حالا خودم هفت ساله اینا بودم که مادرِ مادرم فوت کرد. مادرم داشت گریه میکرد توو تاکسی، چون رفته بود تلفن خونه، زنگ زده بود و بهش گفته بودن، داشتیم برمیگشتیم خونه، راننده تاکسی گفت: خواهر چیزی شده،؟؟ مادرم گفت: بله، مادرم فوت کرده من پرسیدم مامان این که گفتی یعنی چی؟؟؟ گفت یعنی مرده. من رفتم کوچه بازی کنم، همسایه حال مامانمو پرسید، گفتم مامانم داره توو خونه گریه میکنه. کفت چرا؟؟؟ گفتم چون مامان بزرگم فووت کرده مرده!! گفت: وا ،،،،،، به چی فووت کرد مرد؟؟؟😲 گفتم نمیدونم! فقط میدونم فووت کرده بعد مرده😐  اون خانم همسایه هم رفته بود بقیه رو خبر کرده بود که بیایید بریم خونه ی فلانی، مادرش نمیدونم به چی و چه جوری فووت کرده بعد مرده😐 همه جمع شدن خونمون و پچ پچ میکردن که یکیتون بپرسه اون بنده خدا به چی چی فووت کرده که مرده😮😮 #سوتی_های_زنونه •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

سلام خدمت همگروهی های عزیز حال دلتون شاد روزعید سعیدفطربودسرصبح خاله م اومدخونه مون گفت دایی مادرم قرار بیادخاستگاری برای پسرش، ماتلفن که نداشتیم خاله م روزودترفرستاده بودند تا مااماده شیم، کارندارم همه چی روحاضرکردیم ساعت نزدیک دوازده ظهرشد نیومدند خاله م گفت بایدبرم ناهاربپزم شمابشینین تابیان دیگه،خاله م رفت تادرحیاط روبست ،،یه بارباصدای بلندخاله م پریدم امدند آمدند آبجی آبجی دروبازکن امدند ،، اینقدربلند جیغ جیغ کردانگارریس جمهوراومده، هنوزکه هنوزه شوهرم توجمع دوستاش یافامیلش میگه خاله ی خانمم چنان ذوق کرده بوداشک شوق میریخت خودشومیزدازخوشحالی که من رفتم خاستگاری😂😂😂😂 کوچک همه تو ننه قمر #سوتی_های_زنونه •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹 سلام خانم های گل! حرفم برای کساییه که از #پوست بدنشون ناراحتن و فکر میکنن نمیتونن ازدواج کنن: من خودم روی دوتا دستم حالت کک و مک هست. لکه هایی قهوه ای 😔 خودم خیلی بدم میومد و احساس خجالت و تنفر داشتم. وقتی همسر جونم اومد خاستگاری، تو اولین دیدار بهشون گفتم و اونم به شوخی گفت: چون تو این جوری هستی، اومدم خاستگاریت! 😉😉 الانم 8 سال از زندگیم میگذره. خیلی راضیم و هر وقت میگم برم دکتر برای دستام، نمیزاره. میگه من عاشقشونم. 😂😂 ✍ خودتون را درگیر چیزهای کوچک نکنید، مردها کل نگرند. بیشتر جذب اعتماد به نفس و رفتار شما می شوند و #جزئیات را کمتر می بینند. ✍ از بدن، صورت و هیکل تان لذت ببرید. این بدن شماست و شایسته دوست داشتن. عشق شما به خودتان، توسط کائنات چند برابر می شود. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

❣ #سیاست_های_زنانه خانومایی که مرداشونو تشویق میکنن، عشق همسرشونو قوی تر میکنن مردا فرق بین تشویق واقعی و بی خودی رو درک میکنن پس حتما در خلوتتون به #عشقتون بگین که بینظیره😍 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

خانه داری سه سوته همه چیزتو برق بنداز #خانه_داری •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

