با زهر چشم خنده همآغوش کردهای
بادام تلخ را چه شکرپوش کردهای؟
داریم چون قبا سربندت هزار جا
ما را چه ناامید ز آغوش کردهای؟
تا چشم را به هم زدهای، از سپاه ناز
تاراج عافیتکده هوش کردهای
در پیش آفتاب چه پرتو دهد چراغ؟
گل را خجل ز صبح بناگوش کردهای
حق نمک چگونه فراموش من شود؟
داغ مرا به خنده نمکپوش کردهای
شکر توام ز تیغ زبان موج میزند
چون آب اگرچه خون مرا نوش کردهای
#صائب ز فکرهای ثریا نثار خود
ما را چه حلقههاست که در گوش کردهای
#صائب_تبريزى
@adabpardis
جود تو بیسؤال به سائل عطا کند
قفلی که بیکلید شود باز، دست توست
#صائب_تبریزی
١٠ رجب ، ولادت امام جواد (علیهالسلام) مبارک باد✨🎉
@adabpardis
جدايی زهر خود را اندک اندک میکند ظاهر
که گردد تلخ در مينا گلاب آهسته آهسته
سرايی را که صاحب نيست ويرانی است معمارش
دل بی عشق میگردد خراب آهسته آهسته
#صائب_تبریزی
@adabpardis 🫀
گل چو خندید محال است دگر غنچه شود
سر چو آشفته شد از عشق، به سامان نشود
#صائب_تبریزی
@adabpardis 🌸
#شعر_طوری🌈
در هوای کامِ دنیا میفشانی جان چرا؟
میکنی در راه بت صیدِ حرم قربان چرا؟
چیست اسبابِ جهان تا دل به آن بندد کسی؟
میکنی زنّار را شیرازهی قرآن چرا
#صائب_تبریزی
@adabpardis
🔹نام اصلی ⬅️ میرزا محمّدعلی صائب تبریزی
🔹زاده ⬅️ ۱۰۰۰ (هجری قمری) اصفهان یا تبریز،ایران صفوی
🔹محل زندگی ⬅️ اصفهان
🔹درگذشت ⬅️ ۱۰۸۰ (هجری قمری) اصفهان
🔹آرامگاه ⬅️ آرامگاه صائب، عباسآباد اصفهان
🔹نام(های) دیگر ⬅️ ملک الشعرایی
🔹لقب ⬅️ ملک الکلام
🔹پیشه ⬅️ شاعر
🔹زمینه کاری ⬅️ شعر
🔹ملیت ⬅️ ایرانی
🔹دوره ⬅️ صفویه
🔹سبک نوشتاری ⬅️ سبک اصفهانی
🔹دیوان اشعار ⬅️ دیوان صائب تبریزی
🔹دلیل سرشناسی ⬅️ غزلسرایی
#زندگی_نامه
#صائب_تبریزی
@adabpardis💡✍
دیوانه ی خموش به عاقل، برابرست
دریای آرمیده به ساحل، برابرست
در وصل و هجر سوختگان گریه میکنند
از بهر شمع، خلوت و محفل برابرست
دست از طلب مدار که دارد طریق عشق
از پافتادنی، که به منزل برابرست
گردی که خیزد از قدم رهروان عشق
با سرمه ی سیاهیِ منزل، برابرست
دلگیر نیستم که دل از دست دادهام
دلجویی حبیب، به صد دل، برابرست
صائب ز دل به دیده ی خونبار صلح کن
یک قطره اشک گرم، به صد دل برابرست
#صائب_تبریزی🦋
#شعر
@adabpardis✨
در کوی عشق درد وبلا کم نمی شود
از باغ خلد برگ ونوا کم نمی شود
موج از شکست روی نمی تابد از محیط
اخلاص ما به جور وجفا کم نمی شود
هر داغ حسرت تو کم از آفتاب نیست
عمر شب فراق چرا کم نمی شود
قاصد تسلی دل عاشق نمی دهد
شوق حرم به قبله نما کم نمی شود
سیری ز وصل نیست دل بیقرار را
از کاه، حرص کاهربا کم نمی شود
نتوان ز طبع شعله برون برد اشتها
تا زنده است، حرص گدا کم نمی شود
صائب هزار مرتبه کردیم امتحان
درد سخن به هیچ دوا کم نمی شود
#شعر
#صائب_تبریزی
@adabpardis🌱
تا کی توان به مصلحتِ عقل ، کار کرد؟
یک چند هم به مصلحتِ عشق، کار کن
#صائب_تبریزی
@adabpardis