eitaa logo
ادمین یار نهضت(هر محب علی یک کانال)
2.3هزار دنبال‌کننده
986 عکس
42 ویدیو
2 فایل
آرشیو محتوای کانالهای پویش هر فرد یک کانال برای امیر المومنین علیه السلام شماره تماس :3174(025) شماره پیامک: 10003130313 ادمین و پشتیبانی: @nehzati04
مشاهده در ایتا
دانلود
ختم روزانه نهج البلاغه(6).mp3
892.8K
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۱۱۰ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۱۰ ┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄ 📜 این خطبه قبل‌ از سید رضی، در میان دانشمندان به خطبه‌ دیباج معروف بود. 1⃣ ره آورد برخی از مبانی اعتقادی ♦️همانا، بهترين چيزی که انسان ها می توانند با آن به خدای سبحان نزديک شوند، ايمان به خدا و ايمان به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و جهاد در راه خداست، که جهاد قلّه بلند اسلام و يکتا دانستن خدا براساس فطرت انسانی است. بر پاداشتن نماز، آيين ملّت اسلام، و پرداختن زکات تکليف واجب الهی، و روزه ماه رمضان، سپری در برابر عذاب الهی است، و حجّ و عمره، نابودکننده فقر و شستشو دهنده گناهان است. و صله رحم مايه فزونی مال و طول عمر، و صدقه های پنهانی، نابودکننده گناهان است و صدقه آشکار، مرگ های ناگهانی و زشت را باز می دارد، و نيکوکاری، از ذلّت و خواری نگه می دارد. به ياد خدا باشيد که نيکوترين ذکر است، و آنچه پرهيزگاران را وعده دادند آرزو کنيد که وعده خدا راست ترين وعده هاست. از راه و رسم پيامبرتان پيروی کنيد که بهترين راهنمای هدايت است، رفتارتان را با روش پيامبر(صلی الله علیه و آله) تطبيق دهيد که هدايت کننده ترين روش هاست. 2⃣ ارزش قرآن ♦️و قرآن را بياموزيد، که بهترين گفتار است، و آن را نيک بفهميد، که بهار دل هاست. از نور آن شفا و بهبودی بخواهيد که شفای سينه های بيمار است، و قرآن را نيکو تلاوت کنيد که سودبخش ترين داستان هاست، زيرا عالمی که به غير علم خود عمل کند، چونان جاهل سرگردانی است که از بيماری نادانی شفا نخواهد گرفت، بلکه حجّت بر او قويتر و حسرت و اندوه بر او استوارتر و در پيشگاه خدا به نکوهش سزاوارتر است. ┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۱۰ نهج البلاغه.mp3
1.62M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۱۰ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرالمومنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و سی‌ و نهم ✳️ دعوت معاویه به جنگ تن‌به‌تن 🔸خود به مصاف بیا! [ در یکی از نامه‌هایی که برای معاویه فرستادم، به وی نوشتم: ] 🔻مرا به جنگ فرا‌خوانده ای. اگر راست می‌گویی، مردم را به یک سو بگذار و خود به جنگ من بیا و دو لشکر را از جنگ معاف بدار، تا بدانی کدام یک از ما قلبش تیره و تاریک است و پردهٔ غفلت بر دیدگان چه کسی افتاده است. 🔻من ابوالحسنم، کُشندهٔ جدّ تو و دایی و برادر تو، که در روز نبرد بدر سر آنان را شکافتم. امروز نیز همان شمشیر با من است و با همان قلب با دشمنانم روبرو می‌شوم. نه دین دیگری برگزیده‌ام و نه پیامبر جدیدی؛ بلکه بر همان راه و روش روشنی هستم که شما با اختیار ترکش کردید و البته با اکراه نیز پذیرفته بودید! 