eitaa logo
ادمین یار نهضت(هر محب علی یک کانال)
2.3هزار دنبال‌کننده
986 عکس
42 ویدیو
2 فایل
آرشیو محتوای کانالهای پویش هر فرد یک کانال برای امیر المومنین علیه السلام شماره تماس :3174(025) شماره پیامک: 10003130313 ادمین و پشتیبانی: @nehzati04
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃 🌸🍃 شروع پستهایی که امروز شما ادمین های محترم باید در کانال هایتان ارسال بفرمایید👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ نامه ۱۹ تا نامه ۱۷ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه نامه ۱۹ تا نامه ۱۷ ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به يكی از فرمانداران خود به نام عمر بن ابی سلمه ارحبی، که در فارس ایران حکومت می کرد. 🔹هشدار از بدرفتاری با مردم 🔻 پس از نام خدا و درود، همانا دهقانان مركز فرمانداريت از خشونت و قساوت و تحقير كردن مردم و سنگدلی تو شكايت كردند، من درباره آنها انديشيدم نه آنان را شايسته نزديك شدن يافتم، زيرا كه مشركند و نه سزاوار قساوت و سنگدلی و بدرفتاری هستند زيرا كه با ما هم پيمانند، پس در رفتار با آنان نرمی و درشتی را به هم آميز. رفتاری توأم با شدّت و نرمش داشته باش، اعتدال و ميانه روی را در نزديك كردن يا دور نمودن رعايت كن. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به فرماندار بصره، عبدالله بن عباس، در سال ٣٦ هجری پس از جنگ جمل 🔹روش برخورد با مردم 🔻بدان كه بصره امروز جايگاه شيطان و كشتزار فتنه هاست، با مردم آن به نيكی رفتار كن و گره وحشت را از دلهای آنان بگشای، بدرفتاری تو را با قبيله «بنی تميم» و خشونت با آنها را به من گزارش دادند، همانا «بنی تميم» مردانی نيرومندند كه هرگاه دلاوری از آنها غروب كرد، سلحشور ديگری جای آن درخشيد و در نبرد در جاهليت و اسلام كسی از آنها پيشی نگرفت و همانا آنها با ما پيوند خويشاوندی و قرابت و نزديكی دارند، كه صله رحم و پيوند با آنان پاداش و گسستن پيوند با آنان كيفر الهی دارد، پس مدارا كن. ای ابوالعباس! اميد است آنچه از دست و زبان تو از خوب يا بد، جاری می شود، خدا تو را بيامرزد، چرا كه من و تو در اينگونه از رفتارها شريكيم. سعی كن تا خوش بينی من نسبت به شما استوار باشد و نظرم دگرگون نشود، با درود. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه در پاسخ نامه معاويه در صحرای صفین، ماه صفر سال٣٧ هجری 1⃣افشای چهره بنی اميه و فضائل اهل بيت (علیهم السلام ) 🔻معاويه! اينكه خواستی شام را به تو واگذارم، همانا من چيزی را كه ديروز از تو باز داشتم، امروز به تو نخواهم بخشيد و اما سخن تو كه «جنگ عرب را جز اندكی، بكام خويش فرو برده است» ، آگاه باش آن كس كه بر حق بود جايگاهش بهشت و آنكه بر راه باطل بود در آتش است. اما اينكه ادعای تساوی در جنگ و نفرات جهادگر كرده ای، بدان كه رشد تو در شك به درجه كمال من در يقين نرسيده است و اهل شام بر دنيا حريص تر از اهل عراق به آخرت نيستند. 