eitaa logo
هیئت‌أدمیٰ‌خاتون
384 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
683 ویدیو
28 فایل
آیدی خادمین هیئت @Adma_Khatoon_1205👈 @ZahraAbedzadeh👈 شماره تماس هیئت 09960224431 شماره حساب هیئت جهت پرداخت نذورات 💳6037998217575025 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️ وقايع 20 💮 دفن بدن جون در کربلا قسمت اول  بعد ده روز از وافعه عاشورا جمعی از بنی اسد بدن شریف جون غلام ابوذر غفاری را پیدا کردند در حالی که صورتش نورانی و بدنش معطر بود و سپس او ،ا دفن کردند . جون کسی بود که علیه السلام او را به 150 دینار خريد و به ابوذر بخشید هنگامی که ابوذر را به ربذه تبعید کردند این غلام براي کمک به او رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدينه مراجعت کرد و در خدمت اميرالمؤمنين علیه بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت علیه السلام و سپس به خدمت علیه السلام رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکه و از مکه به کربلا آمد. هنگامی که جنگ در روز عاشورا شدت گرفت او خدمت امام حسین علیه السلام آمد و برای میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست حضرت فرمودند : در این سفر به امید عافیت و سلامتی همراه ما بودی ! اکنون خویشتن را به خاطر ما مبتلا مساز . جون خود را بر قدم های مبارک امام حسین علیه السلام انداخت و بوسید و گفت : ای پسر صلی الله علیه و آله هنگامی که شما در راحتی و آسايش بودید من کاسه لیس شما بودم و حال که به این بلا گرفتار هستید شما را رها کنم ؟ ادامه دارد ..... 📚 بحارالانوار ج 45 ص 22_71 📚 وسيلة الدارین ص 115 @Adma_Khatoon
✔️ وقایع 20 💮 دفن بدن جون در کربلا قسمت دوم ....جون عرضه داشت : آقاي من بوی من بد است و شرافت خانوادگی هم ندارم یا اباعبدالله علیه السلام لطف فرموده مرا بهشتی نمایید تا بویم خوش گردد.جون گریه می کرد به حدی که علیه السلام گریستند و اجازه دادند . با آنكه جون پیرمردی 90 ساله بود ولی بچه ها در حرم با او انس فراوانی داشتند . مانند شیری غضبناک روی آن قوم ناپاک کرد او جنگ نمایانی کرد تا آنكه اطراف او را گرفتند و زخم های فراوانی به او وارد کردند هنگامي که روی زمین افتاد امام حسین علیه السلام سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گریست دست مبارک بر سر و صورت جون کشید و فرمود : بار الها رویش را سفید و بویش را خوش فرما و با خاندان عصمت علیهم السلام محشورش نما . از برکت دعای حضرت روی غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوی عطر از وی به مشام رسید .چنانکه وقتی بدن او را بعد از ده روز پیدا کردند صورتش منور و بویش معطر بود . 📚 وسيلة الدارین فی انصار الحسین علیه السلام ص 115 @Adma_Khatoon
✔️ وقایع 7 🏴 هفتم محرم بستن آب به روی ... 🏴در شب هفتم علیه السلام با ملعون ملاقات و گفتگو كردند ملعون  چون عداوت شدیدی با امام علیه السلام داشت ماجرا را به گزارش داد و آن ملعون نامه ای به عمر سعد نوشت و او را از این ملاقات برحذر داشت. در این روز آب را بر سید الشهدا علیه السلام بستند. دستور منع آب از سوی ابن زیاد لعنة الله علیه به این مضمون رسید كه نگذارید یك قطره آب هم به آنها برسد با چهار هزار تیرانداز مامور منع_آب فرات شدند كه به هیچ وجه آبی به خیمه_گاه پسر صلی الله علیه و آله برده نشود... @Adma_Khatoon
✔️ وقایع 13 1⃣ اسرای علیهم السلام در مجلس پس از آنكه اسرا و سرهای مقدس شهدا را در کوفه گردانیدند ابن زیاد ملعون در کاخ خود نشست و دستور داد سر مطهر علیه السلام را در برلبرش گذاشتند آنگاه زنان و کودکان آن حضرت را به همراه علیه السلام وارد مجلس نموده و در برابر،تخت آن ملعون ایستاده نگاه داشتند . 2⃣ اسرای علیهم السلام در زندان کوفه پس از مجلس شوم ابن زیاد ملعون ، اهل بیت علیهم السلام را غل و زنجیر وارد زندان کوفه نمودند . 3⃣ خبر شهادت علیه السلام در مدینه و شام ابن زیاد ملعون به مدینه و شام نامه نوشت و خبر شهادت امام حسین علیه السلام را منتشر ساخت . 