eitaa logo
رفیق شهیدم
68 دنبال‌کننده
173 عکس
30 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۰۰ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍   2⃣بخش دوم 🔸️محبت شهید به برادران   👤 آقای جوانمردی مدتی زندگی‌ام به ناامیدی و دلسردی سپری می‌شد. هیچ انگیزه‌‌ای برای نماز خواندن و کار خیر نداشتم. یک شب از خداوند متعال و ائمۀ اطهار(علیهم‌السلام) خواستم من را از این شرایط سخت روحی نجات بدهند. چند روز بعد چشمم به دل‌نوشته‌‌های عباس افتاد. بهش گفتم به‌قول خودت، زندگی‌‌ام حالت سکون گرفته. کمکم کن. گناهانم زیاد شده قطرات اشکی ریختم و التماس کردم. همان شب خواب دیدم کنار شهید عباس نشسته‌‌ام و دارم اشک می‌‌ریزم و با او درددل می‌‌کنم. بعد، دیدم من و عباس به‌سمت یک هیئت می‌‌رویم. یکی از دوستان هیئتی را دیدم. از خوشحالی از خواب بیدار شدم. آن خواب نقطۀ عطف و شروع آغاز یک زندگی جدید برای من بود. یقین کردم که خداوند متعال و ائمۀ اطهار(علیهم‌السلام) به من لطف کردند. گویا شهید عباس مأمور شده بود که من را آدم کند. امروز دیگر فرد دیروز نیستم. احساس می‌‌کنم عباس در کنارم است. تلاش می‌‌کنم از گناه پرهیز کنم. هرگاه دلم می‌‌گیرد و از گذشتۀ اندوه‌بار پر از آشوب می‌شود، با شهید صحبت می‌کنم. آنگاه دلم قدری آرام می‌شود. 📗 ╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahiddaneshgar ╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯
۱۰۱ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍   2⃣بخش دوم 🔸️محبت شهید به برادران   👤 آقای صادق صادقی، استان سمنان بعد از شهادت عباس، من و تعدادی از بسیجیان پایگاه محمد رسول‌الله(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) شهرک تعاون تصمیم گرفتیم قدم جای قدم عباس عزیز بگذاریم و به سوریه برویم. در پاییز سال ۱۳۹۶ توفیق شد به‌همراه دوستان به سوریه اعزام شوم. من در مسجد الزهرای شهرک تعاون و پایگاه بسیج خاطرات زیادی از عباس دارم. در سوریه و در آن شهر غریب، بیشتر به فکر شهید عباس بودم و گاهی به‌نیت او دعا و قرائت قرآن داشتم. یک شب در عالم رؤیا دیدم که عباس با چهره‌ای نورانی وارد آسایشگاه شد. همراه او یک جوان زیبا و نورانی هم بود. دیدم با حضور این دو بزرگوار، آسایشگاه مثل روز روشن شد. عباس در کنارم روی تخت نشست. گفت: «ما در کنار شما هستیم. خاطرتون جمع باشه. ما هستیم و تنهاتون نمی‌‌ذاریم و مشکلاتتون رو حل می‌‌کنیم.» از خوشحالی از خواب بیدار شدم. در آن لحظه بیداری، حرارت و گرمی نگاه عباس را کاملاً در وجودم احساس می‌کردم. انگار در بیداری این اتفاق افتاده بود. افسوس! ‌ای کاش بیشتر با او بودم! 📗 ╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahiddaneshgar ╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯
۱۰۲ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍   2⃣بخش دوم 🔸️محبت شهید به برادران   👤 سیدمحمدرضا حسینی سر مزار شهید عباس دانشگر نشسته بودم. گاهی به سنگ مزار خیره می‌‌شدم و گاهی در صفحۀ گوشی‌ام که عکس عباس بود، خطاب به شهید می‌گفتم: «عباس‌جان، مشکلی برام پیش اومده. خودت می‌‌دونی که من شما رو به دوست‌هام معرفی کردم.» آن روز با دلی پر از غم و اندوه به خانه رفتم. یک ساعت بعد، یکی از دوستان من زنگ زد و جواب نویدبخشی داد. به دلم آمد که شهید دستم را گرفته است. از آن زمان به‌بعد، محبت من به شهید بیشتر شد. راه و سیرۀ شهید عباس را الگوی زندگی‌‌ام قرار دادم؛ هر چند هنوز به سن تکلیف نرسیده‌‌ام. علاوه بر نماز اول‌وقت، اهل نماز شب هم شده‌‌ام با عشق و علاقه‌‌ای که به شهید پیدا کرده‌ام، می‌‌خواستم یک کار فرهنگی در سطح کشور انجام دهم. تصمیم گرفتم در فضای مجازی یک صفحه به اسم شهید راه‌اندازی کنم و در آن خاطرات و دل‌نوشته‌‌های شهید را از چهار کتابی که تابه‌حال چاپ شده است، بارگذاری ‌‌کنم. کار را شروع کردم. ظرف چند ماه تعداد دنبال‌کنندگان نزدیک به پنج‌هزار نفر رسید. امروز عکس‌های مختلف شهید زینت‌بخش دیوار اتاقم شده و نه‌تنها من، بلکه همۀ افراد خانواده‌‌‌ به شهید ارادت پیدا کرده‌‌اند. 📗 ╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahiddaneshgar ╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯
۱۰۳ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍   2⃣بخش دوم 🔸️محبت شهید به برادران   👤 عبد‌الصالح کاظمی، استان کهکیلویه‌وبویراحمد با دیدن عکس شهید عباس دانشگر به او علاقه‌مند شدم. عکس را روی صفحۀ گوشی‌ام گذاشتم و هر روز نگاهش می‌کردم. اواخر سال ۱۳۹۶ بود. آن موقع‌ها مثل امروز کتاب‌های شهدای مدافع حرم رونق نگرفته بود و در دسترس نبود. یک روز رفتم گلزار شهدای شهرمان. اتفاقی یکی از رفقا را دیدم که از دانشگاه امام‌حسین(علیه‌السلام) برگشته بود. دیدم کتابی توی دستش دارد. تا عکس و نوشتۀ روی جلد را دیدم، مثل آدم‌های برق‌گرفته پرسیدم: «این رو از کجا آوردی؟» کتاب آخرین نماز در حلب بود، چند روزی امانت گرفتم و با شوق عجیبی شروع کردم به خواندن و متعجب بودم که چطور شد این کتاب به دستم رسید. شاید این رزق لایحتسب بود و عنایت خود شهید عباس. کتاب را مطالعه کردم... 📗 ╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahiddaneshgar ╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۰۴ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍   2⃣بخش دوم 🔸️محبت شهید به برادران   ... از شهید عباس درس‌های خوبی آموختم. یکی دل‌نوشته‌ها و تفکرات عباس بود که خیلی برایم جالب بود و دیگری هم پشتکار او. مثل عباس تلاش کردم خودم را عادت بدهم که برنامه‌ریزی کنم و تقریباً بیشتر شب‌ها دل‌نوشته یا نکاتی را که به ذهنم می‌رسید، در دفتر مخصوص یادداشت می‌کردم. واقعاً عباس الگوی عالی برای نسل جوان است. جوانانی که شاید کمی فریب شیطان را خورده باشند ولی دلشان پاک است، بدانند که عباس هم مثل آن‌ها جوان بود. او هم صورت زیبا داشت هم سیرت زیبا. او هم امکان گناه کردن داشت؛ اما خواسته‌های نفس اماره را رد کرد و قطعاً جهاد اکبر کرد تا توانست در جهاد اصغر و در دفاع از حرم بی‌بی زینب(سلام‌الله علیها) در ۲۳سالگی شهید شود و به هم‌نشینی با حضرت علی‌اکبر امام‌حسین(علیه‌السلام) برسد. 📗 ╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahiddaneshgar ╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯
۱۰۵ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍   2⃣بخش دوم 🔸️محبت شهید به برادران 👤ابوالفضل بهمن‌‌زاده، استان خوزستان چند روزی در این فکر بودم که من هم باید یک رفیق شهید داشته باشم و خودم را به او نزدیک کنم تا از این طریق به خداوند متعال نزدیک‌‌تر شوم. کتاب‌‌های زیادی دربارۀ شهدا خوانده بودم. به همۀ شهدا علاقۀ خاصی داشتم. چندین شهید را در نظر گرفته بودم. مردد بودم که رفیق شهید من از شهدای جنگ تحمیلی باشد یا مدافع حرم. یک عکس از شهید دانشگر داشتم. همان خندۀ عباس در قلبم اثرگذار شد و او را به‌عنوان رفیق شهیدم انتخاب کردم. تابه‌حال چهار بار خواب دیده‌‌ام که یکی را تعریف می‌‌کنم. در عالم رؤیا دیدم که عباس به خانۀ ما آمده است. داخل اتاق مثل یک رفیق صمیمی روبه‌روی هم نشسته بودیم. عباس با همان لبخند همیشگی با من صحبت می‌‌کرد. صبح از خواب بیدار شدم. چند نکته از شهید یادم مانده بود. به من می‌‌گفت: «سعی و تلاشت رو بکن و درس‌‌هات رو خوب بخون. سعی کن مسئولیت بگیری تا بتونی به مردم بیشتر خدمت کنی.» 📗 ╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahiddaneshgar ╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا