eitaa logo
اللهم عجل لولیک الفرج
1.1هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
113 فایل
#السلام_علیک_یا_بقیه_الله🌱 • در این زمان به دنیا آمده‌ایم که موثر در تحقق وعده ظهور باشیم.✨ *شهیدمحمودرضابیضایی ✍🏻 شنوای کلام شما : https://eitaa.com/Ahvalat/6 • هرگونه کپی برداری از کانال رزق حلالتون✓ هدف، تعجیل درظهور آقاست رفیق :) 🇵🇸.☫.🇮🇷
مشاهده در ایتا
دانلود
•• ذهن بعضیها فقط دنبال جذب خاکستریهاست فارغ از اینکه محور اصلی در مقاومت ! بله کاملا صحیح ؛ این کلیپ بین انقلابیها طرفدار داشته و سبب تقویت مثبتها و دلگرمی آنها بوده ... حس خوبی که در این کار مندرج بوده حس اتحاد و تالیف بین المللی بوده که فوق العاده چشمگیر و دلگرم کننده است !!! این همجوشی فرا مرزی خار چشم خیلیهاست . اینکه چرا آنها باید برای ما کلیپ بسازند ؛ دلیل اصلی اش داشتن دشمن مشترک است (به همان دلیلی که ما به سوریه و عراق و یمن کمک میکنیم) و اینکه بین انقلابیها این کلیپ تفرقه ایجاد کند مثل این میماند که بگوییم اختلاف در استفتاء دلیل تفرقه باشد⚠️(چنین مطلبی ارزش تحلیلی ندارد) کارهای سخیف هم خوانی خانمها و یا تک خوانی هم اکنون هم در فضای مجازی به وفور موجود است (که هیچ ارزش انقلابی ندارد) نداشتن گروه سرود مقاومت از خلاهای کار فرهنگی و رسانه ای ماست ؛ جبهه مقاومت لبنان و عراق و سوریه و افغانستان و دیگر کشورهای مسلمان باید بر تولیدات تواشیح و سرود با محوریت زنان ارزشی_انقلابی اقدام کنند و این نقطه شروع تولیدات انقلابی است و الا خوانندگان زن با گویشهای مختلف دیرگاهیست که فضای مجازی را آلوده کرده اند❗️ و اما اگر فرض مثال شما درست باشد و این کار از جبهه دشمن طرح ریزی شده باشد باید گفت دم ما گرم که تیرش به خطا رفت 🏹 عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد 👌 اگر هم این چنین باشد شما این تهدید را تبدیل به فرصت کنید √√ و با پخش این شب نامه خودتان دلیل تفرقه نباشید و بر آتش دشمن ندمید بلکه این کلیپ را الهام بخش اتحاد انقلابیون جهان و نقطه عطف تولیدات جبهه مقاومت علیه استکبار جهانی بدانید تا شاهد گروههای بین المللی بانوان در عرصه جهانی باشیم ..↻ (آزاده عسکری) ✒️ ★᭄ꦿ↬𝒏𝒐𝒏.𝒗𝒂𝒍𝒈𝒉𝒂𝒍𝒂𝒎 •┈┈••✾•◈💠◈•✾••┈┈•
اللهم عجل لولیک الفرج
شناسنامه ی کتاب نام کتاب: روشنا مولف :مائده افشاری تاریخ : ۱۴۰۲/۵/۲۰ زنگ ساعت دیوانه ام کرد چشمانم را کمی باز کردم ،با دست روی ساعت کوبیدم تا زنگش قطع شود که متوجه ساعت 7:30 شدم پتو را به گوشی پرتاپ کردم از رختخواب بلند شدم جستی زدم به سمت سرویس دویدم بعد از شستن صورتم دوباره به اتاق برگشتم از داخل کمد مانتویی بیرون آوردم دکمه هایش را یکی در میان بستم که صدای مامان مرا به خود آورد چی شده !😳 وای مامان ساعت هشت کلاس دارم دیرم شده مامان در حالی که لقمه نانی نزدیکم می آورد گفت عجله نکن برو سر خیابان تاکسی بگیر نگاهی به ساعت مچی کردم نه بی فایده بودمسیر دانشگاه تا این جا طولانی هست نمی توانم پیاده با تاکسی بروم نگاهی مظلومانه به مامانم کردم میشه ماشینت را بدهی مامان در حالی که از اتاق خارج می شد سینا ماشین را برده تعمیرگاه نفس عمیقی کشیدم اه الان وقت خرابی ماشین بود از خانه خارج شدم خودم به سر خیابان رساندم بعد دقیقه سوار تاکسی شدم. صدای اخبار فضای ماشین را پر کرده بود که در مورد وضعیت بد مسکن و شرایط گرانی جامعه می گفت کلافه شدم آخه اول صبح این حجم از آه ناله 😢😒 اخبار که تمام شد نوبت راننده شد حالا او شده بود گوینده و من مثل همیشه شنونده راننده از وضعیت سخت کاری راننده ها می گفت و همچنین کمبود درآمد ها و.... بعد از کلافگی از صحبت ها به دانشگاه رسیدم ؛نگبهان مرا می شناخت و گفت نیم ساعت دیگر کلاس ها تموم میشه فکر نمی کنم استاد اجازه ورود بده زیر لب گفتم خوابم برد به سمت ساختمان هفت رفتم فضایی بزرگ با تعداد راهرو های متعدد وارد کلاس 208 شدم دستم را جلو بردم و چند تق به در زدم سلام استاد به به خانم درخشنده می خواستید تشریف نیاورید ببخشید استاد خوابم برد بفرمائید به سمت صندلی رفتم چند تا از دانشجویان پسر لبخند تمسخر آمیزی به من زدنند که اعصابم بهم ریخت بعد از پایان کلاس به سمت استاد رفتم .... نویسنده :تمنا🥰☺️