بچه کرمانشام❤️ حالاتولدگرفتن داییم🤦‍♀ اینامارودعوت کردن منم سه تابچه ریزدارم اولش پرسیدم کیامیان وقتی اسامی گفت سرم صوت کشیدگفتم کجاجاشون میدی گفت توخونه خودم هرچی گفتم جانمیشه تعدادزیاده گوش نکردن من که نرفتم چون گفتن سه تابچه دارم دلشون میخوادبازی کنن جانیست ارزش نداره بعدن میرم کادوبچه میبرم ولی بشنویدازاونایی که رفتن😁😁 یکی میگفت غذاش خیلی کم بوده یکی میگفت اصلامزه کیک نفهمیدیم ازبس کیکش کم بوده 😁یکی میکفت تویه بارمصرف غذا ومیوه داده که نکنه اضافه تربرداریم خلاصه همه اینایه طرف چهل دفم کفته بودن مانخواستیم خودمون بندازیم توخرج ولی اشتباهی که شده🤦‍♀خومسلمونا همه میدونن شماخسیس تشریف دارین مگه مرض دارین تولدمیگرین که بعدش جلومهمونم اینجوری بگین تازه یادمنم کرده بودن گفته بودن هی اوعقل داشته نیامده گفته کادوتونوبعدامیارم 🙈🙈🤦‍♀🤦‍♀خدایااااااینادیگه کین #سوتی_های_زنونه •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• سلام ممنون بابت کانال خوبتون من تازه عروسی کردیم شب اول عروسیمون گفتم برای آقامون خانمی کنم چایی درست کنم رفتم آب کردم تو فلاکس فلاکس گذاشتم روی گاز ۱۰ مین بعد بمبببببببب😐😐 با لباس عروس زدم بیرون من 🥺🤫 شوهرم 🤔 #سوتی_های_زنونه •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

سه مدل شیک ۳ تا نوشیدنی خوشمزه و خنک تابستونی #شیک_انبه : انبه یخ زده🥭 شیر🥛، پنیر خامه‌ای بستنی وانیلی🍨 موز یخ زده🍌 #اسموتی_شاهتوت : نعنا، لیموترش🍋 شاهتوت یخ زده آب گازدار #شیک طالبی : طالبی یخ زده🍈 شیر🥛، پنیر خامه‌ای بستنی وانیلی🍨 #نوشیدنی #سه_مدل_شیک •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹 سلام دوستان خوبم 💐 درجواب صحبت اون دوست عزیزم ک 29سالشونه. دقیقا همسنیم. 👭 دوست گلم! باخوندن سرگذشتت اونقد گریه کردم ک چشام پف کردن. منم مثه شما دوسال پیش تو ی صحنه دردناک تصادف، دو خواهر نازنینم ک بسیار جوون بودن رو از دست دادم و تنها شدم. 😭💔👭 پدر و مادرم افسردگی شدید گرفتن. مشکلات اقتصادی و... خودم تنم ب رعشه میفتاد و قلبم درد میگرفت. 😭😭😭 ولی بااین حال همیشه سپاسگزار بودیم. لحظه ای نبود ک نگیم خدایا شکرت. 🌸🌸🌸 الان اگ پدرت کفر میگه، تو بجاش خدارو شکر کن. گلم! بعد ببین چطوری همه چی عوض میشه. ❤️ بخدا منم مثه تو هرخاستگاری میومد قسمت نمیشد. ولی لطف و کرم خدا بی انتهاست. من الان 2ماهه عروس شدم. 👰 عجله نکن واسه ازدواج. سعی کن با چشم باز انتخاب کنی و هیچوقت ناامید نشو.🌹 از خدا میخام ک تو رو ب مراد دلت برسونن و هرچی ک بصلاحته همون بشه 🌸 الهی آمین🌸 ✍ برای فرار از مشکلات خانوادگی ازدواج نکنید. اول با مشکلات تان کنار بیایید بعد به ازدواج فکر کنید. ✍ در مشکلات صبور باشید. همانا بعد از سختی، اسانی است •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

🔴سربه راه شدن فرزند یا همسر نااهل🔴 اگر در خانه جوان نااهل یا همسری دارید که به حرف شما گوش نمیدهد و از نماز و دعا فاصله گرفته و شب دیر وقت به خانه میآید و باعث پریشانی و آزار شما شده است ،برای اصلاح شدن و تغییر رفتارش به طوری که مطیع شما شود و حرف شما را گوش بدهد تنها یک راه قطعی و موثر وجود دارد.در یک اتاق تنها بنشینید و بدون اینکه با کسی حرف بزنید ۳۶۰ مرتبه این دعا را بخوانید....👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3078488073C9f200627db خیلیا با این دعا سربه راه شدن😍👆

🕊 کمک به درمان دختر بچه مبتلا به چند #معلولیت! 🏮 دختر بچه ۴ ساله از بدو تولد به صورت ژنتیکی مبتلا به بیماری نادر عدم رشد شده ، توان تکلم نداره و پای چپش هم شدیدا ناقصِ و نیاز به جراحی داره ! خانواده‌ سادات توان تامین هزینه های سنگین گفتار درمانی ، کار درمانی و جراحی رو ندارن! 🍃 تسلای دل امام زمان عج و به نیت فرج در روند درمان این طفل معصوم معلول، سهیم باشید. شماره کارت‌ #رسمی به‌ نام مجموعه جهادی #چشم_به_راه ●

6063737005258387

●

6063731105809819

●

5041721112091989

●

5892107046668854

کد دستوری👈‎

*6655*1*33#

🪩 از #چشم_به_راه بپرسید 👇 ┏━━━━━━━━━━━━━━━🇮🇷┓ https://eitaa.com/S7QfvmVIh2MaXNEm ┗🕊━━━━━━━━━━━━━━━┛ مبالغ اضافه صرف سایر امور خیر می شود.

برای درمان ِاین طفل معصوم که به چند معلولیت مبتلاست ، در حد توان سهیم باشید 🙏 مجموعه جهادی #چشم_به_راه، مورد تایید کانال ماست ؛ با خیال راحت همراهی کنید ✅✅

🌸بــر احــمــد و خــُلــق مــهربــانــش صــلــواتــ 🌸️بــر حــیــدر و صــبــر بــیــڪــرانــش صــلــواتــ 🌸ازفــاطــمــه، مــجــتــبــے و مــظــلــومــِ حــســیــنــ 🌸تــا حــضــرت صــاحــب الــزمــانــش صــلــوات 🌼اَلــلــّهم صــَلــِّ عــَلــى مــحــمــّد وَ آلــِ مــحــمــّد وعــجــل فــرجــهمــ🌼 🕊🕊🌾🌸🌾🕊

وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ.. و هر مصيبتى كه به شما رسيده، بخاطر كارهايى است كه با دستانتان مرتكب شده‌ايد.. 📘سوره شوری آیه۳٠✨ 🕊🕊🌾🌸🌾🕊

✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹 من تجربه ۳ سال زندگی مشترکم رو میگم.☺️ همسرم به زن و زندگیش بیشتر از هرچیزی اهمیت میده و کاملا منطقیه😘 من برعکس ایشونم😔 همسرم به من #وابسته س ولی من به خانوادم... همسرم بخاطر من از خانواده میزد... من به خاطر خانواده از همسرم... همسرم به حرف من گوش میکرد... من به حرف خانواده... 😢😔 تنها ایراد همسرم اینه که خیلی غیرتی بود. همش بخاطر خانوادم، جنگ و دعوا بود. خصوصا سال اول... که همسرم خیلی صبوری کرد. 😁 بعد ۱سال، ما با خانوادم رفتیم مسافرت☺️ اما اصلا مثل مسافرت های مجردی خوش نگذشت... بیشتر وقتمو با همسرم بودم و گاهی حتی از خانوادم ناراحت میشدم! 😂 وقتی برگشتیم به همسرم گفتم که هیچ چیز و هیچ کس جاشو واسم پر نمیکنه و بیشتر دوتایی بریم بیرون. 😍 ✅ من بعد سه سال متوجه شدم که ادم وقتی ازدواج میکنه، همسرش باید نفر اول زندگیش بشه، نه خانواده، دوست و... حالا شوهرمو با دنیا عوض نمیکنم. 😍❤️ اونم غیرتی بودنش با تغییر من، خیلی کم شده. 😍 ✅ لطفا 🙏 اگه ازدواج کردین، به خودتون یک تکون بدید. #وابستگی بیش از حد به خانواده، نه تنها روی زندگی اثر مثبت نداره بلکه زندگی رو از هم میپاشونه. خانواده ها خیلی عشقن ولی حرف اولو تو زندگی همسر و خونه زندگیتون میزنه. 🙏 شما هم ببینید ایراد کار کجاست. فقط یکم تلاش لازمه. هیچکس جز خودتون و همسری نمیتونه این گره کور رو باز کنه. 😊 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#همسرانه ""بزرگترن تهدیدات زندگی زناشویی"" 🌸 فراموش نکردن اتفاقات بدِ گذشته 🌸 بدترین کاری که می‌توانیم در حق رابطه‌مان انجام دهیم این است که همسرمان را با گذشته‌اش تعریف کنیم، نه با چیزی که الان هست. 🌸 درست است که گذشته‌هایمان روی زندگی همه ما تاثیر دارد اما فقط زمانی که خودمان اجازه دهیم می‌تواند زمان حالمان را کنترل کند. 🌸خیلی مهم است که واقعیت گذشته‌هایمان را به هم بگوییم اما مهمتر این است که با دیدن تغییراتی که خداوند در زندگی همسرمان ایجاد می‌کند، به گذشته‌های همدیگر احترام بگذاریم. آنچه قبلاً بوده را فراموش کنیم تا بتوانیم به سمت آینده پیش برویم. 👇👇👇 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#برکت_و_رزق_و_رزوی   این دعا برای فتوحات و گشایش ها و خبرهای خوش موثر است و چنانچه این دعا در خانه یا محل کار بخواند منفعت های زیاد دارد و موجب برکت و نعمت است. هر کس بخواهد خداوند به او دولت و ثروت عنایت فرماید و گشایش های زیاد و فتوحات غیبی به او برسد، این دعا را ورد خود سازد. بسم الله الرحمن الرحیم. اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً وَ مَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ. 📓 مجمع الدعوات، ص 200 و 201 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

