عندما تعلم أنك لست الأولويه، لا تُحارب
"وقتی دانستی که اولویت او نیستی، نجنگ:💖🍓
#بوی_یاس
https://eitaa.com/booyeyass
سفرِ طولانی در پیش داریم!
و هم سفریم در این جاده خاکی...
جاده ای که راهِ برگشتی ندارد❗️
اینجاییم تا کوله بارِ سفرمونو آماده کنیم!
آماده کردن کوله بار، به عالمِ غیر
حقیقتی به نام مرگ
⛔️توجه!
احتمالِ سنگین شدنِ کوله بارِ سفر، از کارنیک در این اندرونی، وجود دارد
لذا با احتیاط وارد شوید.
@kole_bare_shahadatt
💙
همه ما زخمی هستیم.کسی نیست که روانش در زندگی زخمی نشده باشه. وقتی کسی ناخواسته حرفی میزنه که یکدفعه به هم میریزیم در حقیقت اون ادم بدون اینکه حواسش باشه زخم ما رو فشار داده!!نه دیگران از جای زخم های ما با خبرند نه ما از جای زخم های اونها! ما مدام در حال قضاوتیم که فلانی عقده ایه فلانی حسوده فلانی خود کم بینه و از ادمها کینه و دلخوری به دل میگیریم اما اگه از گذشته اونها باخبر بودیم شاید باهاشون مهربونتر بودیم... اونی که مدام تیکه میندازه و کنایه میزنه همونیه که تو بچگی خیلی تو سرش زدند! اونی که به همه گیر میده همونیه که خیلی سرزنشش کردند!! ما همه ادمیم و بهتره کمی هوای دل همدیگه رو داشته باشیم.
یکبار دیگه تاکید میکنم این حرف من به این معنا نیست که میشه رفتار زشت ادمها رو بخاطر شرایط اسف بار کودکیشون توجیه کرد! نه!! هرگز! هر کسی هر اتفاق تلخی هم براش افتاده باشه باید بره و خودش رو درمان کنه وحق نداره چرک و خون زخمش رو روی دیگران خالی کنه و ما هم وظیفه نداریم چون دیگری گذشته تلخی داشته با همه رفتارهای زشتش کنار بیایم اما اینها رو گفتم که اینقدر در مورد هم فکرهای عجیب و غریب نکنیم...اینها رو گفتم که کمی مثل خدا بشیم و به جای اینکه مچ ادمها رو بگیریم دستشونو بگیریم...اینکه خدا اینقدر ادمها رو زود میبخشه بخاطر اینه که از گذشته تک تک شون باخبره...
🌱 #بوی_یاس
به کانال ما بپیوندید
https://eitaa.com/booyeyass
اگه از متن خوشت اومد بفرست برای دوستات😍💖
ولی الان باید چادرم بخاطر بارون حرم
خیس میشد، نه کوچه پس کوچه های شهر...🥲💔
عشق و عاشقی اونی نیست که
دو نفر به هم نگاه کنن.
عشق و عاشقی زمانی درسته که
دو نفر به یه نقطه نگاه کنن!
شهدا همه شون نگاهشون
به یه نقطه بود؛ اونم قرب الھی :)
-شھیدمحمدهادیامینی🪴
به کانال بپیوندید
• https://eitaa.com/booyeyass •
🍎🍏
عصری داشتم میرفتم خیابون، پسرم که روی مبل دراز کشیده بود تا فهمید دارم میرم بیرون گفت:
مامان فردا ورزش دارم آقامون گفته حتماً با کفش مناسب بریم. یه جفت کفش ورزشی هم برای من بخر.
گفتم پس. پاشو حاضر شو خودتم بیا.
گفت: حال ندارم مامان خودت بگیر دیگه.
خریدهامو انجام دادم. یه کفش هم برای پسرم خریدم.
وقتی از توی کارتن درش آورد بی اختیار پرتش کرد سمتم. ماماااان! این چیه آخه؟؟؟ صد رحمت به کفشهای میرزا نوروز.😠
بعدش هم رفت توی اتاقش.
منم کفش رو از کارتن درآوردم. جفت کردم و گذاشتم جلوی در که صبح بپوشه.
فقط یه یادداشت نوشتم گذاشتم داخل کفشش.
کسی که زحمت انتخاب را نمی کشد،
باید تسلیم انتخاب دیگران باشد.
💯 #انتخاب_اصلح
https://eitaa.com/booyeyass