2⃣ فضائل عترت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) 🔻و اينكه ادّعا كردی ما همه فرزندان (عبدمناف) هستيم آری چنين است، اما جدّ شما (اميه) چونان جد ما (هاشم) و (حرب) همانند (عبدالمطلب) و (ابوسفيان) مانند (ابوطالب) نخواهند بود، هرگز ارزش مهاجران چون اسيران آزادشده نيست و حلال زاده همانند حرام زاده نمی باشد و آنكه بر حق است با آنكه بر باطل است را نمی توان مقايسه كرد و مؤمن چون مُفسد نخواهد بود و چه زشتند آنان كه پدران گذشته خود را در ورود به آتش پيروی كنند. از همه كه بگذريم، فضيلت نبوت در اختيار ماست كه با آن عزيزان را ذليل و خوارشدگان را بزرگ كرديم و آنگاه كه خداوند امّت عرب را فوج فوج به دين اسلام درآورد و اين امت در برابر دين يا از روی اختيار يا اجبار تسليم شد، شما خاندان ابوسفيان يا برای دنيا و يا از روی ترس در دين اسلام وارد شديد و اين هنگامی بود كه نخستين اسلام آورندگان بر همه پيشی گرفتند و مهاجران نخستين ارزش خود را باز يافتند، پس ای معاويه شيطان را از خويش بهره مند و او را بر جان خويش راه مده. با درود. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊 شرح کلی و ساختاری نامه ۱۹ تا نامه ۱۷ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت هفتاد و هفتم ✳️ صف‌آرایی دو لشکر 🔸دعوت از طلحه و زبیر و عایشه برای گردن‌نهادن به حکم قرآن 🔻[ نامه‌ها و پیام‌هایی که به سران لشکر جمل فرستادم، نتیجه‌ای نداد و در نهایت صبح روز پنجشنبه، دهم جمادی‌الاولی، دو لشکر در مقابل هم صف‌آرایی کردند. مالک اشتر را فرمانده جناح راست لشکر و عمار یاسر را فرمانده جناح چپ لشکر قرار دادم و پرچم را نیز به فرزندم، محمد حنفیه، سپردم و خطاب به سپاهیانم گفتم: ] برای شروع جنگ شتاب مکنید تا حجت را بر این قوم تمام کنم. 🔻[ عبدالله‌بن‌عباس را فراخواندم و قرآنی به دستش دادم و گفتم: ] با این قرآن نزد طلحه و زبیر و عایشه برو و آنان را به پذیرش احکام آن دعوت کن و به طلحه و زبیر بگو: مگر شما با اختیار خود با من بیعت نکردید؟ اکنون چه انگیزه‌ای شما را به شکستن بیعت من واداشته است؟ این کتاب خدا میان من و شماست. [ ابن‌عباس با زبیر و طلحه و عایشه سخن گفت: ولی در آن‌ها تاثیری نکرد و دست خالی بازگشت.] ✳️ دعوت از لشکریان جمل برای پذیرش حکم قران 🔻[ لشکر جمل تیراندازی را شروع کرد. باران تیرها بود که به سمت سپاهیان من می‌آمد و همه منتظر بودند دستور حمله را صادر کنم؛ ولی من برای بار دوم می‌خواستم اتمام حجت کنم. از این‌رو قرآنی در دست گرفتم و خطاب به اطرافیانم گفتم: ] چه کسی این قرآن را می‌گیرد و بر آنان عَرضه می‌کند و ایشان را به احکام قرآن فرا می‌خواند؟ البته هر کس این کار را بپذیرد، بداند که کشته خواهد شد! و من در پیشگاه خداوند برای او ضامن بهشت خواهم بود. 🔻[ جوانی کم سن‌و‌سال و سفیدپوش که مسلم نام داشت، برخاست و اعلام آمادگی کرد. من برای بار دوم و سوم پرسش خود را تکرار کردم و مسلم در این دو بار نیز اعلام آمادگی کرد. قرآن را به دست وی دادم و گفتم: ] به سراغ آنان برو و به آنان عَرضه کن و آن‌ها را به آنچه در آن است دعوت کن. 🔻[ مسلم لشکر جمل را به حکم قرآن دعوت کرد؛ ولی عایشه دستور داد وی را تیرباران کردند و کشتند. وقتی این جوان به سمت لشکر جمل حرکت می‌کرد، خطاب به یارانم گفتم: ] این جوان از جمله کسانی است که خداوند دلش را از نور و ایمان لبریز کرده است. او را شهید خواهند کرد و من از همین نگران بودم و تردیدی نیست که این قوم، بعد از کشتن وی، روی رستگاری را نخواهند دید. 