یبارم یکی از فامیلای دور پدرم اومده بود خونمون. فکر کنید ساعت هشت صبح، ما اصلا نمیشناختیم این کیه. مادرم گفت دخترخاله ناتنی بابام هست، که ما تا اون موقع ندیده بودیم😐 حالا چکار داشت؟ میخواست بره خونه یکی دیگه از اقوام، که اونجا هم تا حالا نرفته بود😅 حالا اونجا چکار داشت؟؟؟؟؟ میخواست بگه بیاید خواستگاری دختر من😐😁 مادرمم روش نمیشد میگفت من نمیام. بالاخره بردشون ولی خودش برگشت. رومون هم نمیشد از اون فامیلمون بپرسیم ببینیم خواستگاری رفتن یا نه😂😂😂 خلاصه یه مدت گذشت باز این اومد🤯 مامانم خونه نبود منم رفتم آشپزخونه چون خجالتی بودم☺️. از هال به آشپزخونه دید نداشت. مامانم اومد و غذا پخت و اینام ناهار موندن. بعد خانمه مدااام میگفت تو غذا نپختی ها، دخترت پخت😐 همش تکرار میکرد. مادرمم این شکلی🤬 ولی نمیتونست حرفی بگه🤪 خلاصه دوباره به مادرم گفت پاشو بریم این بار تو بهشون بگو بیان خواستگاری☹️ که مادرم دیگه قاطی کرد، محترمانه شست و شو داد و گفت دیگه اینجا نیای😂 آخرشم نگرفتن دخترشو. مادر سه تفنگدار💂‍♀💂‍♀💂‍♀ #سوتی_های_زنونه •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

سلام ممنون از کانال خوبتون هرشب سوتی هارو میخونم ومیخندم 😍 سوتی من مربوط میشه به ۷ سال پیش بچه بودم وساده با عموم که خیلی دوسش دارم وپسرعموی ۳سالم که عاشقشم چون تابستون بود پشه نیشش زده بود وتوخونه ی ماهم پشه ها همش منو نیش میزدن میخواستم بگم طاها(پسر عموم)حتما خوشمزه هست که پشه هااونو نیش میزنن گفتم اخی گوشتش شیرینه پشه هادوسش دارن حالامن😍🥺😌 عموم😂😂😄😄🤦‍♂ من بعد از اینکه عموم توضیح داد گوشت الاغ شیرینه 😳😭😩 #سوتی_های_زنونه •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹 🌺🌺🌺 سلام دوستان گلم! هروقت توی خونه کسی سرما خورد: 🗣✨ وسایل شخصی اونو از بقیه جداکنید. لیوان, ظرف غذا و قاشق چنگال تا به بقیه منتقل نشه. 🗣🌟 سریع یه #دمنوش اویشن دم کنید. 🗣✨ برای نهار و شام عزیزتون سوپ بار بذارین. 🗣✨ توی مدت سرماخوردگی از رفتن به حمام، خوردن سردیجات مثل ماست، خیار، دوغ، بستنی و اب یخ پرهیز کنه 🗣🌟 دمنوش یا چای کمرنگ بهش بدین تا زود دستشویی بره و عفونت بدنش رو دفع کنه. مقابل باد کولر و پنکه هم قرار نگیره. 🌾🍄🌾 قول میدم با این کارا نه گلودرد بگیره، نه سردرد، نه تب و دل درد! انی خوب میشه. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#اعتراف داستان مادر بزرگ (صغری)  پدر بزرگم(احمد) مادر بزرگم میگه احمد پنکه خراب شده بیا ببرش درستش کنن هوا خیلی گرمه پدر بزرگم پنکه رو برمیداره می‌بنده به ترک بند موتورش و راهی میشه پیش تعمیرکار تو راه میبینه پنکه می‌چرخه برمیگرده میادخونه میگه صغری صغری🗣 بیا ببین پنکه درست شده رو موتور چنان بادی میزد نمی‌خواد برم درستش کنم 😂😂😂👨‍🦯 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

