28.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کابوس هم سیلی نزد بر خواب این سوداگران!
شعرخوانی مرتضی حیدری آل کثیر
شب شعر انقلاب قم
@adabqom
#مرتضی_حیدری_آل_کثیر
#شب_شعر_انقلاب
#حوزه_هنری_انقلاب_اسلامی
#حوزه_هنری_قم
#مرکز_آفرینش_های_ادبی_حوزه_هنری_قم
#شعر
#پویش_شعر_شهید_جمهور
#شاعران_قم
باز با لحنِ خراسانیِ گل ها برگشت
آن گل سرسبد خسته شکوفا برگشت
خسته و سوخته از کوچه ی دنیای شما
به دیارِ ابدِ زنده ترین ها برگشت
آن کبوتر شده از عطر نسیم رضوی
در مه و ابر به کوهی زد و عنقا برگشت
او که می گفت: درست است کمی دور شدیم
به امام و شهدا می شود اما برگشت
باید از نخوت این کاخ به کوخ فقرا
باید از کرسی رخوت به تقلا برگشت
آدم از هیبت او پاک سرشتی می دید
دشمن و دوست در او خلق بهشتی می دید
رای دادیم به اخلاق اهورائی او
قرعه افتاد به نام دل دریائی او
گرچه او را عقلا خوب نمی دانستند
پاکدست این همه مطلوب نمی دانستند
با همه خلق چنین ساده نباید باشد
حاکم این قدر هم افتاده نباید باشد
ولی آن مرد کزو گشت سر کوه، بلند
آخرش چشمه شد و خورد به باران پیوند
همه دیدیم که فریاد شقاوت برخاست
دود از آتش نمرودی تهمت برخاست
تکیه بر وعده ی اغیار نکرد ابراهیم
سوخت اما گله از یار نکرد ابراهیم
ظاهر قصه چنین بود که خدمت می کرد
تو نگو سید ما مشق شهادت می کرد
رفت آنگونه که نوری به نهایت برسد
حق او بود که این سان به شهادت برسد
راستی در عدد هشت چه سری ست عجیب
هشت یادآور تاریخ امامی ست غریب
حکمتش چیست بجز وصل به جانان بودن
هشتمین منتخب مردم ایران بودن
یاد باد آنکه دلش را به رضا مایل کرد
عاقبت گوشه ای از مشهد او منزل کرد
انقلاب است که می ماند و پرچمدارش
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
#مرتضی_حیدری_آل_کثیر
@adabqom