eitaa logo
ادمین یار نهضت(هر محب علی یک کانال)
2.2هزار دنبال‌کننده
986 عکس
42 ویدیو
2 فایل
آرشیو محتوای کانالهای پویش هر فرد یک کانال برای امیر المومنین علیه السلام شماره تماس :3174(025) شماره پیامک: 10003130313 ادمین و پشتیبانی: @nehzati04
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۵۷) 📚 انتشارات عهدمانا راننده پیچید توی محلهٔ حمراء ، جلوی آپارتمان ایستاد و رو به کشیش گفت : « رسیدیم ، آپارتمان آقای جرج جرداق این جاست. من این جا منتظر شما می مانم. » کشیش در ماشین را باز کرد و قبل از اینکه خارج شود ، گفت : « البته ممکن است کمی طول بکشد ... می خواهی برو ، کارم که تمام شد زنگ می زنم . » راننده گفت : « نه قربان ، آقای سرگئی گفتند چند ساعتی که کار دارید ، منتظر شما باشم . » کشیش از ماشین خارج شد ، نگاهی به ساختمان قدیمی انداخت و زنگ شمارهٔ دو را فشار داد . لحظه ای بعد در باز شد. جرج گفته بود پله ها را بگیر و بیا طبقهٔ دوم . وقتی چشمش به در رنگ و رو رفتهٔ واحد دو افتاد ، روی آخرین پله ایستاد تا نفسی تازه کند . در باز شد و جرج جرداق ، سرِ کم مویش را از لای آن بیرون آورد و گفت : « آه ، جناب میخائیل ! خوش آمدید ! بعد در را کاملاً گشود و از مقابل چارچوب آن کنار رفت. کشیش کفشش را درآورد ، دست جرج را که برای احوال پرسی دراز شده بود گرفت و فشرد و گفت : « چقدر پیر و فرتوت شده ای جرج ! » جرج خندید و گفت : « البته خوب است نگاهی به خودت در آیینه بیندازی که هیچ تناسبی بین آن سر كم مو و ریش بلند دیده نمی شود ! » بعد دست هایش را باز کرد و کشیش را در آغوش گرفت و گفت : « بیا تو . بیا بنشین پدر ایوان . خوش آمدی . » کشیش قبل از اینکه قدمی به جلو بردارد ، نگاهی از تعجّب به سالن انداخت که بیشتر به یک انبار کتاب شبیه بود . دو طرف از دیوارها ، از کف تا نزدیک سقف کتاب چیده شده بود . روی طاقچهٔ پنجره ، کف سالن ، روی کاناپه و روی میز عسلی چوبی ، پر از کتاب بود . جرج که کشیش را متعجّب و خیره دید گفت : « نگران نباش پدر ! جایی برای نشستن ما دو پیرمرد پیدا می شود. » بعد خودش روی صندلی پایه ی فلزی چرمی نشست و صندلی چوبی لهستانی را به کشیش نشان داد و گفت : « قبل از اینکه بیایی ، صندلی ات را مرتّب کردم و کتابها را از رویش برداشتم ... بیا بنشین ، بیا پدر » ...کشیش روی صندلی نشست . ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔵 شناخت خوبی ها و بدی ها 💠 خيری كه در پی آن آتش باشد، خير نخواهد بود و شرّی كه در پی آن بهشت است شر نخواهد بود و هر نعمتی بی بهشت ناچيز است و هر بلایی بی جهنّم، عافيت است. 📒 ، حکمت ۳۸۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۵۳ بخش ۱ جایگاه سخاوت و ایثارگری.mp3
1.94M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 1⃣ ⭕️ جایگاه سخاوت و ایثارگری 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 1 ) 🔹جایگاه سخاوت و ایثارگری 💠 السَّخَاءُ مَا كَانَ ابْتِدَاءً؛ [فَإِذَا] فَأَمَّا مَا كَانَ عَنْ مَسْأَلَةٍ، فَحَيَاءٌ وَ تَذَمُّمٌ.   🔰 در حکمت ۵۳ نهج‌البلاغه، امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند: " سخاوت آن است که پیش از درخواست سائل، عطا کنی؛ والّا آنچه که بعد از درخواست سائل عطا می شود، یا از روی خجالت است یا از ترس مذمّت مردم." 🔰 برای توضیح این حکمت، کافیست به دو نکته توجه بفرمایید: 1⃣ نکته اول اینکه نیازمندان دو دسته اند: یا نیازشان را ابراز و درخواست می کنند؛ که این ها سائل هستند. 2⃣ یا نیاز خودشان را به جهت عزت نفس بالایی که دارند، هرگز ابراز نمی کنند؛ اینها غیر سائل اند. 🔹 سائل ها هم دو دسته اند : 1⃣ یکی سائلانی که با اصرار و اِلحاف، خواهش خودشان و درخواست خودشان را تکرار می کنند؛ مثل عمروعاص در خطبه ۸۴ که مولا علی (علیه السلام) در وصف او می فرمایند: " او وقتی درخواستی دارد، الحاف می کند. (یعنی خیلی پافشاری می کند.) " 2⃣ یا نه؛ سائلی است که الحاف نمی کند؛ در قرآن کریم می فرماید: « لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا » ؛ " فقرای باکرامت، با اصرار از مردم چیزی درخواست نمی کنند." 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃 🌸🍃 👇شروع پستهایی که امروز شما ادمین های گرامی باید در کانال هایتان ارسال بفرمایید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(31).mp3
7.83M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز پنجاه و نهم : نامه ۵۳ بند ۱ تا ۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