨🎉روز جهانی کودک مبارک✨🎉
@adabpardis
صبح خورشید آمد
دفتر مشق شبم را خط زد
میروم دفتر پاکنویسی بخرم
زندگی را باید
از سرِ سطر نوشت ...!
#قیصر_امین_پور
@adabpardis
نام تو
رازی نوشته بر پر پروانههاست
گُلها همه به نام تو مشهورند
آیینهها
از انعکاس نامِ تو میخندند
در کوچههای خاطره باران
وقتی که خوشههای اقاقی
از نردههای حوصلهٔ دیوار
سرریز میکنند
و در مشام باد
عطر بنفش نام تو میپیچد...
#قیصر_امین_پور
#شعر
@adabpardis🦋
نام تو چیست ؟
غوغای رودخانه ی همسایگی است
وقتی به شیب درّه
سرازیر میشود
نام تو روستاست
شبها که سقف خواب مرا
قورباغهها
هاشور میزنند
وقتی که طبل تبت را
پیشانی تفکر و تردید
میکوبد
نام تو شیشه
نام تو شبنم
نام تو دستمال نیسم است...
#قیصر_امین_پور
#شعر
@adabpardis💎
ای درخت آشنا
شاخه های خویش را
ناگهان کجا
جا گذاشتی؟
یا به قول خواهرم فروغ:
دست های خویش را
در کدام باغچه
عاشقانه کاشتی؟
این قرارداد
تا ابد میان ما
برقرار باد:
چشم های من به جای دست های تو!
من به دست تو
آب می دهم
تو به چشم من
آبرو بده!
من به چشم های بی قرار تو
قول می دهم:
ریشه های ما به آب
شاخه های ما به آفتاب می رسد
ما دوباره سبز می شویم!
#قيصر_امين_پور
#شعر
@adabpardis 🪽