داییم برای پسرش معلم خصوصی گرفته بود میامد خونه مامان بزرگم درس میداد اونجا بودم زنگ زدن منم پرسیدم کیه گفت دبیرم فکر کردم میگه فقیرم رفتم بدون اینکه نگاه کنم پونصد تومن از پنجره انداختم بیرون دیدم دوباره زنگ میزنه با عصبانیت گفتم چیه دیگه چی میخوای دادم دیگه همون لحظه هم در و باز کردم دیدم یه آقا با کت و شلوار وایستاده پونصد تومنی هم تو دستش گفت دبیرم نه فقیر😑 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#پندانه حكيم فرزانه اى پسرانش را چنين نصيحت مى كرد: عزيزان پدر! هنر بياموزيد، زيرا نمى توان بر ملك و دولت اعتماد كرد، درهم و دينار در پرتگاه نابودى است، يا دزد همه آن را ببرد و يا صاحب پول، اندك اندك آن را بخورد، ولى هنر چشمه زاينده و دولت پاينده است، اگر هنرمند تهيدست گردد، غمى نيست زيرا هنرش در ذاتش باقى است و خود آن دولت و مايه ثروت است، او هر جا رود از او قدرشناسى كنند، و او را در صدر مجلس جا دهند، ولى آدم بى هنر، با دريوزگى و سختى لقمه نانى به دست آورد. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

حکایت پند آموز عبرت « گویند: روزی خلیفه از محلی می گذشت، دید که بهلول، زمین را با چوبی اندازه می گیرد. پرسید: چه می کنی؟ گفت: می خواهم دنیا را تقسیم کنم تا ببینم به ما چه قدر می رسد و به شما چه قدر؟ هر چه سعی می کنم، می بینم که به من بیشتر از دو ذارع (حدود یک متر) نمی رسد و به تو هم بیشتر از این مقدار نمی رسد.» قبر،.. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#خانه_داری ᭄🏡 دکوراسیون: کنار گاز چی بزاریم ؟🤔 ‌ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

