eitaa logo
ادمین یار نهضت(هر محب علی یک کانال)
2.2هزار دنبال‌کننده
986 عکس
42 ویدیو
2 فایل
آرشیو محتوای کانالهای پویش هر فرد یک کانال برای امیر المومنین علیه السلام شماره تماس :3174(025) شماره پیامک: 10003130313 ادمین و پشتیبانی: @nehzati04
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃 🌸🍃 شروع پستهایی که امروز شما ادمین های محترم باید در کانال هایتان ارسال بفرمایید👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نامه ۱۶ تا ۱۴.mp3
1.99M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ نامه ۱۶ تا نامه ۱۴ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه از نامه ۱۶ تا نامه ۱۴ ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 : دستور العمل امام (علیه السلام) به هنگام آغاز جنگ در سال ٣٧ هجری در میدان صفین 🔹آموزش تاكتيكهای نظامی 🔻از عقب نشينی هایی كه مقدمه هجوم ديگر است و ايستادنی كه حمله در پی دارد نگرانتان نسازد، حق شمشيرها را اداء كنيد و پشت دشمن را به خاك بماليد و برای فرو كردن نيزه ها و محكم ترين ضربه های شمشير خود را آماده كنيد، صدای خود را در سينه ها نگه داريد؛ كه در زدودن سستی نقش بسزایی دارد. به خدایی كه دانه را شكافت و پديده ها را آفريد، آنها اسلام را نپذيرفتند، بلكه به ظاهر تسليم شدند و كفر خود را پنهان داشتند، آنگاه كه ياورانی يافتند آن را آشكار ساختند. ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 : دعای امام در میدان جنگ 🔹نيايش در جنگ 🔻خدايا! قلبها به سوی تو روانه شده و گردنها به درگاه تو كشيده و ديده ها به آستان تو دوخته و گامها در راه تو نهاده و بدن ها در خدمت تو لاغرشده است، خدايا دشمنی های پنهان آشكار و ديگهای كينه در جوش است، خدايا به تو شكايت می كنيم از اينكه پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) در ميان ما نيست، و دشمنان ما فراوان و خواسته های ما پراكنده است. «پروردگارا! بين ما و دشمنانمان به حق داوری فرما كه تو از بهترين داورانی» ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 : دستور امام (علیه السلام) در صفین قبل از رویارویی با دشمن 🔹رعايت اصول انسانی در جنگ 🔻جنگ را آغاز نكنيد تا آنها شروع كنند، زيرا بحمدالله حجّت با شماست و آغازگر جنگ نبودن، تا آنكه دشمن به جنگ روی آورد، حجّت ديگر بر حقّانيت شما خواهد بود، اگر به اذن خدا شكست خوردند و گريختند، آن كس را كه پشت كرده مكشيد و آن را كه دفاع نمی تواند آسيب نرسانيد و مجروحان را به قتل نرسانید، زنان را با آزار دادن تحريك نكنيد هرچند آبروی شما را بريزند، يا اميران شما را دشنام دهند، كه آنان در نيروی بدنی و روانی و انديشه كم توانند، در روزگاری كه زنان مشرك بودند مأمور بوديم دست از آزارشان برداريم و در جاهليّت اگر مردی با سنگ يا چوب دستی به زنی حمله می كرد، او و فرزندانش را سرزنش می كردند. ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
شرح کلی و ساختاری نامه۱۶ تا نامه ۱۴.mp3
2.87M