🔸تو خود برای مبارزه با من به میدان بیا [ جنگ به روزهای سختی رسیده بود و تعداد کشته‌ها رو به فزونی گذاشته بود. به کمیل گفتم: ] 🔻نزد معاویه برو و این پیغام را به او برسان: تورا به طاعت و همراهی با جماعت فراخواندیم؛ ولی تو امتناع ورزیدی! اکنون که جنگ و کشتار در میان امت رو به فزونی گذاشته است، تو خود برای مبارزه با من به میدان بیا، تا مردم از این همه سختی‌ها و مصیبت‌ها رهایی یابند. 🔻[ معاویه در این‌باره با یارانش مشورت کرد‌ و همگی‌ وی را از آمدن‌ به میدان منع کردند؛ فقط عمروبن‌عاص بود‌ که‌ او را به این کار تشویق کرد! معاویه به کمیل پاسخی نداد. بر بلندی مُشرف به خیمهٔ معاویه رفتم. معاویه بُسر‌بن‌أرطاة را به مقابله با من فرستاد تا بتواند معرکه را ترک کند؛ اما بُسر نیز با آشکار‌کردن عورتش توانست جانش را نجات دهد. در این هنگام بود که خطاب به لشکریان شام گفتم: ] 🔻اي مردم شام، به خدا سوگند، ما دربارهٔ هیچ امتی نشنیده‌ایم که به پیامبری ایمان آورده باشند و پس از آن با اهل‌بیت آن پیامبر بجنگند، مگر شما مردم! 🔸سخنی موجب شادمانی 🔻[ یکی از بزرگان لشکر معاویه به نام ابرهة‌بن‌صباح خطاب به مردم یمن گفت: وای بر شما ای جماعت اهل‌یمن! به خدا سوگند، گمان می‌کنم نابودی شما رقم خورده است! دریغ از شما! میدان را برای این دو مرد خالی بگذارید تا با هم تن‌به‌تن بجنگند. هر یک در این نبرد پیروز شد، ما همگی به او می‌پیوندیم. وقتی این خبر به من رسید، گفتم: ] 🔻ابرهة‌بن‌صباح سخنی نیکو گفته است. به خدا سوگند، از آن لحظه که به سرزمین شام وارد شده‌ام، هیچ سخنی بیش از این موجب شادمانی من نشده است. [ ولی معاویه با شنیدن این خبر گفت که ابرهه عقلش را از دست داده و مجنون شده است. قضاوت اهل شام این بود: ابرهه در دین و رأی و شدت عمل از همهٔ ما برتر است؛ ولی معاویه جرأت جنگ تن‌به‌تن با علی را ندارد. ] 📚منابع: ۱. وقعة‌صفّين، ص۲۲۳ ۲. شیخ مفید، الأمالی، مجلس۲۷،ح۱۳، ص۱۰ ۳. نهج البلاغه، نامه۱۰، ص۳۷۰ ۴. تذکرة‌الخواص، ص۹۰ ۵. أنساب‌الااشراف، ج۲، ص۳۰۳ ۶. الامامةوالسیاسة، ج۱، ص۱۲۶ ۷. الفتوح‌، ج۱، ص۳۴۲ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔵 قرآن، سخنگوی حقگو 💠 کتاب خدا، قرآن، در ميان شما سخنگويی است که هيچگاه زبانش از حق گويی کُند و خسته نشد و همواره گوياست؛ خانه ای است که ستون های آن هرگز فرو نمی ريزد و صاحب عزّتی است که يارانش هرگز شکست ندارند. خطبه ۱۳۳ بند ۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۱۸۱ نهج البلاغه.mp3
3.18M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ ارزش دوراندیشى و پرهیز از کوتاهى 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 ارزش دوراندیشى و پرهیز از کوتاهى 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:حاصل كوته فکری پشيمانی، و حاصل دورانديشی سلامت است. 🔻بارها به مناسبتهای مختلف عرض شد که اگر بخواهیم برای نهج البلاغه یک عنوانی بگذاریم که اشاره کند به محتوای نهج البلاغه میتوانیم عنوان کتاب را "عقل و جهل" بگذاریم. آنقدر که مولا علی(علیه السلام) از ابعاد مختلف عقلانیت و جهالت را هم توصیف فرمود ه اند، هم تحلیل فرمودند که میتوان اسم این کتاب نورانی را "کتاب عقل و جهل" گذاشت. 🔻در حکمت ۱۸۱ نهج البلاغه مولا علی(علیه السلام) یکی از نشانه های عقل و جهل را بیان میکنند و میفرمایند:«ثَمَرَةُ التَّفْرِيطِ النَّدَامَةُ وَ ثَمَرَةُ الْحَزْمِ السَّلَامَةُ».