🌸🌸🌸🌸🌸🌸 رودربایستی داشتن با خانواده شوهر همیشه لازم و ضروریه(شدیددددد این موضوع حیاتیه😌) نباید خیلی جلوی خانواده شوهر خودتو شل و ول کنی😐 و هر چی تو خصوصی خودت و شوهرت بود رو براشون بگی(چکاریه زندگی خصوصی اسمش روشه دیگه «خصوصی») هرگز نباید مسائل مالیتونو با خانواده شوهرتون در میون بزارید.(خیلی بی سیاستی اگر این کارو انجام بدی😒) هیچ وقت بدگویی شوهرتون رو به مادرش و خواهراش نگید،چون گاهی وقت ها تو یه زمانی که اصلا فکرشو نمیکنی برعلیه خودت استفاده میکنن نه تنها خانواده شوهر بلکه پیش هیچ کس دیگه ای از شوهرتون بد نگید.(بنده خدا دو روز دیگه موقعی که حال و احوالت با شوهرت خوبه و داری باهاش لاو میترکونی همچون همین ادم ها بزنن تو برجکت که وا بری،اصلا نه خوبشو بگو و نه بدشو خوبشو بگی چِشت میکنن،دیدم که دارم میگم😕) حتی اگر اختلافی با خانواده خودتون هم دارید لزومی نداره به خانواده شوهرتون بگید،یکم سیاست داشته باشید و هر حرفی رو نزنید و راحت نشید.(خب چه کاریه،چه دردی ازت دوا میکنن بهشون بگی مثلا با خواهرم دعوام شده،یکم محفوظ به حیا باش عزیز جان🙂) خانواده شوهرتون هر چقدر هم مهربون باشن و هر قدر بهشون اعتماد داشته باشید بازم شما رو در جایگاه فرزند خودشون که نمی بینن،نمی گم دوستتون ندارن،دارررررن ولی در جایگاه دوم بعد از فرزندانشون(همه اینو میدوننن،،،هممممممه😜) پس حرمت ها رو حفظ کنید وقتی در مورد هر مسئله ای باهاشون صحبت میکنید مجوز اینو میدین که اونها هم در مورد نحوه زندگی کردن شما نظر بدن حتی در مورد خرج کردنتون هم عیب جویی کنند.(کلا این بند نه تنها برای خانواده شوهره ،بلکن برای دوست و آشنا هم به همین شکله،دخالت میکنن اساسیییی😏) حتی اگر خانواده شوهر بسیار بسیار عالی هم داشته باشید و مشکلتون رو بهشون بگید اونا مشکل شما رو به روش زندگی خودشون می خوان رفع و رجوع کنن حفظ حریم شخصی شما و شوهرتون یکی از اساسی ترین ملزومات زندگی شماست(نترس اگر پیش مادرشوهرت نشستی و حرف کم آوردی،در مورد آب و هوا حرف بزن ،اصلا بذار اون حرف بزنه بیشتر)😁 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#خانه_داری ᭄🏡 ترفند پاک کردن چسب 🧼 ‌ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#خانه_داری ᭄🏡 قسمت دوم: برنامه ریزی خونه تکونی🧼🧺 ‌ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#انگیزه جملات عاشقانه بنویس 💌و بذار تو جیب پیرهن 👔 یا شلوارش 👖که تو محل کارش ببینه اگه بدش نمیاد کادو بگیر 🎁با پیک موتوری بفرست محل کار روی یه برگه نقاشی 🗒بکش و توش بنویس دوستت دارم❤️ قبل از اینکه بره حموم🚿توی یه برگه بنویس: دوستت دارم 😍یا عاشقتم 😍یا........ بعد بزن رو آینه حموم یا بذار تو جعبه ریش تراشش 🌹گل بذار لای حوله حمومش یا پیرهنش بعد بگو بره ورداره از عکسامون از دوره نامزدی تا عقد و عروسی و ماه عسل و زندگی مشترک یه کلیپ 📽ساختم و یه سرود عاشقانه 🎼گذاشتم روش. روز سالگرد ازدواج بهش هدیه دادم . من یهویی بعضی وقتا به شوشو پیام میدم که چقدر دوستش دارم💞 مثلا مینویسم به اندازه متراژ کل سیمهای برق 🔌آویزون تو شهر دوست دارم یا به اندازه تمام تخمه هندونه های 🍉دنیا دوست دارم و بگی ممنون ک اینقد زحمت میکشی ......قربونه دستای زحمتکشت 👐🏻برم از ایده های دیگرم می تونم به کشتی 💪🏻گرفتن و مچ انداختن اشاره کنم میتونین اگه شب از سر کار برمیگرده... میزو پر از شمعای 🕯کوچیک کنین... چراغا را خاموش کنین ... خودتونم یه لباس خوشگل 💃🏻بپوشین ... وقتی درو باز میکنه وارد یه فضای رمانتیک میشه من خودم یهو وسط فیلم و یا حرف هامون بلند و با هیجان میگمم " راستی..." با تعجب و کنجکاوی میگه "چیه؟ " منم با آرامش و لبخند میگم" تو منو میخواستی . وقتی میاد خونه خودمو براش لوس می کنم 👨‍❤️‍💋‍👨 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

🌸🌸#پندانه ✍️ کامیون حمل زباله 🔹یه روز سوار تاکسی شدم که برم فرودگاه، حین حرکت ناگهان یه ماشین درست جلوی ما از پارک اومد بیرون. 🔸راننده تاکسی هم محکم زد رو ترمز و دقیقا به فاصله چندسانتی‌متری از اون ماشین ایستاد! 🔹راننده مقصر، ناگهان سرشو برگردوند طرف راننده تاکسی و شروع به دادوفریاد کرد، اما راننده تاکسی فقط لبخند زد و برای اون شخص دست تکون داد و به راهش ادامه داد! 🔸توی راه به راننده تاکسی گفتم: شما که مقصر نبودید و امکان داشت ماشینتون هم آسیب شدید ببینه و ما هم راهی بیمارستان بشیم. چرا بهش هیچی نگفتید؟ ️ 🔹اینجا بود که راننده تاکسی درسی به من آموخت که تا آخر عمر فراموش نمی‌کنم. 🔸گفت: از قانون کامیون حمل زباله استفاده کردم. 🔹گفتم: یعنی چی؟ 🔸توضیح داد: این افراد مانند کامیون حمل زباله هستن! اونا از درون لبریز از آشغال‌هایی مثل ناکامی، خشم، عصبانیت، نفرت و... هستند. 🔹وقتی این آشغال‌ها در اعماق وجودشان تلنبار می‌شه، به جایی برای تخلیه احتیاج دارن و گاهی اوقات روی شما خالی می‌کنن! شما به خودتان نگیرید. فقط لبخند بزنید، دست تکان دهید و برایشان آرزوی خیر کنید. 🔸آدم‌های باهوش اجازه نمی‌دهند که کامیون‌های حمل زباله، روزشان را خراب کنند. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

