#روایت #قیمت_یک_تار_موی_امیرالمومنین
امیرالمومنین علی علیه السلام به اصحاب خــود فرمودندمن دلم خیلی بحال ابــوذر میسوزد خدا رحمتش کند
اصحاب علت را سوال کردند؟ مــولا فرمودند آن شبی که به دستور #عثمان ماموران جهت بیعت گرفتن از ابــوذر برای عثمان به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادنـد تا با عثمان بیعت کند
ابوذر خشمگین شد و به مامورین فرمود شما دو #توهین به مــن کردید ، اول آنکه فکر کردید من علی فروشــم و آمدیــد من را بخریــد و دوم بی انصاف ها آیا ارزش چهار کیسه اشرفی است؟
شمــا با ایــن چهار کیسه اشرفی میخواهیــد من علی فروش شــوم؟ اگر تمام #ثروت های دنیا را جمع کنید با یــک تار مــوی علی عوض نمیکنم و آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست
مولا گریه میکردند و فرمودند به خدایی که جان علی دردست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانــه را به روی #سربازان عثمانی محکـم بست سه شبــانه روز بــود او و خانـواده هیچ نخورده بودند . مواظب باشیــم برای دو لقمه بیشتر ، در این زمان علی فروشی نکنیم
✍ کانال نکته های ناب کــوتاه
❁ @noktehayenabekotah
━━━━━━━━━━━━