داستان زندگی وسط حرفای من نگاه پرهام به نگاه مهسا گره خورد… مدام زیر نظرشون داشتم، انتظار یه اتفاق بد داشتم... تو گوش شقایق گفتم شر نشه این وسط؟.. گفت نبابا نترس چه شری مثلا وسط این همه آدم بگه چرا با نامزد سابق من اومدی کوه..؟ نیمه های راهو رفته بودیم، ابدا با مهسا و سهیل راه نمیرفتم و همش با شقایق بودم نمیخواستم الان چیزی بشنوم که مهسا گفت حالم خیلی بده نمیتونم ادامه بدم من میخوام برگردم پایین.. سهیل به من گفت توام بیا بریم تو گوشش گفتم راستش سهیل خان من جمعو بخاطر اینکه خواهرت دچار فقدان عاطفی شده و نمیتونه راه بره خراب نمیکنم خودتون دوتا برید شقایق جون منو میرسونه، مگه نه آقا پرهام؟ پرهام با لبخند گفت بعله سهیل چون قبلا خاطر صبا رو میخواست واقعا نمیتونست به پرهام چیزی بگه، اصلا چی داشت که بگه.. به شقایق گفتم خدا بخیر کنه نمیدونم چی توی خونه در انتظارمه.. گفت دختر قبل از اینکه مهسا برسه خونه برو خونتون تازه تونستی مادرشوهرتو بکشی سمت خودت که نتونن پرش کنن. گفتم با همین عقل ناقصت بخدا که راست میگی، میای برگردیم؟ خلاصه که با پرهام از یه مسیر سریعتر برگشتیم سمت ماشینامون، سوار شدم و راستشو به پرهام گفتم و خودمو زدم به موش مردگی، گریه کردم و گفتم حالا سهیل منو میکشه که شما با شقایقی.. اونم گفت آخه به شما چه شما که گناه نکردی اونم با سرعت زیاد میروند که ما سریعتر برسیم خونه، ماشین سهیل دم در نبود این یعنی اونا هنوز نرسیده بودن کلید انداختم و رفتم تو، مادرشوهرم اومد گفت چیزی شده؟ چرا انقد زود اومدید؟.. دستشو گرفتم و گفتم بیا تو برات تعریف کنم مامان جون گفت هان؟ چی شده؟ گفتم ببین، مهسا عشق سابقشو دید… گفت اون پسره پرهام؟ نکنه دوباره با پرهام رفت؟.. گفتم نه بابا پرهام دوست دختر داشت، مهسام حالش بد شد از کوه اومد پایین با سهیل، من نیومدم ولی بعد پشیمون شدم گفتم این دختر بلایی سر خودش نیاره... سریع تر خودمو رسوندم که آرومش کنم… مامانش زد روی دستش و گفت صدبار گفتم بیمارستانتو عوض کن که این پسره رو نبینی، ستاره بخدا از اولشم معلوم بود که دختر منو نمیخواد، اون موقعم که باهم بودن هرروز دعوا و جنگ داشتن. گفتم پس از اول مشکل داشتن؟ گفت آره بخدا گفتم مهسا منو میکشه مامان جون من ازش میترسم گفت آخه به تو چه گفتم راستش پرهام با یکی از فامیلای ما دوست شده، من صد بار گفتم امروز نیاید کوه ما میخوایم بیایم ولی گوش نداده مامانش سریع فهمید گفت شقایق آره؟ سرمو انداختم پایین و گفتم بخدا خودمم تازگیا فهمیدم گفت ولی به مهسا چه، اون پسر با هرکی میخواد باشه.. گفتم حالا از چشم من میبینه من میترسم یه وقت بلایی سر من یا خودش بیاره مامان جون اخماشو تو هم کشید و گفت… ادامه دارد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