🔻[ بعد از شهادت مسلم به سپاهیانم گفتم: ] به خدا سوگند! من از آغاز در باطل بودن راه این جماعت و گمراهی آنان تردید نداشتم و فقط دوست داشتم حقیقت امر برای شما نیز روشن شود. می‌دانید که این جماعت، نخست حکیم‌بن‌جبله‌ عبدی و گروهی دیگر از صالحان را کشتند و اکنون به جوانی که آنان را به کتاب خدا و عمل به آن فرا می‌خواند، با وحشیگری تمام حمله بردند و او را نیز کشتند! دیگر هیچ مسلمانی در جنگ با این جماعت، به خود تردید راه نمی دهد! 📚منابع: ۱. الجمل، ص۳۳۶ ۲. انساب‌ الاشراف، ج۲، ص۲۴۰ ۳. تاریخ طبری، ج۳، ص۵۲۰ ۴. الفتوح، ج۱، ص۱۱۸ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 درد دلهای امیرالمؤمنین در نهج البلاغه (۱۲) 🔴 نکوهش از سستی و نافرمانی کوفیان من ديگر هيچ گاه به شما اطمينان ندارم و شما را پشتوانه خود نمی پندارم. شما ياران شرافت مندی نيستيد که کسی به سوی شما دست دراز کند؛ به شتران بی ساربان می مانيد که هرگاه از يک طرف جمع آوری گرديد از سوی ديگر پراکنده می شويد. 📜 ، خطبه ۳۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 / قسمت پنجم ⭕️ بخش اول: صبر 5⃣ 🔺مصادیق "صَبْرٌ عَلیٰ ما تُحِبُّ" 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح (5) 🔷 مصادیق صبر "صَبْرٌ عَلیٰ ما تُحِبُّ" 🔻درباره «صَبْرٌ عَلیٰ ما تُحِبُّ » ؛ یعنی صبر کردن در مقابل چیزی که نفس آن را دوست دارد اما به صلاح و مصلحت نیست، نکات خیلی زیادی را در نهج البلاغه می توانیم ببینیم؛ مثلاً : 1⃣ صبر کردن درباره انتقام 🔻 امیرالمؤمنین(علیه السلام) بارها در نهج البلاغه در قالب عنوانها و محتواها و بیانات مختلف به ما می آموزند که وقتی قدرت بر انتقام داری عفو کن و این یک نوع صبر بسیار بسیار سنگینی است، چون انسان دلش میخواهد از کسی که به او بدی کرده انتقام بگیرد و امکانش را هم دارد، اما جلوی نفس خودش را در مورد حتی همین حقّ قانونی خودش می گیرد و عفو می کند. 2⃣ آنجایی است که انسان نسبت به کسی خشم می کند و میتواند با ابراز خشمش در قالب الفاظ یا بعضی رفتارها خودش را آرام کند اما خشم خودش را فرو می خورد . 🔻 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه فرمود: جرعه ای را مثل خشم فرو نخوردم که نتیجه اش اینقدر خوب باشد. 3⃣ آنجایی که انسان در یک مقام و منصبی قرار می گیرد، از راه کاملاً مشروع حتی امکان اینکه امکاناتی، رفاهی، تجملاتی برای زندگی خود‌ش راه بیندازد هست اما جلوی خودش را می گیرد، که در نهج البلاغه در دو وجه مثبت و منفی ورود دارد. 🔻 یعنی یک وقتی می بینید در نامه ۳، شریح قاضی رفته با پول خودش خانه اضافه خریده و سند زده و شاهد گرفته، حضرت به شدت توبیخش می کنند. از یک طرف در مقابل این سؤال در خطبه ۲۰۹ و حتی در حکمتها که شما چرا با اینکه حاکم جامعه هستید اینقدر ساده زندگی می کنید، لباس وصله دار دارید، غذای خیلی ساده و سخت می خورید، آن موقع حضرت می فرمایند که اولاً خود نفس انسان رام می شود و ثانیاً چون من حاکم جامعه هستم الگویی می شوم برای دیگران در ساده زیستی و پرهیز از تجملات. و ثالثاً طبق خطبه ۲۰۹ وقتی مسؤولین حکومت اسلامی در عین حالیکه