نتیجه و میوه تفریط پشیمانی است و ثمره و میوه دور اندیشی سالم ماندن است». 🔻چرا بنده این را ربط به جهالت و عقلانیت دادم؟ چون مولا علی(علیه السلام) در نهج البلاغه معتقدند که افراط و تفریط کار جاهل است. در حکمت ۷۰ میخوانیم:«لَا تَرَى الْجَاهِلَ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً». جاهل را نمیبینی مگر اینکه یا در حال افراط و زیاده روی یا در حال تفریط و کند روی است. 🔻 با این نگاه حتی کسی بواسطه امیرالمومنین (علیه السلام ) و محبت ایشان اگر دچار افراط بشود یعنی از حد و مرز عقلانیت خارج بشود، قطعا هلاک خواهد شد. هم در حکمت ۴۶۹ میخوانیم:« يَهْلِكُ فِيَّ رَجُلَانِ مُحِبٌّ مُفْرِطٌ وَ بَاهِتٌ مُفْتَرٍ». دو گروه به خاطر من هلاک میشوند یکی محب افراطی که به خاطر جهالتش من علی را بالاتر از خودم میبرد و نعوذ باالله از پیامبر برتر و حتی گاهی خدا میداند. و دیگری تهمت زننده به من، کسی که از روی بغض و کینه به من دروغ میبندد، هر دو هلاک میشوند. در خطبه ۱۲۷ بند ۲ حضرت فرمود:«وَ سَيَهْلِكُ فِيَّ صِنْفَانِ مُحِبٌّ مُفْرِطٌ يَذْهَبُ بِهِ الْحُبُّ إِلَى غَيْرِ الْحَقِّ وَ مُبْغِضٌ مُفْرِطٌ ». در آینده دو گروه به واسطه من هلاک خواهند ، اولی دوست افراطی است و دیگری دشمن افراطی. 🔻 حتی حضرت در ادامه همین بند دوم در ادامه خطبه ۱۲۷، کسانی را که بواسطه محبت علی(علیه السلام) در بین امت اسلامی تفرقه افکنی میکنند را مستوجب قتل میدانند. و میفرمایند:آگاه باشید هر کس شما را حتی به بهانه محبت من به شعار تفرقه دعوت کرد، او را بکشید حتی اگر زیر عمامه علی پنهان شده باشد. بنابراین جهالت ریشه افراط است همچنان که جهالت ریشه تفریط است. حالا عاقل که در مقابل جاهل است نه افراط دارد، نه تفریط. چون تفریط ندارد کوتاهی نمیکند آینده ها را فکر میکند و چون آینده را میخواهد، و میخواهد به سلامت از دنیا عبور کند، رنج، زحمت و سختیهای امروز را تحمل میکند. سعی میکند، تلاش میکند، و کوتاهی و تفریط نمیکند. 🔻 لذا; «ثَمَرَةُ التَّفْرِيطِ النَّدَامَةُ». قیامت معلوم میشود اکثر ما به پشیمانی مبتلا هستیم چون کوتاهی کردیم. «ثَمَرَةُ الْحَزْمِ السَّلَامَةُ». اما بعضی ها هم هستند که در آخرت خیلی خوشحال هستند و مثل برق از صراط رد میشوند چون اینها همه اهل حزم بودند یعنی آینده و عاقبت را اندیشیده بودند و میدانستند که بهشت را به بها دهند نه به بهانه! 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ویژگی های اعتقادی کارگزاران 5⃣ 💎پرهیز از دنیا گرایی و توجه به آخرت، ویژگی مسؤولین 💠 امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) خطاب به فرماندار بصره فرمودند: آنچه از دنیا بدست می آوری تو را خشنود نسازد، آنچه در دنیا از دست می دهی، زاری کنان تأسف مخور و همت خویش را به دنیای پس از مرگ واگذار. 📒 ، نامه ۲۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃 🌸🍃 شروع پستهایی که امروز شما ادمین های محترم باید در کانال هایتان ارسال بفرمایید👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم روزانه نهج البلاغه(7).mp3
