eitaa logo
⌟ دختران‌آسمٰاݩ ⌜
1.2هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
419 ویدیو
316 فایل
یھ‌محفل‌شگف‌آور💌 ـ ــ ـ ♡' : گالری‌تصاویر‌‌دخترونھ‌یِ‌باحجآب🌱 ∞↻ منبعِ‌دلنوشته‌هاے‌آرامش‌بخش🌻 ∞↻ بویِ‌بابونھ‌و‌ریحون‌میدھد🌿 ∞↻ حوالیِ‌دخترانگی‌ھایم(; 💛 ∞↻ منبع عکس های رنگی و مذهبی گونہ🍊
مشاهده در ایتا
دانلود
~سلام . .سلام رفقای جان دل!🌱✨ خواستم از برقراری یه چالش باحال با جایزهـ 5 تا اسلایم خبر بدم 😍🌈 خب بگم خدمتتون که نوع این چالش راندی هست و 3 رانده که از این سه راند فقط یک نفر میمونه🌸🍃 و تعداد زیادی حذف میشن❌☹️ ^-^👒ظرفیت این چالش حداقل 15 و حداکثر 30 نفر هست🚌💕 🌹♥️حالا چطور میتونیمـ ثبت نام کنیم و زمان چالش کی هست ؟؟؟🎒♥️ +برای ثبت نام باید 4 نفر رو به کانالمون بیارید و بگید توی این کانال عضو بشن و اسکرین بدید (اسم و پروفایل مشخص باشه)♥️✨😊🍒 +زمان چالش ساعت هفت هست یعنی من از ساعت 6 آیدیم رو قرار میدم و شما اسکرین هارو به همراه اسمتون میفرستید🍍🚚🌹 💯اگر کسی زود تر فرستاد و یا فقط اسم داد و اسکرین نفرستاد بلاک میشه❌ من زود تر گفتم که بتونید عضو بیارید و نگید که وقت نیست🍓☹️😻👐 _پس شروع چالش رأس ساعت 7 هست😉😘🦋 و اسم نویسی و دادن اسکرین ها ساعت 6 تا 7⏰⛓📿 کسی که 4 عضو نیاورده به هیچ وجه اسم نده وگرنه با عرض پوزش=بلاک😖 ممنون از همه خوبای کانال🌸🌱🐣 بهترینـ کانالـ دخترونهـ💁🏼‍♀💕🦕 ╔═══🌈🌻════╗ @adinezohour ╚═══💕🌿════╝
ツ آࢪامـشـے‌ڪہ‌بہ‌مـטּ‌مـیدے باۅࢪڪردنے‌نیسـٺ....ღ ツ ┌───✾❤🇮🇷✾───┐ @adinezohour └───✾🌈☃✾───┘
سلام به شما دختران اسماݩ یک نظر‌سنجۍ‌داریم‌خواهش میکنیم که شرکت کنید خیلی برای ما مهمہ چند لحظھ بیشتر هم وقت نمیگیࢪھ EitaaBot.ir/poll/dy3q این هم لینکش👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🧡 ساده گفت:« اصلا چرا اونو با خودت آوردی مدرسه؟» _دلم میخواد. به کسی ربطی نداره. _ولی تو داری به همه تهمت میزنی پس به همه مربوطه. آلما دوباره به در چسبید:« نمیخواستم، مجبورم کردین. حالا هم اگه پیدا شد، شد وگرنه...» همهمه ی کلاس بیشتر شد. بچه های به آرزو رسیده کتاب را رها کرده بودند و جذب موضوع تازه، درباره اش حرف میزدند. خانم کوهی آهسته از ساده پرسید:« از بچه ها کسی هست که با آلما مشکلی داشته باشه؟» ساده سریع سر تکان داد که نه. خانم کوهی تأکید کرد:« کدورتی، کینه ای؟» ساده جا خورد. نگاهش رفت سمت پری که خم شده بود تا از زیر نیمکت خودکارش را بردارد. بالا که آمد متوجه نگاه ساده شد اما بی اعتنا ماند. همین موقع کسی سعی کرد در را باز کند. آلما کنار رفت، خانم زارع ناظم مدرسه آمد تو. از دیدن خانم کوهی حیرت کرد:« چه سر و صدایی! فکر کردم شما سر کلاس نیستین. چه خبر شده؟» نگار بلند گفت:« خانم گروگان گیری شده.» خانم زارع یکه خورد:« کجا؟» شیما گفت:« همینجا، همه ی ما گروگانیم.» تعجب خانم زارع بیشتر شد:« گروگان کی؟» همه یکصدا گفتند:« آلما!» خانم زارع رو برگرداند و به آلما نگاه کرد:« چرا گریه کردی؟» ........ کپی فقط با نام نویسنده و ایدی کانال🍂 بھ ما بپیوندید دختــــ♡آسماݩ♡ــــࢪاݩ ╔═══🌈🌻════╗ @adinezohour ╚═══💕🌿════╝