من خیلی سوتی میدم روم نمیشه بگم....🙈 یه روز به یکی ازدوستام که مزون داره مسج دادم عصر میخوام بیام پیشت پارچه بیارم... زنگ زد فلانی بهشت زهرا هستم پدرشوهرخواهرم فوت شده هول شدم بجای اینکه بگم آخی فوت شدن؟ گفتم ای بابا دوباره فوت شدن؟😔 خودش بعد گفت : نمیری تو، به خواهرم گفتم تواون مراسم داشتیم میترکیدبم ازخنده🤣 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

شوهرم زمانی که بچه بوده یکی زنگ میزنه خونه شون میگه ببخشید جناب از شیر شما اب میاد شوهر منم جدی میره چک میکنه میاد میگه بله آب میاد میگه هه پ میخواستی دوغ بیاد دلم به حال مظلومیتش سوخت تا چند وقت مامانش میگفت تو فامیل تعریف میکردیم سوژه میکردیم میخندیدم😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#شوهر_باکلاس از این مردها فاصله بگیرید حتی اگر جیب‌شان پرپول باشد... مردهای خودشیفته‌ای که می‌خواهند رئیس شما باشند و تصور می‌کنند همیشه بهتر از شما فکر می‌کنند و تصمیم می‌گیرند، می‌توانند زندگی را برای‌تان سخت کنند. این مردها، به‌ویژه اگر موقعیت اقتصادی و اجتماعی بالایی داشته باشند، به سختی پیشنهادهای شما را می‌پذیرند و حاضرند در گرفتن تصمیم‌ها شما را هم سهیم کنند؛ انگار در انتخاب‌های زندگی آنها شما هیچ سهمی ندارید. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#داستان_آموزنده 🔆زيارت حضرت و شفاعت در قيامت مرحوم قطب الدّين راوندى در كتاب خود موسوم به خرائج و جرائح نقل كرده است : روزى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله در محلّى نشسته بود و اطراف آن بزرگوار، امام علىّ، حضرت فاطمه ، حسن و حسين عليهم السّلام گرد آمده بودند. در اين هنگام ، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به ايشان خطاب كرد و فرمود: چگونه ايد در آن هنگامى كه هر يك از شما از يكديگر جدا و پراكنده گردد؛ و قبر هر يك در گوشه اى از زمين قرار گيرد؟ حسين عليه السّلام لب به سخن گشود و اظهار داشت : يا رسول اللّه ! آيا به مرگ طبيعى مى ميريم ، يا آن كه كشته خواهيم شد؟ حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله در پاسخ فرمود: اى پسرم ! همانا شما مظلومانه كشته خواهيد شد. و سپس افزود: و ذرارى شما در روى زمين پراكنده خواهند شد. حسين عليه السّلام سؤ ال نمود: يا رسول اللّه ! چه كسى ما را خواهد كشت ؟ حضرت رسول صلوات اللّه عليه در پاسخ فرمود: شرورترين افراد، شما را به قتل مى رسانند. حسين عليه السّلام همچنين سؤ ال كرد: آيا كسى به زيارت قبور ما خواهد آمد؟ رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: آرى ، عدّه اى از - مردان و زنان - امّت جهت زيارت شما بر سر قبور شما مى آيند، و با آمدنشان بر مزار شما، مرا خوشحال مى نمايند. و چون قيامت بر پا شود من در صحراى محشر حاضر خواهم شد، و آن هائى را كه به زيارت قبور شماها آمده باشند شفاعت مى كنم ؛ و از شدايد و سختى هاى قيامت نجاتشان خواهم داد. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#ترفند_زنان_باهوش ❌هيچكس از خودتان مهمتر نيست 👈🏻خودتان را در اولویت قرار دهید بدانید بانوان در خانواده نقشی محوری دارند. 🔴اگر حال شما خوب باشد،حال همه خوب است.🔴👈🏻پس به خودتان اهمیت بدهید. آنچه باید در اولویت زندگی تان قرار دهید توجه به سلامت خودتان است. 👈🏻برای خودتان زمان بگذارید. به عنوان مثال اگر احساس می کنید که رنگ كردن موهايتان حالتان را خوب می کند، این کار را انجام دهید.مهم نیست دلتان چه می خواهد، نیازهای شما مهمترین چیز است و نباید برای برطرف کردن آنها شرمنده باشید. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