4.93M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۱۰۹ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۰۹ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : (این‌ خطبه‌ به‌ نام الزهرا‌ معروف است) 1⃣ وصف قدرت پروردگار ♦️همه چيز برابر خدا خاشع و همه چيز با ياری او بر جای مانده است. خدا بی نيازکننده هر نيازمند و عزّت بخش هر خوار و ذليل، نيروی هر ناتوان و پناهگاه هر مصيبت زده است. هر کس سخن گويد می شنود و هر که ساکت باشد اسرار درونش را می داند، روزی زندگان بر اوست و هر که بميرد به سوی او بازمی گردد. خدايا! چشم ها تو را نديده تا از تو خبر دهند که پيش از توصيف کنندگان از موجودات بوده ای. آفرينش برای ترس از وحشت تنهايی نبود و برای سودجويی آنها را نيافريدی. کسی از قدرت تو نتواند بگريزد و هر کس را بگيری از قدرت تو نتواند خارج گردد، گناهکاران از عظمت تو نکاهند و اطاعت کنندگان بر قدرت تو نيفزايند. آن کس که از قضای تو به خشم آيد نتواند فرمانت را برگرداند و هر کس که به فرمان تو پشت کند از تو بی نياز نگردد. هر سرّی نزد تو آشکار و هر پنهانی نزد تو هويداست. تو خدای هميشه ای و بی پايان و تو پايان هر چيزی که گريزی از آن نيست. وعده گاه همه محضر توست و رهايی از تو جز به تو ممکن نيست و زمام هر جنبنده ای به دست تو است و به سوی تو بازگشت هر آفريده ای است. پاک و منزّهی ای خدا! چقدر بزرگ و والاست قدر و عظمت تو و چه بزرگ است آنچه را که از خلقت تو می نگرم و چه کوچک است هر بزرگی در برابر قدرت تو و چه با عظمت است آنچه را که از ملکوت تو مشاهده می کنم و چه ناچيز است برابر آنچه که بر ما نهان است از سلطنت تو و چه فراگير است در اين جهان نعمت های تو و چه کوچک است نعمت های فراوان دنيا در برابر نعمت های آخرت. 2⃣ وصف فرشتگان ♦️ شگفت آور است آفرينش فرشتگان تو که گروهی از آنها را در آسمان ها سکونت دادی و از زمين بالا برده ای. آنها از همه آفريدگان نسبت به تو آگاه ترند و بيشتر از همه نسبت به تو بيمناکند و به تو نزديک ترند. فرشتگانی که در پشت پدران قرار نگرفته و در رَحِم مادران پرورش نيافته اند و از آبی پَست خلق نشده اند و ناراحتی و مشکلات زندگی آنان را پراکنده نساخته. آنها با مقام و مرتبتی که دارند و از ارزشی که در نزد تو برخوردارند و آن گونه که تو را دوست دارند، فراوان تو را اطاعت می کنند که اندک غفلتی در فرمان تو ندارند. اگر آنچه بر آنان پوشيده است بدانند، همه کارهای خود را کوچک و ناچيز می شمارند و بر خويش ايراد می گيرند و می دانند آن گونه که بايد تو را عبادت نکرده اند و آن چنان که سزاوار توست فرمانبردار نبودند. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۰۹ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 3⃣ نعمتهای خداوند و سوء استفاده ها ♦️خدايا ستايش تو را سزاست که آفريننده و معبودی و بندگان را به درستی آزمايش کردی. خانه آخرت را آفريدی و سفره رنگارنگ نعمت ها را گستراندی و در آن انواع نوشيدنی، خوردنی، همسران، ميهمانداران، قصرها، نهرهای روان، ميوه ها و کشتزاران قرار دادی. سپس پيامبری را فرستادی تا انسان ها را به آن خانه و نعمت ها دعوت کند. افسوس که مردم نه آن دعوت کننده را اجابت کردند و نه به آنچه تو ترغيبشان کردی رغبت نشان دادند و نه به آنچه تو تشويق شان کردی، مشتاق شدند. بر لاشه مُرداری روی آوردند که با خوردن آن رسوا شدند و در دوستی آن همداستان گرديدند. 4⃣ خطر عشق و وابستگيهای دروغين ♦️ هر کس به چيزی عشق ناروا ورزد نابينايش می کند و قلبش را بيمار کرده، با چشمی بيمار می نگرد و با گوشی بيمار می شنود. خواهش های نفس پرده عقلش را دريده، دوستی دنيا دلش را ميرانده است، شيفته بی اختيارِ دنيا و برده آن است و برده کسانی است که چيزی از دنيا در دست دارند. دنيا به هر طرف برگردد او نيز برمی گردد و هر چه هشدارش دهند از خدا نمی ترسد. از هيچ پنددهنده ای شنوايی ندارد با اينکه گرفتار آمدگان دنيا را می نگرد که راه پس و پيش ندارند و در چنگال مرگ اسيرند. می بيند که آنها بلاهايی را که انتظار آن را نداشتند بر سرشان فرود آمد و دنيايی را که جاويدان می پنداشتند از آنها جدا شده و به آنچه در آخرت وعده داده شده بودند خواهند رسيد و آنچه بر آنان فرود آيد وصف ناشدنی است. 5⃣ وصف چگونگی مرگ و مردن ♦️ سختی جان کندن و حسرت از دست دادن دنيا به دنياپرستان هجوم آورد. بدن ها در سختی جان کندن سُست شده و رنگ باختند، مرگ آرام آرام همه اندامشان را فرا گرفته، زبان را از سخن گفتن باز می دارد و او در ميان خانواده اش افتاده با چشم خود می بيند و با گوش می شنود و با عقل درست می انديشد که عمرش را در پی چه کارهايی تباه کرده و روزگارش را چگونه سپری کرده؟ به ياد ثروت هايی که جمع کرده می افتد، همان ثروت هايی که در جمع آوری آنها چشم بر هم گذاشته و از حلال و حرام و شُبهه ناک گردآورده و اکنون گناه جمع آوری آن همه بر دوش اوست که هنگام جدايی از آنها فرارسيده و برای وارثان باقيمانده است تا از آن بهره مند گردند و روزگار خود گذرانند. راحتی و خوشی آن برای ديگری وکيفر آن بر دوش اوست و او درگرو اين اموال است که دست خود را از پشيمانی می گزد، به خاطر واقعيّت هايی که هنگام مرگ مشاهده کرده است. در اين حالت از آنچه که در زندگی دنيا به آن علاقمند بود، بی اعتنا شده آرزو می کند، ای کاش آن کس که در گذشته بر ثروت او رشک می برد، اين اموال را جمع کرده بود. اما مرگ هم چنان بر اعضای بدن او چيره می شود، تا آنکه گوش او مانند زبانش از کار می افتد، پس در ميان خانواده اش افتاده نه می تواند با زبان سخن بگويد و نه با گوش بشنود، پيوسته به صورت آنان نگاه می کند و حرکات زبانشان را می نگرد، امّا صدای کلمات آنان را نمی شنود. سپس چنگال مرگ تمام وجودش را فرا می گيرد و چشم او نيز مانند گوشش از کار می افتد و روح از بدن او خارج می شود و چون مرداری در بين خانواده خويش بر زمين می ماند که از نشستن در کنار او وحشت دارند و از او دور می شوند. نه سوگواران را ياری می کند و نه خواننده ای را پاسخ می دهد. سپس او را به سوی منزلگاهش در درون زمين می برند و به دست عملش می سپارند و برای هميشه از ديدارش چشم می پوشند. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۰۹ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 6⃣ وصف رستاخيز و زنده شدن دوباره ♦️ تا آن زمان كه پرونده اين جهان بسته شود و خواست الهی فرا رسد و آخر آفريدگان به آغاز آن بپيوندد و فرمان خدا در آفرينش دوباره دررسد. آنگاه آسمان را به حركت آورد و از هم بشكافد و زمين را به شدت بلرزاند و تكان سخت دهد، كه كوهها از جا كنده شده و در برابر هيبت و جلال پروردگاری بر يكديگر كوبيده و متلاشی شده و با خاك يكسان گردد سپس هر كس را كه در زمين به خاك سپرده شده درآورد و پس از فرسودگی تازه شان گرداند و پس از پراكنده شدن همه را گردآورد، سپس