🔊 شرح کلی و ساختاری نامه ۱۶ تا نامه ۱۴ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت هفتاد و هشتم ✳️آخرین فرصت:گفت‌وگوی با زبیر 🔻[ وسط دو لشکر و با صدای بلند درخواست دیدار با زبیر کردم: ] زبیر فرزند عوام کجاست؟ نزد من بیاید تا با هم گفت‌‌وگویی بکنیم. [ اطرافیانم به من اعتراض کردند که شما بدون لباس جنگی به دیدار زبیری می‌روی که غرق در سلاح است؟ پاسخ دادم: ] از وی آسیبی به من نمی‌رسد و جای نگرانی نیست. 🔻[ بار دوم زبیر را صدا کردم و او پاسخ داد و نزدیک آمد. به وی گفتم: ] ای اباعبدالله، با چه انگیزه‌ای این کارها را انجام می‌دهی؟ [ زبیر در پاسخ گفت: برای خون‌خواهی عثمان! گفتم: ] 🔻عثمان را تو و دوستان و همراهانت کشتید. پس باید از خودت خون‌خواهی کنی! ولی من تو را قسم می‌دهم به خدایی که جز او خدای دیگری نیست و قرآن را بر پیامبرش، محمد صلی الله علیه و آله نازل کرد، آیا به یاد داری آن روزی را که رسول خدا صلی الله علیه و آله از تو پرسید: ای زبیر، آیا علی را دوست داری؟ و تو پاسخ دادی: چرا دوستش نداشته باشم. که او فرزند دایی من است! و رسول خدا صلی الله علیه وآله به تو فرمود: اما روزی خواهد آمد که تو در برابر او قیام کرده و به ظلم خواهی کرد! 🔻[ زبیر این سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله را تایید کرد. به وی گفتم: ] تو را سوگند می‌دهم به خدایی که قرآن را بر پیامبرش، محمد صلی الله علیه و آله نازل فرمود، آیا به یاد داری آن روزی را که رسول خدا صلی الله علیه و آله به همراه تو از نزد فرزند عوف می‌آمد و دستش در دست تو بود، من به استقبال رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدم و به وی سلام کردم، آن حضرت خندید و من نیز خندیدم و تو گفتی: فرزند ابوطالب از فخرفروشی دست برنمی‌دارد! و رسول خدا صلی الله علیه و آله به تو تذکر داد: ای زبیر، آهسته! علی اهل تفاخر کردن نیست. روزی تو بر وی خروج خواهی کرد و در قبال او ستمکار خواهی بود؟! 🔻[ زبیر پاسخ داد: آری، چنین است؛ ولی من فراموش کرده بودم و اگر از قبل به یاد می‌داشتم، به مقابله با تو بر نمی‌خاستم! به زبیر گفتم: ] پس اکنون برگرد. [ گفت: چگونه برگردم وقتی دو لشکر در مقابل هم صف‌آرایی کرده‌اند؟! این ننگ با هیچ چیزی پاک نمی‌شود! گفتم: ] ای زبیر، اکنون ننگ بازگشت را بپذیر و بازگرد، قبل از آنکه به پذیرش ننگ از‌سویی و آتش جهنم از‌سوی دیگر ناچار شوی! 🔻[ زبیر برگشت؛ ولی فرزندش او را تحریک کرد و گفت: تو از شمشیر‌های بلند و تیز لشکریان علی ترسیده‌ای و اکنون بهانه می‌گیری! به قدری پدر را تحریک کرد که زبیر نیزه‌ای در دست گرفت و به جناح راست لشکر حمله کرد. من به سپاهیانم دستور دادم: ] راه را برای او باز و با وی مدارا کنید که تحریکش کرده‌اند. [ سپس به جناح چپ لشکر حمله کرد و برای بار سوم به قلب لشکر حمله کرد و برگشت و به فرزندش گفت: آیا فرد ترسو می‌تواند چنین حمله‌ای بکند؟] 📚منابع: ۱. کشف الغمه، ج۱، ص۲۴۰ ۲. تاریخ طبری، ج۳، ص۵۱۴ ۳. شیخ طوسی، الامالی، مجلس۵، ح۳۶، ص۱۱۴ ۴. مروج الذهب، ج۲، ص۴۰۱ ۵. مناقب آل‌ابی‌طالب، ج۳، ص۱۵۴ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 شناخت پيروان شيطان 🔥 شيطان نيز آنها را دام خود قرار داد و در دلهای آنان تخم گذارد و جوجه های خود را در دامانشان پرورش داد. با چشم های آنان می نگريست و با زبان های آنان سخن می گفت. پس با ياری آنها بر مرکب گمراهی سوار شد و کردارهای زشت را در نظرشان زيبا جلوه داد؛ مانند رفتار کسی که نشان می داد در حکومت شيطان شريک است و با زبان شيطان سخن باطل می گويد. 📒 ، خطبه ۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1617152715997.mp3
