در این روزهای فراغت بین ترم چه خوب است که زمان خود را با خواندن کتاب، ارزشمندتر کنیم❤️📗
@adabpardis
هرروز یک نکته ویرایشی
هر گاه از «برای» پیش از کلمات و عباراتی استفاده کردید که دلالت بر زمان دارند، لختی تأمل کنید و «برای» را از جمله حذف کنید. خیلی وقتها، این «برای» ضرورتی ندارد و حذف آن جمله را روانتر میکند.
❌مثال نادرست:
⭕️برای مدتی منتظر ماندم.
⭕️برای چند دقیقه به او خیره شد.
⭕️برای یک ماه به سفر رفت.
✅مثال درست:
✔️مدتی منتظر ماندم.
✔️چند دقیقه به او خیره شد.
✔️یک ماه به سفر رفت.
|#حسین_جاوید ✍🏻|
@adabpardis
پرسید چگونهای؟
گفت چگونه باشد حال قومی که در دریا باشند و کِشتی بشکند و هریک بر تختهای بمانند؟
گفتند صعب باشد
گفت حال من هم چنین است ...
📕 #تذکره_الاولیاء
✍🏻 #عطار
@adabpardis
افرادی که ریز مینویسند ، دارای شخصیت خجالتی ، درونگرا و دقیق هستند !
کسانی که بزرگ مینویسند عاشق جلب توجه دیگران و برون گرا هستند !
متوسط نوشتن نشان دهنده سازگاری و اعتدال فرد است...
شما چطور می نویسید؟
@adabpardis
#تلنگر 📚
مردی خسیس طلاهایش را در گودالی پنهان کرد و هر روز به آنها سر میزد.
یک روز یکی از همسایگانش طلاها را برداشت. مرد خسیس به گودال سر زد اما طلاهایش را نیافت و شروع به شیون و زاری کرد.
رهگذری پرسید:
چه شده؟ مرد حکایت طلاها را گفت. رهگذر گفت: این که ناراحتی ندارد. سنگی در گودال بگذار و فکر کن که شمش طلاست، تو که از آن استفاده نمیکنی، سنگ و طلا چه فرقی برایت دارد؟
ارزش هر چیزی در داشتن آن نیست بلکه در استفاده از آن است.
@adabpardis
فروش 12ميليون دلاری يک برگ شاهنامه!
یک صفحه مينياتورى 500 ساله از شاهنامه تاریخی شاه طهماسب به مبلغ 12 میلیون دلار در حراجی ساتبی لندن به فروش رسید.
🔸 این تک برگ رکورد جهانی فروش آثار دوره اسلامی را دست خود دارد.
⚜️ @adabpardis
جود تو بیسؤال به سائل عطا کند
قفلی که بیکلید شود باز، دست توست
#صائب_تبریزی
١٠ رجب ، ولادت امام جواد (علیهالسلام) مبارک باد✨🎉
@adabpardis
مامان همیشه میگفت بالاخره آدم یک چیزی پیدا میکند که دلش را خوش کند.
در زندان من، وقتی آسمان قرمز میشد و روز تازهای یواش یواش میآمد توی سلولم، متوجه میشدم که حق با او بود...
📒 #بیگانه | #آلبر_کامو
@adabpardis
فرانسویها یک عادت خوب دارند به نام ""bookcrossing یا کتاب در گردش
وقتی کتابی رو خوندند و تموم شد، هر جایی باشن رهایش میکنند تا یکی دیگه برداره بخونه.
در آلمان هم تو مترو و اتوبوس ها، روزنامه صبح خونده شده رو میزارن بمونه و برخی، کتاب رو هم میبخشند.
#فرهنگ_کتابخوانی
@adabpardis
ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﮐﺎﺳﻪ ﺷﯿﺮﯼ ﺟﻠﻮی ﺳﻮﺭﺍﺧﯽ میگذاشت. ﻣﺎﺭﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽآمد، ﺷﯿﺮ را میخورد ﻭ سکهاﯼ ﺩﺭ ﺁﻥ میانداخت.
ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻣﺮﯾﺾ ﺷﺪ. ﺑﻪ ﭘﺴﺮﺵ ﮔﻔﺖ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﮑﻨﺪ. ﭘﺴﺮ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺎﺭ ﺭﺍ بکشد ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺳﮑﻪﻫﺎ ﺭا ﺑﺮﺩﺍﺭﺩ. ﻫﻤﯿﻦ ﮐﺎﺭ را ﮐﺮﺩ. ﻭﻟﯽ ﻣﺎﺭ ﺯﺧﻤﯽ ﺷﺪ و ﭘﺴﺮ را نیش زد و ﭘﺴﺮ ﻣﺮﺩ.
ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻣﺪﺗﯽ ﺑﻌﺪ ﺑﯽﭘﻮﻝ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﻗﺪﯾﻢ، ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮐﺎﺳﻪ ﺷﯿﺮﯼ ﺟﻠﻮی ﺳﻮﺭﺍﺥ ﮔﺬﺍﺷﺖ. ﻣﺎﺭ ﺷﯿﺮ را ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺳﮑﻪﺍﯼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: «ﺩیگر ﺑﺮﺍیم ﺷﯿﺮ ﻧﯿﺎور، ﭼﻮﻥ ﻧﻪ ﺗﻮ ﻣﺮﮒ ﭘﺴﺮﺕ را فراموش میکنی و ﻧﻪ ﻣﻦ ﺩﻡ ﺑﺮﯾﺪﻩام را.»
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻝ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﺯﺧﻢ ﮐﻬﻨﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﺷﻮﺩ...
@adabpardis