4⃣ شهادت عبدالله بن عفیف عبدالله بن عفیف ازدی بزرگواری از اصحاب علیه السلام بود و در جنگهای جمل و صفین دو چشم خویش را از دست داده بود او هنگامی که شنید پسر زیاد ملعون به اميرالمؤمنين علیه السلام و علیه السلام نسبت کذب می دهد از ميان جمعیت برخاست و گفت : ساکت باش ای پسر مرجانه دروغگو تویی و پدر تو ای دشمن خدا ! فرزندان صلی الله علیه و آله را می کشی و در منابر مؤمنين اینچنین سخن می گویی ؟ مأموران خواستند متعرض او شوند که با کمک قبیله اش به خانه رفت . ولی بعد خانه او را محاصره کردند پس از رشادتهای او و دخترش دستگیر شد و همانطور که خواسته بود به دست بد خلق ترین خلق یعنی ابن زیاد ملعون به شهادت رسید . 📚 امالی صدوق ص 299 📚 الوقایع و الحوادث ج 4 ص 62_63 📚 روضة الواعظين ص 190 📚 لهوف ص 207 📚 ارشاد ج 2 ص 117 @Adma_Khatoon
✔️ وقايع 20 💮 دفن بدن جون در کربلا   بعد ده روز از واقعه عاشورا جمعی از بنی اسد بدن شریف جون غلام ابوذر غفاری را پیدا کردند در حالی که صورتش نورانی و بدنش معطر بود و سپس او ،ا دفن کردند . جون کسی بود که علیه السلام او را به 150 دینار خريد و به ابوذر بخشید هنگامی که ابوذر را به ربذه تبعید کردند این غلام براي کمک به او رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدينه مراجعت کرد و در خدمت اميرالمؤمنين علیه بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت علیه السلام و سپس به خدمت علیه السلام رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکه و از مکه به کربلا آمد. هنگامی که جنگ در روز عاشورا شدت گرفت او خدمت امام حسین علیه السلام آمد و برای میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست حضرت فرمودند : در این سفر به امید عافیت و سلامتی همراه ما بودی ! اکنون خویشتن را به خاطر ما مبتلا مساز . جون خود را بر قدم های مبارک امام حسین علیه السلام انداخت و بوسید و گفت : ای پسر صلی الله علیه و آله هنگامی که شما در راحتی و آسايش بودید من کاسه لیس شما بودم و حال که به این بلا گرفتار هستید شما را رها کنم ؟ ادامه دارد ..... 📚 بحارالانوار ج 45 ص 22_71 📚 وسيلة الدارین ص 115 @Adma_Khatoon
✔️ وقایع 20 💮 دفن بدن جون در کربلا ....جون عرضه داشت : آقاي من بوی من بد است و شرافت خانوادگی هم ندارم یا اباعبدالله علیه السلام لطف فرموده مرا بهشتی نمایید تا بویم خوش گردد.جون گریه می کرد به حدی که علیه السلام گریستند و اجازه دادند . با آنكه جون پیرمردی 90 ساله بود ولی بچه ها در حرم با او انس فراوانی داشتند . مانند شیری غضبناک روی آن قوم ناپاک کرد او جنگ نمایانی کرد تا آنكه اطراف او را گرفتند و زخم های فراوانی به او وارد کردند هنگامي که روی زمین افتاد امام حسین علیه السلام سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گریست دست مبارک بر سر و صورت جون کشید و فرمود : بار الها رویش را سفید و بویش را خوش فرما و با خاندان عصمت علیهم السلام محشورش نما . از برکت دعای حضرت روی غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوی عطر از وی به مشام رسید .چنانکه وقتی بدن او را بعد از ده روز پیدا کردند صورتش منور و بویش معطر بود . 📚 وسيلة الدارین فی انصار الحسین علیه السلام ص 115 @Adma_Khatoon
✔️ تتمه 1⃣ نوشتن صحیحه ملعونه در این ماه در سال 11 هجری صحیفه ملعونه نوشته شد و به امضا منافقین رسید. محتوای آن چنین بود که نگذارند خلافت و امامت مسلمین بعد از صلی الله علیه و آله به علیه السلام برسد و بر اساس آن مقدمات و زمینه های غصب خلافت و گرفتن بیعت از آن حضرت به هر صورت ممکن را فراهم نمودند با نوشتن آن صحیفه اساس ظلم و ستم به علیهم السلام را بنا نهادند که به فرموده : اذا کُتب الکتاب قُتل الحسین علیه السلام : هنگامی که صحیفه ملعونه نوشته شد علیه السلام به شهادت رسید . 📚ارشاد القلوب ج 2 ص 335 📚کافی ج 8 ص 179 📚 بحارالانوار ج 24 ص 366 @Adma_Khatoon
✔️ وقایع 7 🏴 هفتم محرم بستن آب به روی ... 🏴در شب هفتم علیه السلام با ملعون ملاقات و گفتگو كردند ملعون  چون عداوت شدیدی با امام علیه السلام داشت ماجرا را به گزارش داد و آن ملعون نامه ای به عمر سعد نوشت و او را از این ملاقات برحذر داشت. در این روز آب را بر سید الشهدا علیه السلام بستند. دستور منع آب از سوی ابن زیاد لعنة الله علیه به این مضمون رسید كه نگذارید یك قطره آب هم به آنها برسد با چهار هزار تیرانداز مامور منع_آب فرات شدند كه به هیچ وجه آبی به خیمه_گاه پسر صلی الله علیه و آله برده نشود... @Adma_Khatoon
