گفتید از خساست بگید از من یه اتفاق تعجب آوره🥴🥴🥴 ما با خواهرشوهرکوچیکم مادرم خواهرم که جاریم میشه و پسر بزرگ خواهرشوهر بزرگم رفته بودیم مسافرت.بعد خواهرشوهرم دوغ آورده بود واسه ناهار از توی سبدش مشخص میشد دختر دومم اون موقع چهار سالش بود شروع کرد گریه کردن که من دوغ میخوام شوهر خواهرشوهرم که فهمید دخترم از اونا رو دیده شروع کرد اشاره به خواهر شوهرم که روی سبد رو بندازه نبینه هی دستشو تکون میداد اشاره میکرد🤯🤯🤯 من میدونستم اون خسیسه ولی نه تا این حد آخه یه لیوان نمی تونست بده به بچه من شوهر من خونش کار می‌کرد کلی تخفیف داد واسه کارش که اون کمتر اذیت شه ولی اون یه لیوان دوغ دست بچه من نداد😪😪😪 اینو بهتون بگم که برای کسانی مهربون و بخشنده باشید که جنبه اش رو داشته باشن و خودشون هم همون جور باشن🥰🥰🥰 #مادر‌مریم #سوتی_های_زنونه •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

سلام حرف تلویزیون شد که یه خانمی گفته بودن مادربزرگ عمه اش فکر کرده کوه ریزش کرده تلویزیون میشکنه شوهرم می‌گفت یه بار وقتی مجرد بوده با دوستاش یه لحظه میرن خونه مادربزرگ دوست شون بعد اون موقع اون خانمه تازه تلویزیون خریده بوده میگه ما وایساده بودیم تا دوستم وسایلش رو برداره بیاد دیدیم تو تلویزیون داره تکواندو پخش میکنه یهو دیدیم شروع کرد بگه ننه بیاید اینا رو از هم جدا کنید زدند همدیگه رو تیکه و پاره کردند بیاید دیگه نزارید دعوا کنند🤣🤣🤣😂😂😂میگه از خنده پخش زمین شدیم🤣🤣🤣 #مادر‌مریم #سوتی_های_زنونه •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

یه حرفی ام مامانم میزد می‌گفت تو فامیل ما اول از همه رضا شوهرت عمت رفت مکه بعد که برگشت با خودش تلویزیون آورده بود میگه من رفتم خونه شون بعد احوالپرسی و تعریف از اونجا دیدم یه چیزی دست بچه هاشه(کنترل تلویزیون بوده)بعد هر چی نگاه کردم دیدم آخه وقتی دکمه هاشو میزنن شبکه عوض میشه صدا کم و زیاد میشه حالا این وسط فکر میکردم حتما باید یه سیم به تلویزیون و کنترل وصل باشه تا بشه این کارا رو باهاش کرد🤣🤣🤣هر چی نگاه کردم دیدم سیم نیست با خودم فکر کردم گفتم حتما سیمه از زیر فرش رد میشه به خاطر همین من نمی بینمش😂😂😂 #مادر‌مریم #سوتی_های_زنونه •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•