سلام خدمت شما و اعضای عزیز داستان پری شیطونک و خوندم خواستم ی داستان واقعی از زندگی پسر عمه ی خودم براتون بگم عمه جان بسیار از لحاظ مالی متمول هستن جوری ک میشه گفت یکی از افراد پولدار شهرمونن و دو دختر و ی پسر دردونه داشتن پسرشونم برا خودش اقا مهندس و حسابی خوش تیپ و پولدار جوری ک همه دوست داشتن زنش بشن و مادرش همش دنبال دخترای ادم سرشناس و پولدار میرفت خودش اومد و گفت ی نفرو دوست داره ک دختر خانم ک اسمش مهروز بود و معرفی کرد اما چون از خونواده ی معمولی بود عمه جان قبول نکرد و بسیار زیبا بود مهروز و با اصرار عمه رفت و با ی دختر خانم با شخصیت ولی قیافه ی معمولی ازدواج کرد و بعد از دوسال زندگیشون ب طلاق ختم شد و دوباره اومد گفت مهروز و میخوام باز عمه رفت و دختر ی پزشک و ک اونم بسیار زیبا بود و براش خواستگاری کرد خودش ب دختر خانم گفته بود کس دیگه ای رو دوست داره اما نمیدونم چرا باور نکرده بودن و مراسم عروسی برگزار شد ولی داماد غمگین چند روز بعد عروسی من بنا ب شغلم شیفت بودم دیدم مهروز و با درد زایمان اوردن بیمارستان بله پسر عمه از همون چند سال پیش عقدموقت کرده بود وای دلم ب حال تازه عروس سوخت ولی خودش کرده بود خلاصه همه فهمیدن و همسر دومش هم با کلی کش مکش و دعوا و استرس جدا شدولی باز عمه مهروز و قبول نکرد 😪با اینکه دیگه بچه دار شده بودن و پسر عمم اونو عقد دائم کرده بود خلاصه قسمت تلخش اینجاس ک ب خاطر فشار عصبی ک توی این مدت این جوون کشیده بود سرطان گرفت و عمه ب خاطر حالش زنشو ظاهرا قبول کرد تا پارسال ک دخترش ۴ ساله شده بود پسر عمه فوت کرد خیلی همه براش ناراحت بودن ب خاطر این همه دردسر ک برا عشق کشیده بود پرکشید و رفت اگه عمه خانم از اول انتخاب خودشو تحمیل نمیکرد شاید اونم مریض نمیشد ب انتخاب بچه ها تون احترام بزارید زندگی اوناس مگه اینکه واقعا مشکلی باشه ب قول مامانبزرگم اونا میخوان باهم زندگی کنن، باید همو دوست داشته باشن خلاصه اینم از داستان پسر عمه ی ما ببخشید طولانی شد🙏 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

♂️بهبود مشکلات آقایان(طب شفاء)🚹 🔴 درمان قطعی و بدون بازگشت مشکلات آقایان به روش گیاهی و بدون عوارض را به شما هدیه می دهیم. ✅بی میلی و سردی.. ✅اختلالات نعوظ... .... 🔶زیر نظر حکیم خیراندیش🔶 و پشتیبانی کادر حرفه‌ای طب سنتی🌱 🚧برای درمان مادام‌العمر و ریشه ای مسائل آقایان به کانال زیر مراجعه کنید.👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2547319445C646af6902d ┈••✾•🌹•✾••┈ ☝🏻مجوز رسمی داخل کانال مشاهده کنید. 💯عارضه شما قابل درمانه فقط کافیه اعتماد کنید. (با رضایت 5 هزار درمانجو)

این خوراک دل خیلی خوشمزه و مقویه ودارای خواص شگفت انگیزی حتما درستش کنین ولی کلسترول بالایی داره در مصرفش صرفه‌جویی کنین🥰 مواد لازم:دل مرغ ۲۰۰ گرم،قارچ ۲۰۰ گرم،پیاز،یدونه درشت،فلفل دلمه یدونه،نمک فلفل سیاه کاری پودر سیر زردچوبه‌ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

