شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۲۳ تا ۱۲۱.mp3
2.79M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۲۳ تا ۱۲۱
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و سی و سوم
❇️ دعوت معاویه به جنگ تن به تن
🔻[ یکی از جنگاوران لشکر شام به نام کُریب به میدان آمد و مبارز طلبید. سه تن از یارانم در جنگ با او کشته شدند و او که سرمست پیروزی بود، فریاد میزد: آیا مبارزی باقی نمانده است؟ خودم به میدان آمدم و به وی گفتم: ]
🔻وای بر تو ای کُریب! من تو را از خدا و سختگیری و انتقامش برحذر میدارم و به سنت خدا و سنت رسولش دعوتت میکنم. وای بر تو! مبادا "فرزند جگر خوار" تو را جهنمی کند!
🔻[ او با غرور و تکبر گفت: چه بسیار از این گفتهها که از تو شنیدهایم. ما را بدین سخنان نیازی نباشد. اگر خواهی، تو خود پای به میدان بگذار. کیست که شمشیر برّان به جان بخرد؟
من با ذکر "لا حول ولا قوّة الا بالله" به مصاف او رفتم و با یک ضربه او را بر زمین افکندم؛ چنانکه در خون خویش غلتان شد. پس از او، دو تن دیگر از پهلوانان لشکر شام نیز به میدان آمدند که آن دو را نیز بر زمین افکندم. کسی بعد از آنها به میدان نیامد. معاویه را خطاب کرده و به مبارزه دعوتش کردم: ]
🔻وای بر تو معاویه! خود به میدان بیا و با من نبرد کن، تا در این میان کسانی دیگری کشته نشوند.
🔸کشف عورت عمروبنعاص!
🔻[ عمروبنعاص در یکی از روزهای صفین قصد غافلگیر کردن مرا داشت. به سراغ وی رفتم؛ ولی او خود را از اسب پایین انداخت و برای نجات جان خویش لباسش را کنار زد و عورتش را آشکار کرد. من صورت خویش را برگرداندم و او را به حال خودش رها کردم. یارانم که او را نشناخته بودند گفتند: ای امیرالمومنین، آن مرد را رها کردی؟ گفتم: ]
دانستید که او کیست؟
[ آنها گفتند: او را نشناختیم. گفتم: ]
او عمروبنعاص بود که با کشف عورتش با من روبهرو شد و من نیز صورت خویش از او برگرداندم و رهایش ساختم.
🔸فرزندم در میدان
[ گروهی از لشکر شام در زیر پرچمی گرد آمده بودند و با تمام توان از موضع خویش دفاع میکردند. ایستادگی و مقاومت آنها در برابر مومنان تعجببرانگیز بود. به یاران گفتم: ]
🔻این جماعت از موقعیت خویش عقبنشینی نمیکنند، مگر آنکه با ضربات نیزه روحشان از تن خارج و با ضربات شمشیر سرهایشان شکافته و استخوانهایشان متلاشی و بندبند دستهایشان قطع شود و پیشانیهایشان شکافته شود و ابروانشان بر سینههایشان بریزد!
کجایند دلاورمردان پایدار و طالبان خیر؟
کجایند مردانی که جان خویش را به خدای بزرگ بفروشند؟
[ گروهی از مسلمانان اعلام آمادگی کردند. فرزندم، محمّد، را صدا زدم و به وی دستور دادم: ]
🔻با آرامش و وقار به سوی آن پرچم حرکت کن و نیزهات را در مقابل سینههای آنان نشانه برو و در همین حال، دست نگاه دار تا نظر و فرمان من به تو برسد.
🔻[ محمّد دستور را اجرا کرد و من مالک اشتر را به همراه گروهی از لشکریان به کمک وی فرستادم. با رسیدن مالک به نزدیک دشمن، دستور حمله را صادر کردم. محمّد با سوارانش حمله کرد و دشمن را از جایگاهش به عقب راند و بسیاری از آنان را از پای درآورد. این جنگ تا پس از مغرب نیز با شدت تمام ادامه یافت و بسیاری از آنان نماز را فقط با اشاره خواندند. ]
📚منابع:
۱. الامامةوالسیاسة، ج۱، ص۱۲۶
وقعة صفین، ص۴۰۷
الفصول المهمة، ص ۸۹ و ۹۰
شرح نهج البلاغه، ج۸، ص۹۴
کشف الغمة، ج۱، ص۲۴۷
الإرشاد، ج۱، ص۲۶۷
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🌹کودکان نهج البلاغه ای🌹
💬 امام علی فرمودند : چیزهایی که خدا بهمون واجب کرده را باید خوب انجام بدیم تا به بهشت بریم.
📒 #نهج_البلاغه ، خطبه ۱۶۷
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح حکمت ۱۷۵ بخش دوم.m4a
2.64M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت175
⭕️ راه درمان ترس 2⃣
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت175
🔷 راه درمان ترس (2)
🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: هنگامی كه از چيزی می ترسی، خود را در آن بيفكن، زيرا گاهی ترسيدن از چيزی، از خود آن سخت تر است.
🔻مولا علی(علیه السلام) در حکمت ۱۷۵ اینگونه می فرمایند: هنگامی که از چیزی ترسیدی، خودت را در آن بیفکن زیرا ترسیدن از چیزی از خود آن چیز بزرگتر است.
یعنی توهّم میکنی ترسناک است. همه بچّه ها دارند در این استخر به راحتی می پرند، بازی می کنند، شادی می کنند، لذّت می برند، اما تو چرا می ترسی بیایی توی آب؟ چون فکر می کنی می روی خفه می شوی؟ در حالیکه اصلاً اینجوری نیست. مگر ندیدی آن طرف کسانی که حرفه ایِ شنا کردن هستند برای اینکه بتوانند بروند زیر آب ، مجبور هستند بروند از دور دورخیز کنند، با شدت شیرجه بزنند تا تازه بتوانند زیر آب. مگر به این راحتی انسان می تواند برود زیر آب بماند؟ این ترس، ترسهای توهّمی است.
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در این نگاه فوق العاده دقیق روانشناختی، می فرمایند: آنجایی که باید اقدام کرد، اگر ترسیدی اشتباه کردی.خودت را بینداز در آن موقعیت، آن موقع خواهی دید که اصلاً اینجور هم نبود که فکر می کردی. اینقدرها هم نگران کننده و خطرناک نبود. بنابراین این نوع ترس یک نقصان است، یک کمبود است، یک عیب است.
🔻لذا مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۱۰۸ نهج البلاغه معتقد هستند کسی که بیش از حد از چیزی بترسد، دچار محافظه کاری افراطی می شود.
در حکمت ۱۰۸ که درباره حالات قلب فرمایش کردند، اینگونه می فرمایند: «وَ إِنْ غَالَهُ الْخَوْفُ شَغَلَهُ الْحَذَرُ»؛ یعنی اگر ترس آن را فرا بگیرد پرهیز کردن و دوری کردن از موقعیت ها آن را مشغول می کند.
🔻بنابراین در این نوع از ترس که پایه عقلانی ندارد، انسان باید یک آن دل را به دریا بزند، آن موقع خودش قشنگ احساس می کند که این ترسی که قبل از اقدام داشته، یک ترس پوشالی و توهّمی بوده است.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی