eitaa logo
هیئت‌أدمیٰ‌خاتون
395 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
553 ویدیو
12 فایل
آیدی خادمین هیئت @Adma_Khatoon_1205👈 @ZahraAbedzadeh👈 شماره تماس هیئت 09960224431 شماره حساب هیئت جهت پرداخت نذورات 💳6037998217575025 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸حکایت جانسوز یک زن مِصری که در کوفه به تماشای اسرای اهلبیت و سرهای مطهر شهدای کربلا آمده بود ... در نقلی آمده است: 🥀 وقتی که اسرای اهل‌بیت و سرهای مطهر را را نزد ابن زیاد ملعون بردند، مهمانانی از مصر که حدود هفده مرد و هفده زن بودند در دارالاماره بودند. ابن زیاد میخواست تا برنامه تفریحی خوبی براي آنان‌ برنامه ریزی کند. 🥀 لذا به مردان آنان گفت: صبح که شد به زن هایتان بگویید که بیرون بروند و به تماشای اسرایی که برای یزید میبرند، بنشینند. 🥀 مصری‌ها برای تفرّج بیرون آمدند و مردانشان یک طرف و زنانشان طرف دیگر ايستادند. ساعتی نگذشت که سرها و اسرا را آوردند. 🥀 بین زنان مصری یک زن عاقله‌ای حضور داشت. این زن نزد محملی که جلوتر از بقیه محمل‌ها بود آمد و گفت: شما از کدام اُسَرایید؟ آن مخدره سکوت کرد و جوابی نداد. 🥀 زن مصری سوال خود را سه بار تکرار کرد و باز آن بانو جوابی نداد. تا اینکه زن مصری گفت: فکر می‌کنم به شما بی‌احترامی شده است؟! بانویی که در محمل نشسته بود فرمود: 📋 أنا بنتُ اَکرَمِ النّاس ▪️من دختر گرامی ترین مردمم. 🥀 بعد خطاب به آن زن مصری فرمود: شما از کدام شهر هستید و آیا مسلمان هستید یا نه؟ آن زن مصری عرض کرد: از مصر آمدم و مسلمانم. آن مخدره فرمود: اگر مسلمانید به هنگام تشهد در نماز چه میگویید؟ آن زن گفت: «اَشهَدُ أن لا اِلٰهَ اِلّا الله و أشهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسولُ اللّه» 🥀 آن مخدّره فرمود: محمد (صلي الله علیه وآله) آیا وصی‌ای داشت یا خیر؟ زن مصری عرض کرد: آری؛ وصی او، علی بن ابیطالب است. آن مخدره فرمود: «من زينب دختر علیَم و پیامبر ،جدّ من و فاطمه زهرا مادر من است.» 🥀 آن زن مصری گفت: چرا شما را اسیر کرد‌ه‌اند!؟ علی بن ابیطالب پسری داشت به نام حسین علیه‌السلام که اخلاقی نیکو و پسنديده داشت و شنیده‌ام که پیامبر دائماً او را در کنار خود می‌نشاند و او را می‌بوسید؛ او کجاست؟ حضرت زینب علیهاالسلام فرمود: 📋 تَرکناهُ بِاَرضِ کربلا جُثّةً بِلا رأسٍ و هذا رأسُهُ عَلیٰ الْقَناةِ ▪️او را در کربلا رها کردیم در حالی که بدنی بی سر بود و این سر اوست که بر نیزه هاست. 🥀 تا زن مصری این را شنید آمد تا پای نیزه‌ای که سر مطهر امام حسين عليه‌السلام بر آن بود و به آن نیزه دار گفت: گردنبندی دارم که هفت دانه قیمتی دارد. آن را به تو میدهم تا این سر را لحظاتی به من بدهی تا او را ببویم. 🥀 آن مرد ملعون گردنبند را گرفت و نیزه متمایل کرد به سمت آن زن. آن زن مصری سر مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام را میبویید و می‌گفت: برای پدر بزرگوارتان علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام سخت است سر شما را بر روی نیزه ببیند... در این هنگام سر مطهر به سخن آمد و فرمود: 📋 یا مِصریّة! لِمَ لاتقولینَ: السلامُ عَلَیکَ یا غَریبَ کربلا ▪️ای زن مصری! چرا نمی‌گویی: السلام علیک یا غریب کربلا ؟! 🔖راوی گوید: مردم که سخن آن حضرت را شنيدند شگفت زده شدند و در این هنگام سر مطهر این آیه را تلاوت فرمود: «اَم حَسِبتَ أَنَّ اَصحاب‌َ الْکَهفِ و الرَِقیمِ کانوا مِن آیاتِنا عَجَبا» ( آیا گمان میکنی که اصحاب کهف و رقیم از نشانه های شگفت انگیز ماست؟!) «کهف ٩» 🥀 زن مصری عرض کرد: سر مطهر شما شگفت انگیزتر و شگفت‌انگیزتر است. سر مطهر فرمود: بیرون آمدی تا به تماشای دختران و خواهرانم بنشینی؟! 🥀 زن مصری عرض کرد: از درگاه خدا و شما عذرخواهم؛ فکر نمی‌کردم که این اسراء ، دختران و خواهران شما باشند. آن سر مطهر فرمود: 📋 لا بأسَ بكِ و أنتِ مُعذّرةٌ و بَشِّرِی فإنَّ قَصرَکِ بِمُجاوِرِ قَصرِ اُمّی فاطمة الزهراء سلامُ الله علیها ▪️حالا که عذرخواهی و پشیمان، قصر تو در بهشت کنار قصر مادرم فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است. 📚بحرالمصائب ج۶ ص۳۱۹ 📚مفتاح البکاء،برغانی،(نسخه خطی) @Adma_Khatoon