❁❁ #یا_علے_بن_الحسین_ع❤️ ❣️اے نور چشم حضرٺ آقاے ڪربلا 🌺بعد از حسین دلبر دیوانگان تویے ❣️این افتخار ماسٺ ڪه فامیل تان شدیم 🌺پس شاهزاده‌ے همہ ایرانیان تویے #پسر_شهر_بانوے_ایران❤️ #میلاد_امام_سجاد(ع)🎉🌺 #مبارڪ_باد🎉🌺 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

رنگ زعفرانتو چند برابر کن😱😎 ‎‌‌‌‌‌•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

وااای یادم از یک سوتی وحشتناک افتاد تو عقد بودم داشتم تو خونمون پرده ها رو آماده میکردم که نصب کنم مادرشوهرم شماره برادر شوهرم که سرباز بود رو نداشت اومد براش زنگ زدم و صحبت کرد و رفت اینو داشته باشین تا اینجا منم یک ساعتی که گذشت بر طبق عادت که آخرین شماره تماسم، همسرم بود😝زنگ زدم و شروع به صحبت که خوبی چه خبرو چیکار میکنی هی میگفت ممنون شما😕 منم مثلا ناراحت با نازو عشوه که منو نمیشناسی بعد چند سال😂😂😂 حالا دوماه بود که عقد کرده بودیم🙈🙈 دیدم سر حرفش هست....گفتم کسی پیشته راحت نیستی انگار ....گوشیم در همین حین از دستم افتاد داشتم برمیداشتمش دیدم شماره برادر شوهرمه.....🤪😝 به سرعت گفتم ببخشید اشتباه گرفتم و قطع کردم صدای برادر شوهرم عجیب شبیه شوهرم از پشت خط😂😂😂 ساحل آرامشم بعد پیام دادم عذرخواهی کردم که با شوهرم اشتباه گرفتم ولی همش باخودم میگفتم نکنه فکر کنه میخواستم باهاش حرف بزنم😖🤨 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

یه جوری صحبت میکنه آدم شوک میشه😱 تا شب عید موهاتو به رنگ طبیعی برگردون ✅ مهم نیست از رنگ مو استفاده میکنی یا نه مهم اینه موهات از ریشه به رنگ طبیعی بر میگرده😱👇🏿 https://1ta100.ir/tlg-ads/553 https://1ta100.ir/tlg-ads/553 https://1ta100.ir/tlg-ads/553

موهات رو ۴ برابر کن ✅ تا قبل از عید هم موهات رو پرپشت کن و هم از شر ریزش موهات راحت شو 😱‼️ جهت کسب اطلاعات بیشتر لینک زیر را لمس کنید👇 https://1ta100.ir/qu-ads/1128 https://1ta100.ir/qu-ads/1128

آموزش خلال کردن سیب زمینی سه سوته ‎‌‌‌‌‌‌•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#داستان روزی بهلول در حالی که داشت از کوچه ای می گذشت شنید که استادی به شاگردانش می گوید : من امام صادق (ع) را قبول دارم اما در سه مورد با او کاملا مخالفم ! یک اینکه می گوید :خداوند دیده نمی شود پس اگر دیده نمی شود وجود هم ندارد. دوم می گوید :خدا شیطان را در آتش جهنم می سوزاند در حالی که شیطان خود از جنس آتش است و آتش تاثیری در او ندارد. سوم هم می گوید : انسان کارهایش را از روی اختیار انجام می دهد در حالی که چنین نیست و از روی اجبار انجام می دهد. بهلول تا این سخنان را از استاد شنید فورا کلوخ بزرگی به دست گرفت و به طرف او پرتاب کرد اتفاقا کلوخ به وسط پیشانی استاد خورد و آنرا شکافت ! استاد و شاگردان در پی او افتادند و او را به نزد خلیفه آوردند. خلیفه گفت : ماجرا چیست؟ استاد گفت : داشتم به دانش آموزان درس می دادم که بهلول با کلوخ به سرم زد و آنرا شکست ! بهلول پرسید : آیا تو درد را می بینی؟ گفت : نه بهلول گفت : پس دردی وجود ندارد. ثانیا مگر تو از جنس خاک نیستی و این کلوخ هم از جنس خاک پس در تو تاثیری ندارد. ثالثا : مگر نمی گویی انسانها از خود اختیار ندارند ؟ پس من مجبور بودم و سزاوار مجازات نیستم استاد دلایل بهلول دیوانه را شنید و خجل شد و از جای برخاست و رفت !!! •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•