برای حسابرسی و روشن شدن اعمال از هم جدا سازد، آنها را به دو دسته تقسيم فرمايد؛ به گروهی نعمتها دهد و از گروه ديگر انتقام گيرد، امّا فرمانبرداران را در جوار رحمت خود جای دهد و در بهشت جاويدان قرار دهد، خانه ای كه مسكن گزيدگان آن هرگز كوچ نكنند و حالات زندگی آنان تغيير نپذيرد، در آنجا دچار ترس و وحشت نشوند و بيماری ها در آنها نفوذ نخواهد كرد، خطراتی دامنگيرشان نمی شود و سفری در پيش ندارند تا از منزلی به منزل ديگر كوچ كنند و اما گنهكاران را در بدترين منزلگاه درآورد و دست و پای آنها را با غل و زنجير به گردنشان درآويزد، چنانكه سرهايشان به پاها نزديك گردد، جامه های آتشين بر بدنشان پوشاند و در عذابی كه حرارت آتش آن بسيار شديد و بر روی آنها بسته و صدای شعله ها هراس انگيز است قرار دهد. جايگاهی كه هرگز از آن خارج نگردند و برای اسيران آن غرامتی نپذيرند و زنجيرهای آن گسسته نمی شود، مدتی برای عذاب آن تعيين نشده تا پايان پذيرد و نه سرآمدی تا فرا رسد. 7⃣ پارسايی پيامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) ♦️پيامبر(صلی الله علیه و آله) دنيا را کوچک شمرد و در چشم ديگران آن را ناچيز جلوه داد. آن را خوار می شمرد و در نزد ديگران خوار و بی مقدار معرّفی فرمود و می دانست که خداوند برای احترام به ارزش او دنيا را از او دور ساخت و آن را برای ناچيز بودنش به ديگران بخشيد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) از جان و دل به دنيا پشت کرد و ياد آن را در دلش ميراند. دوست می داشت که زينت های دنيا از چشم او دور نگهداشته شود، تا از آن لباس فاخری تهيّه نسازد يا اقامت در آن را آرزو نکند. و برای تبليغ احکامی که قطع کننده عذرهاست، تلاش کرد و امّت اسلامی را با هشدارهای لازم نصيحت کرد و با بشارت ها مردم را به سوی بهشت فراخواند و از آتش جهنّم پرهيز داد. 8⃣ ويژگی های اهل بيت (علیهم السلام) ♦️ ما از درخت سرسبز رسالتيم و از جايگاه رسالت و محل آمد و شد فرشتگان برخاستيم، ما معدن های دانش و چشمه سارهای حکمت الهی هستيم. ياران و دوستان ما در انتظار رحمت پروردگارند و دشمنان و کينه توزان ما در انتظار کيفر و لعنت خداوند به سر می برند. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۰۹.mp3
4.8M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۰۹ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و چهلم ✳️ شهادت عمار یاسر 🔸چه‌ خوب‌ برادری و چه خوب‌دوستی 🔻[در یکی از روزهای سخت صفین ، عمار، صحابی بزرگ رسول خدا صلی الله علیه و آله ، اجازهٔ رفتن به میدان خواست و گفت: ای برادر رسول خدا ، آیا به من اجازهٔ رفتن به میدان نبرد می‌دهی؟ از او خواستم که مقداری درنگ کند. ساعتی بعد درخواستش را تکرار کرد و بازهم خواستم مقداری درنگ کند. بار سوم اجازه خواست. اشک از چشمانم جاری شد و عمار که گریهٔ مرا دید، عرض کرد: یا امیرالمؤمنین، اکنون همان روزی فرا رسیده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله برایم توصیف کرده بود! از اسب پیاده شدم و عمار را در بغل گرفتم و صورتش را بوسیدم و گفتم: ] 🔻ای ابایقظان، خدایت از طرف خود و پیامبرش به تو پاداش نیکو دهد. چه خوب برادری و چه خوب دوستی بودی! 