اللهم عجل لولیک الفرج
شناسنامه ی کتاب نام کتاب: روشنا مولف :مائده افشاری تاریخ : ۱۴۰۲/۵/۲۰ #قسمت_اول #روشنا زنگ سا
ببخشید استاد یک سوال داشتم از خدمتون ... خانم درخشنده الان وقت ندارم هفته ی آینده در خدمت شما هستم حس بی رمقی در وجودم احساس کردم به طرف کلاس برگشتم روی یکی از صندلی ها نشستم که با شنیدن صدا سرم را بلند کردم کجایی !؟ سلام چطوری ! سلام کوفت آخر این همه وقت هست سرکلاس هستی نباید سراغی از دوستت بگیری خنده ام گرفته بود لیلی اخلاقش همین طور بود کلا بد دهن و کمی بامزه خوب کجا بریم ؟! خونه آقا شجاع وا حالت اصلا خوب نیست ببین بهتر از این نمیشه می گویم لیلی جونم زیادی شارژ هستی یک وقت ... وسط حرفم پرید بریم سلف از راهرو بیرون آمدیم وارد محوطه دانشگاه شدیم حیاط بزرگ با درختان سربه فلک کشیده درختان چنار سایه خوبی برای ما ایجاد کرده بود بعد از وارد شدن به سلف لیلی نگاهی به من انداخت خوب امروز نوبت شما هست چی ؟! مهمان تو هستیم 😄 بی خیال بابا من اصلا پول نیاوردم ببین چطور می زنی زیرش به طرف یکی از میز ها رفتیم ،میز درست انتهای سلف قرار داشت کنارش طاقچه ی کوچکی با گل های پوتوس تزییئن شده بود خب چ خبر ! یا خدا تاره بعد از این همه حرف می گویی چ خبر 😅 خوب از محیط کار جدیدت بگو لبخند از چهره اش محو شد آه سردی کشید چی بگم 😢 نویسنده :تمنا🥰
اللهم عجل لولیک الفرج
#قسمت_دوم #روشنا ببخشید استاد یک سوال داشتم از خدمتون ... خانم درخشنده الان وقت ندارم هفته ی آینده
صدای گوشی جهت فکرم را تغییر داد دستم را سمت کیف بردم نگاهی به صفحه ی آن کردم مامان پشت خط بود سلام مامان جان روشنک خودت برسون چی شده 😱 بابات ،بابات حالش بد شده بردیم بیمارستان باشه مامان جان آرام باش کدام بیمارستان باشه الان میام تماس را قطع کردم به سمت صندوق رفتم که لیلی دنبالم آمد و کیفم را کشید چی شده چرا یهو رنگت پرید ؟! بابام حالش بد شده بردنش بیمارستان سعدی لیلی نگاهی به من کرد بیا بریم من میرسونمت با عجله از سلف خارج شدیم و به سمت در دانشگاه رفتیم. دانشجویانی که در اطراف ما بودند از رفتار ما تعجب کردند بعد از چند دقیقه سوار ماشین شدیم لیلی عجله کن باشه چشم حالا کدام خیابان هست برو تا بهت بگویم در حالی دلشوره ی فراوان داشتم سعی می کردم تمرکز کنم تا به او نشانی درست بدهم بعد از حدود بیست دقیقه ماشین جلوی در بیمارستان جلوی پذیرش خانم پرستار مشغول صحبت با تلفن بود ببخشید یک لحظه پرستار با اشاره گفت صبر کنید که مامان را ته راهرو دیدم ،به سمتش دویدم چی شده ؟! وای روشنک از دست بابات یک ماه بیماری قلبی داشته بهش می گویم برو دکتر گوش نمی کند تا این که آخرش آرام باش مامان حالا اتفاقی نیفتاده ،که به طرف صندلی ها رفتم شما بنشید اینجا ببینم دکتر کجاست؟ دوباره به سمت پذیرش رفتم پرستار هنوز مشغول صحبت با تلفن بود دکتر از اتاق مجاور بیرون آمد آقای دکتر حالش چطوره ؟! کی آقای حسام درخشنده سکته خفیفی کردند اما باید تحت نظر باشند سابقه بیماری قلبی در خانواده داشتید مصرف دخانیات یا استعمال سیگار چی ؟ سرم را پائین انداختم و زیر لب گفتم بله ... نویسنده :تمنا🍀🌷