از اموال زیادی از حلال برخوردار هستند اما در دوران مسؤولیت خود در حدّ مردم ضعیف زندگی می کنند، این باعث می شود که در جامعه اغتشاش و طغیان شکل نگیرد. بنابراین کلیّت داستان این است: 🔻 آنجایی که انسان می تواند به چیزی برسد حالا یا در قالب تخلیه خشمش نسبت به کسی که به او بدی کرده، یا در قالب انتقام از کسی که به او ظلم کرده، یا در قالب به دست آوردن امکانات و رفاه مادی دنیا در روزگاری که در مقامی است که مردم به او نگاه می کنند و امثال این، اما جلوی خودش و میل و شهوت و خواسته خودش را میگیرد و مخالف میل خودش عمل می کند، در واقع به مقام بالای صبر رسیده است. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃 🌸🍃 شروع پستهایی که امروز شما ادمین های محترم باید در کانال هایتان ارسال بفرمایید👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ نامه ۱۶ تا نامه ۱۴ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه از نامه ۱۶ تا نامه ۱۴ ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 : دستور العمل امام (علیه السلام) به هنگام آغاز جنگ در سال ٣٧ هجری در میدان صفین 🔹آموزش تاكتيكهای نظامی 🔻از عقب نشينی هایی كه مقدمه هجوم ديگر است و ايستادنی كه حمله در پی دارد نگرانتان نسازد، حق شمشيرها را اداء كنيد و پشت دشمن را به خاك بماليد و برای فرو كردن نيزه ها و محكم ترين ضربه های شمشير خود را آماده كنيد، صدای خود را در سينه ها نگه داريد؛ كه در زدودن سستی نقش بسزایی دارد. به خدایی كه دانه را شكافت و پديده ها را آفريد، آنها اسلام را نپذيرفتند، بلكه به ظاهر تسليم شدند و كفر خود را پنهان داشتند، آنگاه كه ياورانی يافتند آن را آشكار ساختند. ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 : دعای امام در میدان جنگ 🔹نيايش در جنگ 🔻خدايا! قلبها به سوی تو روانه شده و گردنها به درگاه تو كشيده و ديده ها به آستان تو دوخته و گامها در راه تو نهاده و بدن ها در خدمت تو لاغرشده است، خدايا دشمنی های پنهان آشكار و ديگهای كينه در جوش است، خدايا به تو شكايت می كنيم از اينكه پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) در ميان ما نيست، و دشمنان ما فراوان و خواسته های ما پراكنده است. «پروردگارا! بين ما و دشمنانمان به حق داوری فرما كه تو از بهترين داورانی» ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 : دستور امام (علیه السلام) در صفین قبل از رویارویی با دشمن 🔹رعايت اصول انسانی در جنگ 🔻جنگ را آغاز نكنيد تا آنها شروع كنند، زيرا بحمدالله حجّت با شماست و آغازگر جنگ نبودن، تا آنكه دشمن به جنگ روی آورد، حجّت ديگر بر حقّانيت شما خواهد بود، اگر به اذن خدا شكست خوردند و گريختند، آن كس را كه پشت كرده مكشيد و آن را كه دفاع نمی تواند آسيب نرسانيد و مجروحان را به قتل نرسانید، زنان را با آزار دادن تحريك نكنيد هرچند آبروی شما را بريزند، يا اميران شما را دشنام دهند، كه آنان در نيروی بدنی و روانی و انديشه كم توانند، در روزگاری كه زنان مشرك بودند مأمور بوديم دست از آزارشان برداريم و در جاهليّت اگر مردی با سنگ يا چوب دستی به زنی حمله می كرد، او و فرزندانش را سرزنش می كردند. ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊 شرح کلی و ساختاری نامه ۱۶ تا نامه ۱۴ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت هفتاد و هشتم ✳️آخرین فرصت:گفت‌وگوی با زبیر 🔻[ وسط دو لشکر و با صدای بلند درخواست دیدار با زبیر کردم: ] زبیر فرزند عوام کجاست؟ نزد من بیاید تا با هم گفت‌‌وگویی بکنیم. [ اطرافیانم به من اعتراض کردند که شما بدون لباس جنگی به دیدار زبیری می‌روی که غرق در سلاح است؟ پاسخ دادم: ] از وی آسیبی به من نمی‌رسد و جای نگرانی نیست. 🔻[ بار دوم زبیر را صدا کردم و او پاسخ داد و نزدیک آمد. به وی گفتم: ] ای اباعبدالله، با چه انگیزه‌ای این کارها را انجام می‌دهی؟ [ زبیر در پاسخ گفت: برای خون‌خواهی عثمان! گفتم: ] 🔻عثمان را تو و دوستان و همراهانت کشتید. پس باید از خودت خون‌خواهی کنی! ولی من تو را قسم می‌دهم به خدایی که جز او خدای دیگری نیست و قرآن را بر پیامبرش، محمد صلی الله علیه و آله نازل کرد، آیا به یاد داری آن روزی را که رسول خدا صلی الله علیه و آله از تو پرسید: ای زبیر، آیا علی را دوست داری؟ و تو پاسخ دادی: چرا دوستش نداشته باشم. که او فرزند دایی من است! و رسول خدا صلی الله علیه وآله به تو فرمود: اما روزی خواهد آمد که تو در برابر او قیام کرده و به ظلم خواهی کرد! 🔻[ زبیر این سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله را تایید کرد. به وی گفتم: ] تو را سوگند می‌دهم به خدایی که قرآن را بر پیامبرش، محمد صلی الله علیه و آله نازل فرمود، آیا به یاد داری آن روزی را که رسول خدا صلی الله علیه و آله به همراه تو از نزد فرزند عوف می‌آمد و دستش در دست تو بود، من به استقبال رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدم و به وی سلام کردم، آن حضرت خندید و من نیز خندیدم و تو گفتی: فرزند ابوطالب از فخرفروشی دست برنمی‌دارد! و رسول خدا صلی الله علیه و آله به تو تذکر داد: ای زبیر، آهسته! علی اهل تفاخر کردن نیست. روزی تو بر وی خروج خواهی کرد و در قبال او ستمکار خواهی بود؟! 🔻[ زبیر پاسخ داد: آری، چنین است؛ ولی من فراموش کرده بودم و اگر از قبل به یاد می‌داشتم، به مقابله با تو بر نمی‌خاستم! به زبیر گفتم: ] پس اکنون برگرد. [ گفت: چگونه برگردم وقتی دو لشکر در مقابل هم صف‌آرایی کرده‌اند؟! این ننگ با هیچ چیزی پاک نمی‌شود! گفتم: ] ای زبیر، اکنون ننگ بازگشت را بپذیر و بازگرد، قبل از آنکه به پذیرش ننگ از‌سویی و آتش جهنم از‌سوی دیگر ناچار شوی! 🔻[ زبیر برگشت؛ ولی فرزندش او را تحریک کرد و گفت: تو از شمشیر‌های بلند و تیز لشکریان علی ترسیده‌ای و اکنون بهانه می‌گیری! به قدری پدر را تحریک کرد که زبیر نیزه‌ای در دست گرفت و به جناح راست لشکر حمله کرد. من به سپاهیانم دستور دادم: ] راه را برای او باز و با وی مدارا کنید که تحریکش کرده‌اند. [ سپس به جناح چپ لشکر حمله کرد و برای بار سوم به قلب لشکر حمله کرد و برگشت و به فرزندش گفت: آیا فرد ترسو می‌تواند چنین حمله‌ای بکند؟] 📚منابع: ۱. کشف الغمه، ج۱، ص۲۴۰ ۲. تاریخ طبری، ج۳، ص۵۱۴ ۳. شیخ طوسی، الامالی، مجلس۵، ح۳۶، ص۱۱۴ ۴. مروج الذهب، ج۲، ص۴۰۱ ۵. مناقب آل‌ابی‌طالب، ج۳، ص۱۵۴ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...