🔻[ هردو گریستیم و عمار چنین گفت: اى امیرالمؤمنین، به خدا سوگند، من با آگاهی و بصیرت از تو پیروی کردم؛ زیرا از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که در روز خیبر می‌فرمود: « ای عمار، پس از من فتنه‌ای خواهد آمد. در آن هنگام، پیرو علی و حزب او باش؛ زیرا علی با حق و حق با علی است و تو بعد از من با ناکثین و قاسطین جنگ خواهی کرد.» ای امیرالمؤمنین، خداوند به تو بهترین پاداش را عطا فرماید. به راستی که حق را ادا کردی و به خوبی حق را رساندی و برای امت خیر‌خواهی کردی. 🔻عمار سوار شد و به میدان رفت. در حین جنگ، جرعهٔ آبی خواست که به جای آب، جرعه‌ای شیر به او دادند و او به یاد سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله افتاد که به وی فرموده بود: «آخرین توشهٔ تو از دنیا جرعه‌ای شیر خواهد بود!» عمار حمله کرد و پس از این که چند تن از نیروهای دشمن را بر خاک افکند، به شهادت رسید. 🔻 هنگام شب که در میان پیکر شهدا قدم می‌زدم ، به پیکر عمار رسیدم. سر او را بر روی پایم گذاشتم و همینطور که اشک می‌ریختم، چنین سرودم: ] ای مرگ ، چقدر تحمل جدایی و دوری دوستان؟ تو که برای دوستان ، دوستی باقی نگذاشتی! می بینم که دوستان را خوب می‌شناسی با دقت و شناخت سراغ آنان می‌روی و گلچین می‌کنی! 🔸بهشت گوارایش باد! 🔻[ صبح به همراه یارانم کنار پیکر خونین عمار حاضر شدیم و در وصف او سخنانی بر زبان آوردم: ] { إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ } (ما از آنِ خداییم و به سوی او باز می‌گردیم.) اگر کسی در شهادت عمار مصیبت‌زده و داغدار نباشد ، هیچ سهمی از اسلام ندارد! خداوند عمار را رحمت کند در آن روزی که برای حشر برانگیخته می‌شود و نیز رحمت کند در روزی که از او سؤال می‌کنند! 🔻به خدا سوگند، عمار یاسر موقعیت خاصی داشت. هرگاه سه نفر از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله را نام می‌بردند ، به یقین عمار نفر چهارم بود و هرگاه چهار نفر را نام می‌بردند ، عمار نفر پنجم بود. نه یک بار و نه دو بار و نه سه بار ، بلکه بارها از زبان رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدیم که بر بهشتی بودن عمار تأکید کردند. پس بهشت بر او گوارا باد! او همراه حق بود که به شهادت رسید. حق نیز همراه وی بود و هر جا می‌رفت، حق نیز با او همراهی می‌کرد. تردیدی نیست که قاتل عمار و کسانی که پیکر او را عریان کردند و کسانی که به وی اهانت روا داشتند ، همگی اهل آتش‌اند. 🔻[ جلو ایستادم و یارانم پشت سر من ایستادند و نماز را بر پیکر عمار خواندیم و سپس او را به خاک سپردیم. ] 🔸تزویر معاویه با سپاهیانش 🔻[ پس از شهادت عمار ، در میان سپاهیان شام اختلاف افتاد؛ زیرا که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده بودند: «‌ای عمار، تو را گروه متجاوز و ظالم خواهند کشت.» معاویه برای توجیه سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله گفت: هر کسی که عمار را به جنگ آورده، قاتلش نیز هم اوست! هنگامی که این توجیه غلط را شنیدم ، در پاسخ وی گفتم: ] 🔻آیا رسول خدا صلی الله علیه وآله نیز قاتل حمزه است؟! مگر نه این که رسول خدا صلی الله علیه و آله او را به جنگ آورده بود؟! 📚منابع: ۱. کفایة‌الأثر، ص۱۲۲ ۲. سوره بقره، آیه ۱۵۶ ۳. الطبقات‌الکبری، ج۳، ص۲۶۲ ۴. تذکرة‌الخواص، ص۹۳ ۵. کشف‌الغمه ،ج۱‌ ، ص۲۶۰ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...