بلا💄💋 #سیاست_های_زنانه بدرقه امروز آقای همسر با چهار قل و فوت کردن به ایشان💨 با روی خوش☺️ بگیید : بمب انرژی و عشق ،تحویل روی لبهای شما سرورم😍 باعشق به خونه برگردی همسرم خدا یارویاورت👋💋 دست دادن هم فراموش نشه👌 نگی خجالت میکشم از این کارهااااا..😡 عشقت رو اگه کلامی صرف آقاتون نکنی توی خیابون زیادند که زبون بریزند و...😼😡😒 پس دلبری کن خانوم شیطون بلااااا😍💃 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹 سلام به روی ماه همتووون! 😍 من متولد 74 ام. دوران نامزدی آقایی خیلی منم منم میکرد و بشددت مغرور بود. من مونده بودم که انتخابم درسته یا نه! اخه تو خواستگاری خیییلی خ‌وب بود حرفاش و من چن جلسه مشاوره رفتم از مشاور های دانشگاه ک رایگان هم بودن 😍 ✴️ تا بعد از مطالعه در ارتباط با طرز برخورد با مردان متوجه شدم علت این همه غرور اینه ک میخواد مرد بودنشو ثابت کنه و حرف خودشو به کرسی بنشونه. ✅ زن فقط بااید اطاعت کنه. طوری ک کامل اعتماد شوهری رو بدست بیاره و مقابله نکنه. البته باز بستگی به شوهری داره که چقد ظرفیت اطاعت داره. ✅✅ تا بعد 2 ماه اقایی دیگه همشش به من چشم چشم میگف 😍❤️ فهمیدم ک زن خییلی مؤثره تو ی رابطه چون بیشتر وقت مطالعه داره و میتونه خیلی از مسائلو حل و فصل کنه. من کارشناسی ام، ایشون دیپلم اما شکر خدا ازش خیییلی راضیم‌. خانمای گل! هر انسانی عیبی داره. شما فقط به خوبیاش نگا کنین. سنگ تموم میذاره واستون. ❤️😍 ✍ از خوشبختی هایتان با دوستانتان در کانال صحبت کنید و انرژی مثبت را بین زنان ایرانی در جریان بیندازید. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

موقع عروسی پسر داییم 5 سالم بود همش بهونه‌های الکی میگرفتم و گریه میکردم مامانم که دیگه از دستم عاصی شده بود یه رژ داد بهم که دیگه گریه نکنم با همون رژه هم رژ زدم هم سایه. تا آخر مجلس یجا نشستم نه حرف زدم نه چیزی خوردم که مبادا آرایشم خراب بشه😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#اتفاقات_واقعی داداشم ازدواج کرد،عروسمون غریبه غریبه بود از یک شهر دور، خونه داداشم توی یک اتاق توی حیاط خونه بابام اینا بود،دختره (عروسمون)همیشه رفتارای عجیب غریب میکرد،مثلا بالش میچید روی تختش بعد پتو رو میکشید روش که ما فکر کنیم خوابه بعد میرفت بیرون ،بعد از شهرشون زنگ میزد که اومدم خونه بابام،یا وقتی توی کوچه بودیم میگفت روی پشت بومِ این خونه رو ببین یکی داره نگاه میکنه،برمیگشتیم نگاه میکردیم کسی نبود،یا میگفت رفتم خونه همسایه،دخترش(10 سالش بود) داشت مواد میکشید😐 خیلی کار های عجیب،آخرش هم یک روز کنار داداشم نشسته بود بدون دعوا و بحث گفت میخوام خودمو آتیش بزنم و با سرعت رفت نفت ریخت روی خودش، کبریتو کشید ،آتیش گرفت و مرد😐 نمیدونم مواد میزد یا جنی بود واقعا •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•