5.72M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 / 6⃣ ، قسمت ۱ ⭕️ بخش دوم: یقین 🔺ارتباط بین ایمان و یقین/ارزش وجایگاه یقین 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 6⃣ 🔷ارتباط بین ایمان و یقین/ارزش و جایگاه یقین 🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۳۱ نهج البلاغه یقین را رکن دوم ایمان می شناسند. اولاً درباره ارتباط بین ایمان و یقین در خطبه ۱۸۲ اینگونه می فرمایند: «نُؤْمِنُ بِهِ إِيمَانَ مَنْ رَجَاهُ مُوقِناً» ؛ به خدا ایمان می آوریم ایمان کسی که با یقین به خدا امیدوار است. و در خطبه ۱۹۳ معروف به "خطبه متقّین" درباره نشانه های اهل تقوا می فرمایند: «إِيمَاناً فِي يَقِينٍ» ؛ یکی از علامتهای متّقین این است که ایمانشان در مرتبه یقین است، یقین در مقابل شک است. 🔻مولا علی(علیه السلام) درباره خودشان و ایمانی که خودشان دارند، در خطبه ۲۲ می‌فرمایند: «وَ إِنِّي لَعَلَى يَقِينٍ مِنْ رَبِّي وَ غَيْرِ شبهة من دینی»؛ یقینشان را در مقابل شبهه قرار می دهند که همانا من در حال یقین از پروردگارم هستم و هیچ شبهه و شکی در دینم ندارم. یا در خطبه اول درباره حضرت آدم (علیه السلام) می فرمایند: « فَبَاعَ الْيَقِينَ بِشَكِّهِ وَ الْعَزِيمَةَ بِوَهْنِهِ»؛ آدم یقین خود‌ش را به شک فروخت و عزم خودش را به سستی فروخت. آنجایی که فریب شیطان ملعون را خورد و از میوه درخت ممنوعه تناول کرد. 🔻 بحث دیگری که درباره یقین در نهج البلاغه قابل توجه است، ارزش یقین است. مولا علی(علیه السلام) در حکمت ۹۷ می فرمایند: انسان اگر از سر شب تا اذان صبح بخوابد، اما در یقین نسبت به ولی و امامش باشد، شرافت دارد از اینکه از شب تا صبح عبادت کند و نسبت به امام و امامتش شک داشته باشد. این حکمت را حضرت شب عملیات نهروان که صبحش می خواستند با خوارج بجنگند در حالی بیان کردند که نیمه شب از کنار خیمه های خورارج عبور می کردند و صدای نماز شب و مناجات و دعا و قرآن از خوارج بلند بود. آنجا حضرت فرمودند این عبادت به درد نمی خورد؛ چون خوابی که با یقین باشد شرف دارد به عبادتی که با شک و تردید باشد. 🔻یکی دیگر از مطالبی که به ارزش و جایگاه یقین در نهج البلاغه اشاره می کند این است که انسان با یقین می تواند به بالاترین درجه کمال برسد. در خطبه ۱۵۷ می فرمایند: «وَ بِالْيَقِينِ تُدْرَكُ الْغَايَةُ الْقُصْوَى» ؛ به برکت یقین می توان به دورترین هدف ها و کمالات رسید. 🔻در نامه ۳۱ نهج البلاغه مولا علی(علیه السلام) به امام حسن مجتبی(علیه السلام) توصیه می کنند که قلبت را با یقین تقویت کن؛ «قَوِّهِ بِالْيَقِينِ». 🔻 و در نامه ۲۸ نهج البلاغه، مولا علی(علیه السلام) عباراتی دارند که فوق العاده است. بعید می دانم که قبل و بعد از امیرالمؤمنین (علیه السلام) دیگر کسی چنین بیانی را درباره یقین و ارزش یقین داشته باشد. آنجا مولا علی (علیه السلام) اینگونه می فرمایند اگر تو در حالت یقین باشی نسبت به پروردگار خودت، دیگر چه اشکالی دارد که در دنیا مظلوم باشی و خدا را در حالی ملاقات کنی که مظلوم بودی در دنیا. عبارتشان در نهج البلاغه این است: « مسلمان را چه باک که مظلوم واقع شود مادام که در دین خود تردید نداشته و در یقین خود شک نکند». یعنی اینقدر یقین ارزشمند است که تا وقتی که انسان یقین دارد، ولو اینکه به او ظلم کنند و مظلوم باشد، هیچ ابایی نیست. همانطور که مولا علی(علیه السلام) در عین مظلومیت زندگی کرد، اما احدی به یقین او نرسید. 