✔️ وقایع 13 1⃣ اسرای علیهم السلام در مجلس پس از آنكه اسرا و سرهای مقدس شهدا را در کوفه گردانیدند ابن زیاد ملعون در کاخ خود نشست و دستور داد سر مطهر علیه السلام را در برابرش گذاشتند آنگاه زنان و کودکان آن حضرت را به همراه علیه السلام وارد مجلس نموده و در برابر،تخت آن ملعون ایستاده نگاه داشتند . 2⃣ اسرای علیهم السلام در زندان کوفه پس از مجلس شوم ابن زیاد ملعون ، اهل بیت علیهم السلام را غل و زنجیر وارد زندان کوفه نمودند . 3⃣ خبر شهادت علیه السلام در مدینه و شام ابن زیاد ملعون به مدینه و شام نامه نوشت و خبر شهادت امام حسین علیه السلام را منتشر ساخت . 4⃣ شهادت عبدالله بن عفیف عبدالله بن عفیف ازدی بزرگواری از اصحاب علیه السلام بود و در جنگهای جمل و صفین دو چشم خویش را از دست داده بود او هنگامی که شنید پسر زیاد ملعون به اميرالمؤمنين علیه السلام و علیه السلام نسبت کذب می دهد از ميان جمعیت برخاست و گفت : ساکت باش ای پسر مرجانه دروغگو تویی و پدر تو ای دشمن خدا ! فرزندان صلی الله علیه و آله را می کشی و در منابر مؤمنين اینچنین سخن می گویی ؟ مأموران خواستند متعرض او شوند که با کمک قبیله اش به خانه رفت . ولی بعد خانه او را محاصره کردند پس از رشادتهای او و دخترش دستگیر شد و همانطور که خواسته بود به دست بد خلق ترین خلق یعنی ابن زیاد ملعون به شهادت رسید . 📚 امالی صدوق ص 299 📚 الوقایع و الحوادث ج 4 ص 62_63 📚 روضة الواعظين ص 190 📚 لهوف ص 207 📚 ارشاد ج 2 ص 117 @Adma_Khatoon
✔️ وقايع 20 💮 دفن بدن جون در کربلا   بعد ده روز از واقعه عاشورا جمعی از بنی اسد بدن شریف جون غلام ابوذر غفاری را پیدا کردند در حالی که صورتش نورانی و بدنش معطر بود و سپس او ،ا دفن کردند . جون کسی بود که علیه السلام او را به 150 دینار خريد و به ابوذر بخشید هنگامی که ابوذر را به ربذه تبعید کردند این غلام براي کمک به او رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدينه مراجعت کرد و در خدمت اميرالمؤمنين علیه بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت علیه السلام و سپس به خدمت علیه السلام رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکه و از مکه به کربلا آمد. هنگامی که جنگ در روز عاشورا شدت گرفت او خدمت امام حسین علیه السلام آمد و برای میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست حضرت فرمودند : در این سفر به امید عافیت و سلامتی همراه ما بودی ! اکنون خویشتن را به خاطر ما مبتلا مساز . جون خود را بر قدم های مبارک امام حسین علیه السلام انداخت و بوسید و گفت : ای پسر صلی الله علیه و آله هنگامی که شما در راحتی و آسايش بودید من کاسه لیس شما بودم و حال که به این بلا گرفتار هستید شما را رها کنم ؟ ادامه دارد ..... 📚 بحارالانوار ج 45 ص 22_71 📚 وسيلة الدارین ص 115 @Adma_Khatoon
✔️ وقایع 20 💮 دفن بدن جون در کربلا ....جون عرضه داشت : آقاي من بوی من بد است و شرافت خانوادگی هم ندارم یا اباعبدالله علیه السلام لطف فرموده مرا بهشتی نمایید تا بویم خوش گردد.جون گریه می کرد به حدی که علیه السلام گریستند و اجازه دادند . با آنكه جون پیرمردی 90 ساله بود ولی بچه ها در حرم با او انس فراوانی داشتند . مانند شیری غضبناک روی آن قوم ناپاک کرد او جنگ نمایانی کرد تا آنكه اطراف او را گرفتند و زخم های فراوانی به او وارد کردند هنگامي که روی زمین افتاد امام حسین علیه السلام سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گریست دست مبارک بر سر و صورت جون کشید و فرمود : بار الها رویش را سفید و بویش را خوش فرما و با خاندان عصمت علیهم السلام محشورش نما . از برکت دعای حضرت روی غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوی عطر از وی به مشام رسید .چنانکه وقتی بدن او را بعد از ده روز پیدا کردند صورتش منور و بویش معطر بود . 📚 وسيلة الدارین فی انصار الحسین علیه السلام ص 115 @Adma_Khatoon