🔻خود حضرت در خطبه ۲۲ درباره یقینشان اینگونه فرمودند « وَ إِنِّي لَعَلَى يَقِينٍ مِنْ رَبِّي وَ غَيْرِ شبهة من دینی» ؛ همانا من بر یقین از پروردگارم هستم و شبهه ای در دینم نداشته و ندارم. یا در خطبه ۴ بند۲ حضرت درباره حق فرمودند: «مَا شَكَكْتُ فِي الْحَقِّ مُذْ أُرِيتُهُ»؛ مادام از آن لحظه ای که حق به من ارائه شده من سر سوزنی در حق شک نکردم. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃 🌸🍃 شروع پستهایی که امروز شما ادمین های محترم باید در کانال هایتان ارسال بفرمایید👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نامه ۱۳ تا ۱۱.mp3
2.22M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ نامه ۱۳ تا نامه ۱۱ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه نامه ۱۳ تا نامه ۱۱ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : دستور العمل امام( علیه السلام ) به دو تن از اميران لشگر، زیاد بن مضر و شریح بن هانی 🔹رعايت سلسله مراتب فرماندهی 🔻من مالك اشتر پسر حارث را بر شما و سپاهيانی كه تحت امر شما هستند فرماندهی دادم. گفته او را بشنويد و از فرمان او اطاعت كنيد، او را چونان زره و سپر نگهبان خود برگزينيد، زيرا كه مالك نه سستی به خرج داده و نه دچار لغزش می شود، نه در آنجایی كه شتاب لازم است كندی دارد و نه آن جا كه كندی پسنديده است شتاب می گيرد. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : دستور العمل نظامی به معقل بن قيس الرياحی، که با سه هزار سرباز به عنوان پیشاهنگان سپاه امام به سوی شام حرکت کردند. (معقل از بزرگان و شجاعان به نام کوفه بود) 🔹احتياط های نظامی نسبت به سربازان پيشتاز 🔻از خدایی بترس كه ناچار او را ملاقات خواهی كرد و سرانجامی جز حاضر شدن در پيشگاه او را نداری، جز با كسی كه با تو پيكار كند، پيكار نكن. در خنكی صبح و عصر سپاه را حركت ده، در هوای گرم لشكر را استراحت ده و در پيمودن راه شتاب مكن، در آغاز شب حركت نكن زيرا خداوند شب را وسيله آرامش قرار داده و آن را برای اقامت كردن، نه كوچ نمودن، تعيين فرموده است پس آسوده باش و مركبها را آسوده بگذار، آنگاه كه سحر آمد و سپيده صبحگاهان آشكار شد، در پناه بركت پروردگار حركت كن. پس هر جا دشمن را مشاهده كردی در ميان لشكرت بايست، نه چنان به دشمن نزديك شو كه چونان جنگ افروزان باشی و نه آنقدر دور باش كه پندارند از نبرد می هراسی، تا فرمان من به تو رسد، مبادا كينه آنان پيش از آنكه آنان را به راه هدايت فراخوانيد و درهای عذر را بر آنان ببنديد شما را به جنگ وادارد. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : دستور العمل امام (علیه السلام) به لشکری که آن را به فرماندهی زیاد بن نضر حارثی و شریح بن هانی به سوی شام و معاویه فرستاد. 🔹آموزش نظامی به لشكريان 🔻هرگاه به دشمن رسيديد يا او به شما رسيد، لشكرگاه خويش را بر فراز بلنديها يا دامنه كوهها يا بين رودخانه ها قرار دهيد تا پناهگاه شما و مانع هجوم دشمن باشد، جنگ را از يك سو يا دو سو آغاز كنيد و در بالای قله ها و فراز تپه ها ديده بانهایی بگماريد، مبادا دشمن از جایی كه می ترسيد يا از سویی كه بيم نداريد، ناگهان بر شما يورش آورد! و بدانيد كه پيشاهنگان سپاه ديدبان لشگريانند و ديدبانان طلايه داران سپاهند. از پراكندگی بپرهيزيد، هر جا فرود می آييد، با هم فرود بياييد و هرگاه كوچ می كنيد همه با هم كوچ كنيد و چون تاريكی شب شما را پوشاند، نيزه داران را پيرامون لشكر بگماريد و نخوابيد مگر اندك، چونان آب در دهان چرخاندن و بيرون ريختن. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
شرح کلی و ساختاری نامه ۱۳ تا نامه ۱۱.mp3
2.81M
🔊 شرح کلی و ساختاری نامه ۱۳ تا نامه ۱۱ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی(علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت هفتاد و نهم ✳️ گفت‌و‌گو با طلحه، در میانه میدان جمل 🔻[ بعد از بازگشت زبیر، طلحه را خواستم. وقتی طلحه آمد، از وی پرسیدم: ] ای ابامحمد، برای چه وارد این میدان شده‌ای؟ او پاسخ داد که برای خون‌خواهی عثمان، وی خواستار کناره‌گیری من از حکومت بود و اینکه کار را به شورا محول کنم و اگر شورا دوباره من را انتخاب کرد، با من بیعت می‌کند. 🔻در پاسخ به طلحه، تحلیل‌های قبل را برای او ارائه دادم و اینکه آنها با رضایت بیعت کردند و اکنون نمی‌توانند بگویند مخالف بیعت هستند. به او گفتم که گناه بزرگ آنها در این بود که زنان خود را در خانه‌هایشان باقی گذاشته و همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله را از سراپرده‌اش خارج کرده و همراه خود به میدان جنگ آورده‌اند، و در نهایت با او اتمام حجت کردم که از راهی که رفته بازگردد و توبه کند، گرچه با ننگ و عار توام باشد. ✳️ گفت‌و‌گو با لشکریان جمل [ برای آخرین اتمام حجت به اصحاب خود گفتم: ] 🔻شتاب نکنید و برای جنگ با این جماعت عجله نداشته باشید تا من یک‌بار دیگر حجت را بین خود و خدا و آن‌ها تمام کنم. [ در مقابل لشکر جمل ایستادم و از آنها سوالاتی کردم: ] 🔻ای مردم بصره! آیا من در قضاوت‌هایم ستمی روا داشته‌ام؟ یا در تقسیم بیت‌المال حق کسی را ضایع ساخته‌ام؟ یا اینکه برای خودم یا نزدیکانم سهم خاصی در نظر گرفته و امتیازی ویژه قرار داده‌ام که موجب ناراحتی شما شده است و بیعت مرا شکسته‌اید؟ آیا حدود الهی را در رفتار شما برپا و در رفتار غیر شما تعطیل کرده‌ام؟ [ پاسخ آنها به همه این پرسش‌ها منفی بود، آنگاه گفتم: ] 🔻پس چرا بیعت من شکسته می‌شود و بیعت با خلفای قبل از من شکسته نشد؟! من درباره جنگ با شما بسیار اندیشیده‌ام و به این نتیجه رسیده‌ام که یا باید به احکام الهی کفر بورزم یا شمشیر به دست بگیرم و وارد میدان جنگ شوم. خداوند در کتاب خود می فرماید: "وَإِن نَّكَثُوا أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ؛ و اگر پیمان‌‌های خود را پس از عهد خویش بشکنند و آیین شما را هدف طعن قرار دهند، با پیشوایان کفر پیکار کنید؛ چرا که آنها پیمانی ندارند. شاید [ با شدت عمل] دست بردارند." 🔻سوگند به آن خدایی که دانه را شکافت و جان را آفرید و محمد صلی الله علیه و آله را به نبوت انتخاب کرد، مصداق این آیه شما هستید و از هنگامی که این آیه نازل شده است تاکنون، به مضمون این آیه در زمینه جنگ با امامان کفر عمل نشده است. 📚منابع: ۱. الإمامة و السیاسة، ج۱، ص۹۴ ۲. قرآن کریم، سوره توبه، آیه ۱۲ ۳. تفسیر العیاشی، ج۲، ص۷۸ ۴. قرب الإسناد، ص ۴۶ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 اعتدال در ستایش دیگران 🔹 ستودن بيش از آنچه كه سزاوار است نوعی چاپلوسی و كمتر از آن، درماندگی يا حسادت است. 📒 ، حکمت ۳۴۷